به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 19
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 مرداد 95 [ 02:01]
    تاریخ عضویت
    1395-1-12
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    105
    سطح
    2
    Points: 105, Level: 2
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    تفاوت فرهنگی و مذهبی با عشقم

    من 5 سال هستش که با پسری دوستم که هزار کیلومتر از شهر ما فاصله دارن و تفاوت فرهنگی و حتی مذهب متفاوت با همدیگه داریم و همسن هم هستیم. و خیلی عاشق همیم اون خیلی پسرخوب و مثبتیه. البته بار ها سر فرهنگ و مذهب با هم جر و بحثمون شده و من خواستم اونو به شکل خودم دربیارم. خونوادش هم ازین که با من ازدواج کنه خیلی مشتاق نیستن و فقط مگر بخاطر اون قبول کنن وگرنه مطمانا بعدا غر غرهای فامیلش و خونوادش که چرا اینو با این مذهب گرفته هست.بخاطر این که دوتامون دانشجو هستیم و اون خیلی دهن بین و مطیع مادرش هست و اون گفته تا یک مقطع بالاتر نخونه براش زن نمی گیره منی که 21 سالمه باید شش سال بخاطر اون صبر کنم و این خودش یه مشکله. چون خیلی آدم مثبت و مهربونیه و خوب میشناسمش می دونم دروغ نمی گه و با من جدیه فقط این مشکلات بزرگ بینمون هست و من واقعا نمی دونم عشق رو به منطق ترجیح بدم یا نه. الان یه خواستگار برام پیدا شده که همشهری هست و هیچ کدوم از مشکلاتی که با اون ممکنه داشته باشم رو با این ندارم و پنج سال هم از من بزرگتره و کلا از هر لحاظ برای من مناسب تر از اونه و خونوادم هم قبولش دارن. فقط من یه مشکل خیلی بزرگ دارم اونم اینه که وقتی عاشق یه نفر دیگم که برام مناسب نیست اونم یه رابطه ی خیلی عمیق عاطفی چجوری می تونم این کارو کنم؟ به خودم میگم بهتره ایده آل گرا نباشم من با عشق خودم هم می تونم به یه درجه ای از خوشبختی هر چند کم برسم ولی اگه با این آدم ازدواج کنم ممکنه فکر اون و دلتنگی برای اون دست از سرم بر نداره درسته؟ از طرفی من اگه منتظر عشقم باشم و ازدواج نکنم اون موقه 27 ساله میشم و تازه اگر سر چیزی عروسی بهم بخوره من هر چی خواستگار خوب بوده از دستش دادم. الان مشکل من اینه عاشق و وابسته ی کسی هستم که خودم هم به این واقف هستم که مناسب هم نیستیم. فقط یه درگیری ذهنی که برام درست شده اینه که اگه من الان با این یکی ازدواج کنم از دلتنگی عشقم روانی میشم واقعا همچین کاری ممکنه؟ احساس می کنم کل زندگیم میشه این که فکر کنم عشقم الان چیکار می کنه به زنش حسودی کنم به این که الان چه تغییراتی کرده فکر کنم دلم بخواد باهاش حرف بزنم بغض کنم و خیلی چیزای دیگه حتی از خیانت هم می ترسم:((((((((( امیدوارم هیچ کسی به درد من مبتلا نشه که وابسته ی کسی شه که مناسبش نیست:(((((((((( به نظرتون ازدواج با تفاوت فرهنگی و مذهبی خیلی می تونه افتضاح باشه؟ اگه من از قبل با اون نبودم مطمانا این همشهری و هم مذهب خیلی بهتر بود ولی الان احساس میکنم درسته این بهتره ولی دلتنگی برای عشقم خرابش می کنه:(((( این واقعا از هر لحاظ از عشق خودم بهتره ولی چه فایده که من تو نوجونی یه وابستگی ایجاد کردم که قابل جبران نیست:((((((( بهتره با عشقم اردواج کنم هر چتد کیفیت خوشبختیم پایین تره اینطور نیست؟:((((((((( تصور این که کسی دیگه زن اون شه روانیم می کنه:((((((( اگه ازش جدا شم و با این ازدواج کنم حتی نباید روابط اجتماعی با عشقم داشته باشم؟:(((((( چون حذف کاملش از زندگیم کاملا غیرممکنه:(((((( از طرفی شاید من با این خواستگار ازدواج کنم خودش یه نوع ریسکه ممکنه از زندگیم راضی نباشم و پشیمون عشقم شم

