به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 14
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 26 مرداد 95 [ 12:29]
    تاریخ عضویت
    1394-12-02
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    412
    سطح
    8
    Points: 412, Level: 8
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 73.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    ناراحت بودن از رابطه با دوست دختر جديد

    خب دوستان من يه مشكلي دارم رومم نمياد از دوستام بپرسم و چندين بار با اين انجمن اشنا شدم و واقعا ديدم جواب خوبي به كسايي كه نميتونن مشكلشونو براي كس ديگه بدن ميدن دوستان و واقعا اين يه موضوع خوبه كه همچين جايي رو با عنوان عالي همدردي زدن و ...

    خلاصه بريم سر اصل مطلب

    دوستان من امير ١٩ ساله و دانشجوام سر كارم ميرم حقيقتش تا الان با هيچ دختري اشنا نبودم چون مشكل خجالتي بودن هميشه داشتم و حتي دوست پسر معموليم بزور دارم ،و همه چي تا قبل از ١٨ سالگي خوب بود از تنهاييم لذت ميبردم فيلم ميديدم كتاب ميخوندم و گيم ميزدم و واقعن دلم براي اون زمان تنگ شده

    تا اين كه يواش يواش وارد ١٨ سالگي شدم و تصميم گرفتم از تنهايي بيرون. بيام و بد بختي من شروع شد شايد الان يكسال هس درس حسابي نخوابيدي چون هر چه تلاش كردم يه كيو پيدا نكردم و هي اطرافيان سرزنش ميكردن چرا تنهايي و اينا


    تا اينكه گذشتو گذشت بر حسب اتفاق به دوست دختر براي خودم پيدا كردم و خيلي احساس خوبي داشتم ديگه راحت ميخوابيدم اما الان يك ماهه باهم دوستيم بازم اعصابم داغونه داغونه چون كلا يبار توي اين يكي دوماه باهم بيزون رفتيم بيشتر رابطمون به صورت اينترنتي بوده و ٥،٦ بارم فقط رفتم دانشگاه دنبالش تا خونه رسوندمش كه ٥ دقيقه بيشتر طول نكشيده ،

    الان بال اصلي خرف من اينه بهش ميگم بيا بيرون ميگه وقت نميكنم يعني بايد با قسم قران ببرمش بيرون بهونش اينه شنبه تا ٤ شنبه دانشگاه داره عصرام كه دير ميشه ٥ شنبه و جمعه هم مامانش گير ميده.

    الان من نگرانم اين چند مدت ديديتم خوشش ازم نيومده و نچسب بودم چون به هر حال تجربه اوله بخاطر همين ترجيح ميده بام نياد بيرون

    ولي خيلي تحويلم ميگيره ولي فقط مجازي يعني هر روز اون اول پي ام ميده ولي هر بار ميگم بيا بيرون ناراحت ميشه ميگه بايد توضيح بدم سعي ميكنم بيام

    الان به نظرتون چبكار كنم ؟ ميترسم كات كنم همين مجازيشو هم از دست بدم ؟

    از اون طرف ميگم سر كارم و خوشش نمياد با كسي ديگس هي با من نمياد بيرون و اينكه يكم وضع ماليم خوبه شايد بخاطر اونه فقط بام دوسته

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 11 اردیبهشت 95 [ 10:55]
    تاریخ عضویت
    1392-7-27
    نوشته ها
    28
    امتیاز
    2,917
    سطح
    33
    Points: 2,917, Level: 33
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 133
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    392

    تشکرشده 24 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    سعی کن همیشه تو زندگیت به آینده های نزدیک و دور فکر کنی.نه به خوشی های گذرا.

  3. کاربر روبرو از پست مفید hamdardiuser تشکرکرده است .

