به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 16
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 04 فروردین 95 [ 00:34]
    تاریخ عضویت
    1394-11-27
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    146
    سطح
    2
    Points: 146, Level: 2
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    تنهای تنهای تنها

    سلام به همه ی دوستان
    دختری 20 ساله دانشجوی یکی از بهترین دانشگاه ها و همچنین از وضع مالی بسیار خوبی برخوردارم و در کل قیافه و تیپ و همه چیمم قابل قبوله
    از وقتی رفتم مدرسه تا قبل از دانشگاه کلا دختری خجالتی بودم و اغلب هم دوست صمیمی نداشتم و یا این که اگرم بود نمی تونستم نگهشون دارم و تو فامیل هم هیچ هم زبونی ندارم به جز خالم که تازه فهمیدم اونم باهام حرف میزد که حرفامو بره به مامانم بگه و اونم بجای همدردی و کمک همش نصیحتای مسخره کنه نمیدونم اما از وقتی وارد دانشگاه شدم خیلی احساس تنهایی می کنم از این که همه با دوستاشون میرفتن بیرون یا همه یکی رو دارن که مدام بهش پیام بدن و سرگرم باشن اما من همش غصه میخورم که چرا هیچکس رو ندارم که باهاش راحت باشمو بدون دغدغه باهاش درد و دل کنم یا حرف بزنم از ترم اول همش تنها بودم و خدا خدا میکردم که کلاسام زود تر تموم شه تا خونه برگردم اولا تو خونه بودن بهم آرامش میداد اما آلان دیگه تو خونم همش حالم بده
    البته بگم رابطم تو دانشگاه با دخترا خیلی خوبه اما با هیچ پسری حتی حرفم نمیتونم بزنم همه ازم فرارین شاید بگم تاحالا با هیچ پسری تو اینترنت یا تو فضای مجازی حرف نزدم نمیدونم چرا همه ازم فرار می کنن مثلا یکی از دوستام که تقریبا شبیه خودمه تو گوشیش پر از پیام از پسرا ی دانشگاهه اما هیچ کدوم از همکلاسیام جتی برای مسایل درسیم به من پیام نمیدن یا حتی بامن حرفم نمیزنن دوستای نزدیکمم که همه تا الان چند تا پیشنهاد دوستی داشتن ولی من حتی یکی هم ندارم کلا نمیدونم چرا به چشم هیچ کسی نمیام مطمین به خاطر برخورد خودمه اما نمیدونم چرا
    وقتی میخوام با پسرا حرف بزنم حول میشم از بس که مامانم بهم گفته باید جلوی مردا سرسنگین باشی گاهی اوقات اصن سرم رو هم بلند نمی کنم
    خسته شدم از تنهایی خودم نه دوستی نه عشقی
    از اون بدترم این که با شرایط عالی من هم از لحاظ خانوادگی هم تحصیلات ولی تا به الان حتی یک خواستگارم نداشتم کلا توی زندگی من هیچ مردی نبوده حتی یدونه انگار طلسم شدم
    به نظرم همه این مشکلاتم به خاطر ضعفم تو حرف زدنه خیلیم تلاش می کنم اما بازم فرقی نکرده شاید خدا خواسته که همینجوری تنها بمونم تا ابد و تنها دلخوشیمم حرف زدن با خودشه
    خیلی تنهام همیشه از باز کردن صفحه گوشیم جلوی دوستام خجالت میکشم از این که هیچ پیامی ندارم و این تنهاییمو به اونام میفهمونه نمیدونم چجوری باید اجتماعی باشم چجوری بقیرو شیفته ی خودم کنم تا از بودن و حرف زدن با من لذت ببرن واقعا نمیدونم
    راست میگن بعضیا مهره مار دارن یکی از دوستای خودم با این که هیچی نداره نه قیافه نه اخلاق نه حرف زدنش خیلی خوبه اما کلی خاطر خواه داره و یه عالمم دوست، همشم باهاشون میره بیرون و گردش تازه تونست یکی از از بهترین پسرای دانشگامونم تور کنه با این که پسره همه جوره ازش سر بود
    نمیدونم باید چی کار کنم که اروم شم و انقد غصه ی تنهایی خودمو نخورم
    این نبود خواستگار و حتی یک پیشنهاد باعث شده حتی عزت نفسمم از دست بدم همش فکر می کنم از همه بذترم از همه زشت تشرشم یا این که لیاقته هیچکسی رو ندارمو همه از من سرن اعتماد به نفسم خیلی پایین اومده نمیدونم چرا هیچکس سمتم نمیاد واقعا تنها شدم مخصوصا تو دانشگاه ما که اغلب پسرا و دخترام تمایلشون به بودن تو جمعایی که پسرا باشن خیلی بیشتره و این باعث میشه من خیلی از همه دور باشن حتی چند بار خواستم با دانشگاه مسافرت های دسته جمعی دخترونه برم اما هر سری یه مشکلی پیش اومد که نتونستم نمیدونم چرا دنیا علیه من شده تا نتونم یکم این حصار تنهاییمو بشکنمو و خوش باشم
    دوساله کار هر شبم شده غصه خوردن و گریه کردن مامانمینا فکر می کنن شکست عشقی خوردمو همش میخوان زیرزبون کشی کنن اما کاش این بود نمیدونن که چقدر تنهام و ارزوم شاید همین باشه
    تمام سرگرمیم شده فیلم دیدن حتی درسم دیگه نمیخونم چون تا میام شروع کنم همش یاد کلاسای دانشگاو تنهایی خودم میفتم و بدتر غصم بیشتر میشه دیگه حتی تو درسم خوب نیستم خسته شدم تورو خدا کمکم کنید

  2. 2 کاربر از پست مفید تنها ی تنها ی تنها تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (سه شنبه 27 بهمن 94), Wishbone (چهارشنبه 28 بهمن 94)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 آذر 98 [ 23:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-24
    نوشته ها
    762
    امتیاز
    26,356
    سطح
    97
    Points: 26,356, Level: 97
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 994
    Overall activity: 57.0%
    دستاوردها:
    OverdriveRecommendation Second ClassTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,761

    تشکرشده 2,595 در 691 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    215
    Array
    سلام

    خانوم محترم به همدردی خوش اومدین

    چه کار خوبی کردین که موضوع خودتون رو اینجا مطرح کردین. دوستان برای راهنمایی های خوب خدمت شما خواهند رسید.

