به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 19
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 اردیبهشت 95 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1395-1-04
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    352
    سطح
    7
    Points: 352, Level: 7
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    25

    تشکرشده 17 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    کار یا شوهر ؟

    سلام دوستان وقت بخیر
    خیلی مشکلم بزرگه و واقعا مغزم یاری نمیکنه برای حل کردن
    می خوام از شما بزرگا که دستمو بگیرید
    من چندماهه که نامزد کردم(صیغه) جفتمون 24 ساله
    اوایل در خاستگاری من به نامزدم گفتم که می خوام درس بخونم و کار کنم
    از همون اول سرکار میرفتم
    قبول کردوگفت فقط باید محیطش خوب باشه
    بعدش کم کم گفت اصلا من دوست ندارم کار کنی ( اخه یه مشکلاتی بوجود اومد تو محل کارمو حقمو خوردن)
    که من بهش گفتم بزار برم سرکار چون می خوام پول جمع کنم درسمو بخونم رشته هنر
    چون هزینش زیاده و ارزومه که برم
    پدر من وسعش نمیرسید که خرج تحصیلمو بده
    پدرم بیکاره و درحال حاضر مسافرکشی میکنه و مادرم خیاطی
    قبول کرد که کار کنم
    وقتی خواستم دانشگاه ثبت نام کنم کلی بحث و دعوا کرد که درس نخون درس بخونی محیط دانشگا خراب شده اخلاقت بد میشه نرو چند ماه بامن دعواداشت همش اشکمو دراورد تا اخر قبول کرد برم
    خلاصه رفتم دانشگاه
    اما مشکلم :
    چندروز پیش مدیرم باز یه مشکلی برام بوجود اومد به ناحق یه مبلغی رو می خواست از حقوق من کم کنه من این رو براش تعریف کردم و کلی دادو بیداد کردو گفت دیگه نباید بری سرکار!!!
    بهش گفتم به کارم احتیاج دارم باید برم درکم کن ما قرارمون بود تا ازدواج نکردیم برم سرکار
    که با لحن بد میگفت نمیتونم ببینم یه مرد اذیتت کنه
    میگفت بزار من باهاش صحبت کنم اما من نزاشتم میگفتم تو باهاش صحبت کنی باهاش دعوا میکنی اونم منو بیرون میکنه
    خلاصه کلی جروبحث کردیم و اخرش گفت بیا بیرون از کارت یا من یا کارت
    گفتم اینجوری نگو ! توکه میدونی پولشو للازم دارم بدهی دارم
    شهریه دانشگا دارم
    گفت بابات پس چیکارست ؟ بابات نقشش چیه تو خونه
    گفتم نداره توکه وضع مارو میدونی
    گفتم توکه قلدری میکنی زور میگی راه حل بده یه کار دیگه برام پیدا کن که ازینجا بیام بیرون
    میگه نه الا و به لا یا من یا کارت
    تا اینکه یروز از دعوامون گذشت و امروز صبح زنگ زد گفت
    چندوقت دیگه عقدمونه اما من با تو مشکل بزرگی دارم بلاخره تصمیم گرفتی من یا کارت ؟
    من کلی با لحن خوب و عزیزم فداتشم گفتم عزیزم درک کن من نیاز دارم
    گگفت بیجا میکنی پولشو نداری میری دانشگا!!
    (اصلا هم نمیگه خب من خرج دانشگاه و بدهیتو میدم تو نرو میدونم وظیفش الان نیست اما اینکه
    مثلا داره از ازار دیدن من اذیت میشه چرا نمیگه ؟ با اینکه میتونه و توانش را داره وضعش اونقدرم خوب نیست اما توانشو داره )
    قبول نکرد
    بهش گفتم بزار تا تابستون بدهیمو بدم دانشگامم ول میکنم میام بیرون
    قبول کرد...
    گفت اگه تابستون تموم بشه و تو یروز اضافه تر بری قید منو بزن..
    قبول کردمو گوشیرو قطع کردم
    ازون وقت مدام زنگ میزنه و اس مس میده اما جوابش رو ندادم
    دلم شکسته
    چرا باید خودش و بین کارم بزاره ؟
    چرا باید اینجوری کنه؟
    این عشقه اسمش؟
    دلم شکسته غرورم میشکنه وقتی هی بش میگم من اینکارو لازم دارمو نمیفهمه
    نمیدونم چیکار کنم
    از طرفی دوسش دارمو از طرفی شدیدا بکارم احتیاج دارم دلم نمیاد اینهمه خرج دانشگام کردم حالا ولش کنم
    تازه من قرار بود تو خرید جهزیه به مادرم کمک کنم
    من میخام تا بعد تابستونم برم سرکار نمیتونمم از دستش بدم
    چیکار کنم ؟
    توروخدا کمکم کنید