    Hadi99g (دوشنبه 03 اسفند 94)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 09 مرداد 95 [ 14:09]
    تاریخ عضویت
    1394-3-31
    نوشته ها
    288
    امتیاز
    5,658
    سطح
    48
    Points: 5,658, Level: 48
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    502

    تشکرشده 446 در 203 پست

    Rep Power
    59
    Array
    از خودت این سوالات رو بپرس:

    برای چی دوست داری اونو بیشتر ببینی؟؟

    اگه اون دختر خیلی بهت علاقمند شد چه کار میکنی؟؟

    ایا امکانش هست همین الان ازدواج کنی؟؟

    به نظرت بهتر نیست این رابطه رو خیلی محتاطانه تر بری جلو و بیشتر با منطق و عقلت جلوو بری تا احساس؟

    چند تا از تاپیکهایی رو که در مورد سرانجام این جور رابطه هاست رو بخون... شاید تصمیمت عوض بشه

  5. کاربر روبرو از پست مفید نارجیس تشکرکرده است .

    Hadi99g (سه شنبه 04 اسفند 94)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 26 مرداد 95 [ 12:29]
    تاریخ عضویت
    1394-12-02
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    412
    سطح
    8
    Points: 412, Level: 8
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 73.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خب بخاطر اينكه بش علاقه دارم ، من محتاطانه هم بخوام برم جلو بايد بيشتر از اين ببينمش
    ولي نميدونم اون چرا مشتاق نيس يا من فك ميكنم مشتاق نيس چون به هر حال خيلي بهونه الكي اورده و مطمنم كه شكاك نيستم كه دروغ ميگه

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط نارجیس نمایش پست ها
    از خودت این سوالات رو بپرس:

    برای چی دوست داری اونو بیشتر ببینی؟؟

    اگه اون دختر خیلی بهت علاقمند شد چه کار میکنی؟؟

    ایا امکانش هست همین الان ازدواج کنی؟؟

    به نظرت بهتر نیست این رابطه رو خیلی محتاطانه تر بری جلو و بیشتر با منطق و عقلت جلوو بری تا احساس؟

    چند تا از تاپیکهایی رو که در مورد سرانجام این جور رابطه هاست رو بخون... شاید تصمیمت عوض بشه
    نقل قول نوشته اصلی توسط hamdardiuser نمایش پست ها
    سلام

    سعی کن همیشه تو زندگیت به آینده های نزدیک و دور فکر کنی.نه به خوشی های گذرا.
    من يكم نقل و قول اينا اين تاپيك بلد نيستم بالا ج دادم

  7. #5
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 فروردین 03 [ 14:14]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,963
    امتیاز
    33,192
    سطح
    100
    Points: 33,192, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,385

    تشکرشده 6,356 در 1,788 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Amirhiden نمایش پست ها



    تا اين كه يواش يواش وارد ١٨ سالگي شدم و تصميم گرفتم از تنهايي بيرون. بيام و بد بختي من شروع شد شايد الان يكسال هس درس حسابي نخوابيدي چون هر چه تلاش كردم يه كيو پيدا نكردم و هي اطرافيان سرزنش ميكردن چرا تنهايي و اينا


    تا اينكه گذشتو گذشت بر حسب اتفاق به دوست دختر براي خودم پيدا كردم و خيلي احساس خوبي داشتم


    الان من نگرانم اين چند مدت ديديتم خوشش ازم نيومده و نچسب بودم چون به هر حال تجربه اوله بخاطر همين ترجيح ميده بام نياد بيرون

    ولي خيلي تحويلم ميگيره ولي فقط مجازي يعني هر روز اون اول پي ام ميده ولي هر بار ميگم بيا بيرون ناراحت ميشه



    از اون طرف ميگم سر كارم و خوشش نمياد با كسي ديگس هي با من نمياد بيرون و اينكه يكم وضع ماليم خوبه شايد بخاطر اونه فقط بام دوسته

    سلام.نگاه کن از همین اول چقدر دچار افکار متناقض و پیچیده شدی مطمئنا ادامه بدی بدتر هم میشی.

