به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 43
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 20 آبان 96 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1394-5-30
    نوشته ها
    179
    امتیاز
    4,001
    سطح
    40
    Points: 4,001, Level: 40
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 149
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    33

    تشکرشده 208 در 97 پست

    Rep Power
    36
    Array

    چرا بعد از یک عشق پر سوز مرا نادیده گرفت؟

    سلام دوستان عزیزم
    من زانکو هستم و دو تاپیک دیگه داشتم که مربوط به مشکلم با نامزدم بود. مشکلی که حل نشد و نامزدم که ناگهان منو رها کرد و آخرش با طلاق تمام شد. من دو ماهی میشه که طلاق گرفتم.
    تو این مدت احساس سبکی میکردم. احساس رهایی.
    همکار یکی از اقوام این اواخر خیلی سعی کرد تا خودشو به من نزدیک کنه. البته من کلا رسمی برخورد میکردم. ایشون ازم خواستگاری کردن.
    من 26 سالمه و ایشون 31 و من لیسانس دارم و ایشون فوق دیپلم اما بسیار پخته و با شخصیت.
    این آقا هم حدود شش سال پیش از همسرشون بعد از شش ماه زندگی جدا شدن و دلیل این جدایی خیانت همسر این آقا بوده.
    ایشون با خانوادشون صحبت كرده بودن و قرار بود تحقیقات اولیه رو انجام بدن و خواهان ازدواج با من بودن اما من به خانوادم چیزی نگفتم فقط همون آشنای ما که همکار ایشون هست قضیه رو میدونه.
    اما این آقا بعد از همه ی این صحبت ها از من در مورد طلاقم در دوران عقد پرسیدن که البته من قبلاً به ایشون گفته بودم که نه ماه عقد بودم.و گفتم که یه ازدواج سنتی داشتم که به خاطر اصرار خانواده طرف مقابل و اطرافیان خودم جواب مثبت دادم و از ته دل خواهان این ازدواج نبودم. این آقا بعد از اون صحبت رفتارشون عوض شد و گفتن من از همکارم شنیده بودم سه ماه عقد بودین و حالا شد نه ماه و من فکر میکردم به اجبتر ازدواج کردین وحالا مردد شدم و همکارم با من صادق نبوده. منم گفتم خوب همکار شما در جریان همه مشکلات نبودن و فاصله ای که ما از همم داشتیم هم باعث میشد خیلی از هم خبر نداشته باشیم وگرنه قصد ایشون دروغ گویی نبوده.
    الان من واقعا نمیدونم باید چطور رفتار کنم یا چیکار کنم. من صادق بودم و الان این آقا هم گفته من فقط مردد شدم و بهم فرصت بدیم که فکر کنیم نمیخوام که همینجا تموم بشه.
    قراره چند وقت دیگه صحبت کنیم باهن و حرفامونو بگیم.
    من بهش گفتم زمان عقد چرا انقد براتون مهمه و ایشون گفتن که خوب هرچی بیشتر باشه حس آدما بهم بیشتر میشه و روابط و معاشقه هایی که باهم داشتن و من بسیار روی حس حساس هستم.
    من الان تکلیف خودمو نمیدونم از یه طرف تغییر رفتار ایشون و سرد شدنشون و از یه طرف خواستن فرصت بهم بدیم. این شرایط سخته برام همش فکر میکنم اویزون یه نفر شدم که دوسم نداره. آخه رفتارش خیلی سرد شده. البته باهم صحبت تلفنی نداریم الان ولی تغییر رفتارشون خیلی محسوس هست.

  2. 2 کاربر از پست مفید زانکو تشکرکرده اند .

    danger (چهارشنبه 04 فروردین 95), maryam240 (شنبه 04 اردیبهشت 95)

  3. #2
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سلام

    تا جایی که می تونی هیچ گونه ارتباطی با ایشون نداشته باش و تا زمان تعیین شده بهشون فرصت و فاصله بده.
    فاصله باعث می شه راحت تر بتونه فکر کنه و تصمیم بگیره
    نسبت به شما هم فکر آویزون بودن و تحمیل کردن را نمی کنه.

