به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 22 اردیبهشت 97 [ 09:08]
    تاریخ عضویت
    1394-12-08
    نوشته ها
    43
    امتیاز
    2,085
    سطح
    27
    Points: 2,085, Level: 27
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    8

    تشکرشده 20 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array

    سختگیری خانوادم در دوران عقد

    سلام دوستان عزیز
    شاید اگه مشکلی که جدیدا برام اتفاق افتاده خنده دار و واسه دوران قدیم باشه ولی متاسفانه داره من و شوهرم رو اذیت میکنه . میخوام خیلی روشن و با جزیات بگم خواهش میکنم دوستان مثل همیشه شماهم خیلی واضح کمکم کنین
    من 3 ماه عقد کردم خدا رو شکر با شوهرم و خانوادش مشکلی ندارم
    ولی اختلاف فرهنگی بین خانواده هامون هست
    من عقاید خانواده خودمو قبول ندارم چون خیلی قدیمی فکر میکنن مثلا میگن نباید تو هفته بیشتر از یک بار باهم برید بیرون در حالی که شوهرم همسایمونه یا وقتی شوهرم میاد خونه ما نباید پیش هم بشینیم یا حتی با هم حرف عادی بزنیم (دیروز شوهرم اومده خونمون لپ تابم رو برداشتم نمونه سوال نشونش بدم نشستم رو صندلی نزدیکش فقط هم درمورد امتحان حرف زدیم ) وقتی رفت کلی بهم حرف زدن و حقیرم کردن . دوران عیدکه واسه همه شیرین واسه ما شده زهرمار مثلا خانواده شوهرم میگن چرا نمیای خونمون مشکل با شوهرت داری؟ منم میگم نه به خدا
    بعد خانواده خودم میگن تو داری حرمت ما رو میشکنی چون برادر شوهرم دعوتم کرده و من رفتم خونشون
    راستش دارم خسته میشم دیگه نمیتونم با ملایمت هی واسه بابام اینا توضیح بدم
    خواهش میکنم کمکم کنین

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 21 تیر 97 [ 15:04]
    تاریخ عضویت
    1392-5-02
    نوشته ها
    206
    امتیاز
    7,253
    سطح
    56
    Points: 7,253, Level: 56
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    143

    تشکرشده 309 در 147 پست

    Rep Power
    46
    Array
    سلام عاطی خانم
    طبق حرفاتون مشخصه خونوادتون شدیدا متعصب و دارای افکار و سبکی قدیمی هستن
    ببخشید رک میگم اما واقعا باید سریع اقدام کنید چون خطرناکه این موضوع
    اولا با خونوادتون صحبت کنید و بهشون بفهمونید اگر صلاح و خوشبختی شمارو میخان توی رفتارشون تجدیدنظر کنن
    اگرم مایلن یه دختر مطلقه و سرخورده توی خونوادشون داشته باشن بسم الله ادامه بدن این رفتار محجرانه رو...
    بازم ببخشید من رکم
    چون این طرز فکر و اخلاق رو دیدم و لمس کردم
    بازم میگم هشیار باشید تا زندگی نو پاتون رو نجات بدید تا دیر نشده و حرمتها نشکسته
    ازشون بخاید توی اخلاق و رفتارشون تامل کنن
    بهشون بگید این طرز فکر برای دوره خاصی بود و الان که هر ادم معقولی میدونه برای پایین اوردن اختلافات و بالا بردن دوام زندگی اشنایی قبل ازدواج و مشاوره لازمه گذاشتن این محدودیتها بدترین کاره تازه چه برسه به اینکه شما عقد کرده و محرم هستید
    اگر راضی نشدن به تغییر یکم رفتارتون رو باهاشون تغییر بدید ازشون کناره بگیرید دایم ابراز ناراحتی کنید بلکه به راه بیان...
    در ضمن حتما حتما از شوهرتون بخاید زودتر اماده عروسی بشید و برید خونه خودتون چون این چیزا برای عقدبستگیه
    به هیچ وجه نزارید شوهرتون بفهمه این موضوع رو چون توی ذهنش میمونه و بعدا احتمال تلافی داره
    سعی کنید شوهرتون رو به خونوادتون اثبات کنید تا بپذیرنش و نگران این مسایل نباشن
    سعی کنید شوهرتون رو پیش چشمشون عزیز کنید احتمالا گیر دادن و اذیتهاشون کمتر میشه
    مواظب باشید شوهرتون نفهمه و حرمتها نشکنه
    موفق باشید