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 اسفند 02 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1394-2-06
    نوشته ها
    339
    امتیاز
    15,253
    سطح
    79
    Points: 15,253, Level: 79
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    700

    تشکرشده 557 در 227 پست

    Rep Power
    69
    Array
    ازته دلم بهت میگم اگه جات بودم نه درسمو ول میکردم نه کارم بنظرم یکاردیگه پیدا کن وقتی پیدا کردی ازونجابیابیرون
    اگه غیرت داش خودش خرج دانشگاتومیداد
    اگه درسوکارتو ول کنی فکرکن ببین چی میشه پسفردا شوهرکه کردی میشی یه دختردیپلم وخونه دارتازه معلوم نیس شوهرت اونموقع خوب باشه همش باید برکوچکترین خریددستتوجلوش درازکنی بیامشاورهای اینجاروبخون چقدمشکل میبینی فقط خانمایی که تحصیلکرده ن واستقلال مالی دارن کمترضربه میخورن
    به اینافکرکن
    اگه پسفردا دلشوزدم نخواستم چی؟هیچ پس اندازی ندارم بایدبرگردم خونه بابام درسمم نخوندم حوصله وتوان ادامه دادنم ندارم
    اگه ازون مردا شدکه فشاروخرج زندگی ونتونس تحمل کنه تازه اگم بچه بیاد بدتره
    ممکنه بگی چقدفکرم منفیه ولی ایناحقیقته بادیدن مشکلات اطرافیان و مشاورهای این سایت بایدمنفی باشی چون شوخی نیس زندگی یک عمره

  3. 4 کاربر از پست مفید zzzz تشکرکرده اند .

    sara 65 (یکشنبه 08 فروردین 95), solhesefid (یکشنبه 15 فروردین 95), پونه90 (چهارشنبه 04 فروردین 95), بابک 1369 (چهارشنبه 04 فروردین 95)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 اردیبهشت 95 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1395-1-04
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    352
    سطح
    7
    Points: 352, Level: 7
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    25

    تشکرشده 17 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array
    کار پیدا نمیشه برای من که دانشجوام
    من خیلللی گشتم خیلی خیلی زیاد
    اوندفعه که مدیرم اذیتم کرد گفت بزار من حالشو بگیرم فکر نکنه ما چیزی از قانون سرمون نیست گفتم
    حالشو بگیری بیرونم میکنه بزار تا مجردم برم اومدم بیرون زنگ بزنم لو بده ( اخه یه زیرابیایی میره اگه بالاسریش بفهمه پدرشو درمیاره)
    اما اندفعه میگه نمی تونم تحمل کنم دیگه کار کنی
    خیلی راحت میگه یا من یا کارتپ
    میدونمم الکی حرف نمیزنه
    یعنی انقدر براش بی ارزشم که اینطوری میگه ؟
    من باورم نمیشد گفتم نکنه کسی حرفی زده ؟ نکنه خانوادت گفتن بدرد هم نمیخوریم ؟ میگه اتفاقا همین الان داشتن ازت تعریف میکردن
    راجب مراسم عقد حرف میزدن اما من مشکل بزرگی باهات پیدا کردم اللانکه حرمو گوش نمیدی وای به حال بعدا!!
    خیلی دلمو شکسته
    اصلا نمیدونم عقد با این ادم درسته یا نه ؟
    خیلی دلم گرفته خیلی زیاد
    توروخدا کمکم کنید بگید چیکار کنم؟
    چطور راضیش کنم که برم سرکار تا عقد ؟
    درسم مهم نیست میتونم مرخصی بگیرم تا ازدواج کنیم خودش خرجشو بده
    یبار تو حرفها بهش گفتم توکه میگی نرو خرجشو میدی ؟ میگه عقد کنیم نوکرتم هستم اما الن وظیفه من نیست وظیفه باباته
    میگم من از اولم خواستم ثبت نام نم بابا گفت خرجش با خودته ددیگه؟گفتم اره
    من مشکلم درسم نیست
    مشکلم کارمه و این اقا که خودشو اینطور بی رحمانه گذاشته بین کار من
    کمکم کنید دوستان

