به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 18 فروردین 03 [ 18:08]
    تاریخ عضویت
    1393-6-24
    نوشته ها
    168
    امتیاز
    12,793
    سطح
    73
    Points: 12,793, Level: 73
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,836

    تشکرشده 281 در 127 پست

    Rep Power
    39
    Array

    نیاز به کمک برای رفع درگیرهای ذهنی من قبل از ازدواج

    سلام دوستان گرامی

    من اخیرا" خواستگاری داشتم که بنا به شرایط خوب ایشان من قبول کردم و الان در مرحله نامزدی و شناخت هستیم.

    ایشون از فامیل های ما هستند و دو خانواده کاملا" همدیگه رو می شناسن و این برای من خیلی نکته مثبتیه. ایشون از لحاظ شغل و جایگاه اجتماعی بسیار ایده آل هستن. همچنین از لحاظ خانواده و شخصیت ..ولی چند مورد هست که ذهن من رو درگیر کرده..

    آقا پسر 12.5 سال از من بزرگتره. من 25 سال و اون 37 سالشه. اختلاف سنی حدود12.5 هست.
    از لحاظ تفکر و دید به زندگی خیلی با هم تفاهم داریم و از لحاظ ظاهر هم خیلی باهم تفاوت زیادی
    نداریم و ایشون جوون تر از سنش به نظر میاد.

    دلیل دیر اقدام کردن برای ازدواج، گفتن که می خواسته به شرایط مطلوب اقتصادی و شغلی دست پیدا کنه بعد اقدام به ازدواج کنه. قبلا" در صحبت هایی که بین فامیل بود ما این موضوع رو شنیده بودیم.

    آیا در مورد تفاوت سن، مسئله مهمی وجود داره که زندگی آینده ی ما رو تحت تاثیر خودش قرار بده؟ از همه لحاظ منظورم هست

    یه درگیری ذهنی هم که منو همیشه آزار می ده و ذهن منو مشغول کرده اینه که من همیشه دوست داشتم پیشرفت کنم و موفقیت های زیادی چه شغلی و چه به لحاظ اجتماعی کسب کنم...

    در حال حاظر من در یک شرکت شاغل هستم (طراح و مدلساز دکوراسیون داخلی)، و قصد داشتم بعد از کسب تجربه در اینجا، به صورت پروژه ای با شرکت های انبوه سازی و بعضا" شهرداری کار کنم و تا اونجایی که بتونم پیشرفت اقتصادی و اجتماعی و شغلی داشته باشم...

    و قصدم هم این بود که بعد از یه مدتی اگه شرایط کار در کشورهای دیگه خوب بود و پذیرش می دادند، برای کار یا تحصیل اپلای کنم کمااینکه بعضی از دوستانم مهاجرت تحصیلی کردند و راضی هستن.. در این رابطه کلاس آیلتس هم ثبت نام کرده بودم...


    نمی دونم تا چقدر به دید رویا پردازانه دارم به زندگی نگاه می کنم، اما اینها هدف من بود...

    الان که در مرحله نامزدی هستم و باید خوشحال باشم، وقتی به هدفهام فکر می کنم که چی در ذهن داشتم و بجاش قراره ازدواج کنم و شاید بخاطر سن ایشون که داره بالا می ره باید زود برای بچه دار شدن اقدام کنیم و درگیر بچه و زندگی بشم، احساس افسردگی می کنم.

    اما وقتی هم به این فکر می کنم که اگه بی خودی و الکی رابطه رو تموم کنم بازم برام قابل تحمل نیست چون هم از همه لحاظ پسر فوق العاده خوب و باشخصیتیه هم موقعیتش خیلی خوبه..


    منتظر راهنمایی شما هستم.

    یه نکته: عنوان مناسبتری برای تایپیک پیدا نکردم. لطفا سخت نگیرید. ممنون)
    ویرایش توسط بانوی آفتاب : یکشنبه 26 اردیبهشت 95 در ساعت 13:43

  2. کاربر روبرو از پست مفید بانوی آفتاب تشکرکرده است .