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 22 اردیبهشت 97 [ 09:08]
    تاریخ عضویت
    1394-12-08
    نوشته ها
    43
    امتیاز
    2,085
    سطح
    27
    Points: 2,085, Level: 27
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    8

    تشکرشده 20 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط amf66 نمایش پست ها
    سلام عاطی خانم
    طبق حرفاتون مشخصه خونوادتون شدیدا متعصب و دارای افکار و سبکی قدیمی هستن
    ببخشید رک میگم اما واقعا باید سریع اقدام کنید چون خطرناکه این موضوع
    اولا با خونوادتون صحبت کنید و بهشون بفهمونید اگر صلاح و خوشبختی شمارو میخان توی رفتارشون تجدیدنظر کنن
    اگرم مایلن یه دختر مطلقه و سرخورده توی خونوادشون داشته باشن بسم الله ادامه بدن این رفتار محجرانه رو...
    بازم ببخشید من رکم
    چون این طرز فکر و اخلاق رو دیدم و لمس کردم
    بازم میگم هشیار باشید تا زندگی نو پاتون رو نجات بدید تا دیر نشده و حرمتها نشکسته
    ازشون بخاید توی اخلاق و رفتارشون تامل کنن
    بهشون بگید این طرز فکر برای دوره خاصی بود و الان که هر ادم معقولی میدونه برای پایین اوردن اختلافات و بالا بردن دوام زندگی اشنایی قبل ازدواج و مشاوره لازمه گذاشتن این محدودیتها بدترین کاره تازه چه برسه به اینکه شما عقد کرده و محرم هستید
    اگر راضی نشدن به تغییر یکم رفتارتون رو باهاشون تغییر بدید ازشون کناره بگیرید دایم ابراز ناراحتی کنید بلکه به راه بیان...
    در ضمن حتما حتما از شوهرتون بخاید زودتر اماده عروسی بشید و برید خونه خودتون چون این چیزا برای عقدبستگیه
    به هیچ وجه نزارید شوهرتون بفهمه این موضوع رو چون توی ذهنش میمونه و بعدا احتمال تلافی داره
    سعی کنید شوهرتون رو به خونوادتون اثبات کنید تا بپذیرنش و نگران این مسایل نباشن
    سعی کنید شوهرتون رو پیش چشمشون عزیز کنید احتمالا گیر دادن و اذیتهاشون کمتر میشه
    مواظب باشید شوهرتون نفهمه و حرمتها نشکنه
    موفق باشید
    سلام دوست خوبم
    راستش خودم گیرم کردم این مدتم همش با غر زدن با ملایمت از طریق اطرافیان به خانوادم گوشزد کردم . بعضی موقعهام اصلا به حرفشون گوش نمیدم و یه کم عذاب وجدان میگیرم ولی چاره ای نیست چون خواسته های شوهرم معقوله
    ولی یکی از حرفاتون خیلی نگرانم کرد اونم اینه که شوهرم متوجه نشه چون تلافی میکه در حالی که شوهرم میدونه بعضی موقعه ها ابراز ناراحتی میکنه بعضی موقعها هم میگه من درکت میکنم و خودش مراعات میکنه . الان که میدونه باید چیکار کنم ؟
    راستی خانوادم واقعا شوهرمو دوست دارن چون واسشون ثابت شده و خودشون چندبار پیش من از شوهرم تعریف و تمجید میکنن و میگن مثل پسرم میدونمش
    داریم تمام تلاش رو میکنیم دوتامون واسه برگزاری ازدواج ولی از اونجا که خودتون بهتر میدونین بازار کار خرابه و به ناچار باید تحمل کنیم . من به شوهرم گفتم اگه سختش شد بگه که بدون برگزاری عروس بریم ماه عسل ولی قبول نمیکنه
    راستش بین زمین و آسمون معلقم
    میگن بهترین دوران ، دوران عقد ولی واسه ما شده بدترین دوران

