به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 25
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 مرداد 96 [ 21:24]
    تاریخ عضویت
    1395-2-26
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    1,308
    سطح
    20
    Points: 1,308, Level: 20
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    8

    تشکرشده 24 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array

    1 رابطه عکس بین منطق و احساس در سنین نوجوانی :| !!!

    نمیدونم دنبال جوابم یا چیز دیگه ولی میخام حرف بزنم تا نترکم همین ...

    دوس دارم نظراتتونو ببینم !
    .
    .
    .
    .
    من 17 سالمه درگیر یه رابطه با دختری که 5 سال از خودم بزرگتر بود شدم ...
    توی آموزشگاه زبان تدریس میکنم ... اوایل تدریس دوس داشتم با معلمای آموزشگاه سلام علیک داشته باشم ... این دختر 22 ساله اونجا درس میداد ... خلی سرد بود رفتارش برام عجیب شد ... یروز یکی از دوستام پیج اینستاشو بهم داد منم فالو کردم و این شد آغاز کار ما ... اولش خاستم یه برنامه بهش معرفی کنم که زبان کره ای یاد بگیره چون دوس داشت ... بعد یه مدت چت کردن راجع به این مسئله هم اون از من خوشش اومد هم من از اون ... همدیگه رو شناختیم ... بعضی روزا دوروبر 4 ساعت چت میکردیم ... با اینکه خودش خوشش نمیومد که راجع به خودش بگه ولی بعد گذشت چن وقت از خودشو زندگیش برام گفت و چن بار باهم بیرون رفتیم و کلا رابطمون اکیدا صعودی بود ... همش مات و مبهوت این بودم که چجوری این رابطه به این شدت شکل گرفت ؟؟؟ معمولا دخترا به پسرای کوچیکتر از خودشون مث بچه نگا میکنن ولی اون اینجوری نبود ...

    7 ماه همه چی خوب پیش رفت تا اینکه اومدو گفت با یه پسر 22 ساله خیلی وقته دوسته و میخان متعهد شن و بعد یه مدت ازدواج کنن ... منم با اینکه 7 ماه سعی کردم خوشحالش کنمو حالشو خوب کنم الان باید سعی کنم فراموشش کنم ... با اینکه دوس داره هر چند دست و پا شکسته رابطشو باهام حفظ کنه ولی من قبول نمیکنم با این وضعیت ... اخلاقی نیس ... ولی این اخلاقه مسخره فقط خره منو باید بگیره ؟؟ من این وسط چه گناهی کردم ؟؟ همش درگیر این بودم توی این قضیه منطق پیروز میشه یا احساس ! منطق پیروز شد !! منطق میگف نمیشه باهم باشیم و همینم شد ... حالا من موندمو یه عالمه خاطره و یه سری واقعیت تلخ که روزی 40 بار از ذهنم رد میشن و هی مجبورم از فکر دربیام !

    بعد از این ماجرا احساس میکنم خسته شدم !! نمیخام بگم تسلیم سرنوشت شدم نه ! ولی احساس میکنم اندازه 4و5 سال پیرتر شدم ... انگار یخورده زود بود همچین اتفاقی واسم بیفته !! حالا یه پسر 15 ساله هم عاشق میشه ولی اینکه عاشق دختر 22 ساله بشیو اونم دوستت داشته باشه و تهش این شکلی تموم شه دیگه خیلی عجیب غریبه ... شکست عاطفی اونم تو شرایطی که باید کل ذهنیتم درسم باشه ... به تنها بودن عادت داشتم ولی الان دیگه نه ... دوسش ندارم ... همش کلی حرف هس که حس میکنم باید به یکی بگم ... و جالب اینجاس که بعضی وقتا ناخوداگاه توی خلوتم باهاش حرف میزنم ... دیوونه نیستمااا کلا اینجوریم ! به یکی زیاد فک کنم دیگه تخیلاتم بهم اجازه میده تو ذهنم تصورش کنمو باهاش حرف بزنم ...