  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 02 فروردین 03 [ 23:18]
    تاریخ عضویت
    1393-6-31
    نوشته ها
    557
    امتیاز
    19,364
    سطح
    88
    Points: 19,364, Level: 88
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 486
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    1,198

    تشکرشده 1,405 در 461 پست

    Rep Power
    133
    Array
    سلام پونه جان. دلم نیومد اینارو بهت نگم.

    من اگر جای تو بودم بهش می گفتم همینه که هست میبینی که پول جهیزیه و ... رو خودم باید بدم، پس به جای گنده گویی، یا خودت پول این موارد رو بهم بده یا دیگه این حرفا رو نزن.
    پونه جان،بین غیرت درست و غیرت تو خالی فرق هست.

    به نظرم اگر با یه مشاور ازدواج خوب صحبت کنی خیلی میتونه بهت کمک کنه تا ببینی اصلا این آدم مناسب شما هست یا خیر.
    رفتار این آقا کمی بچه گانه است. چون وقتی از شرایط سخت مالی شما خبر داره و به شما علاقه منده ، نباید بگه یا من یا کارت. من فکر میکنم تا حدودی تعصب خشک داره.
    بهر حال سعی کن با مشاور صحبت کنی.
    ان شاالله که خوشبخت باشی.

    به نور نگاه کن ! سایه ها پشت سرت خواهند بود.

  6. 4 کاربر از پست مفید zolal تشکرکرده اند .

    hamdardiuser (چهارشنبه 04 فروردین 95), solhesefid (یکشنبه 15 فروردین 95), پونه90 (چهارشنبه 04 فروردین 95), بابک 1369 (چهارشنبه 04 فروردین 95)

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 اردیبهشت 95 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1395-1-04
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    352
    سطح
    7
    Points: 352, Level: 7
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    25

    تشکرشده 17 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط zolal نمایش پست ها
    سلام پونه جان. دلم نیومد اینارو بهت نگم.

    من اگر جای تو بودم بهش می گفتم همینه که هست میبینی که پول جهیزیه و ... رو خودم باید بدم، پس به جای گنده گویی، یا خودت پول این موارد رو بهم بده یا دیگه این حرفا رو نزن.
    پونه جان،بین غیرت درست و غیرت تو خالی فرق هست.

    به نظرم اگر با یه مشاور ازدواج خوب صحبت کنی خیلی میتونه بهت کمک کنه تا ببینی اصلا این آدم مناسب شما هست یا خیر.
    رفتار این آقا کمی بچه گانه است. چون وقتی از شرایط سخت مالی شما خبر داره و به شما علاقه منده ، نباید بگه یا من یا کارت. من فکر میکنم تا حدودی تعصب خشک داره.
    بهر حال سعی کن با مشاور صحبت کنی.
    ان شاالله که خوشبخت باشی.
    سلام عزیزم
    من همین رو گفتم
    گفتم باشه من درکت میکنم که دوست نداری کسی اذیتم کنه ولی توام یکمی درکم کن مدارا کن وضعیتم خوب نیست
    میگه من دیوونه میشم مردی تورو اذیت کنه !!!
    میگم خب توکه وظیفت نیست بابامم که وسعش نمیرسه من چه گناهی کردم ؟
    من میگم باشه تو و پدرم کمکم نکنید اما محرومم نکنید بزارید خودم پول دربیارم
    من بسختی اینکارو گیر اوردم
    اونموقع تو اوج عصبانیت بود گفت یا من یا کارت
    گفتم منکه عاشق کار کردن نیستم من نیاز دارم ببزار برطرف شن عقد کنیم میام بیرون
    میگه نه همین که گفتم من یا کارت خیلی عصبانی بودو من فقط می خواستم آروم بشه که گفتم تا تابستون میرم
    به خیال خودم می خوام اروم که شد باهاش صحبت کنم اما فکر نمیکنم قبول کنه
    قبول کرده تا تابستون اما من واقعا نمیتونم کارمو ول کنم
    درسته من خونه پدرم زندگی میکنم اما تمام خرج خودم رو خودم میدم از شامپو و وسایل بهداشتی پوشاک و..
    حتی گاهی من وسایلی برای منطلمون میخرم..
    من فکر میکردم اگر شوهرم اینارو ببینه بهم افتخار میکنه
    افتخار میکنه که انقدر تلاش میکنم
    افتخار میکنه همش سرکارمو شاگرد اول دانشگاه هستم
    اما افتخار نمیکنه و اینکارا هیچ ارزشی براش نداره و فقط میگه بیا بیرون...