    ---------------------

    فکر میکنم مشکل اصلی شما همونیه که چند باری بهش اشاره کردین.

    1-اعتماد به نفس!!!!!

    2- درون گرایی !!!!!


    ------------

    نگاه کنید خانوم شما به موقع برای بهبود وضعیت تون اقدام کردین. با شرایط شما ممکنه با اولین درخواست دوستی، به دامی بیافتین که راه برگشتی نداره.

    حس تنهایی که دارین و خودتون ناخودآگاه و خودآگاه بهش دامن میزنید، براتون داره تبدیل میشه به استخری که هر لحظه ممکنه ظرفیت اش پر بشه.


    باید تلاش کنید به اجتماع راه پیدا کنید. کلاس های ورزشی - هنری ، مهمونی، عروسی، اردو دست جمعی و ....

    باید از روش هایی که وجود داره، باید از درونگرایی به سمت برونگرایی پیش برید تا از بودن در کنار بقیه بهتون خوش بگذره!


    --------
    سوال کنکوری:

    میدونید چرا اون خانومی که از شما به زعم خودتون پایین تره، تو اجتماع راحت تره؟



    پ.ن: خانوم من شخصا دختری رو ستایش میکنم که تو گوشیش، پیام ها و شماره تلفن های پسر نباشه.

    قدر خودتون رو بدونید و هیچ وقت سمت این دوستی ها نروید!


  4. 9 کاربر از پست مفید mohamad.reza164 تشکرکرده اند .

    ammin (چهارشنبه 28 بهمن 94), Ehsaan (چهارشنبه 28 بهمن 94), Hadi99g (یکشنبه 16 اسفند 94), hamdardiuser (چهارشنبه 28 بهمن 94), kamran2007 (یکشنبه 09 اسفند 94), یه دوست (چهارشنبه 12 اسفند 94), نیکیا (دوشنبه 10 اسفند 94), Wishbone (چهارشنبه 28 بهمن 94), آریا (پنجشنبه 02 اردیبهشت 95)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 04 فروردین 95 [ 00:34]
    تاریخ عضویت
    1394-11-27
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    146
    سطح
    2
    Points: 146, Level: 2
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط mohamad.reza164 نمایش پست ها
    سلام

    خانوم محترم به همدردی خوش اومدین

    چه کار خوبی کردین که موضوع خودتون رو اینجا مطرح کردین. دوستان برای راهنمایی های خوب خدمت شما خواهند رسید.

    ---------------------

    فکر میکنم مشکل اصلی شما همونیه که چند باری بهش اشاره کردین.

    1-اعتماد به نفس!!!!!

    2- درون گرایی !!!!!


    ------------

    نگاه کنید خانوم شما به موقع برای بهبود وضعیت تون اقدام کردین. با شرایط شما ممکنه با اولین درخواست دوستی، به دامی بیافتین که راه برگشتی نداره.

    حس تنهایی که دارین و خودتون ناخودآگاه و خودآگاه بهش دامن میزنید، براتون داره تبدیل میشه به استخری که هر لحظه ممکنه ظرفیت اش پر بشه.


    باید تلاش کنید به اجتماع راه پیدا کنید. کلاس های ورزشی - هنری ، مهمونی، عروسی، اردو دست جمعی و ....

    باید از روش هایی که وجود داره، باید از درونگرایی به سمت برونگرایی پیش برید تا از بودن در کنار بقیه بهتون خوش بگذره!


    --------
    سوال کنکوری:

    میدونید چرا اون خانومی که از شما به زعم خودتون پایین تره، تو اجتماع راحت تره؟



    پ.ن: خانوم من شخصا دختری رو ستایش میکنم که تو گوشیش، پیام ها و شماره تلفن های پسر نباشه.

    قدر خودتون رو بدونید و هیچ وقت سمت این دوستی ها نروید!

    خیلی خیلی مرسی از راهنماییون اما به نظر همه اینو میگن که از دختری خوششون میاد که با هیچ پسری رابطه نداشته باشه ولی مطمین باشید ادمای امثال من همیشه تنهان و این که چون واقعا وضع جامعه خراب شده تا نتونی خودت ارتباط برقرار کنی اصن کسی سمتت هم نمیاد و مجکوم به تنهایی میشی
    و این که همه هی نصیحت میکنن که دوست شدن بده اخه اگه بده ینی فقط واسه ی من بده پس چرا خودشون ادامه میدن اگه انقد بده و مطمینا اگه تنها بودن میفهمیدن که کدومش بدتره

  6. کاربر روبرو از پست مفید تنها ی تنها ی تنها تشکرکرده است .

    mohamad.reza164 (سه شنبه 27 بهمن 94)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 دی 02 [ 06:41]
    تاریخ عضویت
    1394-10-27
    نوشته ها
    433
    امتیاز
    16,845
    سطح
    82
    Points: 16,845, Level: 82
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    10000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    1,911