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 آبان 00 [ 02:20]
    تاریخ عضویت
    1393-4-25
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    17,344
    سطح
    83
    Points: 17,344, Level: 83
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,156

    تشکرشده 742 در 286 پست

    Rep Power
    77
    Array
    آره ازدواج با عشقت با این همه تفاوت فرهنگی و حتی تفاوت مذهب وقتی انقدر خودتو قبول داری که میخای ایشون رو به شکل خودت در بیاری.خیلی میتونه افتضاح باشه...
    اونقدر افتضاح که حتی فکرش رو هم نمیتونی بکنی...
    من نمیتونم به سبک مشاورهای محترم این سایت راهنمایی کنم به زبون خودم میگم... این احساسی که شما دارید اصلا عشق نیست... عشق واقعی آدم رو بینا میکنه ... ادم رو کور نمیکنه... بهتره هر چه زودتر ارتباطتت رو با همکلاسیت قطع کنی و این وابستگی رو هر چقدر سخت هر چقدر به سبک فیلمهای هندی هر چقدر تلخ ترک کنی..
    اونوقته که میتونی عاقلانه و بالغانه برای زندگیت تصمیم بگیری...
    فرسا... وقتی نوشته های منو خوندی اون قسمت از ذهنت که معتاد به این وابستگیه با همه ی وجودش تلاش میکنه که توجیهت کنه... بهش اجازه نده...

  3. 6 کاربر از پست مفید نیکیا تشکرکرده اند .

    alireza198 (جمعه 13 فروردین 95), me!!! (جمعه 13 فروردین 95), mohamad1001 (چهارشنبه 08 اردیبهشت 95), Quality (یکشنبه 15 فروردین 95), skyzare (جمعه 13 فروردین 95), اقای نجار (جمعه 13 فروردین 95)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 05 بهمن 96 [ 14:55]
    تاریخ عضویت
    1394-12-28
    نوشته ها
    62
    امتیاز
    2,138
    سطح
    27
    Points: 2,138, Level: 27
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    64

    تشکرشده 27 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من مخالف دوستمون هستم، اولا این که شما باید ببینی خوش بختیو تو چی میبینی؟ خوش بختی شرایط ایده آل هسر نیست، محبت و صمیمیت یک زندگی هست، حالا مادیات میتونه بهترش کنه، دوم اینکه جان هرکی که برات عزیزه به اون پسر هم فکر کن و اگر قرار جدا بشید سعی کن هم اون رو قانع کنی هم خودت رو، به تاپیک من سر بزنی متوجه میشی که چرا این رو گفتم، اون پسر هم به شما وابستست، پس اگر قرار جدا بشید یک اینکه واقعا بیشتر کش ندید چون عاقبت میشید مثل من که زندگی براتون معنیش رو از دست میده و بازم خواهش میکنم یک دفعه قطع رابطه نکنید که اون پسر هم نابود میشه، بهترین چیزی که میتونم توصیه کنم اینه که اگر واقعا احساس میکنی بهش علاقه داری و مشکلاتی سر راهتونه حتما دوتایی برید پیش مشاور، خواهش میکنم حتما دوتایی برید نه تنها، اونجا جفتتون بهتر میتونید تصمیم بگیرید، فقط امید وارم که به چیزایی که گفتم فکر کنی چون به بن بست عجیبی میخوری هم شما هم اون آقا، واقعا وقت کردی به تاپیک من سر بزن، شاید خیلی چیز ها دستگیرت بشه، امیدوارم بهترین تصمیم رو بگیری و نه شما و نه اون آقا لطمه نبینید