    گفتی به خاطر احساس تنهایی به سمت این رابطه رفتی الان به نظرت آرامش داری؟ هم عزت نفست اومده پایین فکر میکنی نچسبی براش.هم ترس ازدست دادن اومده سراغت و مشکلات دیگه که کم کم خودشو نشون میده.

    ذات این روابط همینه آشفتگی وعدم ثبات رابطه وغیرقابل پیش بینی شدن اون.

    راه حل خروج از تنهاییت این روابط نیست.ازدواج رو به همین دلیل اینقدر محکم ومنطقی میکنن تا اگه کسی احساسات وعواطفش رو دراون وسط گذاشت طرف مقابلش وخودش تعهد ومسئولیتی به همسرش داشته باشه.

    این لینک رو نگاه کن.

    http://www.hamdardi.net/thread-32558.html
    ای بامن وپنهان چودل ،از دل سلامت میکنم.

  8. 2 کاربر از پست مفید ammin تشکرکرده اند .

    Hadi99g (دوشنبه 03 اسفند 94), نارجیس (یکشنبه 02 اسفند 94)

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 26 مرداد 95 [ 12:29]
    تاریخ عضویت
    1394-12-02
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    412
    سطح
    8
    Points: 412, Level: 8
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 73.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نارجیس نمایش پست ها
    از خودت این سوالات رو بپرس:

    برای چی دوست داری اونو بیشتر ببینی؟؟

    اگه اون دختر خیلی بهت علاقمند شد چه کار میکنی؟؟

    ایا امکانش هست همین الان ازدواج کنی؟؟

    به نظرت بهتر نیست این رابطه رو خیلی محتاطانه تر بری جلو و بیشتر با منطق و عقلت جلوو بری تا احساس؟

    چند تا از تاپیکهایی رو که در مورد سرانجام این جور رابطه هاست رو بخون... شاید تصمیمت عوض بشه
    نقل قول نوشته اصلی توسط hamdardiuser نمایش پست ها
    سلام

    سعی کن همیشه تو زندگیت به آینده های نزدیک و دور فکر کنی.نه به خوشی های گذرا.
    نقل قول نوشته اصلی توسط ammin نمایش پست ها
    سلام.نگاه کن از همین اول چقدر دچار افکار متناقض و پیچیده شدی مطمئنا ادامه بدی بدتر هم میشی.

    گفتی به خاطر احساس تنهایی به سمت این رابطه رفتی الان به نظرت آرامش داری؟ هم عزت نفست اومده پایین فکر میکنی نچسبی براش.هم ترس ازدست دادن اومده سراغت و مشکلات دیگه که کم کم خودشو نشون میده.

    ذات این روابط همینه آشفتگی وعدم ثبات رابطه وغیرقابل پیش بینی شدن اون.

    راه حل خروج از تنهاییت این روابط نیست.ازدواج رو به همین دلیل اینقدر محکم ومنطقی میکنن تا اگه کسی احساسات وعواطفش رو دراون وسط گذاشت طرف مقابلش وخودش تعهد ومسئولیتی به همسرش داشته باشه.

    این لینک رو نگاه کن.

    http://www.hamdardi.net/thread-32558.html
    خب ازدواج هركس نظري داره به نظر من خيلي زوده ١٩ سال و حرف شمارو قبول دارم ، ولي من اگه رابطم خوب باشه يعني در حد معمول چيزايي كه از دوستام ميبينم حداقل هفته اي دوبار ميبينن همديگرو هيچ مشكلي ندارم و واقعن خوشحال ميشم چون به جز اين موشكل كم بيرون اومدنش هيچ مشكلي نداريم ولي حرف من اينه كسي توي رابطه هست و ارزش داره براش حتمن يوقتي خالي ميكنه حتي اگه سرش خيلي شلوغ باشه.
    هي الكي هم بهونه نمياره اينو مطمئنم اگه يبار دوبار بود ميگفتم من حساسم