    این رابطه قراره مثه یه لکه سیاه بچسبه به 17 سالگیم و 10 سال دیگه هم که یاد این روزا بیفتم حماقتم یادم میفته !! حماقت به خاطر اینکه وابسته شدم درحالی که نباید میشدم ...


    از قبل عید که اوضاع بهم ریخت و میدونستم یه اتفاقی قراره بیفته چن جلسه مشاوره رفتم و اونم یه سری بدیهیات تحویلم داد ...

    تنها چیزی که الان دستگیرم شد رابطه مضحکه بین منطق و احساس بود !!!!
    فهمیدم اگه میدونی با شروع رابطه وابسته میشی و نمیتونی تحمل کنی اصلا رابطه ای رو شرو نکن تا وقت مناسبی از راه برسه ... زمانی که یه جوونی و احساساتتو میتونی تا حد معقولی کنترل کنی و میتونی به یه رابطه بادوام با کسی که دوسش داری فک کنی !
    .
    .
    .

  2. کاربر روبرو از پست مفید hamed.FEA تشکرکرده است .

    ستاره زیبا (سه شنبه 04 خرداد 95)

  3. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 مرداد 96 [ 21:24]
    تاریخ عضویت
    1395-2-26
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    1,308
    سطح
    20
    Points: 1,308, Level: 20
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    8

    تشکرشده 24 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوستان لطفا فقط نگا نندازید یه چیزی بنویسید اصن به من دری وری بگید ولی یچی بنویسید !! :))))

  4. #3
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سلام

    همونطور که خودت هم می دونی یه رابطه کاملا اشتباه بوده که تمام شده.
    همه ما اشتباه می کنیم. مهم این هست که توی اشتباهاتمون غرق نشیم، وقتی فهمیدیم سریع جلوش را بگیریم و بعد هم ازش درس بگیریم و تکرارش نکنیم.

    کما این که شما هم همین کار را کردی
    هم رابطه را قطع کردی
    و هم تصمیم گرفتی وارد رابطه های پوچ و بی هدف و از ابتدا اشتباه، نشی.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  5. 4 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    hamed.FEA (جمعه 07 خرداد 95), sara 65 (پنجشنبه 30 اردیبهشت 95), نیکیا (سه شنبه 04 خرداد 95), ستاره زیبا (سه شنبه 04 خرداد 95)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 مرداد 96 [ 21:24]
    تاریخ عضویت
    1395-2-26
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    1,308
    سطح
    20
    Points: 1,308, Level: 20
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    8

    تشکرشده 24 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    همیشه امکان لغزش دوباره هست ولی خب امیدوارم و سعی دارم وارد شرایطی نشم که مجبور شم دوباره تا تهش برم ...

    آدما خیلی کم از کاراشون درس درست و حسابی میگیرن ... ولی خب به خاطر تلخیش دیگه سمتش نمیرن ... حداقل برای یه مدت طولانی ...

    نمیدونم شاید اینکه اسم "اشتباه" روی رابطه بزاریم درست نباشه ... شاید من از دیدگاه اشتباهی داشتم رابطمونو میدیدم ...

    شاید حتی اگه مجبور به ترکش نمیشدم فعلا توی این منجلاب دستو پا میزدم و سعی میکردم خودمو گول بزنم ...

    این واسه من حماقت نبود فقط بیان احساساتم به پاکترین شیوه بود به کسی که دوسش داشتم ...

    ولی وقتی یه طرفه شد و این داستان پیش اومد خودمو مجبور کردم که همه چی تموم شه ...

    دلیلشم فقط و فقط یچیز بود ... سن من خیلی کمتر بود ... انقدی که به اون اجازه بده با کس دیگه ای باشه ...

    ولی خب بچه نیستم !! :)

    به هر حال ممنون بابت پیامتون کم کم داشتم ناامید میشدم !