    تشکرشده 947 در 322 پست

    Rep Power
    99
    Array
    ابتدا باخوندن متنتون فکرکردم باهیچکس نمیتونین ارتباط برقرارکنین ولی بعد متوجه شدم فقط باپسراست.این که غصه نداره چون شما چراغ سبز به کسی نشون نمیدین.پسرایی که تو این سن وارد دانشگاه میشن اکثرا به ازدواج فکرنمیکنن فقط برای خوشگذرونی بایک دختر دوست میشن.آیا شما دوست داری که ازت برای وقت گذراندن استفاده کنن؟
    اینو بدونین این افتخار نیست که یک دخترباچند پسررابطه داشته باشه هیچکدوم از این پسرا حاضر به ازدواج باچنین دخترانی نیستن.شماهم که اصلا سنی نداری که ناراحتی خواستگار برات نیومده.
    درکت میکنم دوست داری موردتوجه باشی ولی بنظرم خوبه که باکمک مشاور سعی کنی ازحالت خجالتی بودن دربیای واعتماد بنفستو بالاتر ببری نه اینکه بخوای تن به همچین دوستیهایی بدی.

  8. 3 کاربر از پست مفید tavalode arezoo تشکرکرده اند .

    Ehsaan (چهارشنبه 28 بهمن 94), hamdardiuser (چهارشنبه 28 بهمن 94), mohamad.reza164 (چهارشنبه 28 بهمن 94)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 09 آبان 00 [ 22:30]
    تاریخ عضویت
    1394-11-10
    نوشته ها
    98
    امتیاز
    6,561
    سطح
    53
    Points: 6,561, Level: 53
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 189
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    67

    تشکرشده 120 در 63 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست عزیز
    خیلی خوش اومدی به همدردی. میتونم قول بدم در عرض یه ماه که با همدردی رفیق باشی حال عمومی ات و دیدت خیلی فرق میکنه.

    ببینین این درست نیست که عدم رابطه دوستی با جنس مخالف رو معیار تنهایی قرار بدیم. اما اگه در برقراری یک رابطه نرمال و جدی با جنس مخالف مساله دارید باید مهارت های کلامی و مدیریت رفتارتون رو تقویت کنید.
    علاوه بر اون اگه مشکل شما تنهایی هست که میشه با ارتباط دوستی با دخترهای همکلاسی خودتون یا حتی خارج از دانشگاه اونو پوشش بدید.

    از طرفی به نظر بنده باید شرایط جامعه رو هم بی تقصیر ندونیم، متاسفانه و متاسفانه در جامعه کنونی ما خیلی از ضد ارزش ها جای ارزش ها قرار گرفته اند. خجالت کشیدن شما از اینکه بقیه پیامکی از جنس مخالف نبینند دقیقا مشابه اینه که کسی که روزه گرفته در شرایطی قرار میگیره که واقعا خجالت میکشه بگه روزه هستم!
    خودتون رو زیاد سرزنش نکنید. شما به اقتضای سنی کنونی خودتون به همدم و دوست نیاز دارید چه بسا که بر حسب غریزه علاقه مند به آشنایی و کشف جنس مخالف.
    میدونم سخته ولی از صمیم قلب براتون آرزوی صبر و درایت و بردباری دارم تا از این مرحله زندگی سربلند بیرون بیایید تا در آینده افسوس گذشته رو نخورید.

    من نمیگم دوستی عادی با جنس مخالف بده ولی کنترل اون خیلی سخته. پاکی و صداقت شما از هر چیزی ارزشمندتره

    این متن رو تو آهنگ یکی از خواننده های پاپ و امروزی آمریکایی شنیدم یادم نمیره:
    This innocence is brilliant
    I hope that it will stay

  10. 4 کاربر از پست مفید Wishbone تشکرکرده اند .

    Ehsaan (چهارشنبه 28 بهمن 94), Hadi99g (یکشنبه 16 اسفند 94), hamdardiuser (چهارشنبه 28 بهمن 94), mohamad.reza164 (چهارشنبه 28 بهمن 94)

  11. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 04 فروردین 95 [ 00:34]
    تاریخ عضویت
    1394-11-27
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    146
    سطح
    2
    Points: 146, Level: 2
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Wishbone نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز
    خیلی خوش اومدی به همدردی. میتونم قول بدم در عرض یه ماه که با همدردی رفیق باشی حال عمومی ات و دیدت خیلی فرق میکنه.

    ببینین این درست نیست که عدم رابطه دوستی با جنس مخالف رو معیار تنهایی قرار بدیم. اما اگه در برقراری یک رابطه نرمال و جدی با جنس مخالف مساله دارید باید مهارت های کلامی و مدیریت رفتارتون رو تقویت کنید.
    علاوه بر اون اگه مشکل شما تنهایی هست که میشه با ارتباط دوستی با دخترهای همکلاسی خودتون یا حتی خارج از دانشگاه اونو پوشش بدید.

    از طرفی به نظر بنده باید شرایط جامعه رو هم بی تقصیر ندونیم، متاسفانه و متاسفانه در جامعه کنونی ما خیلی از ضد ارزش ها جای ارزش ها قرار گرفته اند. خجالت کشیدن شما از اینکه بقیه پیامکی از جنس مخالف نبینند دقیقا مشابه اینه که کسی که روزه گرفته در شرایطی قرار میگیره که واقعا خجالت میکشه بگه روزه هستم!
    خودتون رو زیاد سرزنش نکنید. شما به اقتضای سنی کنونی خودتون به همدم و دوست نیاز دارید چه بسا که بر حسب غریزه علاقه مند به آشنایی و کشف جنس مخالف.
    میدونم سخته ولی از صمیم قلب براتون آرزوی صبر و درایت و بردباری دارم تا از این مرحله زندگی سربلند بیرون بیایید تا در آینده افسوس گذشته رو نخورید.

