سلام.
این روزها حال خوشی ندارم.وقتی تنها میشم ناخوداگاه گریم میگیره.همیشه دلم گرفته انگار غمی توی دلمه .اوضاع درسیم هم که خیلی خیلی افتضاحه.حوصله یک کلام درس خوندن ندارم.تمرکز ندارم.تحمل کوچکترین پرخاش و بگومگو ندارم .خیلی احساس تنهایی میکنم.حس میکنم همه ازم دورن.
از خدا خیلی دور شدم.حتی حوصله نماز خوندنم ندارم.انگار نمیتونم باخدا حرف بزنم چون خیلی دلم گرفته.هرموقع میام چیزی بگم(من از بچگی خیلی تنها بودم و فقط با خدا حرف میزدم چون کسیو نداشتم.)تو ذهنم میاد صدای من بجایی نمیرسه.نسبت به همه چیز بدبینم.
لاغر شدم و اوضاع جسمیم هم بهم ریخته هورمونام هم بهم ریخته.اشتها ندارم و تاکمی غذا میخورم بشدت احساس سیری میکنم.سرگیجه های شدید و احساس ناراحتی همیشگی.
الان مهم ترین موضوع امتحانامه که هیچ تمرکزی ندارم بخونم درسمو.نمیدونم چکار کنم.
یک بار رفتم مشاور گفتن هروقت تو تنهایی هات گریت گرفت حتما به روانپزشک مراجعه کن!
انگار هرچی تلاش میکنم نمیتونم کنار بیام با خودم.
مدام خودمو سرزنش میکنم که چرا اومدم این رشته چرا این دانشگاه دیگه حالم از درس بهم میخوره.پشیمونم که انقدر دارم بخودم سخت میگیرم.
یعنی من افسرده شدم؟
- - - Updated - - -
ضمنا تپش قلب هم گرفتم یعنی در حالت عادی سر کلاس یهو قلبم خیلی تند میزنه و نفس کشیدن سختمه..
علاقه مندی ها (Bookmarks)