به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 22 تیر 97 [ 21:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-22
    نوشته ها
    180
    امتیاز
    5,092
    سطح
    45
    Points: 5,092, Level: 45
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    56

    تشکرشده 91 در 64 پست

    Rep Power
    32
    Array

    همسرم در هیچ زمینه ای پشتم نیست!!

    سلام.

    من و همسرم حدود سه سالی میشه که عقد هستیم،تو این مدت مشکلات و بحث های زیادی داشتیم.

    که من خیلی نسبت بهش سرد شدم،حتی حاضر به جدایی بودم ولی همسرم با اینکه ادعای طلاق

    موقع عمل،این کارو نکرد.

    همیشه تو هر دعوایی میگه که باید جدا شیم.اوایل خیلی از این حرفش ناراحت میشدم و همسرم

    سواستفاده میکرد ولی بعد یه مدت در جوابش گفتم باشه،طلاق بده.

    همسرم در کودکی بهش توجه نمی کردند،این مطلب رو هم خودش قبلا بهم گفته بود و هم من از

    رفتار خانوادش متوجه شده.برا همین عادت کرده بود که خواسته هاشو با داد و بیدادطلب کنه و

    خانوادش هم مجبور میشدند کوتاه بیان.(همسرم در کودکی بیش فعال بوده و درمان نشده و در

    بزرگسالی به صورت پرخاشگری نمود پیدا کرده،بعد از ازدواج با من پیش روانپزشک رفتیم،قرص داد،

    وقتی قرص مصرف می کنه،حالش خوبه).به همین خاطر وقتی چیزی مطابق میلش نبود با من داد و

    بیداد میکرد ولی الان کم کم متوجه شده که من آدمی نیستم که با داد و بیداد کوتاه بیام.درخواست

    همسرم از خانوادش بیشتر مالی بوده،اونا هم معمولا دختراشون و پسراشون رو کمک می کنند.و این

    باعث شدن که توقع همسرم خیلی بالا برت،حتی از پدر من توقع مالی داره.

    پدر من آدم منظبت و دقیق در حساب و کتابه،با اینکه پدربزرگم وضع مالی خوبی داشته،پدرم از صفز

    و با تلاش زیاد به اینجا رسیده.پدرم اعتقاد داره که مرد باید روپای خودش وایسته،ولی همسرم از

    این موضوه شاکیه که چرا پدرت به من کمک مالی نمی کنه.

    رابطه همسرم با پدرم در ظاهر خوبه ولی همسرم تو دلش از این موضوه ناراحت و دل چرکینه.

    من خودم با نظر پدرم موافقم.

    تعریف از خود نباشه،ولی از لحاظ فرهنگی،اقتصادی،تحصیلی از همسرم بالاتر هستم،من شهرستان

    زندگی می کنم و همسرم تهران.توی دعواها همسرم سعی می کنه منو کوچیک کنه،تحقیر کنه.سعی

    می کنع پیش خانوادش از من بد بگه.هیچ وقت پشتم نبوده،منم هیچ وقت نتونستم ازش تعریف

    کنم.چون خیلی سریع بل برمیداره و خودشو بالاتر میبینه.

    هفته قبل بحثی که داشتیم،به من گفت:من از هر لحاظ از تو بالاتر هستم و من طلاقت میدم.منم

    خیلی با آرامش گفتم باشه،اقدام کن.وقتی نشستم فکر کردم دیدم نمی تونم با آدمی زنذگی کنم که

    الان به من میگه در شان من نیستی.

    بعد از دو روز ،چند بار زنگ زد،روزی ده الی پونزده بار ولی جوابشو ندادم.نه اینکه قهر باشم،اصلا دلم

    نمیخواست باهاش همکلام شم.

    امروز وقتی جوابشو دادم گفت که من اشتباه کردم،چنین حرفایی زدم،تو دعوا که حلوا خیرات نمی

    کنن و از این حرفا.ولی من بهش گفتم:به مدت یک هفته بشین با خودت فکر کن،درسته من و تو در

    شان هم نیستیم،البته این به این معنی نیست که تو بالاتری.من همینم با همین خانواده،با این

    فرهنگ،با این تربیت و...خانوادم هر جور که باشند خیلی دوستشون دارم .

    اگه فکر می کنی در شان هم نیستیم من جلوتو نمی گیرم،حتی نمیذارم خانوادم جلوتو بگیرن،برو

    درخواست بده.برا من دیگه مهم نیست.بعد گفت من سه سال پیش تورو قبول کردم ولی گفتم این

    فرصتیه که بهت میدم.نمیدونم کار درستی کردم یا نه!