  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 22 فروردین 98 [ 15:00]
    تاریخ عضویت
    1394-1-19
    نوشته ها
    275
    امتیاز
    7,709
    سطح
    58
    Points: 7,709, Level: 58
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    521

    تشکرشده 526 در 206 پست

    Rep Power
    63
    Array
    سلام
    به نظر من بهترین کار اینه که از این رابطه خارج بشی نه به خاطر خواستگاری که داری بلکه به خاطر خودت که بتونی درست برای آیندت تصمیم گیری کنی
    تا زمانی که توی این رابطه هستی وضعیت همینه و امکان داره یه روز به خودت بیای و ببینی این وسط خیلی چیزا و خیلی موقعیت هارو از دست دادی

  6. 4 کاربر از پست مفید alireza198 تشکرکرده اند .

    mohamad1001 (چهارشنبه 08 اردیبهشت 95), skyzare (جمعه 13 فروردین 95), tanin_eshgh (شنبه 14 فروردین 95), اقای نجار (جمعه 13 فروردین 95)

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 21 تیر 97 [ 15:04]
    تاریخ عضویت
    1392-5-02
    نوشته ها
    206
    امتیاز
    7,253
    سطح
    56
    Points: 7,253, Level: 56
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    143

    تشکرشده 309 در 147 پست

    Rep Power
    46
    Array
    سلام
    بنظر من اصلا نزار احساساتت تصمیم گیرنده باشه
    عاقلانه انتخاب کن عاشقانه زندگی کن
    جای این دوتا رو عوض نکنی که محکوم به شکست میشی
    شما با این سطح اختلاف در همه چیز صد در صد داری با اغوش باز شکست و طلاق در اینده و عواقبش رو میپذیری
    شما تفاوت در مذهب دارید پس یعنی تفاوت در عقاید و فرهنگ و جهان بینی هم دارید
    اگر خودتون با هم کنار بیاید خونواده ها چی؟؟!!!
    الان دچار هیجان و فوران احساسی شدید پس اسم این حس بدون تفکر و اینده نگری رو عشق نزارید
    واقع بین باشید
    با همه سختی های پیش رو سریع ازین رابطه خارج بشید و سعی کنید فراموشش کنید بعد از مدتی که باهاش کنار اومدید برای ایندتون و یه انتخاب صحیح و منطقی تصمیم گیری کنید
    بازم میگم به احساساتتون اجازه تصمیم گیری ندید
    وظیفه احساسات اینه که وقتی یک نفر رو برای همسری انتخاب میکنید تایید میکنه که ایا میتونید بهش علاقه مند باشید و باهاش رابطه احساسی بر قرار کنید یا نه
    اما قرار نیست احساسات و عواطفمون همه کاره باشه و تصمیم گیری کنه
    با منطق و سنجیدن همه جوانب انتخاب کنید...
    موفق باشید
    ویرایش توسط amf66 : جمعه 13 فروردین 95 در ساعت 12:44

  8. 2 کاربر از پست مفید amf66 تشکرکرده اند .

    mohamad1001 (چهارشنبه 08 اردیبهشت 95), skyzare (جمعه 13 فروردین 95)

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 اردیبهشت 96 [ 15:14]
    تاریخ عضویت
    1391-8-17
    نوشته ها
    110
    امتیاز
    5,053
    سطح
    45
    Points: 5,053, Level: 45
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    163

