دوستان کم و بیش راجع به رفیق بازی شوهرم و وابستگی بیش از اندازه به خانوادش و دخالت های خانوادش تو تاپیکای قبلیم گفتم،مروز در کمال ناباوری همسرم بهم گفت ما باید از هم جدا شیم،گفت بخاطرخودت میخوام که جدا شیم و احساس میکنم که تو این زندگی داری پاسوز من میشی و من هیچ وقت نتونستم اونی باشم که تو میخوای،دوباره بهش پیشنهاد دادم بریم پیش مشاور ولی بازم گفت حاضر نیست بیاد،نمیدونم باید چیکار کنم ،من احساس میکنم میخواد از هم جدا شیم که راحت تر به دوستا و خانوادش برسه و دیگه مسئولیتی درقبال من نداشته باشه.نمیدونم حالا که خودش پیش قدم شده باید پیشنهادش و قبول کنم یا نه
علاقه مندی ها (Bookmarks)