    در مورد علت طلاقش هم مطمئن شو
    سخت گیر یا بدبین نیست؟ زیادی حساس نیست؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  4. کاربر روبرو از پست مفید شیدا. تشکرکرده است .

    danger (چهارشنبه 04 فروردین 95)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 20 آبان 96 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1394-5-30
    نوشته ها
    179
    امتیاز
    4,001
    سطح
    40
    Points: 4,001, Level: 40
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 149
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    33

    تشکرشده 208 در 97 پست

    Rep Power
    36
    Array
    سلام شیدا جون
    باشه من نه بهش اس میدم نه زنگ نه پی ام
    البته ما زمان خاصی تعیین نکردیم ولی خودش هروقت آماده باشه زنگ میزنه حتما
    علت طلاق رو گفته که خانومش بهش خیانت کرده و چون همکارش بوده از اونجا استعفا میده بعد از طلاق
    مهریه اون خانم رو هم به سفارش خانواده و اینکه انتخاب خودت بوده و باید پای همه چیش وایسی پرداخت میکنه
    از نظر روحی احساساتی هست اما قبل اینکه کامل منو بشناسه گفت دوس ندارم همسرم کار کنه که بعدش گفت چون تو رو میشناسمو بهت اعتماد دارم با سر کار رفتنت مشکل ندارم
    قضیه ی جدایی و ازدواج قبلیمو نمیدونم چطور باید براش توضیح بدم که حساس نشه

  6. کاربر روبرو از پست مفید زانکو تشکرکرده است .

    danger (چهارشنبه 04 فروردین 95)

  7. #4
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط زانکو نمایش پست ها
    قضیه ی جدایی و ازدواج قبلیمو نمیدونم چطور باید براش توضیح بدم که حساس نشه
    موضوعی که همسر سابقت مطرح کرده بود را به وضوح براشون نگو
    منظورم این هست که نگو ایشون گفتن بدنت جای بخیه داره و من نمی دونستم و ....
    بخاطر این که گاهی یه مساله ای برای ما بزرگ نیست، اما با گفتن دیگران ناخودآگاه توجهمون بهش جلب می شه و برامون جدی می شه.
    ممکنه شما بگی، ایشون بیخودی حساس بشه

    اما خود مساله (جای بخیه) را به شکل دیگه ای و خیلی عادی مطرح کن
    که در جریان باشند.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  8. 3 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    danger (چهارشنبه 04 فروردین 95), کمال (شنبه 29 اسفند 94), ستاره زیبا (جمعه 17 اردیبهشت 95)

  9. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 دی 02 [ 06:41]
    تاریخ عضویت
    1394-10-27
    نوشته ها
    433
    امتیاز
    16,845
    سطح
    82
    Points: 16,845, Level: 82
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    10000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    1,911

    تشکرشده 947 در 322 پست

    Rep Power
    99
    Array
    سلام زانکوجان.خوشحالم حالت خوبه که حتی میخوای به ازدواج مجددفکر کنی.ولی بنظرم هنوززوده که بخوای تصمیم به ازدواج بگیری چه نظراون آقامثبت باشه یامنفی.براساس تجربه دراین بازه زمانی ممکنه شماخیلی ازمعایب طرف مقابلتو نبینی ومیخوای به خودت وهمسرسابقت و....نشون بدی که کسی دیگه ای به این زودی منو خواست وخدای ناکرده ممکنه شکست دوباره ای برات پیش بیاد.پس بازهم عقیده من چه نظراون آقامثبت بودچه منفی شماحداقل تا6ماه دیگه به ازدواج فکرنکن تاهیجان زده تصمیم نگیری.بعداز این مدت هم باحرف شیدای عزیزموافقم که نیازنیست جزئیات طلاقتو به همسرآیندت بگی

  10. 4 کاربر از پست مفید tavalode arezoo تشکرکرده اند .

    danger (چهارشنبه 04 فروردین 95), mercedes62 (جمعه 24 اردیبهشت 95), کمال (شنبه 29 اسفند 94), ستاره زیبا (جمعه 17 اردیبهشت 95)

  11. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 20 آبان 96 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1394-5-30
    نوشته ها
    179
    امتیاز
    4,001
    سطح
    40
    Points: 4,001, Level: 40
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 149
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    33