  4. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 اردیبهشت 96 [ 07:07]
    تاریخ عضویت
    1394-7-04
    نوشته ها
    273
    امتیاز
    4,637
    سطح
    43
    Points: 4,637, Level: 43
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsOverdrive1 year registered
    تشکرها
    270

    تشکرشده 319 در 160 پست

    Rep Power
    52
    Array
    سلام روزتون بخیر شادی

    خوبیین برام جالب بود پست های شما

    قدیما مرد زن هیچ کدوم همو نمیدیدن تا شب عروسی یه شب عقد عروسی تموم میشد

    خوب یه سری مزیت هایی داشت برهنگی همو نمیدیدن عیبها کمتر دیده میشد خلاااااا صه چشم گوش بسته طلاقی اتفاق نمی افتاد

    الان وضع فرق کرده ولی اینو بدون هر چی خانوادت سخت گیری کنن ارزش شما بیشتر هست

    به عقاید پدر مادرت احترام بزار اونا صلاح شما رو میخان خوبه طرف بیاد بگه بدنت چرا بخیست چرااا پوستت تیره هست

    و مقایسه کنه شمارو با عوامله بیرونی داشتنه رابطه جنسی در دوران عقد مدیریت میخاد وکار بلد باشی

    وبا سیاست برخورد کنی که متاسفانه اکثر زوج ها به دلیل هیجان عشق به این موضوع دقت نمیکنن

    بعد میشه مایه دردهسر مایه سرد شدن اقا میشه به تشکیل زندگی

    یه بنده خدایی میشناسم در دوران عقد میگفت اشتباست که زن عقد کنی پول داشته باشی

    همه جورش هست میدونی چراااا ؟/

    چون افراط کرده بودن در رابطشون خانم ارزشه خودشو ضایع کرده بود اقا هم تنوع طلب

    شما ازاین فرصت استفاده کن و پدرت را بهونه کن کمتر به خونشون میری بحث پیش نمیاد و از همه بهتر خودتو دست بالا گرفتی

    هییییچ خوب نیست دوران عقد طولانی بشه موجب سردی زوجین میشه

    موفق باشی

  5. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 12 مهر 95 [ 10:44]
    تاریخ عضویت
    1394-11-26
    نوشته ها
    76
    امتیاز
    1,642
    سطح
    23
    Points: 1,642, Level: 23
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 50.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 27 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عاطی جون،من دقیقا توی دوران عقد شرایط شما رو داشتم ،خانوادم میگفتن نباید بری خونه شوهرت بمونی یا حتی اجازه بیرون رفتن باهاش و نداشتم،اما من خیلی وقتا یواشکی به بهانه های مختلف و مثلا میگفتم خونه دوستم هستم یا بهونه های دیگه میرفتم خونه شون،یبارم که شوهرم ازم خواست شب پیشش بمونم موندم گوشیم و خاموش کردم،روز بعدش نمیدونستم چجوری برم خونه،در واقع بین خانواده و درخواست شوهرم گیر کرده بودم،ولی الانج این واسه من شده تجربه که اگه به حرف خانوادم گوش میکردم ارزشم پیش شوهرم و خانوادش بیشتر میشد،خیلی وقتا پیش میاد شوخی شوخی بهم میگه کی بود بدو بدو میومد خونه ما؟به نظر من به خانوادت اهمیت بده و به حرفشون گوش کن،به هیچ وجه این پیشنهاد و نده که عروسی نگیریم ،من دقیقا همین کار و کردم وبه پیشنهاد خودم با یه مهمونی رفتیم سر زندگیمون.ولی الان پشیمونم،ارزشم پیش خانوادش خیلی پایینه چون واسم هیچی خرج نکردن

  6. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 22 اردیبهشت 97 [ 09:08]
    تاریخ عضویت
    1394-12-08
    نوشته ها
    43
    امتیاز
    2,085
    سطح
    27
    Points: 2,085, Level: 27
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    8

