به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 12 مهر 95 [ 10:44]
    تاریخ عضویت
    1394-11-26
    نوشته ها
    76
    امتیاز
    1,642
    سطح
    23
    Points: 1,642, Level: 23
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 50.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 27 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array

    دارم میترکم از حسودی شوهرم تو مهمونی مامانشو بوسید ،دارم میمیرم کممممک

    سلام امشب خونه مادر شوهرم مهمونی بود،شوهر من آدم خیلی مغروریه که تو مهمونی به هیچ عنوان پیش من نمیشینه و اصلا محلم نمیده،چند سری هم راجع به این موضوع باهاش حرف زدم ،آخه وقتی میبینم برادر شوهرم از کنار زنش تکون نمیخوره حسودیم میشه..توی این مهمونی طبق معمول شوهرم کنار مامانش نشسته بود و کاملا ازمن دور بود،یهو حرف از زن خوب و این چیزا شد،شوهر من بلند شد مامانش و بغل کرد و بوسید،گفت مامانم بهترین زن دنیاست.ولی حتی یه نگاه یا اشاره به من نکرد که بگه بعد مامانم زنم ،منم به روم نیاوردم بعدش که مهمونا رفتن خونه شون و با شوهرم جمع و جور کردیم منم ظرفا رو شستم و اومدیم بالا بازم بهش هیچی نگفتم،ولی دارم میترکم.گریههههههه
    خواهش میکنم بهم بگین چطور به شوهرم بفهمونم منم تو جمع خانوادش به تایید و توجه اون نیاز دارم...آخه من براش خیلی خانومی کردم.حتی گاهی تو خلوت خودمون میگه تو بهترینی،ولی توجمع خانوادش یا بهم تیکه میپرونه یا اگه کسی به من تیکه انداخت اون میخنده باهاشون،اصلا پشتم نیست،پشتم خالیه،البته هزار بار اینا رو بهش گفتم ولی اثری نداشته

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 شهریور 95 [ 02:00]
    تاریخ عضویت
    1394-2-16
    نوشته ها
    109
    امتیاز
    2,724
    سطح
    31
    Points: 2,724, Level: 31
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 138 در 51 پست

    Rep Power
    26
    Array
    سلام گلم.دقیقا منم امشب مهمونی بودم و همسرم کلی مادر و خواهرش و بغل کرد و بوسید.فک نمیکنم چیز عجیبی باشه که بخوای خودتو ناراحت کنی.قبول دارم اون لحظه چقد حس بدی داشتی ولی زیادی بزرگش نکن.اکثر مردا خونوادشون براشون خیلی مهمه.منم دقیقا همسرم توی جمع مدام خوردم میکرد.ی بار خیلی اروم بدون دعوا باهاش صحبت کردم ک دلم میهواد تو جمع منو بالا ببری و...نمیگم کاملا اوکی شد ولی ی ذره بهتر شد رفتارش.لجبازی و دعوا و ناراحتی نکن.ی بار که باهم خوبین در کمال ارامش بگو من ددست دارم تو تکیه گاهم باشی و تو جمع منو بالا ببری و...
    اینجوری نتیجه میگیری انشالله

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 12 مهر 95 [ 10:44]
    تاریخ عضویت
    1394-11-26
    نوشته ها
    76
    امتیاز
    1,642
    سطح
    23
    Points: 1,642, Level: 23
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 50.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 27 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط raha_ashegh نمایش پست ها
    سلام گلم.دقیقا منم امشب مهمونی بودم و همسرم کلی مادر و خواهرش و بغل کرد و بوسید.فک نمیکنم چیز عجیبی باشه که بخوای خودتو ناراحت کنی.قبول دارم اون لحظه چقد حس بدی داشتی ولی زیادی بزرگش نکن.اکثر مردا خونوادشون براشون خیلی مهمه.منم دقیقا همسرم توی جمع مدام خوردم میکرد.ی بار خیلی اروم بدون دعوا باهاش صحبت کردم ک دلم میهواد تو جمع منو بالا ببری و...نمیگم کاملا اوکی شد ولی ی ذره بهتر شد رفتارش.لجبازی و دعوا و ناراحتی نکن.ی بار که باهم خوبین در کمال ارامش بگو من ددست دارم تو تکیه گاهم باشی و تو جمع منو بالا ببری و...
    اینجوری نتیجه میگیری انشالله
    عزیزم ممنون از نظری که دادی،ولی خیلی پیش اومده وقتی حالش خوبه بهش بگم من به توجه تو توی جمع نیاز دارم،البته الان تیکه پروندنش خیلی کمتر شده ولی اگه خواهراش مثلا یه چیزی بگن که منو کوچیک کنن میخنده و بعدا بهم میگه خوب خودت جوابشون و باید میدادی،مثلا نشسته من میرم پیشش میشینم اون بلند میشه جاشو عوض میکنه.بخصوص وقتی خاله ها یا داییاش باشن