    مشکلات بسیاره ولی میخوام دونه به دونه حل بشه.مشکل دیگه ای که دارم اینکه همسرم با شوهر

    دخترداییم رابطت خیلی خوبی دارن،شوهر دخترداییم با خانواده مادری من مخصوصا مادم رابطه

    خیلی خوبی ندارن به خاطر بحث و کدورتی که بینشون پیش اومد.دختردایی من هم پشت شوهرشه.

    همسر من هم تا مشکلی پیش میاد میره پیش این آقا درد و دل می کنع،از من و خانوادم بد میگه و من

    اصلا دوست ندارم.دختر دایی من هم میاد تیکه میندازه،هره قدر به شوهرم میگم مسائل ما رو به

    کسی نگو،اصلا گوشش بدهکار نیست،دیگه نمیدونم چیکار کنم!!

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 اردیبهشت 96 [ 07:07]
    تاریخ عضویت
    1394-7-04
    نوشته ها
    273
    امتیاز
    4,637
    سطح
    43
    Points: 4,637, Level: 43
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsOverdrive1 year registered
    تشکرها
    270

    تشکرشده 319 در 160 پست

    Rep Power
    52
    Array
    سلام روز بخیر

    وقتی دوران عقد طولانی شد باعث سردی بین دوطرف میشه

    شما خودتو بزار جای اون اگه همچین مشکلی داشتی و بعد همسرت متوجه میشد عنوان میکرد دیگه حاضر به ادامه زندگی نیستم

    چه حالی بهت دست میداد

    زن و شوهر در سختیها همدیگرو میشناسن ایشون نیاز داره با یه روانشناس بالینی در ارتباط باشن و زمان میبره

    تا بتونه رفتاراشو اصلاح کنه و شماهم میتونی مشوق خوبی براش باشی

    اگه از شما بد میگه در مقابل خانوادش بالا ببریش ازش تعریف کن تاییدش کن بعد کم کم شرمنده میشه

    چون اعتماد به نفسش کمه ببین خودش مقصر نیست اون زیستگاه خاصی داشته

    نه که بخای بهش ترحم کنی چون نتیجه بر عکس میگیری

    همه ادمها دوست دارن بهترین باشن مطم.نن اون دوست داره شمارو خوشبخت کنه منتها راهشو بلد نیست

    شما بادرایت و لطافت میتونی اونجوری که میخاین و بر طبق عقل ومنطق رفتارشو کنترل کنی با کمکه مشاور

    بایستی باهاش گفتگوی سازنده داشته باشی تا بتونی به خاستت برسی

    بهش حس قدرت بده حس تامین کنندگی تا از این دوران کودکیش بیرون بیاد

    موفق باشین

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 22 تیر 97 [ 21:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-22
    نوشته ها
    180
    امتیاز
    5,092
    سطح
    45
    Points: 5,092, Level: 45
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    56

    تشکرشده 91 در 64 پست

    Rep Power
    32
    Array
    ممنون هلنای عزیز

    حقیقتش اگه بخوام ازش تعریف کنم،خیلی خودشو برتر میبینه!!

    بعد هی میاد از خودش تعریف می کنه.شرمنده هم نمیشه.

    خیلی دوست داره منو خوشبخت کنه،منو راضی نگه داره،ولی کارایی

    میکنه که اوضاع رو بدتر می کنه.اگر هم ازش تعریف نکنم،سعی می کنه

    منو بیاره پایین.

  4. #4
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سلام سحر

    موارد و جزییات قبلی رابطه تون را نمی دونم

    اما چیزی که تو این پست نوشتی و کاری که کردی به نظرم درسته.
    اگر توی بحث التماس می کردی یا خودت را بخاطر حرف طلاق می باختی
    یا بعد سریع جوابش را می دادی و بیخودی عذرخواهی می کردی و ...

    آدمی با خصوصیات اخلاقی که گفتی
    سردتر می شد و واقعا حس برتری می کرد و بیشتر اذیت می کرد.

    نه با این خشونت که تو جمله من هست
    اما اینطوری حساب کار دستش اومده

    مودبانه و با آرامش بهش گفتی من آویزون و وابسته نیستم
    اگر احساس می کنی مناسب تو نیستم، نمی خوام به زور بهت بچسبم
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  5. کاربر روبرو از پست مفید شیدا. تشکرکرده است .