    تشکرشده 20 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط هلنا60 نمایش پست ها
    سلام روزتون بخیر شادی

    خوبیین برام جالب بود پست های شما

    قدیما مرد زن هیچ کدوم همو نمیدیدن تا شب عروسی یه شب عقد عروسی تموم میشد

    خوب یه سری مزیت هایی داشت برهنگی همو نمیدیدن عیبها کمتر دیده میشد خلاااااا صه چشم گوش بسته طلاقی اتفاق نمی افتاد

    الان وضع فرق کرده ولی اینو بدون هر چی خانوادت سخت گیری کنن ارزش شما بیشتر هست

    به عقاید پدر مادرت احترام بزار اونا صلاح شما رو میخان خوبه طرف بیاد بگه بدنت چرا بخیست چرااا پوستت تیره هست

    و مقایسه کنه شمارو با عوامله بیرونی داشتنه رابطه جنسی در دوران عقد مدیریت میخاد وکار بلد باشی

    وبا سیاست برخورد کنی که متاسفانه اکثر زوج ها به دلیل هیجان عشق به این موضوع دقت نمیکنن

    بعد میشه مایه دردهسر مایه سرد شدن اقا میشه به تشکیل زندگی

    یه بنده خدایی میشناسم در دوران عقد میگفت اشتباست که زن عقد کنی پول داشته باشی

    همه جورش هست میدونی چراااا ؟/

    چون افراط کرده بودن در رابطشون خانم ارزشه خودشو ضایع کرده بود اقا هم تنوع طلب

    شما ازاین فرصت استفاده کن و پدرت را بهونه کن کمتر به خونشون میری بحث پیش نمیاد و از همه بهتر خودتو دست بالا گرفتی

    هییییچ خوب نیست دوران عقد طولانی بشه موجب سردی زوجین میشه

    موفق باشی
    سلام دوست عزیزم
    ممنون بابت وقت گذاشتنتون
    شما درست میگن ولی شوهرم نگاه فامیلاشون میکنه یا اطرافیان بعد از من انتظار داره حداقل یه کم مثل اونا باشم راستشخودمم هرچی نگاه اطرافیانمون میکنم هیچکسی مثل خانواده من سخت نمیگیره. من به شوهرم حق میدم چون توقع شب بمونم پیشش رو نداره و ...... در حد عادی میخواد باهام باشه
    راستش خسته شدم واسم دعا کنین دوران عقد تموم بشه زودتر

  7. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 22 اردیبهشت 97 [ 09:08]
    تاریخ عضویت
    1394-12-08
    نوشته ها
    43
    امتیاز
    2,085
    سطح
    27
    Points: 2,085, Level: 27
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    8

    تشکرشده 20 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط E_Aysan نمایش پست ها
    سلام عاطی جون،من دقیقا توی دوران عقد شرایط شما رو داشتم ،خانوادم میگفتن نباید بری خونه شوهرت بمونی یا حتی اجازه بیرون رفتن باهاش و نداشتم،اما من خیلی وقتا یواشکی به بهانه های مختلف و مثلا میگفتم خونه دوستم هستم یا بهونه های دیگه میرفتم خونه شون،یبارم که شوهرم ازم خواست شب پیشش بمونم موندم گوشیم و خاموش کردم،روز بعدش نمیدونستم چجوری برم خونه،در واقع بین خانواده و درخواست شوهرم گیر کرده بودم،ولی الانج این واسه من شده تجربه که اگه به حرف خانوادم گوش میکردم ارزشم پیش شوهرم و خانوادش بیشتر میشد،خیلی وقتا پیش میاد شوخی شوخی بهم میگه کی بود بدو بدو میومد خونه ما؟به نظر من به خانوادت اهمیت بده و به حرفشون گوش کن،به هیچ وجه این پیشنهاد و نده که عروسی نگیریم ،من دقیقا همین کار و کردم وبه پیشنهاد خودم با یه مهمونی رفتیم سر زندگیمون.ولی الان پشیمونم،ارزشم پیش خانوادش خیلی پایینه چون واسم هیچی خرج نکردن
    سلام عزیزم
    خوش به حالتون این دوران رو پشت سر گذاشتین
    شما درست میگین اما اگه به خاطر این سختگیریا به قول دوستمون بعد ازدواج شوهرم بخواد تلافی کنه چی؟
    اگه با خانوادم حرفشون بشه حرمتشون بشکنه چی؟
    عزیزم اگه زودتر ازدواج کنیم خیلی بهتره تا اینکه حرمت بشکنه
    توکل به خدا انشالله بازار کار هم درست میشه منم خیالم راحت میشه

