اشتبا در جلسه خواستگاری

[پیمان.م]

سلام دوستای عزیز
والا دو روز پیش از طریق یه واسطه خونوادگی رفتیم خواستگاری تو جلسه خواستگاری پدر دختر خانم حضور نداشتن و علتش م با توجه به چیزای گفتن مشغله کاری بود سرکار بودن راس دروغ شو خدا میدونه
بعد از اینکه دختررو دیدم ازش خوشم اومد اما وقتی خواهرم خواست که اجازه بدن منو دختر خانم صحبت کنیم کسی چیزی نگفت اما خواهر از اون طرف ابرو بالا دادن خواهر اون دختر خانم متوجه شد و گفت البته به اروم که بریم از اون طرف دختر خانم رفته بود به اتاق دگه ماهم بلند شدیم وقتی رفتیم بیرون اون واسطه که باب این خواستگاری فراهم کرد پرسیدم چرا رفتین ماه م قضیه گفتیم ایشون رفتن علت از خونواده دختره پرسیدن و این جواب بهش دادن که دخترم خجالت میکشید ما منظورمون اصن این نبود
بعد گفتن چرا پسره تو مراسم خواستگاری اخمو بود این حرفا و من دلم سرده نسبت بهش
همه این چیزا گفتم تا بگم ایا این دلایل واقعا منطقی بود از یه طرفم از دختره خوشم اومد میخوام دوباره برم خواستگاری ولی با وجود این اشتباه دو طرف از یه طرف

پایین نیومدن شان خونوادم دچار دو راهی شدم نمیدونم چیکار کنم خواستم نظر دوستان رو بدونم
اصن صلاح هس به این شرایط

[Ashab]

سلام دوست عزیز
به نظر من زیاد نمی خواد بزرگش کنید.
هنوز که خبری نیست!
شما سر صحبت رو باز کنید و ببینید اونطور که از ظاهر دختر خانم خوشتون اومده از باطن ایشون خوشتون میاد یا نه.
همه چی که به جلسه اول ختم نمیشه.ولی جلسه بعدی رو طوری تنظیم کنید که پدرشون هم باشند.
صبور باشید و به خدا توکل کنید.
انشالله اون چیزی بشه که مد نظرتون هست.

[پیمان.م]

سلام دوست عزیز
به نظر من زیاد نمی خواد بزرگش کنید.
هنوز که خبری نیست!
شما سر صحبت رو باز کنید و ببینید اونطور که از ظاهر دختر خانم خوشتون اومده از باطن ایشون خوشتون میاد یا نه.
همه چی که به جلسه اول ختم نمیشه.ولی جلسه بعدی رو طوری تنظیم کنید که پدرشون هم باشند.
صبور باشید و به خدا توکل کنید.
انشالله اون چیزی بشه که مد نظرتون هست.

یعنی به نظرت دوباره برم خواستگاری یادفقط غیر مستقیم از طریق همین واسطه حرفمونو به گوششون برسونم؟
میترسم دختره بگه نه نیاین واسه این اشتباه سهویی اینجوری هم خونواده من خورد میشن

[Ashab]

یعنی به نظرت دوباره برم خواستگاری یادفقط غیر مستقیم از طریق همین واسطه حرفمونو به گوششون برسونم؟
میترسم دختره بگه نه نیاین واسه این اشتباه سهویی اینجوری هم خونواده من خورد میشن

چون سبب آشنایی شما،شخص دیگه ای (معرف)بوده بهتره به توسط همین معرف این مسئله رو برطرف کنید و نذارید زیاد پر رنگ و برجسته بشه(به نظر من که اصلاً چیز مهمی نیست)
اگر معرفتون تجربه کافی داشته باشند جای هیچ نگرانی نیست و بهشون هم بگید جلسه بعدی رو طوری تنظیم کنند که پدر دختر خانم هم حضور داشته باشند.
هیچ کسی خورد نمیشه عزیزم.خواستگاری رسم و رسومات خودش رو داره و اکثر خانواده ها هم به این امر اشراف کامل دارند(یه مقدار کم و زیادش اهمیت نداره مهم نتیجه است)
اگر هم خدایی نکرده جوابشون منفی بود اصلاً دلگیر نشید،تو یه فرصت بهتر دیگه پیشنهادتون رو مطرح کنید.
تو جلسه بعدی هم راجع به این اشتباه سهوی صحبتی باز نکنید که می تونه جو جلسه رو تحت تاثیر بذاره.
باز هم تاکید میکنم صبور باشید و به خدا توکل کنید.

[پیمان.م]

چون سبب آشنایی شما،شخص دیگه ای (معرف)بوده بهتره به توسط همین معرف این مسئله رو برطرف کنید و نذارید زیاد پر رنگ و برجسته بشه(به نظر من که اصلاً چیز مهمی نیست)
اگر معرفتون تجربه کافی داشته باشند جای هیچ نگرانی نیست و بهشون هم بگید جلسه بعدی رو طوری تنظیم کنند که پدر دختر خانم هم حضور داشته باشند.
هیچ کسی خورد نمیشه عزیزم.خواستگاری رسم و رسومات خودش رو داره و اکثر خانواده ها هم به این امر اشراف کامل دارند(یه مقدار کم و زیادش اهمیت نداره مهم نتیجه است)
اگر هم خدایی نکرده جوابشون منفی بود اصلاً دلگیر نشید،تو یه فرصت بهتر دیگه پیشنهادتون رو مطرح کنید.
تو جلسه بعدی هم راجع به این اشتباه سهوی صحبتی باز نکنید که می تونه جو جلسه رو تحت تاثیر بذاره.
باز هم تاکید میکنم صبور باشید و به خدا توکل کنید.

متاسفانه با اینکه همین واسطه رفتن ولی با لحن بدی جواب نه دادن
بعدچندین خواستگاری بالاخره یه مورد خوب پیش اومدکه اینم اینجوری شد

[Ashab]

متاسفانه با اینکه همین واسطه رفتن ولی با لحن بدی جواب نه دادن
بعدچندین خواستگاری بالاخره یه مورد خوب پیش اومدکه اینم اینجوری شد

اشکالی نداره آقا پیمان.شما سعی خودت رو کردی .
اگر واقعا می دونید مورد مناسبی هستند و ارزشش رو داره تو یه فرصت مناسب تر مجددا سعی کنید.
این اتفاقات قابل پیش بینی نیست ولی باید آمادگیش رو داشته باشید که چطوری برخورد کنید.
بهرحال شرایط اینگونه رقم خورده و باید یه مقدار صبر پیشه کنید.
امیدوارم که به مراد دلتون برسید.

[پیمان.م]

اشکالی نداره آقا پیمان.شما سعی خودت رو کردی .
اگر واقعا می دونید مورد مناسبی هستند و ارزشش رو داره تو یه فرصت مناسب تر مجددا سعی کنید.
این اتفاقات قابل پیش بینی نیست ولی باید آمادگیش رو داشته باشید که چطوری برخورد کنید.
بهرحال شرایط اینگونه رقم خورده و باید یه مقدار صبر پیشه کنید.
امیدوارم که به مراد دلتون برسید.

ممنون دوست عزیز و بابت راهنماییتون تا ببینم خدا چی بخواد