    زلال جان هزینه مشاوره برای من خیلی بالاست یکبار رفتم اما از پس هزینش برنیومدم
    ایشون مشاوره دولتی رو قبول نداره و مشاوره خصوصی هم نمیاد میگه خودمون بهتر همو میشناسیم
    حتی هزینه مشاوره ازاد اینجا هم درحال حاضر خیلی برام بالاست
    کلی برای من خرید کرد لباس عیدم رو خرید اما نمیدونم چرا نمیگه من خرج دانشگاهتو میدم که حداقل دلم گرم شه واقعا به فکر منه
    اما اون الان به فکر خودشه می خواد خودش به ارامش برسه و کاری به این نداره که من میرم لای منگنه...
    کمکم کنید چی بهش بگم

  8. کاربر روبرو از پست مفید پونه90 تشکرکرده است .

    zolal (جمعه 06 فروردین 95)

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 اردیبهشت 95 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1395-1-04
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    352
    سطح
    7
    Points: 352, Level: 7
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    25

    تشکرشده 17 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array
    کسی کمکم نمیکنه ؟
    ازون دعوا به بعد که گفتن تا تابستون میرم اروم شدو شروع کرد به محبت کردن من خیلی سرسنگین بودم همش م رفتم خونه فامیلاشون عید دیدنی جلو جمع ازم تعریف میکردو کلی بهم میرسید اما من هنوز سرسنگین بودم.
    امروز صبح باهام حرف زد گفت میدونم چطوری دلتو بدست بیارم پاشو بریم دونفری بام تهران
    منم شروع کردن حرف زدن گفتم یروزی دلم میمیره ازین کارهات
    گفتم درسته خودتو میزار بین کارم؟ درسته میدونی نقطه ضعفی و دقیقا دست میزاری روی نقطه ضعفم ؟
    کلی با پشیمونی گفت نه راست میگی درست نیست ازت معذرت می خوام نباید اونجوری میگفتم خیلی عصبانی شده بودم
    گفت برات جبران میکنم گفت میدونم تو عصبانیت خیلی داغ میکنم ولی سعی میکنم دیگه کمترش کنم
    دیگه دست نمیزارم رو نقطه ضعفت دیگه اذیتت نمیکنم
    من خوشال شدمو از سرسنگینی دراومدم اما جرات نکردم بپرسم پس کار کنم تا موقعه ای که ازدواج کنیم ؟؟
    نپرسیدم ازش...
    اگر تو این مساله ام کوتاه اومده بود حتما میگفت
    فکر کردم الان چیزی نگم بزارم همون تابستون بهش بگم حالا خیلی مونده
    دوستای خوم نظرتون چیه ؟
    عادیه کارش؟؟
    عادیه کارم ؟
    کمک کنید

  10. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 03 تیر 96 [ 07:33]
    تاریخ عضویت
    1394-4-06
    نوشته ها
    340
    امتیاز
    8,219
    سطح
    61
    Points: 8,219, Level: 61
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 231
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    343

    تشکرشده 431 در 213 پست

    Rep Power
    64
    Array
    درست میشه تو زن فهمیده ای هستی

  11. کاربر روبرو از پست مفید آخیش تشکرکرده است .