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط E_Aysan نمایش پست ها
    سلام عاطی جون،من دقیقا توی دوران عقد شرایط شما رو داشتم ،خانوادم میگفتن نباید بری خونه شوهرت بمونی یا حتی اجازه بیرون رفتن باهاش و نداشتم،اما من خیلی وقتا یواشکی به بهانه های مختلف و مثلا میگفتم خونه دوستم هستم یا بهونه های دیگه میرفتم خونه شون،یبارم که شوهرم ازم خواست شب پیشش بمونم موندم گوشیم و خاموش کردم،روز بعدش نمیدونستم چجوری برم خونه،در واقع بین خانواده و درخواست شوهرم گیر کرده بودم،ولی الانج این واسه من شده تجربه که اگه به حرف خانوادم گوش میکردم ارزشم پیش شوهرم و خانوادش بیشتر میشد،خیلی وقتا پیش میاد شوخی شوخی بهم میگه کی بود بدو بدو میومد خونه ما؟به نظر من به خانوادت اهمیت بده و به حرفشون گوش کن،به هیچ وجه این پیشنهاد و نده که عروسی نگیریم ،من دقیقا همین کار و کردم وبه پیشنهاد خودم با یه مهمونی رفتیم سر زندگیمون.ولی الان پشیمونم،ارزشم پیش خانوادش خیلی پایینه چون واسم هیچی خرج نکردن
    سلام عزیزم
    خوش به حالتون این دوران رو پشت سر گذاشتین
    شما درست میگین اما اگه به خاطر این سختگیریا به قول دوستمون بعد ازدواج شوهرم بخواد تلافی کنه چی؟
    اگه با خانوادم حرفشون بشه حرمتشون بشکنه چی؟
    عزیزم اگه زودتر ازدواج کنیم خیلی بهتره تا اینکه حرمت بشکنه
    توکل به خدا انشالله بازار کار هم درست میشه منم خیالم راحت میشه

  8. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 21 تیر 97 [ 15:04]
    تاریخ عضویت
    1392-5-02
    نوشته ها
    206
    امتیاز
    7,253
    سطح
    56
    Points: 7,253, Level: 56
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    143

    تشکرشده 309 در 147 پست

    Rep Power
    46
    Array
    سلام عاطی خانم
    بازم من میگم که این محدودیت ها مضره
    اگر فقط توی روابط جنسی باشه
    اونم تا یه حدی نه اینکه کاملا خودتون رو محروم کنید اشکالی نداره
    اما شما گفتید که حتی کنار همسرتون بشینید خونوادتون شاکی میشن!!
    نمیدونم دوستانی که میگن محدودیتهای خونوادتون خوبه و به نفعتونه واقعا عمق این موضوع رو درک میکنن!!
    این محدودیتها ناشی از یه طرز فکر و خصلت نهادینه شده در خونوادتون مخصوصا پدرتونه
    خانواده همسر من دقیقا همینجوری بودن
    البته علیرغم میلشون بخاطر حفظ حرمتها و جلوگیری از دلخوری تو داری میکردن اما خیلی رفتارا میکردن که برام ناخوشایند بود
    من این رفتارا رو توهین میدونستم
    بنظرتون وقتی طوری برخورد کنن که انگار شما مشکل اخلاقی داری و بهتون شک داشته باشن بی احترامی نیست؟!!
    کسانی رو میشناسم که بخاطر همین محدودیتهای دوران عقد یه دلخوری و بدبینی توی ذهنشون مونده و سالها رابطشون با خونواده زن کدر شده
    این بستگی به شوهرتون داره
    اگر واقعا به روتون نمیاره و گلایه نمیکنه خیلی ادم فهمیده ای هست ایشالا بعدا هم تلافی نمیکنه
    بنظرم فقط شما سعیتون زودتر رفتن به خونه بخت باشه
    به شوهرتون محبت زیاد کنید و اگر حرفی زد کار خونوادتون رو توجیح نکنید و باهاش همدل باشید
    سعی کنید خونوادتون رو پیش چشم همسرتون عزیز کنید تا بهشون حس خوبی داشته باشه و رابطشون نزدیکتر بشه به امید اینکه در اینده قصد تلافی نکنه