    هلیاجون (دوشنبه 27 اردیبهشت 95)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 دی 00 [ 03:07]
    تاریخ عضویت
    1391-12-05
    نوشته ها
    214
    امتیاز
    12,870
    سطح
    74
    Points: 12,870, Level: 74
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,421

    تشکرشده 552 در 189 پست

    Rep Power
    55
    Array
    از پاسخشون به این سوال که چرا دیر ازدواج میکنن خیلی خوشم میاد.
    احتمالا آدم جا افتاده و کاملی باشن...
    از نظر ظاهری و سلامت بدنی هم که پسندیدینش که این مورد هم بسیار مهم بوده، ولی کمی بیشتر در مورد سلامت اخلاقیشون دقت کنید ضرری نداره. مواردی مثل اعتیاد(زبانم لال) که در هر آقایی با هر وجهه اجتماعی امکانش هست دیده بشه(دوباره تاکید میکنم با هر ظاهر و وجهه اجتماعی) و سابقه روابط ناهنجار با جنس مخالف اگر براتون مهمه(با توجه به سنشون)، میتونه تو پروسه تحقیق قرار بگیره.
    شاید با نوع پاسخشون در مورد نگرانیتون در باب این دو مورد بتونین شمه ای از اخلاق فردی و "منطق گراییشون" رو هم بدست بیارین. یعنی مثلا در برابر ابراز نگرانی شما در باب اعتیاد و خواهشتون برای انجام یه آزمایش کامل و مطمئن که قبلش هم مثلا در یه فعالیت ورزشی سخت مثل کوهنوردی دو نفره شرکت کرده باشین و بعد به همراه شما به آزمایشگاه بیان(یعنی چیزی فراتر از اونچه که در آزمایشات روتین قبل از ازدواج مکلف به انجامشون هستن و خیلی راحت آقایون حرفه ای با خوردن بعضی مواد خاص ازش رد میشن و نتیجش میشه این همه ازدواجی که خانمها بعد از عقد میفهمن که آقا پسر یه معتاد قدیمی بوده و...)، اعتراض نکنن که چرا اینقدر به من شک داری؟ و به همین ترتیب در برابر تحقیقات احتمالی شما در مورد سوابق روابط گذشتشون با جنس مخالف جبهه نگیرن و...
    راستی این هم مهمه که در مورد شغل و مرتبه اجتماعی که ادعاش رو دارن اگر مدارک مستدل مربوطه رو تابحال ندیدین، ازشون طلب کنین و "حتی المقدور" سری به محل کارشون هم بزنین. چون خیلی از آقایون این دوره و زمونه ادعاشون با واقعیت نامنطبقه و وقتی خرشون از پل گذشت کم کم رو میشه که مدرک دانشگاهی یا شغل رسمی و دولتی و خیلی اداعاهای دیگرشون همش دروغ و توهم و "ژست" بوده و خانم ساده دل به همون ژست اعتماد کرده و جواب مثبت داده.
    در مورد معیارها و اهدافشون از ازدواج و این دغدغه های خودتون که در پست ارسالیتون بیان کردین تابحال با هم صحبت کردین؟ اگر نه اینها هم موارد مهمی هستن که باید تکلیفش رو به طور واضح قبل از ازدواجتون روشن کرده باشین و این چک و چانه ها رو به بعد از ازدواج موکول نکنید.
    آخرین موردی هم که الان به ذهنم میرسه که حتما در موردش مطمئن بشید اینه که استقلال عاطفی و مالی مطلق از خانوادشون داشته باشن که از بدترین سموم ازدواج و تیشه اصلی به ریشه بنیان خانواده همین استقلال مطلق نداشتن آقایون از خانوادشونه(وابستگی خانمها به خانوادشون تا حد زیادی طبیعیه و مثل وابستگی آقایون مخرب نیست). راهش هم صرف زمان کافی برای دوران نامزدی و مشاهده
    روابط ایشون با خانوادش هست و مقایسش با روابطشون با شما، از هیچ نشانه ای سرسری نگذرید و در نظر بگیرید که هر نوع زمزمه ای در این دوران بعد از ازدواج به فریاد تبدیل خواهد شد.
    از مشاورین "علم گرا" هم اگر خواستید میتونید کمک بگیرید، که در مواردی مثل میزان تطابق میل جنسیتون(با توجه به سن ایشون)، این کمک گرفتن از مشاور مربوطه خیلی واجبتر هم هست.
    با همه اینها من "احتمال" زیادی میدم که ایشون فرد بسیار مناسبی برای ازدواج باشن و تمام مواردی که در بالا عرض کردم مصداق ضرب المثل احتیاط شرط عقله هستن و یه پروسه منطقی آشنایی و تحقیق قبل از ازدواج برای خانمهایی که با تقاضای ازدواج روبرو شدن.
    تنها باید حقیقت را بیان کرد، نه دروغی را که حقیقی انگاشتنش خوب است.