    نیکیا (یکشنبه 02 اسفند 94)

  6. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 22 تیر 97 [ 21:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-22
    نوشته ها
    180
    امتیاز
    5,092
    سطح
    45
    Points: 5,092, Level: 45
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    56

    تشکرشده 91 در 64 پست

    Rep Power
    32
    Array
    ممنون شیدای عزیز

    مرسی از راهنماییت،در مورد مشکل دومم که همسرم همه چیو به بقیه

    میگه،چیکار باید کنم؟

  7. کاربر روبرو از پست مفید سحر22 تشکرکرده است .

    شیدا. (یکشنبه 02 اسفند 94)

  8. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 22 تیر 97 [ 21:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-22
    نوشته ها
    180
    امتیاز
    5,092
    سطح
    45
    Points: 5,092, Level: 45
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    56

    تشکرشده 91 در 64 پست

    Rep Power
    32
    Array
    دوستان،پیشنهادی ندارند؟

  9. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 19 خرداد 97 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1393-4-20
    نوشته ها
    110
    امتیاز
    4,509
    سطح
    42
    Points: 4,509, Level: 42
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    7

    تشکرشده 84 در 50 پست

    Rep Power
    25
    Array
    سلام
    با خانمم دیشب صحبت میکردم میگفت من ازت عشق میخوام ، ازت توجه و مهربونی میخوام ، تو اگه منا راضی کنی من رام تو میشم و هرکاری بگی انجام میدم ، اما با اینکارات بهت بی توجهم و اگه کاریم میکنم از روی اجباره
    بهش گفتم خیلی کارها کردم و البته همش از روی خواستن و دوست داشتن بوده ، اما میگی هیچکاری تا حالا برام نکردی و بچشمم نیومده ، بهش گفتم تو راهنماییم کن چکار کنم ، بگو چه توجه و کارایی را میخوای ، گفت خودم هم نمیدونم فقط میدونم اینکارهایی که میکنی منا راضی نمیکنه و خودت باید راهش را پیدا کنی !!!!

    در سایت و پیش افراد دیگر بسیار مشورت و مطالعه کردم و راههای بسیاری را امتحان کردم اما خانمم میگه این کارها منا راضی نمیکنه !!!
    لطفا خانم های محترمه و آقایون محترم راهنمایی بفرمایند
    با تشکر

  10. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 09 مرداد 95 [ 14:09]
    تاریخ عضویت
    1394-3-31
    نوشته ها
    288
    امتیاز
    5,658
    سطح
    48
    Points: 5,658, Level: 48
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    502

    تشکرشده 446 در 203 پست

    Rep Power
    59
    Array
    اقای مقداد در مورد مشکلتون یه تاپیک جدید باز کنید شاید من بتونم کمکتون کنم........... اونجا بهتون میگم چی کار کنید تا همسرتون ازتون راضی باشه...

    ببخشید سحر جون ... امیدوارم مشکل شما هم به زودی حل بشه.

    به نظرم مهم ترین مشکل شما اینه که نتونستی حس اعتمادو در شوهرت بوجود بیاری... اگه بهت اعتماد داشته باشه دیگه دلیلی وجود نداره درد و دلاشو جای دیگه بگه...
    تصمیم جدی بگیر که اول تغییر در خودت بوجود بیاری تا به دنبال اون شوهرت هم بتونه درست برخورد کنه

  11. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 22 تیر 97 [ 21:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-22
    نوشته ها
    180
    امتیاز
    5,092
    سطح
    45
    Points: 5,092, Level: 45
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    56

    تشکرشده 91 در 64 پست

    Rep Power
    32
    Array
    ممنونم نارجیس جان

    من خودمم همین رو حس میکنم،چه جوری می تونم حس اعتماد رو

    بوجود بیارم؟راهکار میخوام.

  12. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 09 مرداد 95 [ 14:09]
    تاریخ عضویت
    1394-3-31
    نوشته ها
    288
    امتیاز
    5,658
    سطح
    48
    Points: 5,658, Level: 48
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    502

    تشکرشده 446 در 203 پست

    Rep Power
    59
    Array
    که من خیلی نسبت بهش سرد شدم،حتی حاضر به جدایی بودم ولی همسرم با اینکه ادعای طلاق

    موقع عمل،این کارو نکرد.