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 مرداد 96 [ 21:24]
    تاریخ عضویت
    1395-2-26
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    1,308
    سطح
    20
    Points: 1,308, Level: 20
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    8

    تشکرشده 24 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    سلام

    همونطور که خودت هم می دونی یه رابطه کاملا اشتباه بوده که تمام شده.
    همه ما اشتباه می کنیم. مهم این هست که توی اشتباهاتمون غرق نشیم، وقتی فهمیدیم سریع جلوش را بگیریم و بعد هم ازش درس بگیریم و تکرارش نکنیم.

    کما این که شما هم همین کار را کردی
    هم رابطه را قطع کردی
    و هم تصمیم گرفتی وارد رابطه های پوچ و بی هدف و از ابتدا اشتباه، نشی.


    همیشه امکان لغزش دوباره هست ولی خب امیدوارم و سعی دارم وارد شرایطی نشم که مجبور شم دوباره تا تهش برم ...

    آدما خیلی کم از کاراشون درس درست و حسابی میگیرن ... ولی خب به خاطر تلخیش دیگه سمتش نمیرن ... حداقل برای یه مدت طولانی ...

    نمیدونم شاید اینکه اسم "اشتباه" روی رابطه بزاریم درست نباشه ... شاید من از دیدگاه اشتباهی داشتم رابطمونو میدیدم ...

    شاید حتی اگه مجبور به ترکش نمیشدم فعلا توی این منجلاب دستو پا میزدم و سعی میکردم خودمو گول بزنم ...

    این واسه من حماقت نبود فقط بیان احساساتم به پاکترین شیوه بود به کسی که دوسش داشتم ...

    ولی وقتی یه طرفه شد و این داستان پیش اومد خودمو مجبور کردم که همه چی تموم شه ...

    دلیلشم فقط و فقط یچیز بود ... سن من خیلی کمتر بود ... انقدی که به اون اجازه بده با کس دیگه ای باشه ...

    ولی خب بچه نیستم !! :)

    به هر حال ممنون بابت پیامتون کم کم داشتم ناامید میشدم !

  8. کاربر روبرو از پست مفید hamed.FEA تشکرکرده است .

    شیدا. (جمعه 31 اردیبهشت 95)

  9. #6
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    کم بودن سن بد نیست :)
    باید خوشحال هم باشید که سنتون کمه و هنوز کلی راه نرفته دارید


    توی سن شما ارتباط با دختری 5 سال بزرگتر جای سوال داره
    اون خانم تقریبا می شه گفت در سن ازدواج بوده
    ولی شما؟

    معمولا دختر از پسر چند سالی کوچکتر باشه بهتر هست ( مخصوصا برای ازدواج در جوانی، چون با بالا رفتن سن این اختلاف کمتر خودش را نشون می ده)
    دختر مناسب شما ( چند سال دیگه انشالله) می تونه 4-5 سال کوچکتر باشه، یعنی ده سال از دختری که باهاش دوست بودی کوچکتر!

    منظور من نقش سن در زیبایی ظاهری و بدنی و جوانی نیست
    نقشش در درک متقابل شما و دختر مورد نظر هست.

    شما خواهر داری؟
    بزرگتر؟ کوچکتر؟
    رابطه ات با مادرت چطوره؟
    این دختر برات جذابیت جنسی داشت یا از مصاحبت و همراهیش لذت می بردی و بهش احتیاج داشتی؟

    ---------------------
    با 17 سال سن می شه قانونی کار کرد؟
    آموزشگاه زبان چطوری شما را استخدام کرده؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا
    ویرایش توسط شیدا. : جمعه 31 اردیبهشت 95 در ساعت 14:09

  10. کاربر روبرو از پست مفید شیدا. تشکرکرده است .

    hamed.FEA (جمعه 07 خرداد 95)

  11. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    366
    Array
    اول از همه خودتون رو بابت این اشتباه ببخشید.

    با خودتون روراست باشید. همه ماها در زندگی هامون خطاهایی کردیم .

    مهم ترین نکته گذر کردن از اون مرحله ، وتلاش برای بهتر زندگی کردن بر اساس یک اصول بی عیب و نقص می باشد.

    در جا زدن ، یک سمه. کلا بیا بیرون .

