سلام
یه راست میرم سر اصل مطلب
یکی از همکارای همسرم که خیلی هم با همسرم صمیمه .مدت سه سال با یه دختری دوست بوده .یکی دو هفته پیش به خاطر مخالفت خانوادش تصمیم میگیره دختره رو ترک کنه و گوشیشو خاموش میکنه و خونه دیگه نمیره و به همکاراش تو محل کار که همسر من هم یکی از همکاراس میسپره که اگر دختره اومد پیگیری کرد بگید نیست و خبر نداریم
همون روز اول دختره میره محل کارشون و پیش همسر من و سراغ دوست پسرشو میگیره و همسر من هم میگه خبری نداریم ما
یکی دو روز از ماجرا که میگذره همکار همسرم برمیگرده محل کار و کل علت تصمیمش برای جدایی ازون دختر و.. رو میگه
بعد هم به همسرم میگه نمیتونه بره خونشون چون دختره میاد سراغش و...
دختره هم باز هر روز یکی دوبار زنگ میزده به همسر من که ببینه دوست پسرش برگشته یا نه که همسر من میگفته خبر ندارم
دو شب پیش همون همکار همسرم با گوشی همسرم به دوست دختر سابقش اس ام اس میده و مینویسه که حمید اومد و ماشین گذاشت و رفت و حالش خیلی بد بود و.. و دختره هم هی میپرسه شما که بهش نگفتید من هنوز دنبالشم و...
خلاصه خودشو همسر من جا میزنه و مثلا اطلاع رسانی میکنه از حال حمید
شب همسرم بهم گفت همکارش این کارو کرده منم بهش گفتم دیگه به هیچ وجه گوشیتو نده !آخه من به اون گوشی اس ام اس میزنم .عکسامون هست ممکنه بره ببینه گفت نمیره .گفتم اون دختره شرایط روحی مناسبی الان نداره بعد هم فکر میکنه تویی که داری بهش اس اس اس میدی نه دوست پسرش, همین باعث دردسر میشه برات .گفت حواسم هست بعد که دید واقعا دلخورم گفت دیگه بهش گوشیو نمیدم مطمئن باش
دوباره دیشب اومد و متوجه شدم گوشیشو بازم داده به همکارش و پسره بازم با خط همسرم به دوست دخترش اس ام اس داده بود که حمید حالش بده من نگرانشم و دخترi هم زده بود منم حالم بده و....
دیگه اینارو دیدم به شدت عصبانی شدم بهش گفتم تو توان نه گفتن نداری! دلسوزی و محبتای بیجات کار دستمون میده و الان بهت میگم چون یک ماه بعدو میدونم چه اتفاقی میفته .این دختر که نمیدونه تو نیستی! گفت غر الکی نزن منم گفتم این قضیه رو یا تموم میکنی و دیگه گوشیتو به همکارت نمیدی یا زنگ میزنم و به دختره میگم
اصلا این چه مسخره بازی ایه که پسره دختره رو ول کرده بعد برای جبران دلتنگیش با خط تو اس ام اس بازی میکنه باهاش !!
دیگه هیچ جوابی هم نداد با حالت قهر رفت خوابید
چون قبلا هم ازش چنین رفتارهایی دیدم میدونم که بازم نمیتونه نه بگه و باز هم اینکارو میکنه و اینبار دیگه از من پنهان میکنه و بهم نمیگه تا زمانی که به وضعیت بحران برسه
نمیدونم چی کار کنم .این قضیه به نظر خودم اصلا موضوع عادی ای نیست ولی همسرم مرتب میگه من فقط یه لطف به رفیقم کردم و چرا انقدر ذهنت بد میبینه
علاقه مندی ها (Bookmarks)