به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 12 مهر 95 [ 10:44]
    تاریخ عضویت
    1394-11-26
    نوشته ها
    76
    امتیاز
    1,642
    سطح
    23
    Points: 1,642, Level: 23
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 50.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 27 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array

    واسه مادر شوهرم داره مهمون میاد شوهرم به من میگه تو برو خونه مامانت چند روزی

    سلام دوستای همدردی ،برام یه مسئله پیش اومده که نمی دونم چطور باید برخورد کنم.ما طبقه بالای مادر شوهرم زندگی میکنیم،قراره از شهرستان مهمون بیاد براشون.دایی و خاله های شوهرم،از اونجایی که خانواده شوهرم اصلا مهمان نواز نیستن و همیشه مهموناشون رو میپیچونن که نیان خونشون شوهر من از الان داره حدس میزنه میگه مامانم وقتی مهمون میاد عصبی میشه و مهموناش و میفرسته بالا خونه ما.به من میگه این یه هفته رو برو خونه مامانت بمون تا مامانم اینا رو نفرسته یک هفته اینجا بمونن.با وجود سه تا خواهر شوهر و یه برادر شوهر که خونش واحد روبروی ماست بازم مهموناش و پاس میدن به ما...چونحالا شوهرم آدم فوق العاده بی سیاستیه موندم این وسط کار درست چیه موندن یا رفتن.من خودم دوس دارم مهمون بیاد برام ولی خاله و دایی های شوهرم از اون آدم ها هستن که جلوی رو خوب هستن و پشت سرت هزار تا حرف در میارن.کمکم کنین کار درست چیه؟

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 22 اردیبهشت 02 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1393-10-26
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    15,299
    سطح
    79
    Points: 15,299, Level: 79
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 91.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    526

    تشکرشده 1,129 در 328 پست

    Rep Power
    101
    Array
    پیشنهاد من شاید یکم منفعلانه باشه.

    نظر من اینه که تو اون تایمی که قراره مهمونا بیان شما به همراه همسرت برین مسافرت،این کار دو تا مزیت میتونه داشته باشه هم از دست مهمونا خلاص میشینهم میتونه تمرین کوچیکی باشه برای مستقل شدنتون(اگه اشتباه نکنم شما تو یه تاپیک گفته بودین به خاطر زندگی کردن با خونواده پدر شوهرتون،خیلی استقلال ندارین و خونواده همسرتون همه جا با شما میان)

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 12 مهر 95 [ 10:44]
    تاریخ عضویت
    1394-11-26
    نوشته ها
    76
    امتیاز
    1,642
    سطح
    23
    Points: 1,642, Level: 23
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 50.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 27 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آی تک عزیز پیشنهادت خوبه ولی شوهر من اصلا مسافرت دو نفره رو دوس نداره.خودم و بکشم نمیاد.ثانیا ما بریم مادر شوهرم هم واسه فرار از مهموناش با ما میاد.ضمنا شوهر من هفته دوم عید شیفت کاریش هست که اصلا امکان مسافرت نداریم.آخه من خیلی زورم میاد اون یکی برادر شوهرم هست چرا خونه اون نمیرن؟ماشاالله چون خیلی سیاست دارن

  4. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 12 مهر 95 [ 10:44]
    تاریخ عضویت
    1394-11-26
    نوشته ها
    76
    امتیاز
    1,642
    سطح
    23
    Points: 1,642, Level: 23
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 50.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 27 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array
    تورو خدا کمکم کنین موندم الان چیکار کنم،من خودم حدس میزنم شوهرم میخواد منو بفرسته خونه مامانم که جلوی مهموناش نخواد به من توجه کنه ،آخه اونا اگه ببینن شوهری به زنش توجه ومحبت میکنه مسخره ش میکنن. یا اینکه با حرفاشون منو ناراحت کنن .آخه قبلا پیش اومده هی واسه من تیکه مینداختن شوهرم واسه اینکه جلوشون کم نیاره با اونا میخندید بعدش من میگفتم چرا طرف منو نگرفتی باهام قهر میکرد،الانم فکر میکنم بخاطر همین مسائل میخواد منو بفرسته خونه مامانم که با فامیلش راحت باشه.خواهش میکنم کمکم کنید،بگین چیکار کنم،من آدم خیلی ساده و بی سیاستی هستم اصلا هم بلد نیستم جواب حاضری کنم.

  5. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 اردیبهشت 96 [ 07:07]
    تاریخ عضویت
    1394-7-04
    نوشته ها
    273
    امتیاز
    4,637
    سطح
    43
    Points: 4,637, Level: 43
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsOverdrive1 year registered
    تشکرها
    270

    تشکرشده 319 در 160 پست

    Rep Power
    52
    Array
    سلام روزتون بخیر

    خانمی این همه هراس واسه چی اخه مگه قراره چه اتفاقی پیش بیاد

    خودت حلاجی میکنی قضاوت میکنی و بدتر از همه فکرت را به مسیر های بد منحرف میکنی

    درسته شما تجربه مهمون داشتنو دارین خوب الان فقط مثبت فکر کن با شوهرت رابطه را خوب کن

    قبل از اینکه بیان اصلاااااا منزل ترک نکن هیییییچ وقت بدونه همسرت خونه پدرت نرو که بخای چند روزی تنهاش بزاری