    تشکرشده 177 در 80 پست

    Rep Power
    31
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط farsaaa نمایش پست ها
    من 5 سال هستش که با پسری دوستم که هزار کیلومتر از شهر ما فاصله دارن و تفاوت فرهنگی و حتی مذهب متفاوت با همدیگه داریم و همسن هم هستیم. و خیلی عاشق همیم اون خیلی پسرخوب و مثبتیه. البته بار ها سر فرهنگ و مذهب با هم جر و بحثمون شده و من خواستم اونو به شکل خودم دربیارم. خونوادش هم ازین که با من ازدواج کنه خیلی مشتاق نیستن و فقط مگر بخاطر اون قبول کنن وگرنه مطمانا بعدا غر غرهای فامیلش و خونوادش که چرا اینو با این مذهب گرفته هست.بخاطر این که دوتامون دانشجو هستیم و اون خیلی دهن بین و مطیع مادرش هست و اون گفته تا یک مقطع بالاتر نخونه براش زن نمی گیره منی که 21 سالمه باید شش سال بخاطر اون صبر کنم و این خودش یه مشکله. چون خیلی آدم مثبت و مهربونیه و خوب میشناسمش می دونم دروغ نمی گه و با من جدیه فقط این مشکلات بزرگ بینمون هست و من واقعا نمی دونم عشق رو به منطق ترجیح بدم یا نه. الان یه خواستگار برام پیدا شده که همشهری هست و هیچ کدوم از مشکلاتی که با اون ممکنه داشته باشم رو با این ندارم و پنج سال هم از من بزرگتره و کلا از هر لحاظ برای من مناسب تر از اونه و خونوادم هم قبولش دارن. فقط من یه مشکل خیلی بزرگ دارم اونم اینه که وقتی عاشق یه نفر دیگم که برام مناسب نیست اونم یه رابطه ی خیلی عمیق عاطفی چجوری می تونم این کارو کنم؟ به خودم میگم بهتره ایده آل گرا نباشم من با عشق خودم هم می تونم به یه درجه ای از خوشبختی هر چند کم برسم ولی اگه با این آدم ازدواج کنم ممکنه فکر اون و دلتنگی برای اون دست از سرم بر نداره درسته؟ از طرفی من اگه منتظر عشقم باشم و ازدواج نکنم اون موقه 27 ساله میشم و تازه اگر سر چیزی عروسی بهم بخوره من هر چی خواستگار خوب بوده از دستش دادم. الان مشکل من اینه عاشق و وابسته ی کسی هستم که خودم هم به این واقف هستم که مناسب هم نیستیم. فقط یه درگیری ذهنی که برام درست شده اینه که اگه من الان با این یکی ازدواج کنم از دلتنگی عشقم روانی میشم واقعا همچین کاری ممکنه؟ احساس می کنم کل زندگیم میشه این که فکر کنم عشقم الان چیکار می کنه به زنش حسودی کنم به این که الان چه تغییراتی کرده فکر کنم دلم بخواد باهاش حرف بزنم بغض کنم و خیلی چیزای دیگه حتی از خیانت هم می ترسم:((((((((( امیدوارم هیچ کسی به درد من مبتلا نشه که وابسته ی کسی شه که مناسبش نیست:(((((((((( به نظرتون ازدواج با تفاوت فرهنگی و مذهبی خیلی می تونه افتضاح باشه؟ اگه من از قبل با اون نبودم مطمانا این همشهری و هم مذهب خیلی بهتر بود ولی الان احساس میکنم درسته این بهتره ولی دلتنگی برای عشقم خرابش می کنه:(((( این واقعا از هر لحاظ از عشق خودم بهتره ولی چه فایده که من تو نوجونی یه وابستگی ایجاد کردم که قابل جبران نیست:((((((( بهتره با عشقم اردواج کنم هر چتد کیفیت خوشبختیم پایین تره اینطور نیست؟:((((((((( تصور این که کسی دیگه زن اون شه روانیم می کنه:((((((( اگه ازش جدا شم و با این ازدواج کنم حتی نباید روابط اجتماعی با عشقم داشته باشم؟:(((((( چون حذف کاملش از زندگیم کاملا غیرممکنه:(((((( از طرفی شاید من با این خواستگار ازدواج کنم خودش یه نوع ریسکه ممکنه از زندگیم راضی نباشم و پشیمون عشقم شم
    سلام .

