به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 27 مهر 97 [ 11:47]
    تاریخ عضویت
    1394-12-14
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    2,463
    سطح
    30
    Points: 2,463, Level: 30
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 21.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    30

    تشکرشده 31 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array

    شکم به شوهرم هرروز بدتر میشه

    سلام.
    کسایی که پست قبلیمو خونده باشن تاحدودی میدونن مسکلم چیه.اما روز به روز دارم بدتر میشم.خیلی وقت بود که موضوع دوست دختر قبلی شوهرمو یادم رفته بود تا همون دو ماه پیش که دیدم درباره ی اون سرچ کرده.اینو بگم که مطمن مطمئن م که باهاش هیچ و هیچ ارتباطی نداره.اما شک دارم که به فکرشه .همش تو ذهنم میاد که اون قبلا باهاش بوده.بااون بیرون رفته.خاطره داره پس همیشه به فکرشه.دیشب خودم بااینکه میدونستم اشتباهه اما حرف اونو پیس کشیدم و حرف های همیشگیم که اونو میخواستی و وقتی نامزدم.بودیم عاشقش بودی و...
    بعد واسه اولین بار سوالی پرسیدم که تاحالا اصن خودمم بش فک نکرده بودم.نمیدونم چراهمچون حرفی زدم.
    گفتم رابطتون تاکجا پیس رفته بود.گفت به خدا هیچی.مافقط بیرون میرفتیم.گفتم دروغ میگی وقتی بهم دست زد داد زدم که دستی که به اون زدی به من نزن.گفتما رابطمون سالم بود چون هم من ادم دریتی بودم هم اون.اینو که شنیدم به هم ریختم.گفتم اون هیچ وقت دختر سالمی نبوده وقتی از تو شماره گرفته و بعد 3سال دوستی ولت کرده رفته بایکی دیگه.گفتم تو جلوی من نشستی از اون تعریف میکنی.مثل اوایل نامزدیمونکه یبار گفتی مثل اون باش برام و جاشو واسم پرکن.دیگم حرفی نزدیم.دیشبم جداازش خوابیدم و هنوز قهریم.خسته شدم.من خیلی سخت تونسته بودم اون دخترو فراموش کنم اما از دوماه پیش بتز فکرش مثل خوره به جونم افتاده.

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 شهریور 00 [ 12:26]
    تاریخ عضویت
    1390-1-14
    نوشته ها
    345
    امتیاز
    12,728
    سطح
    73
    Points: 12,728, Level: 73
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 122
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    640

    تشکرشده 935 در 291 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    71
    Array
    سلام

    این وضعیتی که شرح دادین شرایطی هست که معمولا خانم ها درست میکنن و در هر حالتی و با هر نوع پاسخی مرد محکوم میشه.

    جستجوی اسم شاید یک حس کنجکاوی لحظه ای شوهرتون بوده ولی شما با رفتارتون احتمالا باعث میشین که شوهرتون ساعت ها به خوبی های دوس دختر قبلیش فک کنه و بدی های شما ...
    .
    شما چرا دستی دستی از کاه کوه میسازین و همه تعادل هارو بهم میزنین بعد منتظر میمونین که شوهره بیاد نازتون رو بکشه و با توجه به اینکه آقایون اصلا تو این فاز نیستن رفتار های غیر حرفه ای انجام میدن و فاصله ها بیشتر و بیشتر میشه بعد خانم کاسه چه کنم دستش میگیره که رابطه رو درست کنه ...