  4. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 04 تیر 95 [ 19:12]
    تاریخ عضویت
    1395-1-01
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    447
    سطح
    8
    Points: 447, Level: 8
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 3
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 20 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خواهش می کنم به این مساله بیاندیشید؛ مردی که به مادرش محبت می کند به همسرش وفادار و قدردان زحماتش هست یا مردی که به مادری که عمرش را برایش صرف کرده بی توجهی می کند؟
    به نظر من آنچه که شما بدی همسرتان می بینید حقیقتا یک خوبی ست و نشانه وفاداری و قدرشناسی ایشان هست.
    درباره احساسات آنچه التیام بخش شماست فرزند است امیدوارم به زودی دارای فرزندان پر تعداد شبیه به پدرشان شوید

  5. #5
    Banned
    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 مرداد 95 [ 15:56]
    تاریخ عضویت
    1394-11-14
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    652
    سطح
    13
    Points: 652, Level: 13
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    9

    تشکرشده 19 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    فروید میگه روانپریشی 2 علت دارد ، ابراز مستقیم اضطراب ، واکنش دفاعی در برابر اضطراب
    به نظر من شوهرتان دچار «کمبود عزت نفس» است ، و واکنش دفاعی را برگزیده است. یعنی سعی میکند با غرور بی مورد واکنشی به نبود عزت نفس خودش بدهد
    به نظرم بهتر است عزت نفس را در او افزایش دهید. کم کم همه چیز درست میشود
    از ویژگیهای مثبت او تعریف کنید و همیشه ستایشش کنید. این کار عزت نفس او را افزایش میدهد و مشکل شما حل می شود!

  6. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 12 مهر 95 [ 10:44]
    تاریخ عضویت
    1394-11-26
    نوشته ها
    76
    امتیاز
    1,642
    سطح
    23
    Points: 1,642, Level: 23
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 50.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 27 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط ghasem.h نمایش پست ها
    خواهش می کنم به این مساله بیاندیشید؛ مردی که به مادرش محبت می کند به همسرش وفادار و قدردان زحماتش هست یا مردی که به مادری که عمرش را برایش صرف کرده بی توجهی می کند؟
    به نظر من آنچه که شما بدی همسرتان می بینید حقیقتا یک خوبی ست و نشانه وفاداری و قدرشناسی ایشان هست.
    درباره احساسات آنچه التیام بخش شماست فرزند است امیدوارم به زودی دارای فرزندان پر تعداد شبیه به پدرشان شوید
    نظر شما درسته،اما از دید خانمها این مسئله یجور دیگه ست. ما زنها بیشتر از هرچیزی نیاز به توجه داریم بخصوص توی جمع..من نمیگم به مادرش توجه نکنه،ولی میگم وقتی توی جمع به مامانش محبت میکنه اون کارو واسه منم میتونه انجام بده.و وقتی مثلا همین مامانش به من تیکه میپرونه میتونه به نشانه اعتراض سکوت کنه،نه اینکه بخنده(کلا خانوادش حتی پدرش اهل تیکه انداختن هستن).من یه زنم به تکیه گاه محکمی نیاز دارم دوس دارم شوهرم پشتم باشه.اصلا این ویژگی ذاتی یک زنه

