به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 اردیبهشت 95 [ 08:52]
    تاریخ عضویت
    1395-2-15
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    49
    سطح
    1
    Points: 49, Level: 1
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    بد دهنی و دست بزن

    با سلام و عرض احترام
    مطالب این سایت واقعا مفید و ارزنده هستند از شما بی نهایت سپاسگذارم
    من مشکل بزرگی در زندگیم دارم و مهم ترین اونها بد دهنی و بد زبانی همسرم هست
    وقتی سر کوچکترین مسله در حال صحبت هستیم شروع میکنه به دادن فحش های بسیار زشت و ناروا به طوری که اصلا هیچ کسی در برابر این رفتارها تاب نمیاره
    گاهی ارزوی مرگ میکنم و از صمیم قلب دوست دارم همسرم بمیره تا دیگه همچین زباله ای روی زمین نباشه

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 01 مرداد 98 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1391-9-30
    نوشته ها
    143
    امتیاز
    6,685
    سطح
    53
    Points: 6,685, Level: 53
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 251 در 103 پست

    Rep Power
    34
    Array
    سلام دوست عزیز
    منم زمانی مشکل شمارو داشتم و دقیقا در این زمانها آرزو داشتم شوهرم وقتی میره بیرون دیگه برنگرده و به آرامش برسیم.
    اما دوست عزیز مدتها گذشت تا فهمیدم رفتار همسرم بازخورد رفتار ضعیف و منفعلانه خودمه. بله در ابتدای بحث و دعوا ما شروع به جواب دادن و مقابله می کنیم سعی داریم بگیم اشتباه می کنی. همسرمون جری تر میشه کار به فحش و کتک کاری میکشه چون تنها در اون صورت میتونه مارو شکست بده و به اصطلاح سرجامون بنشونه. بعد هم تهدید به اینکه میبرمت خونه بابات و ...
    کبریت خیس اینی که برات تشریح می کنم خیلی سخته و زمانبر برای من نزدیک دو سال زمان برد و هنوزم گاهی با شدت کم اتفاق می افته ولی حالا میدونه من اونقدر قوی و بالغ هستم که نمیتونه با خشونت خواسته های غیرمنطقی رو قبول کنم.
    باید یاد بگیری خوددار و صبور باشی. در مقابل هر حرکتش لافاصله واکنش نشون ندی و کمی فکر کنی.
    لطفا کمی بیشتر از خودت بگو
    فرزند داری؟
    علت و زمینه اصلی مشاجرتون چیه؟
    مشکلات جانبی موثر بر روابطتون؟

  3. 2 کاربر از پست مفید suzana تشکرکرده اند .

    مهرآیین (چهارشنبه 15 اردیبهشت 95), ستاره زیبا (دوشنبه 20 اردیبهشت 95)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 اردیبهشت 95 [ 08:52]
    تاریخ عضویت
    1395-2-15
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    49
    سطح
    1
    Points: 49, Level: 1
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط suzana نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز
    منم زمانی مشکل شمارو داشتم و دقیقا در این زمانها آرزو داشتم شوهرم وقتی میره بیرون دیگه برنگرده و به آرامش برسیم.
    اما دوست عزیز مدتها گذشت تا فهمیدم رفتار همسرم بازخورد رفتار ضعیف و منفعلانه خودمه. بله در ابتدای بحث و دعوا ما شروع به جواب دادن و مقابله می کنیم سعی داریم بگیم اشتباه می کنی. همسرمون جری تر میشه کار به فحش و کتک کاری میکشه چون تنها در اون صورت میتونه مارو شکست بده و به اصطلاح سرجامون بنشونه. بعد هم تهدید به اینکه میبرمت خونه بابات و ...
    کبریت خیس اینی که برات تشریح می کنم خیلی سخته و زمانبر برای من نزدیک دو سال زمان برد و هنوزم گاهی با شدت کم اتفاق می افته ولی حالا میدونه من اونقدر قوی و بالغ هستم که نمیتونه با خشونت خواسته های غیرمنطقی رو قبول کنم.
    باید یاد بگیری خوددار و صبور باشی. در مقابل هر حرکتش لافاصله واکنش نشون ندی و کمی فکر کنی.
    لطفا کمی بیشتر از خودت بگو
    فرزند داری؟
    علت و زمینه اصلی مشاجرتون چیه؟
    مشکلات جانبی موثر بر روابطتون؟

