کمک به رفع مشکلات رفتاری من

[sharaare]

سلام بر همه دوستان

از اینجا شروع کنم که بیست و چند سال از خدا عمر گرفتم اما هرروز رفتارم نسبت به روز قبل بدتر میشه وعقلانیت کمتر توی رفتارم هست

من تقریبا ادم کم حرفی هستم وشاید بشه گفت تودارهستم وخوشم نمیتاد کسی از کارهام سردربیاره.شاید برای همین بقیه روی رفتارم بخصوص روی حرفام به شدت دقیت میکنن.کلمه به کلمه.البته این خصلت خانوادگی و فامیلی ماهست که خیلی روی حرفای بقیه دقت میکنن وبعد برای خودشون تفسیر میکنن

وقتی با دقت به حرفام گوش میدن گاهی بیشتر اشتباه میکنم و بعد کلی حرص میخورم که چرا این حرفو زدم یا اینکار روکردم

گفتم که هرروز رفتارهام بدتر میشن.مثلا قبلا راحت ترمیتونست نسبت به حرف درباره جنس مخالف بی اعتنایی کنم اما الان تابلو میکنم.مثلا با خانمی که میدنم پسر داره یا برادر همسن من داره صحبت میکنم بعد ناخوداگاه بخصوص بخاطراینکه خیلی توی خونمون حرف از شوهر کردن میشه ذهنم منحرف میشه ورفتارایی میکنم راحت میفهمه من الان توی فکرم چیه یا خیلی بدترش.مثلا دیوز سوتی دادم یکی از فامیلان اومدن خونمون من ارایش نداشتم تا فهمیدم پسرش رو هم اورده رفتم به سرووضعم رسیدم اومدم که خود خانمه هم فهمید بعدش کلی خجالت کشیدم وتا الان اعصابم خورده

چون توی همجین موضوعاتی و با همچین ادمهایی تمرکز خانوادم روی رفتارم بیشتره بیشتر اشتباه میکنم و بعدش بیشتر خودموسرزنش میکنم وخحالت میکشم و حالت افسردگی میگیرم

چکار بکنم به نظر شما؟
الان دقیقا بیشت وشش سالمه

[Hossein_den]

سلام
وقتی متنتونو خوندم شوکه شدم مثل اینکه یکی رفتارهای منو نوشته باشه
فقط با این تفاوت که دخترم!
راستش این مشکلاتو منم دارم یعنی این مشکلات رفتاری ,میشه گفت نمی دونم تو یه لحظه ی خاصی چه رفتاری نشون بدم,مثلا وقتی فامیلامون می گن انشالله تو ازدواجت جبران می کنیم من میگم خدا از دهنتون بشنوه ! در حالی که اصلا منظورشون این نیست.. و سوتی های وحشتناک
راستی من تا نوجوونی میشه گفت خیلی خجالتی بودم شاید این خجالتی بودن من و به این روز انداخت.اما الان نه
منم 26 سالمه