  9. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 22 اردیبهشت 97 [ 09:08]
    تاریخ عضویت
    1394-12-08
    نوشته ها
    43
    امتیاز
    2,085
    سطح
    27
    Points: 2,085, Level: 27
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    8

    تشکرشده 20 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط amf66 نمایش پست ها
    سلام عاطی خانم
    بازم من میگم که این محدودیت ها مضره
    اگر فقط توی روابط جنسی باشه
    اونم تا یه حدی نه اینکه کاملا خودتون رو محروم کنید اشکالی نداره
    اما شما گفتید که حتی کنار همسرتون بشینید خونوادتون شاکی میشن!!
    نمیدونم دوستانی که میگن محدودیتهای خونوادتون خوبه و به نفعتونه واقعا عمق این موضوع رو درک میکنن!!
    این محدودیتها ناشی از یه طرز فکر و خصلت نهادینه شده در خونوادتون مخصوصا پدرتونه
    خانواده همسر من دقیقا همینجوری بودن
    البته علیرغم میلشون بخاطر حفظ حرمتها و جلوگیری از دلخوری تو داری میکردن اما خیلی رفتارا میکردن که برام ناخوشایند بود
    من این رفتارا رو توهین میدونستم
    بنظرتون وقتی طوری برخورد کنن که انگار شما مشکل اخلاقی داری و بهتون شک داشته باشن بی احترامی نیست؟!!
    کسانی رو میشناسم که بخاطر همین محدودیتهای دوران عقد یه دلخوری و بدبینی توی ذهنشون مونده و سالها رابطشون با خونواده زن کدر شده
    این بستگی به شوهرتون داره
    اگر واقعا به روتون نمیاره و گلایه نمیکنه خیلی ادم فهمیده ای هست ایشالا بعدا هم تلافی نمیکنه
    بنظرم فقط شما سعیتون زودتر رفتن به خونه بخت باشه
    به شوهرتون محبت زیاد کنید و اگر حرفی زد کار خونوادتون رو توجیح نکنید و باهاش همدل باشید
    سعی کنید خونوادتون رو پیش چشم همسرتون عزیز کنید تا بهشون حس خوبی داشته باشه و رابطشون نزدیکتر بشه به امید اینکه در اینده قصد تلافی نکنه

    سلام دوست عزیز
    ممنون که همراهیم میکنین
    راستش شوهرم خیلی درکم میکنه و همین کارش بیشتر منو شرمنده میکنه الان داره بلافاصله بعد از کارخونه میره خونمون کار میکنه که تموم شه ولی هزینه عروسی رو نداریم و من دارم میبینم چقد تلاش میکنه که زودتر عروسی برگزار بشه و این نشون میده که خودشم از این وضع خسته شده و منم بیشتر شرمنده میشم
    من پیشه شوهرم گفتم که بابام گفته از بین دامادام تو از همه بهتری راستش چون حرف شما تو دلم آشوب کرده که نکنه تلافی کنه بعدا
    تو این مدت زیاد باهاشون برحسب منطق حرف زدم و توی فامیل براشون مثال آوردم ولی مرغشون یه پا داره
    بین زمین و آسمون معلقم فقط دعا میکنم هرچی زودتر این دوران به اصطلاح طلایی زودتر تموم بشه


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:15 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.