    من نمیگم دوستی عادی با جنس مخالف بده ولی کنترل اون خیلی سخته. پاکی و صداقت شما از هر چیزی ارزشمندتره

    این متن رو تو آهنگ یکی از خواننده های پاپ و امروزی آمریکایی شنیدم یادم نمیره:
    This innocence is brilliant
    I hope that it will stay




    ممنون از راهنماییتون خیلی امید گرفتم منتها واقعا تو شرایط بدی قرار گرفتم مخصوصا حالا که اکثر دوستام توی یک همچین رابطه هایی قرار گرفتن و مدام جلو چشمم هستن و من همش حسرت میخورم که آخه اونا چه برتری نسبت به من دارن که انقدر مورد توجه قرار میگیرن در حالی که خیلی از همکلاسیام حتی از سلام دادن به من طفره میرن و سرشونو پایین میندازن درسته که من روی خوش یا به قول شما چراغ سبز به کسی نشون نمیدم منتها خیلی مشابه من هستند اما باز هم مورد توجهن و خیلی ها دنبالشون هستند من هم اصلا نگفتم که حاضر به تن دادن به یه همچین دوستی ها و روابطی هستم اما خودتون هم خوب میدونین که وقتی تو محیطی باشی که همه از خواستگارا یا پیشنهادای دوستیشونو ....واست حرف بزن چقد ادم احساس حقارت و کوچیکی و خود کم بینی می کنه از این که هیچ کس اونو نمیپذیره نمیدونم منظور حرفامو خوب منتقل می کنم یا نه اما تو سن سال من نود درصد صحبت ها و مسایل پیرامون همین چیزا میچرخه و اگه نتونی خودتو مثل بقیه کنی واقعا ارتباط برقرار کردن حتی با همکلاسی های هم جنسم بسیار کار دشواری میشه من خودم به خاطر یه اشتباه تو دوره دبیرستان خیلی از دوستای دبیرستانم و حتی عقبترم دور افتادم و همین باعث تنهاییم شد به طوری که تا مدتها حتی امید نداشتم که دیگه حتی دوستی پیدا کنم و این هم باعث تنهایی شدیدم و هم کم شدن اعتماد به نفسم شد و به دلیل کلاس های فشرده دانشگاهم امتیاز رفتن به کلاس های فوق برنامه و پیدا کردن دوست جدیدا را هم نداشتم و حالا هم که دانشگاه اینجوری با هر کی میام یه کم صمیمی بشم یا تو زرد از آب درمیاد و یا این که انقد اهل پسربازیه که کلا فراموش میشه و یا یک سریم که پایبنده رفاقتای قدیمی دوران دبیرستان و.. کلا دوست خوب و همفکر و صمیمی پیدا کردن برام شده یه رویای دست نیافتنی کاش خدا کمکم میکرد ادمای خوبیرو جلوی راهم میذاشت پس کی میشه دل منم شاد باشه به خدا من خیلی تلاش می کنم اما انگار هیچجوره راه نداره و این سرنوشتمه که تنها باشم یه مدت فکر می کردم شاید به خاطر طرز صحبت کردنمه که انقدر تنها میمونم که کلی کتاب خوندم اما باز هم فایده نداشت نمیدونم چه رفتاری از من باعث عقب روندن اطرافیانم از من میشه شاید دلیل عمده و اصلیش همین شیوه حرف زدنه اما من تلاشمو می کنم منتها انگار عملی نیست و برخی از دوستام که حتی شاید نصف من هم طرز صحبت کرن رو بلد نیستن همیشه در دیدنو و همه خواهونشون نمیتونم بگم ادم خجالتی یا کم رویی هستم چون واقعا بغضی اوقات خیلی هم سرزبون دارم اما یکم اعتماد به نفسم پایینه و همین باعث میشه از حرف زدن تو جمع و گروه ترس داشته باشم خیلیم برنامه ها یا کلاس های سخنرانی یا تقویت ذهن و اینجور مسایل را دنبال می کنم اما بازم یه ترس مسخره ای درونم اجازه نمیده مثلا همین که هیچ وقت عکس خودم رو رو پروفایلم قرار نمیدم خیلیا از این برداشت خجالتی بودن می کنن اما به نظر خودم واقعا کار جالبی نیست در کل اصلا دوست ندارم خجالتی یا گوشه گیر باشم اما حیط اطرافم و شرایط طوری برام رقم خورده که نمیذاره این حصار شکسته بشه و تنهایی تموم شه
    ایشالا که خدا هیچ کی رو تنها نذاره که بدترین درد و مرضا همینه

  12. 2 کاربر از پست مفید تنها ی تنها ی تنها تشکرکرده اند .

    hamdardiuser (چهارشنبه 28 بهمن 94), mohamad.reza164 (چهارشنبه 28 بهمن 94)

  13. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 10 اسفند 94 [ 16:05]
    تاریخ عضویت
    1393-8-17
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    1,135
    سطح
    18
    Points: 1,135, Level: 18
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    17

    تشکرشده 8 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    این حس قابل احترامه....شما هم انسانید مثل من و هر کس دیگه و ما انسانها دوست داریم مورد توجه باشیم....ارتباطات داشته باشیم.....اما بنظرم مشکل شما مقدار زیادی شیمیایی باشه......شما احتمالا فقر شدید ویتامین d دارید که روی سیستم عصبییت اثر میگذاره......یه ازمایش بد نیست!
    ویرایش توسط مهرزاد12 : یکشنبه 09 اسفند 94 در ساعت 09:24

  14. کاربر روبرو از پست مفید مهرزاد12 تشکرکرده است .

    hamdardiuser (یکشنبه 09 اسفند 94)

  15. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 بهمن 95 [ 14:54]
    تاریخ عضویت
    1394-11-17
    نوشته ها
    48
    امتیاز
    1,368
    سطح
    20
    Points: 1,368, Level: 20
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    39

    تشکرشده 72 در 34 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود دوست جوان این نوشته را که می نویسم دقیق بخوانید و به تک تک پرسش ها فکر کنید و به دنبال پاسخ شان باشید که بسیار بدردتان خواهد خورد...