    در مورد قطع رابطه که بقیه کاربران نظر دادند ... ولی در مورد این دو جمله اخر .....

    اگه ازش جدا شم و با این ازدواج کنم حتی نباید روابط اجتماعی با عشقم داشته باشم؟:(((((( چون حذف کاملش از زندگیم کاملا غیرممکنه:((((((

    به نظر من بعد از قطع رابطه .... باید فرصتی رو به خود بدید که ایشون رو فراموش کنید تا اون موقع حتی شاید امدن خواستگار برا شما درست نباشه ..رابطه اجتماعی با عشقت برا چی اون وقت داشته باشی ؟؟ که چی بشه ؟؟ جز این که گذشته برات زنده بشه و فرضا زندگی جدیدت به جهنم کشیده بشه چیزی عایدت میشه ؟؟؟ دوست داشتی مثلا همسر اینده ات با دوست دخترش هم رابطه اجتماعی داشته باشه ؟؟

    یا علی
    ==============================




  10. 3 کاربر از پست مفید skyzare تشکرکرده اند .

    baitollah-abbaspour (یکشنبه 15 فروردین 95), mohamad1001 (چهارشنبه 08 اردیبهشت 95), نیکیا (جمعه 13 فروردین 95)

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 اردیبهشت 98 [ 15:58]
    تاریخ عضویت
    1393-11-09
    نوشته ها
    179
    امتیاز
    7,738
    سطح
    58
    Points: 7,738, Level: 58
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    132

    تشکرشده 652 در 153 پست

    Rep Power
    59
    Array
    مبهم ازدواج نکنید!
    به نظر من رعایت همین جمله کوتاه، پیشگیری کننده بسیاری از مشکلات ازدواج خواهد بود.
    بر اساس تجربه شخصی و نیز تعدد مشکلاتی که در این سایت مشاهده کردم در صورتی که ازدواج ما دارای ابهاماتی نباشد، ما در آینده نزدیک و دور با مشکلات کمتری روبه رو خواهیم بود.
    ابهام در ازدواج را در مسائل مختلف می شود دسته بندی کرد،
    ابهام در نیازها و خواسته های خود در ازدواج
    ابهام در دلایل خود برای ازدواج
    ابهام در برنامه خود برای ازدواج
    ابهام در شخصیت طرف مقابل
    ابهام در روابط خانواده طرف مقابل

    ابهام در فرهنگ طرف مقابل
    ابهام در دین و مذهب
    ابهام در ....
    این چیزی که بنده گفتم یه مرحله جلوتر از شرایط شماست، منظور من اینه که تا زمانی که خیلی از مسائل برای شما روشن نشده ازدواج با کسی رو قبول نکنید، اما در این چیزی که شما برای ما نوشتید خیلی موارد اساسی برای شما مشخص شده و با این وجود شما به دلیل وابستگی احساسی که به اون آقا پیدا کرده اید چشمتون رو به همه این چیزا بستید و دانسته و آگاهانه دارید پا در مسیر مشکلات بزرگ می گذارید و زمانی چشمتون باز میشه که با تمام پوست و گوشتتون این مشکلات رو لمس می کنید.
    در همین چند خطی که نوشتید کلی مورد وجود داشت که هر کدومش می تونه آینده زندگی شما رو تهدید اساسی کنه (به قول خودتون افتضاح باشه)
    چند مورد ش رو بنده می گم؛
    فاصله 1000 کیلومتر دوری از خانواده میدونید یعنی چی؟ یعنی در یک کلمه باید دور دوست و آشنا و فامیل خودی رو قلم بکشید، نه اینکه اون آقا پسر نخواد شما خانوادتون رو ببینید، نه، شرایط این اجازه رو نمی ده. چیزی که الان درکش نمی کنید. (لطفاً بهش فکر کنید)
    تفاوت فرهنگی یعنی تفاوت در همه چیز، از نحوه خوردن و آشامیدن و پوشیدن گرفته، تا ریز مسائل زندگی، (ازدواج با دو فرهنگ متفاوت یعنی (گذشت خیلی زیاد) و یا (سوهان روح برای همدیگه)،) گذشت زیاد هم باید دوطرفه باشه تا هیچکدام از طرفین کم نیارن، تفاوت فرهنگی رو جدی بگیرید.