    سلام دوست عزیز
    خیلی ممنون که برام جواب گذاشتید واقعا در این شرایط این که آدم نمی تونه با کسی درد و دل کنه خیلی سخته من بینهایت ازتون سپاسگذارم
    شوهرم بسیار به خانواده من حساسه، خانواده من خیلی موجه هستن بغیر از این آقا دامادهای دیگه ای هم دارن که اونا خیلی احترامشون رو دارن ولی شوهر من در برابرشون بسیار گستاخ هست و ریشه این مشکلش از اینجاست که خانواده خودش خیلی مشکل دارن و سالهاست که پدر کادرش توی یه خونه با هم قهرن و پرخاش پدرش به مادرش وجود داره و اصلا شکل یه خانواده رو ندارن و شوهرم نمی دونم باید بهش گفت حسادت یا چیزی شبیه به این وقتی تو جمع خانواده من هست همیشه بق کرده است و به همه چیز گیر میده که ثابت کنه اونا آدمای خیلی کوچیکی هستن و توی همه بحث هامون حتی اگه بیش از حد جزیی باشه سریعا از کوره در میره و اول از همه به خانوادم فحش میده....
    در مورد علت و زمینه مشاجره پرسیدید از مسایل بسیار جزیی گرفته تا غیره...
    یه نمونش امروز صبح برای صبحونه داشتم خیار خورد میکردم برگش گفت واقعا دهاتی هستی این چه طرزشه و پرخاش کرد و صبحونه نخورد و رفت ...کلا خیلی به شکمش اهمیت میده و عمده بحث داخل خانوادشون در مورد شکم و مواد غذایی هست مثلا ماکارونی فقط خودش باید درست کنه تا بخوره در حالی که من اشپزیم خوبه.
    نکته مهم در مورد تربیت و شاید بهتره بگم آفت تربیتش این هست که مامانش همیشه به شوهر من پناه آورده در ازای به قول خودش بی مهری های شوهرش و این باعث اختلاف شوهرم با پدرش و لوس شدن از سمت مادرش هست و در واقع تو گوشی نخورده و گستاخ شده...
    اگه یه وقت من از رفتاری از خانوادش انتقاد کنم با همه توان سعی میکنه نشون بده خانواده من صد برابر از خانواده خودش بدترن و مسایل رو طوری پررنگ میکنه که اصلا من زبونم بند میاد و کلا تو این زمینه متخصص هست در حالی که خانواده من تو اجتماع خیلی موجه هستن ولی خانواده همسرم هیچ گونه رفت و آمدی ندارن و فقط مادرش با خواهر برادرای خودش به طور انفرادی رفت و آمد میکنه ...
    مسئله دیگه که مورد جر و بحث هست اینکه به شدت خودخواه هست و زمانهایی که هردو خسته از سر کار برمیگردیم من باید از بچمون نگهداری کنم و آقا استراحت کنه و شخصیتش خیلی جراتمند و در عین حال من هم شدیداً منفعلم ...
    وقتی هم با مادرش یه جا جمع هستیم به طرز مبالغه آمیزی از مادرش تعریف میکنه و یا پشت تلفن موقع حرف زدن باهاش که هر شنونده ای متعجب میشه که چقدر با الفاظ بازی میکنه!!!
    ولی واقعا چیزی که بیشتر از همه منو تحت تاثیر قرار میده که اصلا کلا قاطی قاطی میکنم بد دهنیهاش هست که جهت همشون هم به سمت خانواده منه
    من خیلی اروم هستم و شاید بهتره بگم بودم ولی شبیه شوهرم شدم و در خیلی موارد پرخاشهاش رو با پرخاش جواب میدم که کار بالا میگیره
    خیلی ناراحتم که باعث افت من شده
    و خیلی ناراحتم که وقت و ذهنم درگیر این مسائل شده به جای پرداختن به رشد و تعالی...
    حس میکنم خیلی باید ازش فاصله بگیرم اگه من باشم حاضر نیستم باهاش غذا هم بخورم وقتی نتونی از یک نفر چیز جدیدی یاد بگیری و فقط اصطحکاک باشه...
    یه اخلاق زشت دیگش متوقع بودنه مثلا اگه کاری داشته باشیم انتظار داره خانواده من از خودشونم شده مایه بزازن و دائم میگه تو اصلا براشون مهم نیستی چیزی که من فکر میکنم توی خانواده خودش جریان داره....
    خواهش میکنم باز هم منو راهنمایی کنید

