عشق مقدس من کثیف

[sarbaz]

سلام . من پسر مذهبی بودم و کلا همه جوره سعی می کردم به دین اسلام مقید باشم .


5 سال قبل برای اولین بار توی دانشگاه عاشق دختری مذهبی شدم !

چون شرایط ازدواج رو نداشتم این عشق را مخفی کردم !


حتی در طول دوره 2 ساله دانشگاه یکبار هم بهش سلام نکردم ! هیچ حرفی هم بهش نزدم ! راهم را همیشه کج می کردم تا کمترین برخورد رو با همدیگه داشته باشیم ! سرم رو پایین می انداختم تا نبینمش ! تنها ارتباط من در حدی بود که بعضی وقت ها سرکلاس می دیدمش یا در خیابون اتفاقی می دیدمش همین !



دو سال شب ها بالشم رو با اشک هام خیس می کردم و عذاب از دست دادنش رو تحمل می کردم

همین باعث شد به گناه بیفتم برم سراغ فیلم و تبدیل بشم به یک آدم گنه کار

از چشم اون افتادم



یکبار توی خیابون با دوستش دیدم راجع به گناهکاری من قضاوت کرد به من لقبی رو نسبت داد که ماله گناهکار هاست قبلم شکست


من به گناه افتاده بودم فقط به خاطر اینکه خودم را لایق اون نمی دونستم و فکر می کردم من نمی تونستم اونو خوشبختش کنم

در صورتی که قبلش ازم بدش نمیومد برعکس حس می کردم دوستم هم داشت (قبل از اون در جاهای مختلف جلوی چشمم بود ولی من نگاهش نمی کردم)


بالاخره دانشگاه تموم شد و به خدمت اعزام شدم . دو سال تو شهر دیگه خدمت کردم و برگشتم .

بعضی وقت ها که تنها می شم خاطره ش برام زنده می شه و منو دیوونه می کنه انگا هیچ وقت نمی تونم فراموشش کنم با اینکه سه ساله دیگه یکبار هم ندیدمش !


نمی دونم الان ازدواج کرده یا مجرده . بعضی وقت ها می گم برم دنبالش پیداش کنم اگه مجرده ازش خواستگاری کنم ! جواب رد هم بشنوم برام راحت تر از این وضعه !


بعضی وقت ها هم می گم باید بیخیالش بشم هر جور شده فراموشش کنم ! بعضی وقت ها وسوسه می شم برای از بین بردن این احساسم به اون وارد روابط دوستی با جنس مخالف بشم که تا حالا نشدم


می خوام نظر دخترها را بدونم اگه پسری 5 سال عشقش رو مخفی کرده باشه و بعد از 5 سال بیاد ازتون خواستگاری کنه چی راجع بهش فکر می کنید ؟ فکر نمی کنید آدم ترسویی بوده که می خواسته عشقش رو بیان نکنه ؟! اگه بهش بگم بخاطر اینکه نخواستم عشقم رو بهش ابراز کنم به گناه افتادم ولی الان مث قبل شده باشم نظرش چی می تونه باشه ؟!


اگه نتونستم دیگه پیداش کنم چه جور عشقش را کاملا فراموش کنم ؟ آخه چرا من باید انقدر عذاب بکشم
تو خونه نشستم یهو یادش می افتم و بغضم می گیره !
میرم مسجد یادش می افتم
می رم بیرون یادش می افتم
برام دعا کنید . نمی دونم باید چکار کنم

[سوشیانت2]

شما چون بیش از حد مقید هستید و با جنس مخالف حتی سلام علیک معمولی هم نمیکنید، یک نگاه از یک خانم 5 ساله که شما رو دچار حسی کرده که فکر میکنید عاشق هستید.

در مورد فیلم، من متوجه نشدم. شما یک فیلم غیراخلاقی دیدید? بر فرض که دیده باشید، اون خانم که هیچ رابطه ای با ششما نداشته، از کجا و چطور از فیلم دیدن شما باخبر شده? خیلی مبهم بود

[جوادیان]

سلام..اصلا معلوم نشد چی نوشتین..من که سر در نیاوردم.. همه تو جوونی و نوجوونی همچین موقعیت هائی رو تجربه میکنن و شما هم همینطور به دختری علاقمند شدید و بخاطر مذهبی بودن نتونستین پیشنهاد اشنائی بدین و تا اینجا خوب بوده..
ولی در دنباله اش که خودتونو شکنجه کردین و شبها با گریه خوابیدین کمی معقول نیست .. فقط در حد سن شما بوده که دوست داشتین با دختری که عاشقش شدید ارتباط داشته باشین.. حالا هم که بعد پنج سال اتفاقی مجرد باشن و شما بهشون پیشنهاد بدین فک نکنم صرفا عاشق بودنتون براشون اولویت باشه..