    "بخشی از پیام برتراند راسل برای آیندگان"

  4. 3 کاربر از پست مفید اثر راشومون تشکرکرده اند .

    P O U R I A (شنبه 08 خرداد 95), هلیاجون (دوشنبه 27 اردیبهشت 95), بانوی آفتاب (دوشنبه 27 اردیبهشت 95)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 فروردین 98 [ 02:42]
    تاریخ عضویت
    1391-9-10
    نوشته ها
    485
    امتیاز
    9,513
    سطح
    65
    Points: 9,513, Level: 65
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,478

    تشکرشده 1,276 در 407 پست

    Rep Power
    73
    Array
    بانوی آفتاب عزیز
    من دقیقا وقتی در سن شما بودم خواستگاری با ده سال اختلاف سنی داشتم. اختلاف سنی اصلا برام مهم نبود و حتی اینو فاکتور مثبتی هم در نظر گرفتم. بعد از یک هفته حرف زدن راجع به کلیات من ایشونو کامل پسندیدم و خیلی خوشحال بودم با کسی آَشنا شدم که تا این حد تفاهم داریم و از نظر فکری به هم نزدیکیم. بعد از گذشت این یک هفته و اتمام حجت سر مسائل اساسی من متوجه شدم که هیچ حرفی با این آقا ندارم! خودم آدم کم حرفی نیستم و اطلاعاتم تو زمینه های مختلف خیلی زیاده اما واقعا ارتباط برقرار کردن باهاش برای من مشکل بود.
    نه بحث علمی، هنری ،فیلم، موسیقی و علایق مختلف من برای ایشون جذاب نبود و برعکس!
    وقتی بیشتر صحبت کردیم فهمیدم نظراتش راجع به کلیات هم خیلی شعارگونه بوده و برای همین به دل من هم نشسته و من احساس کردم که تفاهم داریم. در کل اینکه با توجه به تجربه ی خودم آشنایی برای ازدواج با این فاصله ی سنی یکم ریسکش بالاتره و نیاز به تحقیق و مشورت خیلی زیادی داره. هر چی سن یک نفر بالاتر میره شناخت اون آدم سخت تر و پیچیده تره، حتما پروسه ی آشناییت رو خیلی طولانی تر کن و فقط به صحبتای تلفنی و چت اکتفا نکن
    در مورد هدف هات هم از نظر من کمی رویا پردازانه اومد ولی ببین تا چه حدی باهات همراه هست، یعنی اینجوری هم نباشه که هدفت رفتن به خارج از کشور و توسعه ی کارت باشه ولی با کسی ازدواج کنی بهت بگه کلا مخالف کار کردنم!

  6. 3 کاربر از پست مفید sara 65 تشکرکرده اند .

    P O U R I A (شنبه 08 خرداد 95), هلیاجون (دوشنبه 27 اردیبهشت 95), بانوی آفتاب (دوشنبه 27 اردیبهشت 95)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 18 فروردین 03 [ 18:08]
    تاریخ عضویت
    1393-6-24
    نوشته ها
    168
    امتیاز
    12,793
    سطح
    73
    Points: 12,793, Level: 73
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,836