    تشکرشده 208 در 97 پست

    Rep Power
    36
    Array
    ممنون از راهنماییتون دوستان
    شما درست میگی دوست عزیز نباید عجله کنم
    خودم هم
    نظرم این بود تا یه سال به ازدواج فکر نکنم اما از این آقا خیلی خوشم اومد
    حالا تصمیم خودم اینه که اگر قرار شد به ازدواج فکر کنیم بهش بگم که چند تا جای بخیه روی بدنم دارم
    عیدتون پشاپیش مبارک دوستان

  12. کاربر روبرو از پست مفید زانکو تشکرکرده است .

    danger (چهارشنبه 04 فروردین 95)

  13. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 20 آبان 96 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1394-5-30
    نوشته ها
    179
    امتیاز
    4,001
    سطح
    40
    Points: 4,001, Level: 40
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 149
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    33

    تشکرشده 208 در 97 پست

    Rep Power
    36
    Array
    سلام همدردی های عزیزم
    من هنوز با اون آقا صحبت نکردم چون هردومون موقعیت صحبت نداشتیم تا الان اما اینطور که از حرفاش متوجه شدم میخواد با هم دوست باشیم و قضیه ازدواج فعلا منتفی شده و گفت به من خیلی حس داره به خاطر نجابت و باقیه خصوصیاتم و ازم میخواد صبر کنم تا باهم صحبت کنیم. من بهش گفتم یعنی شما میخوای ما فقط دوست هم باقی بمونیم که گفت مخالفی و منم گفتم که بهتون گفتم که اهل دوستی نیستم.
    گفت حرفش تو خونه دو تا شده و نمیتونه واسه ازدواج قول بده.
    منم گفتم میخوام زودتر صحبت کنیم این شرایط برام سخته میخوام تکلیفمو بدونم.
    گفت صبوری کن تا باهم صحبت کنیم.
    من علاقه ای به دوستی با کسی ندارم اما این آقا ظاهرا اینو میخواد. نه به اون عشق اولیه و نه به این حرفا.

  14. کاربر روبرو از پست مفید زانکو تشکرکرده است .

    danger (چهارشنبه 04 فروردین 95)

  15. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 دی 95 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1394-11-21
    نوشته ها
    112
    امتیاز
    2,480
    سطح
    30
    Points: 2,480, Level: 30
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 120
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second Class3 months registered
    تشکرها
    111

    تشکرشده 224 در 94 پست

    Rep Power
    31
    Array
    سلام

    شاید این هم بخشی از امتحان و سنجش این آقا برای نجابت باشه! و میخواد ببینه شما پیشنهاد دوستی رو قبول میکنید یا نه..........آخه فردی که اینقدر روی طول بازه زمانی دوران عقد حساسه چطور میتونه به ازدواج با کسی فکر کنه که قبلا باهاش دوست بوده باشه؟ چون معمولا اینطور افراد خیلی تمایل دارند که از هر جهت از همسر آینده شون مطمئن باشند و حتی وقتی که خانمی به پیشنهاد دوستیشون جواب منفی بده حتی خوشحال هم میشن که طرف اینقدر محکم است.

    در هر صورت زانکو جان به نظرم یا میخواد امتحانت کنه یا هم کلا از ازدواج باهات منصرف شده و میخواد فعلا گذران عمری داشته باشه تا کیس دلخواهش رو پیدا کنه و یا شاید هم واقعا میخواد مقدمات خواستگاری و ازدواج با شما رو فراهم کنه و میخواد اول خانواده اش رو همراه کنه.

    به نظرم پیشنهاد دوستی رو قبول نکن ولی همه چیز رو هم تموم نکن و وقتی که باهاش صحبت کردید از موضع قدرت باهاش صحبت کن. یعنی طوری باشه که متوجه بشه که شما برای خودت حد و حدودی محکمی داری و در عین حال تمایل به یک ازدواج منطقی داری.