  7. #7
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,202

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array
    سلام مهربانم ، سال نو مبارک
    افرین به سعی و صبر و دوراندیشی زیبای شما
    همین که اونقدر جلوی خودت رو گرفتی و صبوری کردی ...همین که اومدی اینجا و داری مشاوره می گیری ، همین که مو به مو داری با دقت مشاوره ها رو می خونی .... همه این ها نشان می دهد که شما چه بانوی موفقی هستی ، و با کمی تلاش و یادگرفتن مهارت های ارتباطی می تونی از پس این مورد هم بربیایی
    خانومی ، اینکه بخواهیم همین الان شوهرت سریع با خوردن یه دارو یا شربت سریع در رفتارش تغییر حاصل بشه ، یه مقدار دور از واقعیت هست
    به نظرم می بایست در بستر زمان و با حساسیت زدایی و محبت با کنترل احساساتت این مورد را با همسرت مطرح کنی تا به مرور تعدیل شود
    بستر زمان: یعنی اینکه همون طور که خودت قبلا هم انجام دادی ، واکنش سریع و خصوصا توی جمع نداشته باشی که خدا را شکر این قسمت رو خوب بلدی
    حساسیت زدایی: یعنی اینکه از هر 10 مورد اتفاق های اینجوری که برات می افتد به 9 تای اونها اصلا اجازه ورود به ذهنت را ندهی ... تا دیدی یه همچین اتفاقی افتاد و باعث ناراحتی ات شد ، زود ذهنت رو منحرف کن مثلا با خودت بگو درسته که دست خودم نیست و خیلی ناراحت شدم و ... ولی باشه دفعه بعد غصه می خورم بذار الان به اون موضوع که خیلی دوست دارم فکر کنم و زود شاد شوم یا مثلا تا دیدی ناراحت شدی سرگرم یه کار دیگه بشو ، به دوستی تلفن بزن ، یا با شخصی توی جمع شروع به صحبت در مورد یه مساله خوب بکن ، یا میوه ای برای همسرت پوست کن ... کلا حواست رو پرت کن
    بعد می مونه اون 1 دفعه از 10 دفعه که قرار هست ناراحت شوی و به ناراحتی ات هم بها بدهی ... برو توی خلوت خودت و برای خودت حسابی دلسوزی کن ( وقتی دلسوزی می کنی ، به خودت دلداری هم بده که می دونم این شرایط گذرا هست و زود من از این حس میام بیرون ) وقتی داری غصه می خوری ممکن هست شوهرت خبردار بشه ، اگر ازت پرسید شما خیلی گله گذاری نکن که 9 دفعه سکوت کردم حالا ببین چه بر سر من گذشته و دارم از غصه آب می شوم ، بلکه خیلی با محبت و در همین حال خیلی جدی بهش بگو وقتی گاهی اوقات محبتت رو در کنارم کمتر حس می کنم ، توی دلم خیلی خالی میشه و نگران می شوم
    کنترل احساسات : یعنی سعی کنی تعریف دیگری از رفتار شوهرت برای خودت ایجاد کنی ... آخه حسادت اصلا جایی در بین زندگی زناشویی نداره ... خودت هم مطمئن هستی که همسرت خیلی تورو می خواد و عاشقت هست .. خوب هم می دانی که هرچقدر برای مادر و خواهرش محبت کنه باز هم در تمام لحظه هاش این شما هستی که برایش شمار یک هستی ، پس بیا هر موقع این احساس منفور داشت وارد وجودت می شد ، به خودت یادآوری کن که من بهترین همسرم هستم هم خودم می دانم و هم خودش ... حالا چه توی جمع به من توجه عشقولانه بکنه چه نه .... معمولا زن هایی که در این موارد کنترل احساس ندارند ، بیشتر دارای کمبود محبت و توجه هستند ، بعید می دونم شما کمبود محبت داشته باشی ، اما اگر هم چند درصد کم اینچنین هست ، خودت این کمبود محبت را برای خودت جبران کن

  8. کاربر روبرو از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده است .

    yasna1990 (سه شنبه 10 فروردین 95)