    پونه90 (یکشنبه 08 فروردین 95)

  12. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 07 آبان 01 [ 21:11]
    تاریخ عضویت
    1393-1-11
    محل سکونت
    مگه فرقی داره!؟
    نوشته ها
    809
    امتیاز
    24,401
    سطح
    95
    Points: 24,401, Level: 95
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 949
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,979

    تشکرشده 3,495 در 804 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    191
    Array
    سلام
    سال نوتون مبارک

    نامزد شما مهارت لازم برای ارتباط با شما به عنوان یک زن رو نداره و الان که هنوز ازدواج نکردید بهترین موقع است که ایشون اطلاعاتشو در این زمینه افزایش بده. به عنوان مثال :
    چندروز پیش مدیرم باز یه مشکلی برام بوجود اومد به ناحق یه مبلغی رو می خواست از حقوق من کم کنه من این رو براش تعریف کردم و کلی دادو بیداد کردو گفت دیگه نباید بری سرکار!!!
    اینجا شما بیشتر به همراهی عاطفیش احتیاج داشتید و اینکه به حرفاتون گوش بده ولی اون چون دیده هیچ کاری از دستش در حمایت از شما برنمیاد؛ چنین واکنش انفجاری ای نشون داده!

    مساله خیلی سادست؛ نداشتن مهارت ارتباطی؛ قضیه اصلا بحث کار و دانشگاه نیست. پیشنهاد من اینه که تو این دو سه ماهی که به عقدتون مونده پیش مشاور برید، اگر هزینه هاش براتون زیاده از مقالات این سایت ( شوهران و زنان از یکدیگر چه انتظاراتی دارند ) یا سایت های مشابه یا کتاب استفاده کنید.

    موفق باشید.
    من دیوانه چو زلف تو رها می‌کردم / هیچ لایق‌ترم از حلقه زنجیر نبود




  13. 4 کاربر از پست مفید m.reza91 تشکرکرده اند .

    solhesefid (یکشنبه 15 فروردین 95), پونه90 (یکشنبه 08 فروردین 95), محیا ناز (جمعه 06 فروردین 95), zolal (جمعه 06 فروردین 95)

  14. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 02 فروردین 03 [ 23:18]
    تاریخ عضویت
    1393-6-31
    نوشته ها
    557
    امتیاز
    19,364
    سطح
    88
    Points: 19,364, Level: 88
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 486
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    1,198

    تشکرشده 1,405 در 461 پست

    Rep Power
    133
    Array
    سلام دوباره.
    راستش من فکر میکنم نامزدتون با سرکار رفتن و دانشگاه رفتن مشکل داره و موقعیت خودشو در خطر می بینه و نگرانه. و میخواسته با تقبل نکردن هزینه ها و فشارهای اینجوریش، شما رو از این مکانها دور کنه
    اگر برات مهمه که شاغل باشی یا ادامه تحصیل بدی و ... ، به نظرم باید یه جوری این موضوع رو بین خودتون حل کنید تا بعدا براتون محدودیت و دلخوری ایجاد نشه.

    میدونم هزینه اش برات زیاده، اما بحث یک عمر زندگیه، اگه شده قرض هم کنی و به یه مشاور حاذق مراجعه کنی خیلی مطمئن تر هستی. چون خودت هم در حرفات گفتی که نمیدونی عقد با این آقا درسته یا نه.