    حتی از این تاپیک هم بیا بیرون . هر چیزی که شما را به یاد اون تجربه می اندازد اجتناب کن.

    یک صاحب نظری مثال جالبی می زد که مناسبه اینجا بیانش کنم .

    اشتباهات ما در زندگی مانند کود زراعی هستند یا می توانی در اون بمانی و با یاد آوری وکنکاش خودت رو آغشته به کود کنی ویا می توانی از ان جهت تقویت کشت و زرع زندگی ات استفاده کنی و از زندگی محصول با کیفیت برداشت کنی.

    ببین می خواهی چه کار کنی می خواهی در آن غوطه بزنی یا از ان به عنوان کود زراعی برای کشت محصول زندگی پر رونق استفاده کنی؟

  12. کاربر روبرو از پست مفید بی نهایت تشکرکرده است .

    شیدا. (جمعه 31 اردیبهشت 95)

  13. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 03 آذر 95 [ 11:32]
    تاریخ عضویت
    1395-2-09
    نوشته ها
    193
    امتیاز
    2,947
    سطح
    33
    Points: 2,947, Level: 33
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 103
    Overall activity: 44.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    179

    تشکرشده 278 در 136 پست

    Rep Power
    41
    Array
    آقا حامد، از نظر من خیلی وحشتناکه که یک خانم 22 ساله با شما که 17 سالته وارد رابطه شده چون این رابطه خود بخود آسیب زننده و با احتمال بالای سوءاستفاده از جانب ایشون بوده. در واقع کاری که این خانم کردند در خیلی از کشورها شدیدا قبیح و مجرمانه است چون شما هنوز زیر سن قانونی هستید.

    دنیای یک فرد 22 ساله با یک فرد 17 ساله عمیقا متفاوته. شما هنوز وارد بزرگسالی نشدید و بی تجربه اید در حالی که ایشون حتی ممکنه تحصیل در دانشگاه رو به پایان رسونده باشند! در نتیجه ی این تفاوت شما دو نفر در جایگاه برابری در رابطه نبودید و ایشون بودند که رابطه و همین طور شما رو کنترل می کردند. چنین رابطه ای قطعا آسیب زننده است و بخشی از ناراحتی و فشاری که الان تحمل می کنید در نتیجه آسیب هاییه که در جریان رابطه خوردید و نه صرف قطع رابطه. این رو هم بدونید که شما تقصیری در اتفاق هایی که افتاده ندارید و لازم نیست خودتون رو الکی سرزنش کنید.

    توصیه من اینه که هرکاری می کنید حداقل تا چندسال دور رابطه با خانم هایی که تا این اندازه از شما بزرگتر هستند رو خط بکشید و روی تحصیل و شغل خودتون تمرکز کنید. موفق باشید.

  14. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 مرداد 96 [ 21:24]
    تاریخ عضویت
    1395-2-26
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    1,308
    سطح
    20
    Points: 1,308, Level: 20
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    8

    تشکرشده 24 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    کم بودن سن بد نیست :)
    باید خوشحال هم باشید که سنتون کمه و هنوز کلی راه نرفته دارید


    توی سن شما ارتباط با دختری 5 سال بزرگتر جای سوال داره
    اون خانم تقریبا می شه گفت در سن ازدواج بوده
    ولی شما؟

    معمولا دختر از پسر چند سالی کوچکتر باشه بهتر هست ( مخصوصا برای ازدواج در جوانی، چون با بالا رفتن سن این اختلاف کمتر خودش را نشون می ده)
    دختر مناسب شما ( چند سال دیگه انشالله) می تونه 4-5 سال کوچکتر باشه، یعنی ده سال از دختری که باهاش دوست بودی کوچکتر!

    منظور من نقش سن در زیبایی ظاهری و بدنی و جوانی نیست
    نقشش در درک متقابل شما و دختر مورد نظر هست.