  10. #7
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 فروردین 03 [ 14:14]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,963
    امتیاز
    33,192
    سطح
    100
    Points: 33,192, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,385

    تشکرشده 6,356 در 1,788 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Amirhiden نمایش پست ها
    خب ازدواج هركس نظري داره به نظر من خيلي زوده ١٩ سال و حرف شمارو قبول دارم ، ولي من اگه رابطم خوب باشه يعني در حد معمول چيزايي كه از دوستام ميبينم حداقل هفته اي دوبار ميبينن همديگرو هيچ مشكلي ندارم و واقعن خوشحال ميشم چون به جز اين موشكل كم بيرون اومدنش هيچ مشكلي نداريم ولي حرف من اينه كسي توي رابطه هست و ارزش داره براش حتمن يوقتي خالي ميكنه حتي اگه سرش خيلي شلوغ باشه.
    هي الكي هم بهونه نمياره اينو مطمئنم اگه يبار دوبار بود ميگفتم من حساسم
    منظور من این نیست الان بیا برو ازدواج کن منظورم اینه راه حل تنهایی ونیاز به همدم،ازدواجه.حالا این ازدواج میتونه در سالهای آینده اتفاق بیفته موقعی که پخته تر شدی و ازنظر مالی وشغل موقعیت قابل قبولی داشتی.


    اما همانطور که در پست قبلی توضیح دادم ولینک هم معرفی کردم رابطه دوست دختروپسر به دلایل بسیار زیاد غیرقابل قبوله وازنظر این تالار کاملا مطروده.حتی اگر همه دوستان تو اهل این روابط باشند دلیل بر درستیش نیست.وقتی همه مردم و رسانه ها تبلیغ کنند دو دوتا میشه پنج تا تاثیری در واقعیت نداره.

    هیچگونه راهنمایی اینجا به شما یا فرد دیگه برای دوام روابط روابط دختر وپسرداده نخواهد شد.توصیه ما برای آرامش وزند
    گی سالم به شما اینه که وارد این روابط نشید ودر هر مرحله ای که هستید بیاید بیرون وادامه ندهید.
    ای بامن وپنهان چودل ،از دل سلامت میکنم.

  11. 3 کاربر از پست مفید ammin تشکرکرده اند .

    Hadi99g (دوشنبه 03 اسفند 94), hamdardiuser (یکشنبه 02 اسفند 94), نارجیس (دوشنبه 03 اسفند 94)

  12. #8
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 فروردین 03 [ 13:16]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,420
    امتیاز
    287,066
    سطح
    100
    Points: 287,066, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,577

    تشکرشده 37,079 در 7,002 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Amirhiden نمایش پست ها
    دوستان من امير ١٩ ساله و دانشجوام سر كارم ميرم حقيقتش تا الان با هيچ دختري اشنا نبودم ...
    ....
    ...
    همه چي تا قبل از ١٨ سالگي خوب بود از تنهاييم لذت ميبردم فيلم ميديدم كتاب ميخوندم و گيم ميزدم و واقعن دلم براي اون زمان تنگ شده

    .........


    تا اين كه يواش يواش وارد ١٨ سالگي شدم و تصميم گرفتم از تنهايي بيرون. بيام و بد بختي من شروع شد
    با سلام
    در صحبت های خودتون پاسخ نهفته هست.
    جمله ای که قرمز کردم. درست هست و باید تصمیمی که منجر به بدبختی شما شده است را عکس کنید. و مانند قبل ادامه دهید.

    و فقط زمانی قصد از تنهایی بیرون آمدن بکنید که شرایط ازدواج دارید و رسمی و آشکار به خواستگاری می روید ولی گر شرایط ازدواج هنوز آماده نیست خود را درگیر مشکلات بیشتر ناشی از اینگونه ارتباطات نکنید، باید انرژی خود را موقتا تا آن وقت روی سایر علاقمندیها، تحصیلات و ارتباطات با فامیل و دوستان و ورزش و ... داشته باشید.