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 01 مرداد 98 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1391-9-30
    نوشته ها
    143
    امتیاز
    6,685
    سطح
    53
    Points: 6,685, Level: 53
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 251 در 103 پست

    Rep Power
    34
    Array
    نمی دونم دوست خوبم چرا کسی به تاپیکت سر نمی زنه.
    فکر می کنم زیاد به رفتار همسرت حساس شدی و زوم می کنی روی معایبش. البته برخی افراد وقتی در برابر کسی احساس خودکم بینی می کنند شروع به تحقیر و کم ارزش جلوه دادن اون شخص می کنن تا بلکه این حس خود برتر بینی شون ارضا بشه. خودت بهتر حلاجی کردی مشکلتو شوهرت مشکل تربیتی داره. من موافق نیستم که مرتب قربون صدقش بری تا این حس تایید شدن و اقتدارش تامین بشه ولی میتونی طوری باهاش ارتباط داشته باشی تا احساس کنه تکیه گاهش هستی.
    تخریب خانواده تو هم در راستای هم سطح سازی اونا با خانواده نه چندان موجه خودشه. این گونه افراد کلا فاز منفی دارن و نسبت به اطرافیان مخرب هستن.
    شما باید تمام تلاشتو بکنی تا پرخاشگری خودتو کنترل کنی و تسلط کافی داشته باشی. زودرنج و عصبی نباش کلا کمی از درجه حساسیتت به مسائل اطرافت کم کن و بیشتر روی خودت کار کن. اصلا در روابطش با مادرش دخالت نکنید اگر شما موفق به تامین احساسات مورد نیازش بشی نحوه رفتارش با مادرش هم اصلاح میشه.

  6. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 اردیبهشت 95 [ 08:52]
    تاریخ عضویت
    1395-2-15
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    49
    سطح
    1
    Points: 49, Level: 1
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط suzana نمایش پست ها
    نمی دونم دوست خوبم چرا کسی به تاپیکت سر نمی زنه.
    فکر می کنم زیاد به رفتار همسرت حساس شدی و زوم می کنی روی معایبش. البته برخی افراد وقتی در برابر کسی احساس خودکم بینی می کنند شروع به تحقیر و کم ارزش جلوه دادن اون شخص می کنن تا بلکه این حس خود برتر بینی شون ارضا بشه. خودت بهتر حلاجی کردی مشکلتو شوهرت مشکل تربیتی داره. من موافق نیستم که مرتب قربون صدقش بری تا این حس تایید شدن و اقتدارش تامین بشه ولی میتونی طوری باهاش ارتباط داشته باشی تا احساس کنه تکیه گاهش هستی.
    تخریب خانواده تو هم در راستای هم سطح سازی اونا با خانواده نه چندان موجه خودشه. این گونه افراد کلا فاز منفی دارن و نسبت به اطرافیان مخرب هستن.
    شما باید تمام تلاشتو بکنی تا پرخاشگری خودتو کنترل کنی و تسلط کافی داشته باشی. زودرنج و عصبی نباش کلا کمی از درجه حساسیتت به مسائل اطرافت کم کن و بیشتر روی خودت کار کن. اصلا در روابطش با مادرش دخالت نکنید اگر شما موفق به تامین احساسات مورد نیازش بشی نحوه رفتارش با مادرش هم اصلاح میشه.
    دوست عزیز ممنون از پاسختون...اما من در جایی اشاره نکردم به اینکه قربون صدقه شوهرم برم!من اصلا اهل این جور رفتارها نیستم و اگه از کسی ناراحت باشم شدیدا به روش میارم
    کاملا درست فرمودید من باید بیشتر روی خودم مسلط باشم و چون میدونم اگه باز از اون توهین ها ببینم کاملا کنترلم از دست میره شاید بهتره تا میبینم پیش زمینه این مسائل در حال اتفاق هست سریعا اجتناب کنم، خیلی وقتها قهر و کناره گیری خیلی بهتر از شنیدن توهین هست...
    واقعا چطور یه نفر میتونه به خودش اجازه بده که انقدر بی ادب باشه؟!
    چرا انقدر بددهنی تو جامعه ما بین آقایون شایع هست و خانومها به این آفت گرفتار نیستن!!
    گاهی کارهایی میکنه شوهرم که میگم خب منم کم محلی میکنم یا تلافی میکنم ولی همیشه نگرانی بزرگی که دارم اینه که زندگی ما رو شبیه خانواده خودش بکنه
    قبلا ما به خونشون رفت و آمد نداشتیم ولی از وقتی این رفتنها شروع شد خیلی زندگیمون دچار مشکل شد چون با دیدن خانوادش خیلی از همسرم بدم اومده و میگم خب این ژن در وجودش هست و چطور کسی که تو این خانواده بزرگ شده میتونه آدم سالم و کاملی باشه!!!!!!!
    پدر مادرش با هم غذا هم نمی خورن و هر کدوم جدا درست میکنن در عین بی احترامی به هم....