  9. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 12 مهر 95 [ 10:44]
    تاریخ عضویت
    1394-11-26
    نوشته ها
    76
    امتیاز
    1,642
    سطح
    23
    Points: 1,642, Level: 23
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 50.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 27 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط بالهای صداقت نمایش پست ها
    سلام مهربانم ، سال نو مبارک
    افرین به سعی و صبر و دوراندیشی زیبای شما
    همین که اونقدر جلوی خودت رو گرفتی و صبوری کردی ...همین که اومدی اینجا و داری مشاوره می گیری ، همین که مو به مو داری با دقت مشاوره ها رو می خونی .... همه این ها نشان می دهد که شما چه بانوی موفقی هستی ، و با کمی تلاش و یادگرفتن مهارت های ارتباطی می تونی از پس این مورد هم بربیایی
    خانومی ، اینکه بخواهیم همین الان شوهرت سریع با خوردن یه دارو یا شربت سریع در رفتارش تغییر حاصل بشه ، یه مقدار دور از واقعیت هست
    به نظرم می بایست در بستر زمان و با حساسیت زدایی و محبت با کنترل احساساتت این مورد را با همسرت مطرح کنی تا به مرور تعدیل شود
    بستر زمان: یعنی اینکه همون طور که خودت قبلا هم انجام دادی ، واکنش سریع و خصوصا توی جمع نداشته باشی که خدا را شکر این قسمت رو خوب بلدی
    حساسیت زدایی: یعنی اینکه از هر 10 مورد اتفاق های اینجوری که برات می افتد به 9 تای اونها اصلا اجازه ورود به ذهنت را ندهی ... تا دیدی یه همچین اتفاقی افتاد و باعث ناراحتی ات شد ، زود ذهنت رو منحرف کن مثلا با خودت بگو درسته که دست خودم نیست و خیلی ناراحت شدم و ... ولی باشه دفعه بعد غصه می خورم بذار الان به اون موضوع که خیلی دوست دارم فکر کنم و زود شاد شوم یا مثلا تا دیدی ناراحت شدی سرگرم یه کار دیگه بشو ، به دوستی تلفن بزن ، یا با شخصی توی جمع شروع به صحبت در مورد یه مساله خوب بکن ، یا میوه ای برای همسرت پوست کن ... کلا حواست رو پرت کن
    بعد می مونه اون 1 دفعه از 10 دفعه که قرار هست ناراحت شوی و به ناراحتی ات هم بها بدهی ... برو توی خلوت خودت و برای خودت حسابی دلسوزی کن ( وقتی دلسوزی می کنی ، به خودت دلداری هم بده که می دونم این شرایط گذرا هست و زود من از این حس میام بیرون ) وقتی داری غصه می خوری ممکن هست شوهرت خبردار بشه ، اگر ازت پرسید شما خیلی گله گذاری نکن که 9 دفعه سکوت کردم حالا ببین چه بر سر من گذشته و دارم از غصه آب می شوم ، بلکه خیلی با محبت و در همین حال خیلی جدی بهش بگو وقتی گاهی اوقات محبتت رو در کنارم کمتر حس می کنم ، توی دلم خیلی خالی میشه و نگران می شوم
    کنترل احساسات : یعنی سعی کنی تعریف دیگری از رفتار شوهرت برای خودت ایجاد کنی ... آخه حسادت اصلا جایی در بین زندگی زناشویی نداره ... خودت هم مطمئن هستی که همسرت خیلی تورو می خواد و عاشقت هست .. خوب هم می دانی که هرچقدر برای مادر و خواهرش محبت کنه باز هم در تمام لحظه هاش این شما هستی که برایش شمار یک هستی ، پس بیا هر موقع این احساس منفور داشت وارد وجودت می شد ، به خودت یادآوری کن که من بهترین همسرم هستم هم خودم می دانم و هم خودش ... حالا چه توی جمع به من توجه عشقولانه بکنه چه نه .... معمولا زن هایی که در این موارد کنترل احساس ندارند ، بیشتر دارای کمبود محبت و توجه هستند ، بعید می دونم شما کمبود محبت داشته باشی ، اما اگر هم چند درصد کم اینچنین هست ، خودت این کمبود محبت را برای خودت جبران کن
    خیلی متشکرم از اینکه تاپیک من و بی جواب نذاشتین و راهنماییم کردین،تمام سعی مو میکنم که نکاتی که گفتین رو رعایت کنم،من واقعا توی جمع خانواده شوهرم که میشینم احساس تنهایی میکنم .نمیدونم چرا.بس که تحقیر شدم توی جمع الان حتی جرأت حرف زدن توی جمع اونا رو ندارم.بس که تیکه بارم کردن و من بخاطر شوهرم سکوت کردم دیگه اعتماد بنفسمو از دست دادم جوری که اگه توی جمعشون بخوام یه جمله بگم لنکت میگیرم.به همین خاطر اصلا جمعشون رو دوست ندارم و اگر میرم فقط بخاطر همسرمه.


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تو رو خدا کمک کنین ، دلم داره میترکه ...
    توسط عسل28 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 18
    آخرين نوشته: پنجشنبه 06 مهر 96, 18:50
  2. پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: چهارشنبه 11 شهریور 94, 10:21
  3. شوهرم دائم با دخترا چت میکنه و تو سایتای ناجور میره چیکار کنم
    توسط فاطمه-61 در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: دوشنبه 12 آبان 93, 20:24

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:24 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.