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  13. 5 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    Hadi99g (دوشنبه 03 اسفند 94), hamdardiuser (دوشنبه 03 اسفند 94), khaleghezey (دوشنبه 03 اسفند 94), mohamad.reza164 (دوشنبه 03 اسفند 94), نارجیس (دوشنبه 03 اسفند 94)

  14. #9
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 فروردین 03 [ 13:16]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,420
    امتیاز
    287,066
    سطح
    100
    Points: 287,066, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,577

    تشکرشده 37,079 در 7,002 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Amirhiden نمایش پست ها
    ولي من اگه رابطم خوب باشه يعني در حد معمول چيزايي كه از دوستام ميبينم حداقل هفته اي دوبار ميبينن همديگرو هيچ مشكلي ندارم ......
    این گفته شما دقیقا مثل کسانی هستند که شروع به اعتیاد می کنند.
    یعنی می گویند مواد مخدر تفریحی و تفننی هفته ای یک یا دو بار مصرف می کنند. مثل بعضی ها....!!!!!

    در حالیکه ذات مواد مخدر وابستگی و اعتیاد آور ، پیشرونده ، پرعارضه و بدبخت کننده هست.
    لذا آنچه شما از بیرون در خصوص دوستانتان دیده اید که مشکل ندارند، این ظاهر کار هست. باطن این کار را باید از خانواده هایشان، مشاوران و از دل اینها بپرسید که چه درگیری ها و مشکلاتی دارند.

    معمولا اینگونه روابط در دل خود پر از مشکلات برای فرد، برای خانواده اش، برای تحصیلاتش، برای شغلش ، برای روانش و برای آینده اش ایجاد می کند. و ما در لینک های معرفی شده به تفصیل به این مهم پرداخته ایم.

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  15. 6 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    Hadi99g (دوشنبه 03 اسفند 94), hamdardiuser (دوشنبه 03 اسفند 94), khaleghezey (دوشنبه 03 اسفند 94), mohamad.reza164 (دوشنبه 03 اسفند 94), نارجیس (دوشنبه 03 اسفند 94), عشق آفرین (چهارشنبه 03 خرداد 96)

  16. #10
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود

    نظر و تجربه شخصی زندگی خودم:
    من 31 سال سن دارم اگه برگردم به موقعی که همسن شما بودم به هیچ عنوان اشتباهات گذشته رو مرتکب نمیشدم چون بهترین سالهای زندگیم رو ازم گرفت و پوچ بیهوده هدر رفت زمانی که میتوانستم درس بخوانم و برم دانشگاه و مدرک توی رشته مورد علاقم بگیرم موقعی که میتوانستم کار کنم و پس انداز داشته باشم به چنین روابطی کشیده شد که نتیجه اش شد از بین رفتن فرصت های طلایی زندگیم که هیچوقت دیگه برنمیگردن هیچوقت.

    استاد شرمنده وسط پست های شما بدون اجازه پریدم
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  17. 3 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    Hadi99g (دوشنبه 03 اسفند 94), hamdardiuser (دوشنبه 03 اسفند 94), نارجیس (دوشنبه 03 اسفند 94)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 31
    آخرين نوشته: یکشنبه 18 مهر 95, 22:29
  2. منو زن داداشام دوستیم دوست دوست
    توسط ارشیدا در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: شنبه 11 آذر 91, 11:00
  3. دوست داشتن دختری که با پسر دیگری است و می گوید مرا دوست دارد
    توسط mehdi1369 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: شنبه 28 آبان 90, 11:29
  4. من دوست پسر دوست صمیمیم رو دوست دارم
    توسط MisS AviatoR در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 28 اسفند 89, 12:00

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:07 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.