  3. 6 کاربر از پست مفید saeeded تشکرکرده اند .

    fahimeh.a (یکشنبه 10 مرداد 95), sara 65 (چهارشنبه 29 اردیبهشت 95), مامان کوچولو (سه شنبه 28 اردیبهشت 95), اقرار (سه شنبه 28 اردیبهشت 95), بابک 1369 (چهارشنبه 29 اردیبهشت 95), ستاره زیبا (شنبه 01 خرداد 95)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 27 مهر 97 [ 11:47]
    تاریخ عضویت
    1394-12-14
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    2,463
    سطح
    30
    Points: 2,463, Level: 30
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 21.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    30

    تشکرشده 31 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array

    .ازاینکه دعوای تکراری شروع کردم خیلی پشیمونم.چیکار کنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط saeeded نمایش پست ها
    سلاماین وضعیتی که شرح دادین شرایطی هست که معمولا خانم ها درست میکنن و در هر حالتی و با هر نوع پاسخی مرد محکوم میشه.جستجوی اسم شاید یک حس کنجکاوی لحظه ای شوهرتون بوده ولی شما با رفتارتون احتمالا باعث میشین که شوهرتون ساعت ها به خوبی های دوس دختر قبلیش فک کنه و بدی های شما ....شما چرا دستی دستی از کاه کوه میسازین و همه تعادل هارو بهم میزنین بعد منتظر میمونین که شوهره بیاد نازتون رو بکشه و با توجه به اینکه آقایون اصلا تو این فاز نیستن رفتار های غیر حرفه ای انجام میدن و فاصله ها بیشتر و بیشتر میشه بعد خانم کاسه چه کنم دستش میگیره که رابطه رو درست کنه ...
    من 2سال بود اونو یادم رفته بود و هیچ حرفی ازش بین مانبود.دوسال اول که باهم بودیم همیشع سراون موضوع دعواداشتیم اما من کم کم حساسیتمو روش کم کردم و قبول کردم شوهرم راست میگه.اما باز از دوماه پیش ذهنم خراب شده.الان میدونم کاملا اشتباه کردم باز حرف اونو پیش کشیدم.نمیدونم چیکار کنم.خیلی بد باهاش صحبت کردم.چیکار کنمد.

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 شهریور 95 [ 02:00]
    تاریخ عضویت
    1394-2-16
    نوشته ها
    109
    امتیاز
    2,724
    سطح
    31
    Points: 2,724, Level: 31
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 138 در 51 پست

    Rep Power
    26
    Array
    سلام عزیز دلم.من کاملا درکت میکنم و همین چندروز پیش دراین زمینه پست زدم.
    منم این حس رو راجع به همسر سابق همسرم پیدا کرده بودم یعنی با همه ی وجودم حس و حال اشفتا ات رو میفهمم.
    چندروز باخودم درگیر بودم و حرص خوردم و فقط اعصاب خودم رو خورد کردم.
    ببین گلم شما الان همسرشی این یعنی شما رو انتخاب کرده.
    همه ی آدما گذشته ای دارن که دیگه گذشته و رفته.
    همه ی ما یه حس کنجکاوی داریم و گاهی قلقلکمون میده که مثلا راجع به اشخاص سرچ بزنیم.
    خودمن چندبارشده اسم خواستگارای قدیمم رو زدم صرف یه کنجکاوی بدون هیچ هدف دیگه.
    این معنیش این نیست که من همسرم رو دوست ندارم.
    البته نمیگم کار خوبیه.فقط میگم حساس نشو.
    بااین کارت بیشترهمسرت رو به یاد اون میندازی.
    و یه نکته اینکه عزیز دلم ما زن ها خیلی با مردا فرق میکنیم.
    مردا بیشتر توی لحظه زندگی میکنن و کاملا متمرکزن.یعنی وقتی یه مرد سر کاره واقعا سر کاره و مشغول همون کار.
    این خصوصیت بیشتر توی خانوماست که خیلی به خاطره هاشون فکر میکنن و در آن واحد به کلی چیز فکر میکنن.و اصولا خاطره بازن.
    منظورم اینه نگران اینکه همسرت با خاطرات با اون فکر کنه نباش.
    میفهمم حس بدیه حس جایگزین شدن چون باهمه وجودم لمس کردم.
    ولی به این فکر کن که تو تاثیری توی گذشته نداری ولی آینده ات رو خودت میسازی.با فکر و باورهایی که پرورش میدی.
    پس عزیز دلم این افکار رو بریز دور.اون قدر ارامبخش همسرت باش که به هیچ چیزی فکر نکنه جز تو.همسر من اوایل سر بداخلاقیام قیاسم میکرد که مثلا توهم مثل فلانی.
    ولی با خوبی کردن هام بهش حالا مدام خوشحاله کا تو پایان بخش غم هام شدی.
    دنیا ارزش خیلی چیزا رو نداره.
    چندروز اعصاب خودم رو خورد کردم و تهش به این نتیجا رسیدم کا این افکار رو رها کنم.شما هم دیگه بهش فکر نکن.
    اصلا و ابدا هم دیگه جلوی همسرت دراین مورد صحبتی نکن.اینو ازت خواهش میکنم.
    چون با دستای خودت همه چیز رو خراب میکنی فقط.
    خودتو مشغول کن تا کمتر فکر کنی
    و کمی با خدای خودت صحبت کن تا اروم بشی که درنهایت خداس ک ارامبخش دلهاست....مطمین باش اگر واقعا ازش بخوای بهت آرامش میده تا فراموش کنی...