    حتی اگه اون فقط خاست به اندازه یه ناهار بمونه شما مخالفتی نکن و خیلی خوشحال باش و همراهه هم باشین

    همسرت میخاد که شما از رفتاراشون ناراحت نشین و بخای غرشو به او بزنی

    شما فقطططط ارااااامش داشته باش خونه تمیز کن هیییچ کم کسری نداشته باشی که اتو دستشون بدی

    در کنارش باش خیلی با همسرت گرم بگیر به هییییچ وجه جوابشون را نده خیلیییی خودتو خوشحال نشون بده

    چون اگه ببینن ناراحتی بیشتر اذیت میکنن

    اگه بتونی در قبال رفتارشون حساسیت نشون ندی و اهمیت ندی دیگه نمیتونن ناراحت کنن شما رو

    ببین این را خودم تجربه کردم قبلش سر نمازات بگو خدایا من ارامش خودم وهمسرم را از خودت میخام

    از ته دل بگی خدایا این توانایی را بهت بده که دیگه هراسی از کسی نداشته باشی موفق میشی

    خیلی با احترام برخورد کن قدم مهمان باعث خیر برکت خونه میشه اون وقت میبینی که همسرت خوشحال میشه از رفتار صحیح شما و بیشتر بهت

    نزدیک میشه

  6. 2 کاربر از پست مفید سها** تشکرکرده اند .

    بالهای صداقت (سه شنبه 10 فروردین 95), ستاره زیبا (سه شنبه 10 فروردین 95)

  7. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 12 مهر 95 [ 10:44]
    تاریخ عضویت
    1394-11-26
    نوشته ها
    76
    امتیاز
    1,642
    سطح
    23
    Points: 1,642, Level: 23
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 50.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 27 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط هلنا60 نمایش پست ها
    سلام روزتون بخیر

    خانمی این همه هراس واسه چی اخه مگه قراره چه اتفاقی پیش بیاد

    خودت حلاجی میکنی قضاوت میکنی و بدتر از همه فکرت را به مسیر های بد منحرف میکنی

    درسته شما تجربه مهمون داشتنو دارین خوب الان فقط مثبت فکر کن با شوهرت رابطه را خوب کن

    قبل از اینکه بیان اصلاااااا منزل ترک نکن هیییییچ وقت بدونه همسرت خونه پدرت نرو که بخای چند روزی تنهاش بزاری

    حتی اگه اون فقط خاست به اندازه یه ناهار بمونه شما مخالفتی نکن و خیلی خوشحال باش و همراهه هم باشین

    همسرت میخاد که شما از رفتاراشون ناراحت نشین و بخای غرشو به او بزنی

    شما فقطططط ارااااامش داشته باش خونه تمیز کن هیییچ کم کسری نداشته باشی که اتو دستشون بدی

    در کنارش باش خیلی با همسرت گرم بگیر به هییییچ وجه جوابشون را نده خیلیییی خودتو خوشحال نشون بده

    چون اگه ببینن ناراحتی بیشتر اذیت میکنن

    اگه بتونی در قبال رفتارشون حساسیت نشون ندی و اهمیت ندی دیگه نمیتونن ناراحت کنن شما رو

    ببین این را خودم تجربه کردم قبلش سر نمازات بگو خدایا من ارامش خودم وهمسرم را از خودت میخام

    از ته دل بگی خدایا این توانایی را بهت بده که دیگه هراسی از کسی نداشته باشی موفق میشی

    خیلی با احترام برخورد کن قدم مهمان باعث خیر برکت خونه میشه اون وقت میبینی که همسرت خوشحال میشه از رفتار صحیح شما و بیشتر بهت

    نزدیک میشه
    هلنا جون شما میگی شوهرت و تنها نذار ولی وقتی خودش اصرار میکنه باید چیکار کنم،اصلا گذشته از این موضوع مهمونی شوهرم هر دو سه ماه یکبار میگه میبرمت خونه مامانت بمون چند روزی،اوایل خیلی مقاومت میکردم نزدیک به دوسال هر وقت خواست منو ببره که بمونم بهونه میاوردم و نمیرفتم،یوقتایی میگه خواهرای منو ببین دو سه هفته یبار میان دوسه روزی میمونن خونه مامانم.من هم میگفتم تو خانواده ما بد میدونن بری خونه مامانت تنها بمونی.ولی فایده نداشت بازم با اصرار یوقتایی منو میبره خونه مامانم میذاره.کلا فرهنگشون این شکلیه


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. * روزی فقط 5 دقیقه
    توسط tesoke در انجمن مشکلات ارتباطی
    پاسخ ها: 24
    آخرين نوشته: سه شنبه 11 آبان 89, 09:06
  2. دعای من بهترین هدیه نوروزی برای تو ....
    توسط lord.hamed در انجمن عیدانه های همدردی
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: یکشنبه 08 فروردین 89, 15:05
  3. **** خاطرات نوروزی ****
    توسط فرشته مهربان در انجمن تجربه های فردی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 06 فروردین 89, 12:40
  4. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: دوشنبه 23 آذر 88, 20:23
  5. خانواده امروزی و فرزند سالاری
    توسط گلایل در انجمن مقالات آموزشی روانشناسی کودک
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: چهارشنبه 14 اسفند 87, 22:39

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:31 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.