خانم من بد دهنه و به همه چیز حساسه زندگیمون جهنمه

[A.K]

با سلام
ما 4 ساله ازدواج کردیم یک پسر هم داریم خانم من به همه چیز حساسه به تلویزیون نگاه کردن روزنامه موبایل کامپیوتر و... ما باعشق ازدواج کردیم ولی همون اول ازدواج فهمیدم ادم بد دهن و شکاکیه سر مسائل کم اهمیت دعوا میکنه شروع به بد دهنی و توهین به من وخانواده ام میکنه اوایل سکوت میکردم ولی الان من هم مثل او جوابشو میدم الان هم مدتیه قهریم سر اینکه منیه شب رفتم توالت موبایلم در جیب بوده دعوا کردیم به همدیگه پریدم حتی کتک کاری هم کردیم البته در خونه پدری ایشون که مهمان بودیم واقعا نمیدونم چکار کنم تا الان هم بخاطر پسرمان تحمل کردم ولی دیگه نمیتونم وقتی دعوا میکنیم پسرمون وحشت میکنه و جیغ میکشه میخوام ازش جدا بشم ولی نمیدونم به سر پسرمون چی میاد زندگی برای هردمون جهنمه

[ZENDEGIBEHTAR]

لطفا یکمی بیشتر از خودتون و همسرتون توضیح بدین و اینکه چی میشه که ایشون بد دهنی میکنن شاید شما ناخواسته کاری کردین که ایشون شکاک شدن و یا اینکه با درمان خوب شن
به همین راحتی و زودی میخواین جدا شین؟
مگه با عشق شروع نکردین؟پس قطعا عاشق همسرتون بودین و عشق ادم ارزش وقت گذاشتن داره و باید تو روزای سختی کنار هم بود نکه طرفو گذاشت و رفت.اول باید تشریف ببرین پیش مشاور و سعی در حل مشکل کنین اخرین مرحله طلاقه وقتیکه دیگه هیچ راهی نباشه

[hamdardiuser]

سلام

قصد جسارت ندارم ولی نمیدونم چرا آقایون وقتی چیزی باب میلشون نیس یا با کمی تلاش جهت جبران بهترین راه حلی که به ذهنشون میرسه طلاقه!!!!

مخصوصا شما که میگید با عشق ازدواج کردید بنظرم آخرین راه حلی که به ذهنتون میرسه باید طلاق باشه.(همچنین که ثمره ی ازدواجتون هم یه پسرنازه.)

سعی کنید به عشق روزای اولتون فکر کنید و تلاشتون رو برای ترمیم رابطه بیشتر کنید.آستانه تحملتون رو بالا ببرید.به همسرتون در عمل نشون بدید که چقد براتون مهم هستند و بهشون علاقه دارید. با همسرتون بجای دعوا و.... سعی کنید تو یه روز آروم ،منطقی (نه با دعوا و لحن های غیرقابل قبول) و با خونسردی کامل صحبت کنید (متاسفانه خیلی از آقایون نحوه ی گفتمان درست رو عملی نمیکنند و فقط به گفته شدن حرف دلشون بسنده میکنند.) و سر آخر اگه میبینید نمیتونید راه حلی پیدا کنید از راهنمایی های یک مشاور استفاده کنید حتما.

من حس میکنم شما اولین مردی هستید که در زندگی همسرتون بودید و دلیل این رفتارها میتونه به همین دلیل باشه و نداشتن آگاهی و تجربه .گاهی از علاقه ی زیاد و ترس از از دست دادن طرف مقابل این مسائل به وجود میاد.

بنظرتون با کتک و کتک کاری و دعوا بجز بدتر کردن رابطه راهی رو میتونید پیش ببرید؟؟همین رفتاراتون باعث تشدید این مسئله در همسرتون میشه.

نمیشه به گذشته برگشت و راه رو تغییر داد .پس به اینکه همسرتون در گذشته هم اینچنین بوده زیاد فکر نکنید.اون زمان که باید توجه میکردید دیگه گذشته.
کمی هم رو رفتارای خودتون متمرکز شید.بنظرتون چرا اون عشق اوایل ازدواج بعد از چند سال فروکش میکنه؟

[حیاط خلوت]

احتمالا حرکات شک برانگیز انجام دادی
خیلی جدی با هم صحبت کنید و دلایلش رو بپرس
من یه دوستی داشتیم که خیلی شکاک بود به همسرش دلیلشم این بود که خودش خیلی دوست پسر داشت و فک میکرد همه اینجورین (ببخشید قصدم جسارت نیست اما ریشه یابیش کن )

[A.K]

با سلام
در جواب شما باید بگم هر دوی ما یک بار ازدواج ناموفق داشتیم.من هر کاری که به نظرتون بیاد کردم . همسر من فقط با من اینجوری نیست با خانواده خودش هم مشکل داره. سه ماه پیش با برادر و خانمش دعوا کرد و اونها رو از خونه پدریش بیرون کرد.حتی یه جوری با مادرش برخورد میکنه که من شرمم میاد انگار جاشون عوض شده خیلی مواقع بهش فش میده سر مسایل کوچیک...اون تک دختره و تو خانواده اش هشمون ازش حساب میبرن هرچی که اون میگه باید گوش بدن شاید باور نکنید ولی واقعا اینجوریه .

- - - Updated - - -

با سلام
هم من هم خانمم برای بار دومه که ازدواج کردیم .پیش مشاور نمیاد من خودم رفتم ولی اون زیر بار نمیره.خیلی حساسه مثلا میگه چرا اینهمه به بچه امون محبت میکنی چرا وقتی کار اشتباهی میکنه کتکش نمیزنی میخواهی با این کار اون رو از من دور کنی ... این استدلالشه .هر کاری که بگی کردم در دعوا حتی با اینکه حق با من بوده ولی من باز برای اشتی پیش قدم بودم ولی در کل زندگی شاید 2 بار اون برای اشتی پیش قدم شده و صراحتا میگه من ادم مغروری ام تا حالا برای هیچ کس خودم رو کوچیک نکردم و نخواهم کرد.من خیلی بهش فرصت دادم تا خودش رو اصلاح کنه ولی همش چند روز خوبه بعد دوباره شروع میکنه یه رفتارهای میکنه که نمی دونم چی اسمشو بزارم .

[drfam]

سلام دوست عزیز
بچه شما تو خانواده ای پر از تنش بزرگ شه بهتره یا با آرامش زندگی کنه
اگه مشکلاتتون قابل حله حلش کنید اگه نه بچتون هم گناه داره با ترس و خشم نسبت به رفتارهای پدر مادرش بزرگ شه بعد میشه یه ادمی پر از خشم و عصبانیت سرکوب شده که ناخودآگاهشون حمل میکنه و خدای ناکرده در زندگی ایندش دچار مشکل میشه
برای زندگی بچه طلاق عاطفی پدر و مادر خیلی بدتره
خواهش میکنم اگه میشه مشکلاتتون رو حل کنید چون الان مسئولیت شما که پدر و مادر شدید خیلی سنگینتره شما مسیئولیت یک نسل رو برعهده دارید
شاید اگر همسر من در یه خانواده بدون تنش و دعوا بزرگ میشد و بهداشت روانی مناسبی داشت بااین همه هوش و موقعیت عالی که داره کار ما به جدایی نمیکشید