  6. 3 کاربر از پست مفید raha_ashegh تشکرکرده اند .

    sara 65 (چهارشنبه 29 اردیبهشت 95), نیکیا (چهارشنبه 29 اردیبهشت 95), مامان کوچولو (چهارشنبه 29 اردیبهشت 95)

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 تیر 99 [ 11:20]
    تاریخ عضویت
    1391-8-08
    نوشته ها
    271
    امتیاز
    10,375
    سطح
    67
    Points: 10,375, Level: 67
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience Points
    تشکرها
    852

    تشکرشده 554 در 206 پست

    Rep Power
    47
    Array
    دستی دستی دارید زندگیتونو خراب می کنید. اصلا خودتون می فهمید چه راهی رو دارید پیش میرید؟ همسرتون واقعا هیچ فکری هم به اون خانوم اگر نکنه با این حرکات شما تحریک میشه. به خدا همسرتون خیلی صبور و آقایی کرد که با غرها و تهمتهای شما از کوره در نرفته و اونم جوابی بهتون نداد.
    تو همین تالار رو بخونید ببینید وقتی خانوم ها به شوهرشون شک می کنن، شوهر حتی اگر واقعا رابطه خلافی هم نداشته از لجش زنش میره و خلاف می کنه
    این زبون رو اگر نتونید کنترلش کنید زندگی رو به آتیش میکشه
    بیخود و بی دلیل توهم نزنید و شک نداشته باشید. شوهرتون شما و زندگی شو دوست داره شما تحریکش نکنید. اگر واقعا کسی رو زیرسر داشت با این رفتارهای شما بهانه رو پیدا می کرد و موقع همین دعواهای شما اونم دعوا راه می نداخت و علنا میرفت دنبال کارهای خلاف.
    قدری درایت به خرج بدید و دستی دستی زندگی تون رو خراب نکنید

  8. کاربر روبرو از پست مفید بابک 1369 تشکرکرده است .

    مامان کوچولو (چهارشنبه 29 اردیبهشت 95)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: یکشنبه 12 اردیبهشت 95, 09:19
  2. پاسخ ها: 57
    آخرين نوشته: شنبه 14 آذر 94, 14:57
  3. نامزدم عصبیه..روز به روز مشکلاتومن بیشتر میشه
    توسط dokhtare_asemoon در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: پنجشنبه 06 تیر 92, 18:39
  4. یک ماه پس از جدایی،هنوز مثل روز اول جدایی
    توسط bahar_N در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: جمعه 06 مرداد 91, 10:17
  5. پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: سه شنبه 01 اردیبهشت 88, 08:22

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 09:40 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.