    تفاوت دین و مذهب یعنی سوهان روح همدیگه شدن، یعنی درگیری سر حجاب، رفتار، برخورد و ... (چیزی که برای شما اصلاً مسئله مهمی نیست، برای ایشون یه مشکل بزرگ هست).
    فراموش نکنید، برای ازدواج خوب بودن خالی کافی نیست، و این خوب بودن رو میشه از دریچه های مختلف بهش نگاه کرد، یه فرد می تونه همکار خوبی باشه، و یا همکلاسی خوبی باشه اما با استناد به این موارد نمیشه گفت حتماً مرد خوبی برای زندگی با همه هست. و برعکس بد بودن نیز بستگی به دریچه نگاه ما و موقعیت های مختلف داره.
    تغییر در جزئیات قابل انجام هست اما تغییر در کلیات به هیچ وجه امکانپذیر نیست و این یه فکر باطل و بیهوده ای هست که میشه بعداً طرف رو تغییر اساسی داد.
    خانواده نقش اساسی دارد، با توجه به اینکه شما 1000 کیلو متر از خانواده خود دور میشوید و از طرفی خانواده ای نیز انتظار شما را نمی کشد یعنی به استقبال روزهای تنش رفتن.
    منتظر مندن برای پسری که نه کامل میشناسیدش، نه تعهدی به شما داره، نه خانوادش راضی به ازدواج شما هستن، نه از نظر شغل و خدمت سربازی شرایطشون مشخص هستف نه هم کف هم دیگه از نظر فرهنگی هستید، نه دین و مذهبتون با هم هم کف هست و نه .....
    اینا رو من فقط با خوندن سه خط از تاپیکتون نوشتم،
    اگه بخوام ادامه بدم در هر خطی که نوشتید کلی مشکلات به صورت آشکار وجود داره که هر کدومش به تنهایی یه زندگی رو می پاشونه، یه آدم بشاش و خلاق رو افسرده می کنه و ...

    حال خود تصمیم بگیرید البته عاقلانه

    دل آرام گیرد به یاد خدا

  12. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 اردیبهشت 96 [ 07:07]
    تاریخ عضویت
    1394-7-04
    نوشته ها
    273
    امتیاز
    4,637
    سطح
    43
    Points: 4,637, Level: 43
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsOverdrive1 year registered
    تشکرها
    270

    تشکرشده 319 در 160 پست

    Rep Power
    52
    Array
    سلام روزتون بخیر

    ببین اشتباهه محضه بخای باکسی ازدواج کنی که 1000کیلومتر فاصله دارین

    اشتباهه بزرگتر اینه که دینش با شما یکی نیست

    حدیث داریم از غیر مسلمان زن بگیرین ولی دختر بهشون ندین

    چون اون اقای مسلمان سعی میکنه خانم را مسلمان کنه ولییییی اون اقایی که خودش مسلمان نیست

    خانم نمیتونه دینشو تغیییر بده

    اختلاف فرهنگ سلیقه رسم رسومات همش ناشی از فاصلههاست داغون میشی

    نگاه نکن میگه دوست دارم و....