    می شود به شما کمک کرد یک یا چند تا دوست جنس مخالف داشته باشید خیلی ساده است یک مقدار تغییرات ظاهری و روحی و اینکه کمی شخصیت خودتون زیر پرسش ببرید و باب میل دیگران بشوید... اما شما از این رابطه چه انتظاری دارید؟ که نیاز های عاطفی یا چیز های دیگر را برایتان تامین کند؟؟ به شما مشاور و راهنمایی بدهد؟؟ و یا اینکه تا اخر عمر با شما بماند؟
    فکر می کنید چند نفر اکنون به دنبال پیدا کردن دوست جنس مخالف برای ازدواج هستند؟؟فکر می کنید چند نفر مثل شما فکر می کنند و از دوستی جنس مخالف تنها انتظار یک دوستی تقریبا پاک و برای همدلی و همدردی دارند؟؟
    یا همین دختر های که می گوید واقعا چند نفر شان با نخستین کسی که دوست شده اند هنوز دوست هستند؟؟
    فکر می کنید در چند رابطه از این نوع انها به رابطه های نزدیک و کار های نادرست کشیده نشده اند؟؟؟


    اگر با یکی دوست شدین و از زندگی تان رفت چه حالی پیدا می کنید؟؟ دل تان شکسته تر می شود؟ می خواهید جایی خالی که الان احساس می کنید و آن زمان واقعا جای خالی خواهد بود را چطوری پرمی کنید ؟با کس دیگر ؟ اگر آن یکی دیگر هم رفت چه کار می کنید یکی دیگر ؟؟


    اصلا این پرسش ها به کنار بیاید به کلیت این رابطه ها فکر کنیم در بهترین حالت این است که شما یک دوست جنس مخالف پیدا کنید که ادم خوبی باشد و از شما انتظار هایی نا به جا نداشته باشد و فقط به زندگی مشترک با شما فکر کند چندین سال طول خواهد کشید که بتوانید با هم ازدواج کنید یعنی چنیدن سال کسی را دوست داشته باشید و فکر کنید مال شما هست ولی اجازه نزدیک تر بودن و زیر یک سقف بودن را ندارید خوب فکر می کنید چه چیز پیش می اید؟ شروع به خیال پردازی و زندگی مشترک در این چند سال می کنید و از هم افسانه ها خواهید ساخت پس از این چند سال اگر دوست شما بتواند خدمت سربازی برود کار پیدا کند کارش خوب باشد و خانواده های شما راضی باشند و مشکل خاصی پیش نیاید با هم ازدواج خواهید کرد... خب فکر می کنید چند در صد از ازدواج ها از این طریق شده است خوب از اب در می ایند؟؟؟می توانید کمی تحقیق کنید فکر کنم در همین انجمن هم نوشته های در مورد سرانجام ازدواج های اینگونه وجود داشته باشد...
    فکر می کنید چند در صد از ان فکری که در مورد دوست جنس مخالف شان چه شخصیت و چه نوع زندگی مشترکشان در پیش از ازدواج می کرده اند درست از اب در امده؟؟


    این چیزی که گفتم در بهترین حالت است ولی حالت های دیگری هم وجود دارد مثلا اینکه شما با کسانی به مرور زمان دوست می شوید و بنا به دلایلی با انها به هم می زنید و پس از چند سال در انتها با یکی از انها و یا با کس دیگری که اصلا نمی شناسید ازدواج می کنید . تنها کافی است که شما کمی از این زندگی مشترک خوشتان نیاید و یا دچار تردید شوید یک عادت بدی که در بعضی از زن ها وجود دارد این است که انها همیشه در حال مقایسه کردن دائمی هستند.
    نخستین کاری که می کنید این خواهد بود که یاد عشق های گذشته تان می افتید به ویژه نخستین عشق و به دنبال ان خواهید رفت و سعی می کنید با ان دوباره باشید و یا از این هم بد تر ( که خدا ان روز را نیاورد )دچار تنوع طلبی می شوید و دیگر نمی توانید تنها با یک نفر باشید و اگر هیچ کدام از این ها نباشد حداقلش این خواهد بود که شما در نتیجه داشتن تجربه بودن با چنیدن نفر جنس مخالف و مقایسه دائمی ان با همسرتان انتظار دارید تمام صفت های خوبی که در تک تک انها هست در وجود همسرتان یکجا وجود داشته باشد که خودتان می توانید تصور کنید در انتها چه خواهد شد


    یا حالت دیگری این خواهد بود که زمانی چشم باز می کنید هنوز ازدواج نکرده اید چرا که بخاطر دوست و یا دوستانی که در طول این زمان داشتید مجبور شده اید منتظر بمانید و پاسخ منفی به خواستگارانی که امده اند داده اید و در انتها هم بخاطر چیزی مثلا مخالفت خانواده ها نتوانستید ازدواج کنید ان زمان دیگر مثل اکنون جوان نیستید و می بینید فرصت های فراوانی را بخاطر این رابطه از دست داده اید و دیگر قابل برگشت نیست و شاید شما مجبور باشید تا اخر عمر تنها بمانید.....
    این چیز های که گفتم باز هم نسبتا حالت ها کمتر بد هست حالت های خیلی بدتر هم وجود دارد در این رابطه مانند خدای ناکرده تجاوز اعتیاد و.... که می تواند بخاطر این نوع دوستی ها به راحتی بوجود اید...