    تشکرشده 281 در 127 پست

    Rep Power
    39
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط اثر راشومون نمایش پست ها
    از پاسخشون به این سوال که چرا دیر ازدواج میکنن خیلی خوشم میاد.
    احتمالا آدم جا افتاده و کاملی باشن...
    از نظر ظاهری و سلامت بدنی هم که پسندیدینش که این مورد هم بسیار مهم بوده، ولی کمی بیشتر در مورد سلامت اخلاقیشون دقت کنید ضرری نداره. مواردی مثل اعتیاد(زبانم لال) که در هر آقایی با هر وجهه اجتماعی امکانش هست دیده بشه(دوباره تاکید میکنم با هر ظاهر و وجهه اجتماعی) و سابقه روابط ناهنجار با جنس مخالف اگر براتون مهمه(با توجه به سنشون)، میتونه تو پروسه تحقیق قرار بگیره.
    شاید با نوع پاسخشون در مورد نگرانیتون در باب این دو مورد بتونین شمه ای از اخلاق فردی و "منطق گراییشون" رو هم بدست بیارین. یعنی مثلا در برابر ابراز نگرانی شما در باب اعتیاد و خواهشتون برای انجام یه آزمایش کامل و مطمئن که قبلش هم مثلا در یه فعالیت ورزشی سخت مثل کوهنوردی دو نفره شرکت کرده باشین و بعد به همراه شما به آزمایشگاه بیان(یعنی چیزی فراتر از اونچه که در آزمایشات روتین قبل از ازدواج مکلف به انجامشون هستن و خیلی راحت آقایون حرفه ای با خوردن بعضی مواد خاص ازش رد میشن و نتیجش میشه این همه ازدواجی که خانمها بعد از عقد میفهمن که آقا پسر یه معتاد قدیمی بوده و...)، اعتراض نکنن که چرا اینقدر به من شک داری؟ و به همین ترتیب در برابر تحقیقات احتمالی شما در مورد سوابق روابط گذشتشون با جنس مخالف جبهه نگیرن و...
    راستی این هم مهمه که در مورد شغل و مرتبه اجتماعی که ادعاش رو دارن اگر مدارک مستدل مربوطه رو تابحال ندیدین، ازشون طلب کنین و "حتی المقدور" سری به محل کارشون هم بزنین. چون خیلی از آقایون این دوره و زمونه ادعاشون با واقعیت نامنطبقه و وقتی خرشون از پل گذشت کم کم رو میشه که مدرک دانشگاهی یا شغل رسمی و دولتی و خیلی اداعاهای دیگرشون همش دروغ و توهم و "ژست" بوده و خانم ساده دل به همون ژست اعتماد کرده و جواب مثبت داده.
    در مورد معیارها و اهدافشون از ازدواج و این دغدغه های خودتون که در پست ارسالیتون بیان کردین تابحال با هم صحبت کردین؟ اگر نه اینها هم موارد مهمی هستن که باید تکلیفش رو به طور واضح قبل از ازدواجتون روشن کرده باشین و این چک و چانه ها رو به بعد از ازدواج موکول نکنید.
    آخرین موردی هم که الان به ذهنم میرسه که حتما در موردش مطمئن بشید اینه که استقلال عاطفی و مالی مطلق از خانوادشون داشته باشن که از بدترین سموم ازدواج و تیشه اصلی به ریشه بنیان خانواده همین استقلال مطلق نداشتن آقایون از خانوادشونه(وابستگی خانمها به خانوادشون تا حد زیادی طبیعیه و مثل وابستگی آقایون مخرب نیست). راهش هم صرف زمان کافی برای دوران نامزدی و مشاهده
    روابط ایشون با خانوادش هست و مقایسش با روابطشون با شما، از هیچ نشانه ای سرسری نگذرید و در نظر بگیرید که هر نوع زمزمه ای در این دوران بعد از ازدواج به فریاد تبدیل خواهد شد.
    از مشاورین "علم گرا" هم اگر خواستید میتونید کمک بگیرید، که در مواردی مثل میزان تطابق میل جنسیتون(با توجه به سن ایشون)، این کمک گرفتن از مشاور مربوطه خیلی واجبتر هم هست.
    با همه اینها من "احتمال" زیادی میدم که ایشون فرد بسیار مناسبی برای ازدواج باشن و تمام مواردی که در بالا عرض کردم مصداق ضرب المثل احتیاط شرط عقله هستن و یه پروسه منطقی آشنایی و تحقیق قبل از ازدواج برای خانمهایی که با تقاضای ازدواج روبرو شدن.


    سلام دوست گرامی.. ممنونم بابت راهنمایی های خوب شما..

    در مورد موضوع اعتیاد من کاملا ایشون و خانواده شونو می شناسم. ایشون خیلی مثبت و مودب و سالم هستند.. این رو همه ی فامیلی که با اونها رابطه نزدیکی داشتند و همینطور از پسرهای فامیل که دوست صمیمی ایشون بودند تایید کردند و من از این بابت کاملا" خاطر جمع هستم..
    در مورد ارتباط با جنس مخالف هم در روز خواستگاری که با هم صحبت کردیم، من چیزی نپرسیدم ولی ایشون گفتند تا به حال ارتباط نزدیک و دوستانه ای(دوست دختر) با جنس مخالف نداشته. پسر کاملا مودب و متین و با ایمانی به نظر میاد از نظر بقیه و شناخت نسبی خودم.