  7. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 22 اردیبهشت 02 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1393-10-26
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    15,299
    سطح
    79
    Points: 15,299, Level: 79
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 91.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    526

    تشکرشده 1,129 در 328 پست

    Rep Power
    101
    Array
    سلام دوست عزیز


    طبق گفته های خودتون، همسرت به خاطر اینکه ثابت کنه خونواده خودش هم مثل خونواده شما آدمای موجهی هستن داره این رفتارهارو نشون میده.

    کلا همه آقایون یه تعصب خاصی رو خونوادشون دارن و حتی اگه رفتار نادرستی از طرف خونوادشون نسبت به همسرشون صورت گرفته باشه اکثرا طرفداری خونوادشون رو میکنن چون میخوان ثابت کنن خونواده من آدمهای بدی نیستن.همسر شما هم از این قاعده مستثنا نیست.



    به نظرم برای بهتر شدن رفتارهای همسرتون:

    1-از اعضای خونوادتون و بالا بودن سطح فرهنگی و اقتصادیشون برای همسرتون تعریف نکنید شاید شما منظور خاصی از این تعاریف نداشته باشید ولی همسرتون اینارو از جنبه منفی می بینه و فکر میکنه شما دارید بالا بودن سطح خونواده خودتون رو به رخ اونها میکشید.

    2-به هیچ وجه همسرتون رو با با جناق هاش یا با برادرهای خودتون تو هیچ زمینه ای مقایسه نکنید مگر اینکه در این مقایسه برتری با همسر شما باشه.


    3-اگه همسرتون از خونوادش تعریف و تمجید میکنه اگه این تعاریف واقعی هست میتونید شما هم تایید کنید و بگید آره درسته و اگه واقعی نیس فقط میتونید یه لبخند بزنید و نیازی نیس بشینید برای همسرتون ثابت کنید که خونوادش تا اون حد هم خوب نیستن.به نظر من گاهی با سکوت کردن و یکی به دو نکردن با طرف مقابل آسمون به زمین نمیاد.زندگی مشترک که بازار رقابتی نیستش که بگیم چون الآن حرف من درست و منطقیه پس به هر قیمتی که شده باید اینو به همسرم ثابت کنم.خیلی وقتها برای حفظ آرامش زندگی باید از بعضی چیزها کوتاه اومد.

    البته شما متاهل هستید و باتجربه تر از من و حرفام صرفا من باب یادآوری بود.

    موفق باشی دوست عزیز

  8. کاربر روبرو از پست مفید آی تک تشکرکرده است .