    بعد که واردزندگی شدی اقا مجبوره خانوادشو نگه داره مادرشو احترام کنه بعد شما میشی یک نفر اونام 10تا

    سر هر مسئله با هم بگو مگو میکنین اگه دستورا اجرا نشه فکر میکنن داری لج بازی میکنی

    قبل از همه این حرفا شما چه جوری میخاین اعتماد کنین که اقا بعد از 6 سال زیر حرفش نزنه

    خانوادشو راضی کنه این وسط یه نفر دیگه دلشو ببره

    میخای جوونیتو سر هیچی از دست بدی

    مگه یه خانم چند با ر فرصت اشتباه کردن داره ؟
    ایا میشه به عقب بر گشت ؟

    وقتی خانوادت طرف مقابل را میشناسشن میدونن با اصل نصب هست با اخلاق هست

    شغلی داره و راضی هستن مطمئن باش همه چی را در نظر گرفتن

    عشق هم بوجود میاد و اونم بستگی به رفتار دو طرف داره

    مگه همه زوجین 6سال باهم دوست بودن بعد ازدواج کردن

    معیار ازدواج جز عشق اولیه چیزهای دیگری هم هست

    اصلیترینش هم کفو بودن در این سایت مطالعه کن ارتباط دختر و پسر ببین چه پیامدی داره

    موفق باشین

  13. کاربر روبرو از پست مفید سها** تشکرکرده است .

    Ashab (سه شنبه 17 فروردین 95)

  14. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 تیر 96 [ 08:10]
    تاریخ عضویت
    1393-6-06
    نوشته ها
    199
    امتیاز
    5,221
    سطح
    46
    Points: 5,221, Level: 46
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    149

    تشکرشده 449 در 170 پست

    Rep Power
    49
    Array
    ارتباطات و عشق بیرون از ازدواج یعنی مرگ تدریجی در زندگی آینده.تقریبا نود درصد این روابط تهش جداییه.
    دیگه به هیچ وجه آدم نمیتونه برگرده به احوالات قبل از این روابط.
    کافیه بعدش بخوای یکیو انتخاب کنی.مقایسه میاد سراغت.افکار و خاطرات و هزار کوفت و زهر مار دیگه.تازه این اولشه.
    تنها توصیه اینه که وارد این نوع زندگی نشید .زندگی سالم و هر چیزی به موقعش بهترینه.هر چند این روال هم مشکل داره ولی خیلی خیلی بهتره

  15. 7 کاربر از پست مفید Mr DaNi تشکرکرده اند .

    Ashab (سه شنبه 17 فروردین 95), farsaaa (یکشنبه 15 فروردین 95), mohamad1001 (چهارشنبه 08 اردیبهشت 95), skyzare (یکشنبه 15 فروردین 95), فدایی یار (چهارشنبه 25 فروردین 95), نیکیا (یکشنبه 15 فروردین 95), سها** (دوشنبه 16 فروردین 95)

  16. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 مرداد 95 [ 02:01]
    تاریخ عضویت
    1395-1-12
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    105
    سطح
    2
    Points: 105, Level: 2
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    ممنونم از راهنمایی خوبتون. فقط متوجه نشدم منظورتون از این که وارد این زندگی نشید کدومشه اولی یا دومی؟

    - - - Updated - - -

    در پاسخ به mr dani منظورم بود


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 61
    آخرين نوشته: جمعه 17 اردیبهشت 95, 22:06
  2. ماموریت این دو فرشته چه بود .... ؟؟؟؟؟؟ هاروت و ماروت
    توسط parsa1400 در انجمن اعتقادی،‌اخلاقی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: دوشنبه 17 فروردین 94, 06:46
  3. پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: جمعه 13 مرداد 91, 19:56
  4. تفاوت سنی 8 سال، آیا از یک نسلیم؟
    توسط jodiabot در انجمن تفاوت سنی در ازدواج
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: جمعه 05 فروردین 90, 23:53
  5. تشخیص تفاوت میان عشق و شهوت !!!
    توسط erfan25 در انجمن عشق
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: شنبه 16 آبان 88, 13:19

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:00 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.