    اما از آینده بر گردیم به زمان حال من به صراحت به شما می گویم خیلی چیز های که از دختران اطراف تان می بینید و یا می شنوید واقعیت نیست و تنها ظاهر سازی و در خیلی از موارد دروغ های است که برای جلب توجه و یا نشان دادن موفقیت یا تحریک احساسات دیگران گفته می شود خیلی از ان رابطه های که برای شما تعریف می شود یا اصلا حقیقت ندارد و یا واقعیتش چیز دیگری است که آن فرد تعریف کنند آنگونه که خودش دوست دارد تعریف می کنید.
    بسیای از خاطر خواهی ها که فکر می کنید واقعا هست تنها تصور است که بر اساس حرف های که ریشه در واقعیت نداشته بوجود امد مثلا دخترانی هستند که خودشان از طریق های مختلف سعی می کنند که با پسران رابطه بر قرار کند و زمانی که با دیگران حرف می زنند جوری وانمود می کنند که این پسران بوده اند که به دنبال انها هستند در صورتی که اینگونه نیست و آن دختران برای ایجاد این رابطه های هم خود پیشگام شده اند و هم بهای سنگینی پرداخت کرده اند..
    بگذریم که خیلی از ان داستان ها که در مورد دوستان خیالی شان گفته می شود اصلا وجود خارجی نداشته و تنها ساخته ذهن گوینده است...
    این حقیقت را باید بدانید که شما تنها ساعاتی با این افراد هستید و از حقیقت خیلی از ماجرا ها ی پشت پرده خبر ندارید ان چیزی که دیده و یا شنیده می شود می تواند اصلا حقیقت ماجرا نباشد.......

    - - - Updated - - -

    درود دوست جوان این نوشته را که می نویسم دقیق بخوانید و به تک تک پرسش ها فکر کنید و به دنبال پاسخ شان باشید که بسیار بدردتان خواهد خورد...


    می شود به شما کمک کرد یک یا چند تا دوست جنس مخالف داشته باشید خیلی ساده است یک مقدار تغییرات ظاهری و روحی و اینکه کمی شخصیت خودتون زیر پرسش ببرید و باب میل دیگران بشوید... اما شما از این رابطه چه انتظاری دارید؟ که نیاز های عاطفی یا چیز های دیگر را برایتان تامین کند؟؟ به شما مشاور و راهنمایی بدهد؟؟ و یا اینکه تا اخر عمر با شما بماند؟
    فکر می کنید چند نفر اکنون به دنبال پیدا کردن دوست جنس مخالف برای ازدواج هستند؟؟فکر می کنید چند نفر مثل شما فکر می کنند و از دوستی جنس مخالف تنها انتظار یک دوستی تقریبا پاک و برای همدلی و همدردی دارند؟؟
    یا همین دختر های که می گوید واقعا چند نفر شان با نخستین کسی که دوست شده اند هنوز دوست هستند؟؟
    فکر می کنید در چند رابطه از این نوع انها به رابطه های نزدیک و کار های نادرست کشیده نشده اند؟؟؟


    اگر با یکی دوست شدین و از زندگی تان رفت چه حالی پیدا می کنید؟؟ دل تان شکسته تر می شود؟ می خواهید جایی خالی که الان احساس می کنید و آن زمان واقعا جای خالی خواهد بود را چطوری پرمی کنید ؟با کس دیگر ؟ اگر آن یکی دیگر هم رفت چه کار می کنید یکی دیگر ؟؟


    اصلا این پرسش ها به کنار بیاید به کلیت این رابطه ها فکر کنیم در بهترین حالت این است که شما یک دوست جنس مخالف پیدا کنید که ادم خوبی باشد و از شما انتظار هایی نا به جا نداشته باشد و فقط به زندگی مشترک با شما فکر کند چندین سال طول خواهد کشید که بتوانید با هم ازدواج کنید یعنی چنیدن سال کسی را دوست داشته باشید و فکر کنید مال شما هست ولی اجازه نزدیک تر بودن و زیر یک سقف بودن را ندارید خوب فکر می کنید چه چیز پیش می اید؟ شروع به خیال پردازی و زندگی مشترک در این چند سال می کنید و از هم افسانه ها خواهید ساخت پس از این چند سال اگر دوست شما بتواند خدمت سربازی برود کار پیدا کند کارش خوب باشد و خانواده های شما راضی باشند و مشکل خاصی پیش نیاید با هم ازدواج خواهید کرد... خب فکر می کنید چند در صد از ازدواج ها از این طریق شده است خوب از اب در می ایند؟؟؟می توانید کمی تحقیق کنید فکر کنم در همین انجمن هم نوشته های در مورد سرانجام ازدواج های اینگونه وجود داشته باشد...
    فکر می کنید چند در صد از ان فکری که در مورد دوست جنس مخالف شان چه شخصیت و چه نوع زندگی مشترکشان در پیش از ازدواج می کرده اند درست از اب در امده؟؟