    شما خواهر داری؟
    بزرگتر؟ کوچکتر؟
    رابطه ات با مادرت چطوره؟
    این دختر برات جذابیت جنسی داشت یا از مصاحبت و همراهیش لذت می بردی و بهش احتیاج داشتی؟

    ---------------------
    با 17 سال سن می شه قانونی کار کرد؟
    آموزشگاه زبان چطوری شما را استخدام کرده؟

    راه نرفته! ... جالب بود :)

    آره خب معلومه نمیشه رابطه بادوامی بشه . البته افرادی هستن که با دختر 5 سال بزرگتر ازدواج کردن که به قول خودتون مشکلات زیادی میتونه شکل بگیره ! ببخشید انتخاب همسر و همدم مث انتخاب کالا نیس که بخای بگی یدونه که کوچیکتر از خودمه برمیدارم اگه عاشقش بشی دیگه شدی ... البته میگم "اگه عاشقش بشی" نه اینکه دوستش داشته باشی !

    خواهر ندارم . رابطم با مادرمم بد نیست ولی خب زیاد با هم حرف نمیزنیم ... و احتمالا از این جوابم شما میخاین نتیجه بگییرین که کمبود محبت دارم و این چیزا ... حتی اگه حرفتون درستم باشه من این رابطه رو به این قصد که کمبودی رو جبران کنم شروع نکردم ... میخاستم کمکش کنم . خوشحالش کنم . خب طبیعتا اونم کمکم میکرد . ولی کمبود عاطفه و این چیزا نیست :) .

    این دختر با اینکه خیلی زیبا بود ولی اصلا به جذابیت جنسی حتی فک نمیکردم . رابطه ما پاک تر از این بود که بخام حتی به خودم اجازه بدم به این چیزا فک کنم .

    رابطه ما هیچ وقت درک نمیشه کما اینکه الان که خودم فک میکنم خودمم درکش نمیکنم درست و حسابی!! اون حتی منو داداشی صدا میزد ... نفهمیدم از این رابطه چی میخام . اگه میفهمیدم به این روز نمیفتادم !

    .................................................. ...........................
    قانون!! :))))))) از چی حرف میزنین!!؟

    من تازه یه ساله زبانم تموم شده یادگیریش . بعدش به فکر ttc بودم که با این مدرک اجازه تدریس داشته باشم . ولی فعلا کلاساشو شرکت نکردم . تابستون ایشالله :) . اول یجورایی غیرقانونی !! بعدش گزینش شدم از طرف آموزش و پرورش .

    خب اصلا بحث تعریف از خودم نیس ولی تو تدریس مشکل خاصی ندارم و کارم بد نیست به همین خاطر فعلا تو آموزشگاه خودمون بعدشم توی یه آموزشگاه دیگه تدریس میکنم . به عنوان کار پاره وقت بد نیست . میتونم وقتی دانشجو شدم مفصل به تدریس بپردازم.

  15. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 خرداد 95 [ 22:04]
    تاریخ عضویت
    1394-6-11
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    751
    سطح
    14
    Points: 751, Level: 14
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 9 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آقا حامد بیان جالبی داری و به نظر بزرگتر میای . معمولا نوجوونا تو این سن خیلی احساسی ترن اما شما عاقلانه صحبت میکنی و حتی عاقلانه تر کارهایی که کردی رو تحلیل میکنی .
    اینکه این رابطه درست بوده یا غلط یا حتی منطقی یا غیر منطقی رو فقط خودت میتونی جواب بدی .
    فکر می کنی اون دختر خانم هم همین احساس رو نسبت به این رابطه داشته ؟
    اینکه اون تو رو داداشی صدا میزده بنظرت دلیل خاصی نداشته ؟
    اصلا تو این مدت که رابطه داشتین شده راجع به احساست باهاش حرف بزنی ؟
    این رابطه بین احساس و منطقی که ازش حرف میزنی خیلی یکطرفه میاد . بنظرم احساس و منطق طرف مقابل رو نادیده گرفتی .
    موفق باشی .

  16. کاربر روبرو از پست مفید 321 تشکرکرده است .

    hamed.FEA (جمعه 07 خرداد 95)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:05 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.