سلام،این تاپیک و ایجاد کردم در ادامه تاپیک قبلیم ،اگه تاپیکمو دتبال کرده باشین این چندروز روزای پر تنشی واسه من بود تا جایی که کار منو به ناراحتی قلبی و بیمارستان کشوند.الان با اینکه برام ثابت شد دختره همه حرفاش دروغ بوده و خواسته باحرفاش کاری کنه که من جا رو براش خالی کنم ولی بازم تمام فکر وذکرم اینه که اگه یک درصد حرفاش راست باشه چی؟ با اینکه شوهرم خیلی داره سعی میکنه از دلم در بیاره ولی من مث افسرده ها شدم و دوس دارم دوباره به دختره زنگ بزنم و بگم چرا اینهمه دروغ گفتی و من هیچوقت جا رو واسه تو خالی نمیکنم،ولی شوهرم میگه ولش کن اون دیگه رفته کاری نکن که دوباره بیاد.در صورتی که دیروز دختره دوباره رفته محل کار گذشته شوهرم به همکارش گفته زنش فلانی رو به صلابه کشیده،یعنی منظورش این بوده که من شوهرم و خفه کردم و بازجوییش کردم دست خودم نیست چند ساعت یبار ازشوهرم میپرسم راجع به دختره،بس که سوال پرسیدم دیگه عصبی میشه میگه واسه همین سوالاته که من مجبور میشم ازت پنهان کنم.با اینکه میدونم شوهرم خیلی دوسم داره ولی باز نمیتونم موضوع رو فراموش کنم.شما بگین چیکار کنم
علاقه مندی ها (Bookmarks)