    برادر خوبم آقای m.reza91 ، به نکته خوبی اشاره کردن که مقالات سایت رو بخوانید تا شناخت بیشتری پیدا کنید.
    اینکه گفتی به خاطر کار کردن شما باید افتخار کنه، بله نظر منم همینه که همسر مهربان و با جنمی مثل شما، بسیار هم لایق افتخار کردنه. اما آقایون در زندگی نقش تأمین کنندگی رو دارند و بنابراین ترجیح میدن خانومشون رو همه جوره ساپورت کنن و شاید اینکه ببینن خانومشون داره پا به پای اونا کار میکنه خیلی براشون جالب نباشه چون اون حس قدرت و تأمین کنندگیشون رو ممکنه در خطر ببینن(البته نمی گم درسته یا درست نیست). مگر تعدادی که متوجه باشن و خیلی هم قدر بدونند و البته متاسفانه بعضیا هم از این موضوع سواستفاده میکنند.
    مقالات مرتبط رو در سایت بخون تا بیشتر با روحیات آقایون آشنا بشی.
    راستی نمیدونم این اسم و فامیلی اصلی شماست یا خیر، اما جهت اطلاعتون میگم که اگر هست و نمیخواید احیانا شناخته بشید،میتونید درخواست بدید اسمتون رو عوض کنن.
    شما بسیار خانم شایسته و فهمیده ایی هستید ،از صمیم قلب برات آرزوی خوشبختی دارم.

    به نور نگاه کن ! سایه ها پشت سرت خواهند بود.

  15. 2 کاربر از پست مفید zolal تشکرکرده اند .

    solhesefid (یکشنبه 15 فروردین 95), پونه90 (یکشنبه 08 فروردین 95)

  16. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 09 تیر 98 [ 10:02]
    تاریخ عضویت
    1393-4-14
    نوشته ها
    146
    امتیاز
    5,852
    سطح
    49
    Points: 5,852, Level: 49
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    161

    تشکرشده 223 در 103 پست

    Rep Power
    34
    Array
    پونه جان درسته شاغل بودن برا خانوم تو این دوره مهمه ( طبق نظر خانم zzzz ) ولی شغل داریم تا شغل
    کارمند یه سازمان دولتی یا کارمند بانک بودن هم شغله (کار آینده دار)، یه کار موقتی برا رفع نیاز مالی هم شغله
    شما هدفت رفع نیاز مالیه و قطعا کارتون کار آینده داری نیست که برا از دست دادنش یک عمر افسوس بخوری . خودت هم چندین بار تاکید کردی که این کار فقط برا رفع نیاز مالی در این مقطع از زندگیته. پس فکر میکنم دو کفه ی ترازوی شوهر یا کار ، به سمت شوهر سنگینی میکنه.
    شما کار میکنی برا خرید پوشاک و لوازم بهداشتی و شهریه دانشگاه و کمک به خرید جهیزیه
    خب پوشاک و لوازم بهداشتی رو شوهرت تامین میکنه . برا خرید جهیزیه هم اگر نگذاشت به کارت ادامه بدی خودش باید دست به کار شه و یا حداقل توقعات خودش و خانوادش رو کم کنه در حد وسع پدر و مادرت. و اما دانشگاه.
    شما 24 سالته و سال اولیه که دانشجو هستی. تا حالا چرا درس نخوندی؟ چرا میخوای درس بخونی؟ با درس خوندن چی رو بدست میاری که حالا نداری؟ درسِت آینده ای هم داره ؟ با صرف این همه هزینه اعم از مالی و زمانی و روحی و جدل با همسرت که هر ترم میخواد بگه ولش کن و شما هر ترم میگی تا اینجاش اومدم دلم نمیاد ولش کنم. اینا همه هزینه ست. در ازاش چی بدست میاری؟ با توجه به سقف سنی استخدام هم امیدی به استخدام بعد از فارغ التحصیلی شما نیست. اگه اینهمه هزینه منجر به کار آینده دار نشه ( نه این مدل کاری که الان براش میجنگی) این تحصیل به چه درد میخوره؟ فقط چون دیپلمه نباشید؟
    بنظرم شما تا تابستون هم کار کنی بعدش برا هزینه دانشگاه نیاز به کار داری . یا شوهرت باید تامین کنه یا شما باید دنبال کاری بگردی که شوهرت رضایت داشته باشه.
    در اصل باید سبک سنگین کنی که ادامه تحصیلت به نفعتون هست یا نیست

  17. 2 کاربر از پست مفید nahid-111 تشکرکرده اند .

    پونه90 (یکشنبه 08 فروردین 95), اثر راشومون (شنبه 07 فروردین 95)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:16 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.