    در مورد پست و شغل که گفتید، اتفاقا من قبل از اینکه ایشون به خواستگاری بیان زنگ زدم محل کارشون و گفتم همچین کسی اونجا کار می کنه؟ که گفتند 11 ساله استخدام اونجا هست و با یه سرچ توی اینترنت اسم و سمتش رو دیدم و از این بابت هم خیالم راحت هست..

    در مورد استقلال عاطفی، نمی دونم. ولی مادرشون فوت شده و پدرش هم همیشه مشغول کار خودش هست. و می دونم رابطه بسیار خوبی با خواهر ها و برادرش داره.. فکر نمی کنم به کسی وابسته باشه..

    در نهایت هم راضی هستم هم از آینده کمی ترس دارم.
    ویرایش توسط بانوی آفتاب : دوشنبه 27 اردیبهشت 95 در ساعت 10:16

  8. کاربر روبرو از پست مفید بانوی آفتاب تشکرکرده است .

    هلیاجون (دوشنبه 27 اردیبهشت 95)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 18 فروردین 03 [ 18:08]
    تاریخ عضویت
    1393-6-24
    نوشته ها
    168
    امتیاز
    12,793
    سطح
    73
    Points: 12,793, Level: 73
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,836

    تشکرشده 281 در 127 پست

    Rep Power
    39
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط sara 65 نمایش پست ها
    بانوی آفتاب عزیز
    من دقیقا وقتی در سن شما بودم خواستگاری با ده سال اختلاف سنی داشتم. اختلاف سنی اصلا برام مهم نبود و حتی اینو فاکتور مثبتی هم در نظر گرفتم. بعد از یک هفته حرف زدن راجع به کلیات من ایشونو کامل پسندیدم و خیلی خوشحال بودم با کسی آَشنا شدم که تا این حد تفاهم داریم و از نظر فکری به هم نزدیکیم. بعد از گذشت این یک هفته و اتمام حجت سر مسائل اساسی من متوجه شدم که هیچ حرفی با این آقا ندارم! خودم آدم کم حرفی نیستم و اطلاعاتم تو زمینه های مختلف خیلی زیاده اما واقعا ارتباط برقرار کردن باهاش برای من مشکل بود.
    نه بحث علمی، هنری ،فیلم، موسیقی و علایق مختلف من برای ایشون جذاب نبود و برعکس!
    وقتی بیشتر صحبت کردیم فهمیدم نظراتش راجع به کلیات هم خیلی شعارگونه بوده و برای همین به دل من هم نشسته و من احساس کردم که تفاهم داریم. در کل اینکه با توجه به تجربه ی خودم آشنایی برای ازدواج با این فاصله ی سنی یکم ریسکش بالاتره و نیاز به تحقیق و مشورت خیلی زیادی داره. هر چی سن یک نفر بالاتر میره شناخت اون آدم سخت تر و پیچیده تره، حتما پروسه ی آشناییت رو خیلی طولانی تر کن و فقط به صحبتای تلفنی و چت اکتفا نکن
    در مورد هدف هات هم از نظر من کمی رویا پردازانه اومد ولی ببین تا چه حدی باهات همراه هست، یعنی اینجوری هم نباشه که هدفت رفتن به خارج از کشور و توسعه ی کارت باشه ولی با کسی ازدواج کنی بهت بگه کلا مخالف کار کردنم!


    سلام سارای گرامی

    ممنونم از اینکه تجربیاتت رو گفتی..

    با شناختی که طی این مدت من ازش پیدا کردم این بود که اتفاقا خیلی با نشاط و پر انرژی هست و خودش هم می گه من همیشه فکر می کنم 24 25 سالم هست. از نظر اخلاقی و روحیات مشکلی نیست خدا رو شکر

    ولی در مورد کار، اتفاقا خیلی از رشته من خوشش میاد و مخالف کار کردن من نیست. ولی از طرف دیگه بخاطر سنش فکر می کنم باید خیلی زود برای بچه دار شدن اقدام کنیم و عملا کار کردن منتفی می شه.

    نمی دونم شاید معادلات در ذهنم پیچیده شده. و هنوز به نتیجه واضح و کاملا" رضایت بخشی نسبت به همه چی نرسیدم.

  10. کاربر روبرو از پست مفید بانوی آفتاب تشکرکرده است .

    هلیاجون (دوشنبه 27 اردیبهشت 95)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:27 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.