باید شغل مناسب و در امد کافی و پس انداز معقولی برا ازدواج داشته باشین بعلاوه شرایطی که دختر خانوم در نظر گرفته برا همسر اینده ش.. زیاد احساسی برخورد نکن ..

[سها**]

سلام

می خوام نظر دخترها را بدونم اگه پسری 5 سال عشقش رو مخفی کرده باشه و بعد از 5 سال بیاد ازتون خواستگاری کنه چی راجع بهش فکر می کنید ؟ فکر نمی کنید آدم ترسویی بوده که می خواسته عشقش رو بیان نکنه ؟! اگه بهش بگم بخاطر اینکه نخواستم عشقم رو بهش ابراز کنم به گناه افتادم ولی الان مث قبل شده باشم نظرش چی می تونه باشه ؟!

نه این فکر را نمیکند بلکه به خودش ثابت میشود که واقعا شما دوستش داشتی

تا گناهی که کردی چی باشد ممکن است در ذهن خودت بزرگ جلوش میدهید چون این عشق بازی ها را اکثر پسر ها تجزبه میکنند

مهم اینست که به اشتباهت پی بردی و در نظر یک خانم بالغ مهم سلامتی روح روان جسم وعقلانی می باشد

حال اگر اشتباهت جدا از اینها باشد جای تامل و تفسیر دارد

شما دنبالش بروید و تحقیق کنید ایا تا بحال ازدواج نکرده است با کمک خانوادت و برای خانوادت بگویید که چندین سال هست که دوستش دارید

اگر ازدواج کرده بود یا به هر شکلی جوابت منفی شد سعی کن خودت را سرگرم کنی

ولی این را بدون به هر چیزی که بیشتر فکر کنی چه مثبت و چه منفی همون نتیجه را خواهی گرفت

[omidvaar]

البته من هم خیلی منظپور شما رو نفهمیدم.
اما به نظر من سما به رفرش شدن احتیاج دارید، همه چیز رو از نوع شروع کنید

اینقدر گناه گناه نکنید، من. نفهمیدم چه گناهی ولی از.گناه توبه میکنن. نیازی نیست شما بری از گناه بگی
بشین خودتو شرایطتو جمع کن ببین شرایط ازدواج داری بعد ببین چی میخوای ، برو درباه دختر تخقیق کن ببین مجرده و ایا همونیه که میخوای
بعد برو.خواستگاریش، اگه دیدی شرایط مناسبه بگو از قبل هم میخواستیش ولی نیازی به این پافشاری توب بیان عشق چندساله و دونستن نظر مقابل نیست
فکر خاصی نمیکنه طرف فوقش خوشحال میشه میگه دوسم داشته و شرایطشو نداشته
به نظرم شما الان بیستر درگبری ذهنی برای گناه و این چیرت دارید تا عشق و ازدواج ، یا خودتون یا با کمک روانشناس باید این درگیری هارو از بین ببرید حرفی از گناه به اون طرف نزنید چرا میخواید ذهنیت منفی از خودتون ایجاد کنید

[sarbaz]

شما چون بیش از حد مقید هستید و با جنس مخالف حتی سلام علیک معمولی هم نمیکنید، یک نگاه از یک خانم 5 ساله که شما رو دچار حسی کرده که فکر میکنید عاشق هستید.