    این چیزی که گفتم در بهترین حالت است ولی حالت های دیگری هم وجود دارد مثلا اینکه شما با کسانی به مرور زمان دوست می شوید و بنا به دلایلی با انها به هم می زنید و پس از چند سال در انتها با یکی از انها و یا با کس دیگری که اصلا نمی شناسید ازدواج می کنید . تنها کافی است که شما کمی از این زندگی مشترک خوشتان نیاید و یا دچار تردید شوید یک عادت بدی که در بعضی از زن ها وجود دارد این است که انها همیشه در حال مقایسه کردن دائمی هستند.
    نخستین کاری که می کنید این خواهد بود که یاد عشق های گذشته تان می افتید به ویژه نخستین عشق و به دنبال ان خواهید رفت و سعی می کنید با ان دوباره باشید و یا از این هم بد تر ( که خدا ان روز را نیاورد )دچار تنوع طلبی می شوید و دیگر نمی توانید تنها با یک نفر باشید و اگر هیچ کدام از این ها نباشد حداقلش این خواهد بود که شما در نتیجه داشتن تجربه بودن با چنیدن نفر جنس مخالف و مقایسه دائمی ان با همسرتان انتظار دارید تمام صفت های خوبی که در تک تک انها هست در وجود همسرتان یکجا وجود داشته باشد که خودتان می توانید تصور کنید در انتها چه خواهد شد


    یا حالت دیگری این خواهد بود که زمانی چشم باز می کنید هنوز ازدواج نکرده اید چرا که بخاطر دوست و یا دوستانی که در طول این زمان داشتید مجبور شده اید منتظر بمانید و پاسخ منفی به خواستگارانی که امده اند داده اید و در انتها هم بخاطر چیزی مثلا مخالفت خانواده ها نتوانستید ازدواج کنید ان زمان دیگر مثل اکنون جوان نیستید و می بینید فرصت های فراوانی را بخاطر این رابطه از دست داده اید و دیگر قابل برگشت نیست و شاید شما مجبور باشید تا اخر عمر تنها بمانید.....
    این چیز های که گفتم باز هم نسبتا حالت ها کمتر بد هست حالت های خیلی بدتر هم وجود دارد در این رابطه مانند خدای ناکرده تجاوز اعتیاد و.... که می تواند بخاطر این نوع دوستی ها به راحتی بوجود اید...


    اما از آینده بر گردیم به زمان حال من به صراحت به شما می گویم خیلی چیز های که از دختران اطراف تان می بینید و یا می شنوید واقعیت نیست و تنها ظاهر سازی و در خیلی از موارد دروغ های است که برای جلب توجه و یا نشان دادن موفقیت یا تحریک احساسات دیگران گفته می شود خیلی از ان رابطه های که برای شما تعریف می شود یا اصلا حقیقت ندارد و یا واقعیتش چیز دیگری است که آن فرد تعریف کنند آنگونه که خودش دوست دارد تعریف می کنید.
    بسیای از خاطر خواهی ها که فکر می کنید واقعا هست تنها تصور است که بر اساس حرف های که ریشه در واقعیت نداشته بوجود امد مثلا دخترانی هستند که خودشان از طریق های مختلف سعی می کنند که با پسران رابطه بر قرار کند و زمانی که با دیگران حرف می زنند جوری وانمود می کنند که این پسران بوده اند که به دنبال انها هستند در صورتی که اینگونه نیست و آن دختران برای ایجاد این رابطه های هم خود پیشگام شده اند و هم بهای سنگینی پرداخت کرده اند..
    بگذریم که خیلی از ان داستان ها که در مورد دوستان خیالی شان گفته می شود اصلا وجود خارجی نداشته و تنها ساخته ذهن گوینده است...
    این حقیقت را باید بدانید که شما تنها ساعاتی با این افراد هستید و از حقیقت خیلی از ماجرا ها ی پشت پرده خبر ندارید ان چیزی که دیده و یا شنیده می شود می تواند اصلا حقیقت ماجرا نباشد.......

  16. 2 کاربر از پست مفید dariush233 تشکرکرده اند .

    Hadi99g (یکشنبه 16 اسفند 94), نیکیا (شنبه 07 فروردین 95)

  17. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 29 اسفند 94 [ 18:49]
    تاریخ عضویت
    1394-12-08
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    125
    سطح
    2
    Points: 125, Level: 2
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 12 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزیزم...منم تقریبا وضعیتم تا یه حدی شبیه شما بود؛هم سن شمام و منم تو دانشگاه با پسرا نمیتونم مثل بقیه دخترا راحت باشم و همیشه تا 6 ماه پیش حس میکردم من بدم و اعتماد به نفسم خیلی پایین بود؛البته خواستگار داشتمو تو شبکه های اجتماعی از پسر های دانشگاهمون پیشنهاد دوستی داشتم اما توی خود دانشگاه نه کسی نمیومد سمتم ؛تا اینکه یکی از اقوام بهم ابراز علاقه کرد و منم چون بع خاطر همین فکرایی که شما میکنین اعتماد به نفسم خیلی اومده بود پایین به پیشنهاد در ارتباط بودنمون برای ازدواج جواب مثبت دادم تا اینکه بعد 4ماه وقتی خانوادم مخالفت کردن واقعا به احساساتم لطمه وارد شدو الان هرروز غبطه 4ماه پیشمو میخورم که با خیال راحت زندگی میکردم..باور کن منم 6ماه پیش حتی به دوستام که شکست عشقی خورده بودن حسرت میخوردم اما از من که تجربه کردم و دقیقا وضعیت تورو داشتم بپذیر که الان اوضاعت خیلی خوبه..نکنه یه وقت پیشنهاد دوستی کسیو قبول کنی!!!!من الان بهترین پسر دانشگاهمم بیاد پیشنهاد بده قبولش نمیکنم برای دوستی..فقط به ازدواج فکر کن گلم

  18. 3 کاربر از پست مفید jojoooo تشکرکرده اند .

