به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 فروردین 03 [ 05:33]
    تاریخ عضویت
    1391-7-15
    محل سکونت
    زیر باران
    نوشته ها
    775
    امتیاز
    24,207
    سطح
    94
    Points: 24,207, Level: 94
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 143
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience PointsOverdriveSocial
    تشکرها
    2,329

    تشکرشده 1,634 در 590 پست

    Rep Power
    161
    Array

    Thumb چگونه نگرش و ارتباط خود را با خانواده همسر بهبود دهیم؟؟

    سلام به همه دوستان خوبم

    هدف تاپیک: این تاپیک رو باز کردم تا خودم و دوستای دیگه جمع شیم و در مورد نکات برخورد با خانواده همسر بنویسیم خصوصا اگه تجربه خوب و آموزنده داریم تا بتونیم به کمک همدیگه انرژی های با ارزشمون رو صرف مسائل جزئی و سوئ تفاهمات موجود نکنیم و در عوض از این انرژی ها برای رشد و تعالی خودمون،خانواده و عزیزانمون استفاده کنیم.

    مثلا: سوء تفاهمی که بین شما و مادرشوهر بوده و باعث شده کام هردو تلخ بشه اما بعدها فهمیدید که چقدر بچه گانه بوده رفتارهاو تونستید اونو مدیریت کنید.یا حتی ممکنه اصلا مساله ای فقط توی ذهن شما بوده که بعدها تونستید حل و فصلش کنید.خلاصه هرچی که به نظرتون میتونه به بهبود روابط همسران با خانواده های یکدیگر کمک کنه بگید.

    خودم شروع میکنم اول:

  2. کاربر روبرو از پست مفید Eram تشکرکرده است .

    skyzare (شنبه 21 فروردین 95)

  3. #2
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 فروردین 03 [ 05:33]
    تاریخ عضویت
    1391-7-15
    محل سکونت
    زیر باران
    نوشته ها
    775
    امتیاز
    24,207
    سطح
    94
    Points: 24,207, Level: 94
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 143
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience PointsOverdriveSocial
    تشکرها
    2,329

    تشکرشده 1,634 در 590 پست

    Rep Power
    161
    Array
    سلام دوباره

    به نظر من مادرشوهرا هم مثل مادرزن ها و همه ی انسان های دیگه ممکنه اشتباه کنن اما نمی دونم این چه علتی داره که اشتباهاتشون خیلی به چشم میاد و مثلا اگر یه حرفی بزنن آدم فکر میکنه قصد کنترل دارن! یا می خوان پسرشون رو کنترل کنن! یا اصلا می خوان توی زندگی مشترک ما اعمال نفوذ کنن!

    توی این تاپیک قراره فقط از خوبی ها بگیم:

    تجربه من
    : گاهی وقتا نگاهم خیلی نا منصفانه میشه و فقط عیب های مادرشوهرم رو میبینم اما بعد ها که میفهمم اشتباه کردم سعی میکنم نگرشم رو به رفتارشون اصلاح کنم.مثلا:

    -از اینکه مادرشوهرم به من و همسرم میگه "اخه این وقت شب کجا میرید؟نمیشه فردا برید فلان جا؟" ناراحت نشم و اینو بذارم به پای علاقه اش نه کنترل گری و دخالت!

    -فهمیدم هرگز نباید جواب حرف اشتباه مادرشوهر را پیش جمع بدم مگر با احترام و اگه به من مربوط باشه.

    -فهمیدم رفتار با مادرشوهر در جمع باید بسیار سیاستمدارانه و توام با احترام و محبت باشه.

    -باید بپذیریم مادرشوهر و پدرشوهر مثل مادر و پدر از اقوام درجه 1 ما هستند پس هرگز از انها پیش غیر خصوصا اقوام عیب جویی نکنیم. (هرگززززززززز) چون در درجه اول خودمان بی خرد به نظر می رسیم شاید در کوتاه مدت خالی بشیم اما این یه احساس موقتیه . اگر واقعا قصد کمک گرفتن داریم می تونیم به مشاور و یا یک معتمد رازدار مطالبمون رو بگیم و کمک بخوایم.

    - اگه بشینم و صادقانه فکر کنم می بینم گاهی حرفایی زدم که میشد یه برداشت های دیگه ای ازش کرد(خودمونیما گاهی هم عمدی بوده چون می خواستم کم نیارم ) اما خدای نکرده اینارو مادرشوهر بگه تحمل ندارم و می رنجم. این که نشد منطقی!!!! می دونم اما آدم توی هیجان این چیزا سرش نمیشه که یهو ناراحت میشه یا عصبانی میشه.خوبه که وقتی شرایط خوبه و آروم یکم بیشتر عیب های خودمون و خوبی های دیگران هم ببینیم.

    فعلا همینا

    منتظر مطالب انرژی بخش شما هم هستم...
    خودم خیلی به خوندن مطالب یا لینک های مرتبط شما مشتقام تا بتونم زندگی نوپای خودم رو بهتر دریابم.پیش به سوی خوشبختیییییییییییی
    ویرایش توسط Eram : شنبه 21 فروردین 95 در ساعت 16:41

  4. کاربر روبرو از پست مفید Eram تشکرکرده است .