در مورد فیلم، من متوجه نشدم. شما یک فیلم غیراخلاقی دیدید? بر فرض که دیده باشید، اون خانم که هیچ رابطه ای با ششما نداشته، از کجا و چطور از فیلم دیدن شما باخبر شده? خیلی مبهم بود

من با نگاه عاشق اون نشدم . چون عادت نداشتم به دخترها نگاه کنم ولی اون با صداش توجه منو جذب کرد و با رفتار وسنگینیش عاشقش شدم

من یک فیلم ندیده بودم به فیلم دیدن اعتیاد پیدا کرده بودم
از تاثیراتی که این فیلم ها روی رفتار آدم می زاره متوجه شد تغییر کردم

- - - Updated - - -

سلام..اصلا معلوم نشد چی نوشتین..من که سر در نیاوردم.. همه تو جوونی و نوجوونی همچین موقعیت هائی رو تجربه میکنن و شما هم همینطور به دختری علاقمند شدید و بخاطر مذهبی بودن نتونستین پیشنهاد اشنائی بدین و تا اینجا خوب بوده..
ولی در دنباله اش که خودتونو شکنجه کردین و شبها با گریه خوابیدین کمی معقول نیست .. فقط در حد سن شما بوده که دوست داشتین با دختری که عاشقش شدید ارتباط داشته باشین.. حالا هم که بعد پنج سال اتفاقی مجرد باشن و شما بهشون پیشنهاد بدین فک نکنم صرفا عاشق بودنتون براشون اولویت باشه..

باید شغل مناسب و در امد کافی و پس انداز معقولی برا ازدواج داشته باشین بعلاوه شرایطی که دختر خانوم در نظر گرفته برا همسر اینده ش.. زیاد احساسی برخورد نکن ..

معقول به نظر نمی رسه به خاطر اینکه به کسی که عاشقش شدی نرسی گریه ت بگیره
انگار تا حالا عاشق نشدید
خب اگه شرایط ازدواج رو داشتم که صبر نمی کردم که شکنجه بشم

[جوادیان]

سلام..عزیز منم مثل شما عاشق شدمو نرسیدم و همون اول هم نوشتم که این چیزا رو همه تو نوجوونی یا جوونی تجربه میکنن.. همون طور که دوستمونم فرمودن باید بری تحقیق ..اگه ادرسشو داری ..ببینی مجرد یا متاهل و بعدشم که شرایط ازدواجو داشته باشین..موفق باشی

[مهرااد]

سلام


وقتی خودت را من کثیف خطاب می کنی خودت را شایسته انجام کارهای خوب نمیدانی و بعد از مدتی واقعا کارهای متناسب با "من کثیف" میکنی

احترام بخودت را فراموش نکن.

راهکار اقای جوادیان را انجام دهید

[شیدا.]

سلام

شما خیلی توی خیالات خودت غرق شدی ...

چند سال توی ذهنت یه معشوق خیالی داشتی
بعد هم که به قول خودتون گناه کردید ( خودارضایی؟) و ایشون از قیافه ی شما فهمید که گناهکارید و ....

این توهمات و خیالات را بذارین کنار و توی دنیای واقعی زندگی کنید.

در مورد جواب سوالتون هم
این که پسری بره خواستگاری کسی که دوستش داشته و برای رسیدن بهش تلاش کرده ( مهیا کردن شرایط ازدواج مثل درس و کار و سربازی و ... ) خیلی خوبه
فکر نکنم دختری بدش بیاد

ولی این که کسی توی توهم و خیالات زندگی کنه و دنیای واقعی را با دنیای لیلی و مجنون اشتباه بگیره و سر کوی یار بشینه و آه و زاری کنه ... فکر نکنم دختری خوشش بیاد

[kaspian]

شما اصلا هیچ برخوردی با این خانم نداشتی.حتی باهاش سلام و علیک هم نکردی.دقیقا عاشق چی شدی؟یکم ارتباطت رو بیشتر کن.با حرف زدن و سلام و علیک کردن کسی گناه کار نشده.یکم دختر را بشناس.شاید در همون سلام و علیک برخوردی ببینی که نپسندی!!!تجربه من نشون داده وقتی یک نفر را تا این حد که شما بردی بالا آدم میبره بالا معمولا بعد از جدی شدن روابط اون عشق به قعر سقوط میکنه.چون شما خواه ناخواه چشمهاتون رو روی ضعف های طرف مقابل میبندی و بعد که روابط جدی میشه تازه چشمت باز میشه و حس فریب خوردگی بهت دست میده در صورتی که کسی که فریبت داده خودت بودی.حالا هم بشین روی خودت کار کن که اول قبول کنی اون طرف مقابل هم اشکالاتی داره و بعد بتونی حداقل سلام و علیک کنی.سلام کردن نشانه ادب و شخصیته.احترام به طرف مقابلته.مرز بین روابط اجتماعی ناسالم و آداب معاشرت را پیدا کنی خیلی به نفعته.