    Hadi99g (دوشنبه 17 اسفند 94), mohamad.reza164 (دوشنبه 10 اسفند 94), یه دوست (چهارشنبه 12 اسفند 94)

  19. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 15 تیر 98 [ 21:00]
    تاریخ عضویت
    1394-4-11
    نوشته ها
    156
    امتیاز
    7,418
    سطح
    57
    Points: 7,418, Level: 57
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 132
    Overall activity: 66.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    808

    تشکرشده 404 در 138 پست

    Rep Power
    44
    Array
    [quote=تنها ی تنها ی تنها;405830]سلام به همه ی دوستان
    دختری 20 ساله دانشجوی یکی از بهترین دانشگاه ها و همچنین از وضع مالی بسیار خوبی برخوردارم و در کل قیافه و تیپ و همه چیمم قابل قبوله
    هیچ هم زبونی ندارم
    نصیحتای مسخره کنه
    همه یکی رو دارن که مدام بهش پیام بدن و سرگرم باشن اما من همش غصه میخورم که چرا هیچکس رو ندارم که باهاش راحت باشمو بدون دغدغه باهاش درد و دل کنم یا حرف بزنم از ترم اول همش تنها بودم و خدا خدا میکردم که کلاسام زود تر تموم شه تا خونه برگردم اولا تو خونه بودن بهم آرامش میداد اما آلان دیگه تو خونم همش حالم بده
    همه ازم فرارین چرا همه ازم فرار می کنن
    طلسم شدم
    شاید خدا خواسته که همینجوری تنها بمونم تا ابد و تنها دلخوشیمم حرف زدن با خودشه
    از همه بذترم از همه زشت تشرشم یا این که لیاقته هیچکسی رو ندارمو همه از من سرن نمیدونم چرا دنیا علیه من شده تا نتونم یکم این حصار تنهاییمو بشکنمو و خوش باشم
    دوساله کار هر شبم شده غصه خوردن و گریه کردن مامانمینا فکر می کنن
    شکست عشقی خوردمو همش میخوان زیرزبون کشی کنن

    خسته شدم

    سلام به همه دوستان خوب همدردی
    و شما خانوم خانوما

    دوستان ک عاااالی راهنمایی کردن اگر واقعا بخوای وضعیتو عوض کنی همین ها کافیه

    ولی من فک میکنم نمیخوای وضعیتو عوض کنی .و خیلی هم دلت میخواد ک تو این وضع بمونی پس راهنمایی ها هیچ کدوم جواب نمیده!!!

    جسارت نمیکنم اگه ضمیر جمع خطاب نکردم دیدم از نظر سن شناسنامه ای از من کوچکتری. البته ک شما بزرگی و بزرگوار.

    به خاطر صراحت حرفام معذرت میخوام اما خود حرفهام نه!!!

    اگه خواهرم بودی ک حتما یه جوری باهات حرف میزدم ک اشکتو دربیارم. فقط هم به خاطر مدل حرف زدنت نه مشکلات ارتباطیت!!!!

    اول باید به ی جایی برسی تا حالت از این مدل حرفها بهم بخوره (ی بار دیگه جمله هایی ک بولد کردم رو بخون خودت چه حسی بهت دست میده؟همش انرژی منفی همش ناامیدی )بعد باید بتونی ی تلنگر به خودت بزنی و گوش شنوا داشته باشی.

    ته ته دلت فک میکنی هیچ راه حلی نیست همه باهات سر ناسازگاری دارن هیچ کس دوست نداره اصلا خودتو لایق دوست داشتن نمیدونی خودت خودتو دوست نداری اون وقت از بقیه چه توقعی داری؟؟؟هیچ کس نمیخوادت. بی کس... تنها...همه بر علیه اتند حتی خانوادت حتی خدا....میبینی چقدر بده حالت بد شد؟؟؟
    امیدوارم تونسته باشم منظورمو برسونم

    اگه فک میکنی اشتباه میکنم و تو این حال موندن و دوست نداری و میخوای ک مسئله رو حل کنی، ثابت کن بهم. خیلی دلم میخواد اشتباه کرده باشم

    مثلا بازنویسی مخصوصا پست اولت ک موقع خوندنش فقط منتظر بودم برسم به اینجا ک بگی من الان دارم میرم خودم از پشت بوم بندازم پایین بچه ها اومدم بگم خداحافظ!!!!!!!!!

    دختر خوب ی ذره خودتو بگیر اگرم لازمه توزندگیت ی چیزهایی رو یاد بگیری خب برو دنبالش خب همه همینطورین.

    برنده اونیه ک تو دل سختی ها باشه ولی دیگه اجازه نده افکار منفی کل زنگیشو احاطه کنه.مدیریت کن زندگیتو

    تا وقتی این جمله های منفی رو با خودت داری و امید نداری، با ادامه تاپیک راه به جایی نمیبری. باور کن
    لطفا ی فکری هم برای این تنها به توان 3 بکن میدونی ک چون میای حرفها رو مینیویسی اثر مخرب جمله هات دو برابر میشه

    کاش ی تاپیک جدید با ی نام پر محتوا وهمچین پر انرژی و شاد باز کنی

    منتظر جوابت هستم

  20. 4 کاربر از پست مفید هلیاجون تشکرکرده اند .

    Hadi99g (دوشنبه 17 اسفند 94), mohamad.reza164 (دوشنبه 10 اسفند 94), یه دوست (چهارشنبه 12 اسفند 94), مهرزاد12 (دوشنبه 10 اسفند 94)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:50 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.