  16. 2 کاربر از پست مفید مهرآیین تشکرکرده اند .

    danger (چهارشنبه 04 فروردین 95), ستاره زیبا (جمعه 17 اردیبهشت 95)

  17. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 20 آبان 96 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1394-5-30
    نوشته ها
    179
    امتیاز
    4,001
    سطح
    40
    Points: 4,001, Level: 40
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 149
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    33

    تشکرشده 208 در 97 پست

    Rep Power
    36
    Array
    سلام دوستان
    لطفا منو راهنمایی کنید واقعا نمیدونم باید چیکار کنم
    مهر آیین عزیز ممنون بابت حرفاتون بسیار به جا بود
    این آقا واقعا نظم زندگی منو بهم زده. دوسش دارم ولی سرد شده. مثل اوایل نیست.
    از من میخواد حرفای جنسی بزنیم. آخه مگه میشه؟؟؟
    واسه صحبت جدی هم که میگه فعلا صبر کن.
    من میخواستم تو صحبت باهاش همه چیو بگم و بگم نمیتونم دوست باشم و خداحافظ اما صحبت رو هی عقب میندازه میگه الان جلو مامانم اینا نمیتونم حرف بزنم.
    من چیکار کنم آخه؟
    نمیخوام با دعوا تموم بشه چون همکار یکی از آشناها هست و اگر در مورد من حرف بدی به اون بزنه اون آشنای ما بعد از طلاق من چی فکر میکنه؟؟
    از طرفی بهش پیام هم ندم یهو عصبانی میشه
    دوستان کمک کنید من واقعا موندم چیکار کنم

  18. کاربر روبرو از پست مفید زانکو تشکرکرده است .

    danger (چهارشنبه 04 فروردین 95)

  19. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 19 مهر 98 [ 21:23]
    تاریخ عضویت
    1392-4-12
    نوشته ها
    105
    امتیاز
    6,968
    سطح
    55
    Points: 6,968, Level: 55
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 182
    Overall activity: 39.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    700

    تشکرشده 145 در 78 پست

    Rep Power
    27
    Array
    عزیزم مطمین باش این رفتار برای خیلی از دخترها آشناس به تازگی خودم هم یه همچین تجربه ای داشتم یهو یکی وارد زندگیت میشه که ادعای عاشقیش گوش فلک رو کر میکنه بعد با همو ن سرعتی که اومده بود سرد میشه.
    خودت رو مچل این آدم نکن بهش پیام بده که من ادامه ارتباط رو به صلاح نمیدونم ومادو نفر مناسب هم نیستیم لطفا به هیج وحه با من تماس نگیرید. وبلاک ومسدودش کن اگر هم نخواستی دیگه هیچ پیام یا تماسی رو از ایشون جواب نده حتی اگه رو به قبله افتاده بودعزیزم اینکارو بکن که بعدها بابت چیزی خودت رو سرزنش نکنی .
    این آقا اگه واقعا شمارو برای ازدواج بخواد با خوانواده شما تماس میگیره وبه خواستگاری شما میاد واگه نه که شما چیزی رو ازدست ندادی وجلوی یه اشتباه بزرگ رو گرفتی عزیزم هرچقدر همه چی رسمی باشه کمتر با اعصاب وروح وروان آدم بازی میشه.
    خواهشا اما واگر نیار که این فرق میکنه یااگه جواب ندم اینجوری میشه وفلان اینجوزرآدما همشون سروته یه کرباسن.

  20. 6 کاربر از پست مفید danger تشکرکرده اند .

    maryam240 (شنبه 04 اردیبهشت 95), پونه90 (دوشنبه 09 فروردین 95), همت 1400 (شنبه 18 اردیبهشت 95), آرامش خیال (شنبه 07 فروردین 95), زمستان (دوشنبه 09 فروردین 95), شیدا. (چهارشنبه 04 فروردین 95)


 
صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. معرفی مشاور خوب و دلسوز در شیراز
    توسط solhesefid در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: جمعه 14 خرداد 95, 21:15
  2. به یک گروه دلسوز برای مسائل کاری نیازمندیم!
    توسط rahekhoob در انجمن علمی و آموزشی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: چهارشنبه 12 خرداد 95, 11:04
  3. دلا بسوز که سوز تو کارها بکند >>>
    توسط فرشته مهربان در انجمن موسیقی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 16 اردیبهشت 91, 04:22
  4. +دلا بسوز که سوز تو کارها بکند...
    توسط lمریم در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: یکشنبه 27 دی 88, 04:03
  5. بازم اين اس ام اس و ايرانسل هاي خانمان سوز
    توسط ماندگار در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 63
    آخرين نوشته: سه شنبه 10 دی 87, 11:30

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:49 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.