سلام
علی هستم ۲۸ سالمه توی دوران عقدیم الان حدود ۱۰ ماهه با همسرم اختلاف پیدا کردم
علت بحثمونم حرفهای الکی و بی سر و ته بود که منجر قهر کردنش شد
متاسفانه بعد چند روز هرچی سعی و تلاش کردم خانمم کوتاه نیومد و اصرار به طلاق کرد
ازونجایی که دوستش داشتم چند نفر بزرگتر و فرستادم واسه وساطت اما مرغشون یه پا داره
مهریه شو گذاشت اجرا و کلی دادگاه و شکایت
جدیدا هم که دیدن راه به جایی نمیبره میگه همه چیرو میبخشم توافقی جداشیم...
اما من حاضر به طلاق نشدم چون میخامش
ولی دیگه میخام تمومش کنم چون زندگی با اجبار نمیشه
وقتی نمیخاد بمونه همون بهتر که حالا بره...
نمیدونم تصمیمم درسته یا بازم مخالفت کنم بلکه سرش به سنگ بخوره بفهمه اون بیشتر ضرر میکنه چون دختره
حس میکنم این کارم خودخاهیه..
ازتون میخام کمکم کنید
علاقه مندی ها (Bookmarks)