    نارجیس (یکشنبه 22 فروردین 95)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 آذر 98 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1394-4-21
    نوشته ها
    108
    امتیاز
    5,584
    سطح
    48
    Points: 5,584, Level: 48
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 166
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    128

    تشکرشده 199 در 73 پست

    Rep Power
    29
    Array
    من از تجریبیات خواهرم میگم چون خیلی سیاستمداره
    خودمم دارم ازشون استفاده میکنم اما اول راهم
    مادر شوهر خواهرم زنی بود حسود که عروسهاش رو رقیب خودش میدید و از بیقیه عروسهاش گله داشت و
    همچنین عروس هاش ازون
    خواهر منکه شد عروس اون خانواده همه ی ما بهش میگفتیم وای به حالت که این زن معروفه به حسودی و زندگی خراب کنی
    خواهر من اما اروم بودو میگفت کاری میکنم از دخترشم عزیزتر شم
    خلاصه روزها میگذشت و این خانوم مدام در حال زخم زبون زدن بود به همه ی عروس هاش و همینطور خواهر من زخم زبونهارو که میزد عروسها یه چند هفته ای پیداشون نمیشد و میرفتن قهر اما خواهر من نه
    هروقت زخم زبونی میشنید با خوشرویی جواب میداد
    یادمه روز مادر بود و این خانوم از تمام کادوهایی که براش گرفتن ایراد گرفت و حتی از پیراهن زیبایی که
    خواهرم براش خریده بود
    گفت چرا این رنگی خریدید پولتونو ریختید توی جوب؟
    همه عروسها چشم غره میرفتند جوابی میدادند یا صحنه رو ترک میکردند
    اما خواهر من با لبخند و اعتماد بنفس بالا گفت ببخشید مامان جون من هنوز با سلیقه شما اشنایی ندارم چیزی رو خریدم که واقعا فکر میکردم قشنگه فردا بیاید بریم عوضش کنیم

    مادر شوهر جان انگارکه برق سه فاز بهش وصل کرده بودند جا خورد تا بحال در مقابل حرف تند خوب چنین جواب نرمی نشنیده بود!
    یا اینکه وقتی همه ی عروسها دور مادر شوهر را خالی میکردند خواهر من غذایی رو درست میکرد که مادر شوهرش دوست داره و میرفت اونجا
    مادر شوهر سخاوتمندانه زخم زبان میزد و ایراد میگرفت از غذا و خواهر من با لبخند و خونسردی همیشگی میگفت شما بگید چیش کم و زیاده تا من اندفعه بهتر درستش کنم و همچنان همان برق سه فاز بود که اون رو میگرفت
    خواهرم همیشه از مادرشوهر تشکر میکرد که پسری به این خوبی تربیت کرده و حالا اون پسر شوهر اوست
    حتی گاهی شوهر خواهرم از زخم زبان مادرش به تنگ می امدو میگفت مادر بس کن!
    اما خواهر من با لبخند میگفت حق دارند شاید واقعا خوب نیست...
    شوهرش غرق در خوشی بود که زنش مثل بقیه عروس ها سر جنگ با مادر شوهر را ندارد و از طرفی حرص میخورد که چنین مادری دارد
    خلاصه این رویه 2 سال ادامه داشت !!! خواهر من تماما زخم می خورد اما تماما محبت میکرد
    این محبت یکطرفه 2 سال ادامه داشت
    الان خواهر من صاحب فرزند شده
    خواهر من به گفته مادرشوهرش عروس نمونست که تعریفاتش همه جارو پر کرده و فرزندش هم بهترین نوه
    حتی مادرشوهر خواهرم ان زن سنگی که دوست داشت همه را حرص بدهد
    ماهی چندبار خانه ما زنگ می زند و حال مادرم را می پرسد و از خوبی های خواهرم میگوید
    و مادرم از خوبی های پسرش


    این یه داستان واقعی ست خواهر من خیای سیاستمدار و با محبت است و من خیلی چیزها ازش یاد گرفتم
    مادر شوهر من ایقدر بد نیست اما من میتونستم با رفتارم اونرو بد کنم اما رویه خواهرم رو پیش گرفتم
    به شما هم توصیه میکنم انجام بدید


    همیشه نرمی بر سختی غلبه میکند

  6. 2 کاربر از پست مفید سمیراه تشکرکرده اند .

    Eram (یکشنبه 22 فروردین 95), نارجیس (یکشنبه 22 فروردین 95)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. من برگشتم و یه کار خلاف قوانین تالار کردم.چیکار کنم؟؟
    توسط Somebody20 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: جمعه 16 خرداد 93, 18:23
  2. نمی دونم دوسش دارم یانه!؟؟ و البته اونم منو دوست داره!؟؟
    توسط ramin_ad در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: سه شنبه 22 بهمن 92, 00:16
  3. رفتارهاي كلي من در برابر خانواده ي شوهرم چه جوري باشه؟؟
    توسط مريم.م در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: چهارشنبه 13 مهر 90, 00:51
  4. آیا به یه خاین حق میدین؟؟
    توسط sogand در انجمن تعدد زوجات، چند همسری، صیغه موقت
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: چهارشنبه 16 شهریور 90, 23:01
  5. چکار کنم شوهرم یار و همراهم بشه؟؟
    توسط مهسان-م در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 21
    آخرين نوشته: شنبه 10 مهر 89, 21:22

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:28 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.