    ستاره زیبا (دوشنبه 20 اردیبهشت 95)

  9. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 شهریور 96 [ 00:37]
    تاریخ عضویت
    1394-4-23
    نوشته ها
    641
    امتیاز
    12,858
    سطح
    74
    Points: 12,858, Level: 74
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 392
    Overall activity: 26.0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,477

    تشکرشده 767 در 424 پست

    Rep Power
    111
    Array
    سلام عزیزم متاسفم اما مشکل شما با توجهبه تاپیکهای تالار بسیار شایع هست
    اما بهترین برخورد با این افراد اینه که اون لحظه که همسرت شروع میکنه به ایرادگیری و دادو بیداد فقط سکوت کن و حتی اگه حرفش منطقی بود تاییدش کن بذار اینقدر بگه تا خالی بشه و شما فقط سکوت کن بعد ایشون تو خلوتش یقینا از خودش پشیمون خاهد شد و حتی به سمت شما خاهد اومد و یه جوری از دلت در خاهد اورداین لو از تجربه میگم
    ببین شما تا حالا باهاش جدل کردی ایا ندیدی که بدتر شده ؟ پس بهتره این راه امتحان کنی شک نکن راه درست هست
    در مورد خانوادش کلا مردا اگه حس کنن همسرشون خانوادش رو قبول نداره از هر راهی میخان خلاف اون رو ثابت کنن شده با داد و بیداد و تحقییر بیجایخانواده همسر
    بهترین سیاست اینه که هیچ وقت پشت وجلو همسرت از خونوادش بد نگو
    به هر حال هرخانواده ای یه جور هست دلیل نداره همه مثل ما باشن پس اونها رو بپذیر
    لطفا دقیق جواب بده
    چند ساله ازدواج کردین؟ نحوه اشناییتون
    چندساله تونه؟ تحصیلاتو شغل؟
    ویژگیهایی خوب و بد خودت و همسرت رو کامل بنویس
    ایا شما کلا قربون صدقه نمیری که بالا نوشتی؟؟؟
    حتما حتما حتما حتما سخنرانیهای دکتر حبشی بخصوص کلید مرد ایشون و اقتدار مرد دکتر رو دانلود کن زندگیت زیر رو میشه ایشالله

  10. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 اردیبهشت 95 [ 08:52]
    تاریخ عضویت
    1395-2-15
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    49
    سطح
    1
    Points: 49, Level: 1
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط ستاره زیبا نمایش پست ها
    سلام عزیزم متاسفم اما مشکل شما با توجهبه تاپیکهای تالار بسیار شایع هست
    اما بهترین برخورد با این افراد اینه که اون لحظه که همسرت شروع میکنه به ایرادگیری و دادو بیداد فقط سکوت کن و حتی اگه حرفش منطقی بود تاییدش کن بذار اینقدر بگه تا خالی بشه و شما فقط سکوت کن بعد ایشون تو خلوتش یقینا از خودش پشیمون خاهد شد و حتی به سمت شما خاهد اومد و یه جوری از دلت در خاهد اورداین لو از تجربه میگم
    ببین شما تا حالا باهاش جدل کردی ایا ندیدی که بدتر شده ؟ پس بهتره این راه امتحان کنی شک نکن راه درست هست
    در مورد خانوادش کلا مردا اگه حس کنن همسرشون خانوادش رو قبول نداره از هر راهی میخان خلاف اون رو ثابت کنن شده با داد و بیداد و تحقییر بیجایخانواده همسر
    بهترین سیاست اینه که هیچ وقت پشت وجلو همسرت از خونوادش بد نگو
    به هر حال هرخانواده ای یه جور هست دلیل نداره همه مثل ما باشن پس اونها رو بپذیر
    لطفا دقیق جواب بده
    چند ساله ازدواج کردین؟ نحوه اشناییتون
    چندساله تونه؟ تحصیلاتو شغل؟
    ویژگیهایی خوب و بد خودت و همسرت رو کامل بنویس
    ایا شما کلا قربون صدقه نمیری که بالا نوشتی؟؟؟
    حتما حتما حتما حتما سخنرانیهای دکتر حبشی بخصوص کلید مرد ایشون و اقتدار مرد دکتر رو دانلود کن زندگیت زیر رو میشه ایشالله

    سلام دوستان خوبم
    ممنون از پاسخ ها و همدلی هاتون...بینهایت سپاسگذارم
    یه زمانهایی من اصلا به این چیزها فکر نمی کردم مثل بره رام بودم و به همسرم محبت می کردم اما همسرم وقتی خونه پدر مادر و خواهر برادرای من می رفتیم همیشه تکه مینداخت بهشون و در غیابشون به من می گفت که بگو احترام من رو بیشتر نگه دارن و الا من دیگه نمیام اون زمانها خانوادم هم ازش گلایه هایی داشتن ولی من به دو طرف اهمیت نمی دادم و می گفتم این آدمها به چه چیزایی فکر میکنن تا این که شوهرم یک بار مادرم رو از خونمون بیرون کرد............................................ .................................................. .................................................. ........
    اون زمان تلنگر بزرگی خوردم که ای وای من خیلی چیزها رو نمی دیدم و شوهرم در درون چه حسی رو برای خودش پرورش میداده و من چقدر ساده و خوش بین و شاد و ناآگاه و بی سیاست بودم واصلا برای این دنیا مناسب نبودم
    حالا که به کاراش فکر میکنم می بینم اون آدم بزرگی که تو ذهن من بوده اصلا نیست و دوست داشتن برازنده هر کسی نیست و اون همه از خود گذشتگی در این دنیا جایگاهی نداره ....
    انگار من یه بچه باشم و اون یه آدم بزرگ و البته حس میکنم چ.ن خیلی چیزها رو در بچگی دیده انقدر که دنیا برای من قشنگ بوده برای اون هرگز نبوده......
    ستاره زیبا شما اشاره کردید به سکوت ....آخه سکوت تا کی؟!!!اگه شخص به این جور رفتارهاش عادت کنه چی....پس خوددار بودن چی میشه!!!
    من به راه حل دیگه ای نیاز دارم چون شوهرم کلا هر جا موضوعی برخلاف میلش باشه عنوان میکنه بدون توجه به سن و سال و موقعیت طرف مقابل این موضوع هم از موضوعات شایع در خانوادشون هست....
    چطور میشه این عادتش رو برطرف کرد عادت حق به جانب بودن.
    ویرایش توسط کبریت خیس : دوشنبه 20 اردیبهشت 95 در ساعت 08:50

  11. #9
    Banned
    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 دی 02 [ 13:45]
    تاریخ عضویت
    1394-2-15
    نوشته ها
    1,099
    امتیاز
    18,366
    سطح
    86
    Points: 18,366, Level: 86
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 484
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    271

    تشکرشده 1,106 در 598 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام اىنطور از صحبتهاتون برداشت مىشه که اىشون بلد نىستن چه جورى و در چه موقعىتى نىازهاشون با شما در مىان بگزارند ىعنى اصلا بلد نىستن صحبت بدون توهىن داشته باشند مثلا وقتى به شما گفتن دهاتى شاىد از لباس شما خوششان نىامده به جاى اىنکه برن ىک لباس دلبخواه خودشان را خرىدارى کنن ىا بگوىند چقدر اون لباس دىروز بهت بىشتر مىامد از اىن نوع ادبىات استفا ده مى کردند شما بهتره وقتى ناراحتىد با هم صحبت بدون توهىن داشته باشىد مثل ىک مذاکره بىن المللى و نباىد عصبانى بشوىد بعضى وقتها لازم اداى عصبانىت در بىارىد تا طرف بفهمه کارش اشتباه بوده


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: چهارشنبه 14 تیر 96, 19:57
  2. استفاده از سایت همسریابی برای آشنایی و ازدواج درست هست
    توسط شمیم بهار در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 18
    آخرين نوشته: پنجشنبه 14 فروردین 93, 17:30
  3. پاسخ ها: 37
    آخرين نوشته: چهارشنبه 13 فروردین 93, 16:14
  4. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 شهریور 91, 23:34
  5. پسری که دنبال تصاویر جنسی تو نت هست ممکنه مشکل درست کنه برای اطرافیانش؟
    توسط بهار.زندگی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: جمعه 12 اسفند 90, 15:20

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:17 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.