    پس معلومه بهت علاقه داره و دوستت داره


    همیشه تو هر دعوایی میگه که باید جدا شیم.
    در مورد این مساله خیلی حدی باهاش حرف بزن.... بگو عزیزم من دوستت دارم .. میخوام یه قولی بهم بدی... میدونم من خیلی وقتا باعث ناراختیت میشم میدونم خیلی وقتا عصبانیت میکنم ولی دوست ندارم حرفی از جدایی به خاطر مسائلی که بینمون پیش میاد بزنیم... این حرفها باعث سرد شده رابطه میشه و ازت خواهش میکنم هر وقت اشتباهی ازم سر زد منو ببخشی و اینو بدونی که من همیشه دوستت دارم و از شنیدن حرفهای جدایی قلبم درد میگیره.

    از پدر من توقع مالی داره.

    پدر من آدم منظبت و دقیق در حساب و کتابه،با اینکه پدربزرگم وضع مالی خوبی داشته،پدرم از صفز

    و با تلاش زیاد به اینجا رسیده.پدرم اعتقاد داره که مرد باید روپای خودش وایسته،ولی همسرم از

    این موضوه شاکیه که چرا پدرت به من کمک مالی نمی کنه.


    خیلی خوبه که پدری با این ویژگیها داری ولی اشتباه شما در اینه که همسرتو با پدرت مقایسه میکنی.. هیچوقت تعریف پدرتو پیش همسرت نکن... اگه میخوای همسرت هم مثل پدرت روی پای خودش وایسه.... یک راه حل بهت پیشنهاد میکنم:
    اینکه همین نقطه ضعف شوهرتو به نقطه قوت تبدیل کن.... به شوهرت به جای اینکه بگی تو نمیتونی روی پای خودت وایسی و ... بگو: عزیزم من به تو افتخار میکنم... تو خیلی خوب میتونی از پس مشکلاتمون بربیای.... بدون اینکه کسی بهت کمکی بکنه تو خیلی قوی و محکمی و من به خاطر داشتن همسری مثل تو بهت افتحار میکنم..... بهتره این ها رو وقتی بگی که ازش کاری هر چند کوچیک ببینی مثلا اینکه برای خونه با پول خودش چیزی خریده... یا اینکه از جقوقش به تو پولی بده....
    خلاصه دختر خوب از همین الان دنبال یه فرصت باش تا بتونی حرفهای قشنک به شوهرت بزنی و بعدش معجزه اشو ببینی...


    من خودم با نظر پدرم موافقم.

    همیشه و در همه حال جلوی دیگران باید از همسرت طرفداری کنی.. و جلوی همسرت از هیچچچ کس تعریف و تمجنید نکنی چون مردا شدیدااااااااااااا حساسن روی این مسائل

    تعریف از خود نباشه،ولی از لحاظ فرهنگی،اقتصادی،تحصیلی از همسرم بالاتر هستم،من شهرستان

    زندگی می کنم و همسرم تهران.توی دعواها همسرم سعی می کنه منو کوچیک کنه،تحقیر کنه.سعی

    می کنع پیش خانوادش از من بد بگه.هیچ وقت پشتم نبوده،منم هیچ وقت نتونستم ازش تعریف

    کنم.چون خیلی سریع بل برمیداره و خودشو بالاتر میبینه.

    خوب چه اشکالی داره؟؟ هر وفت دیدی تاقچه بالا گذاشت تو هم با شوخی یه چیزی بگو... یا خیلی جدی بگو معلومه دیگه ... میدونی چرا؟ چون شوهر منی... اگه حس میکنی داره خودشو بالا میگیره اصلاااااااااا عکس العمل نشون نده.... اون فقط میخواد با این حرفها به تو نشون بده که مثلا بدونی چه شوهر نازی داری و بعدش بیشتر قدرشو بدونی ( هرچند در اشتباهن)... پس اصلا ناراحت نشو..



    اگه فکر می کنی در شان هم نیستیم من جلوتو نمی گیرم،حتی نمیذارم خانوادم جلوتو بگیرن،برو

    درخواست بده.برا من دیگه مهم نیست.بعد گفت من سه سال پیش تورو قبول کردم ولی گفتم این

    فرصتیه که بهت میدم.نمیدونم کار درستی کردم یا نه!

    آفرین.. به این میگن رفتار جراتمندانه...


    مشکلات بسیاره ولی میخوام دونه به دونه حل بشه.مشکل دیگه ای که دارم اینکه همسرم با شوهر

    دخترداییم رابطت خیلی خوبی دارن،شوهر دخترداییم با خانواده مادری من مخصوصا مادم رابطه

    خیلی خوبی ندارن به خاطر بحث و کدورتی که بینشون پیش اومد.دختردایی من هم پشت شوهرشه.

    همسر من هم تا مشکلی پیش میاد میره پیش این آقا درد و دل می کنع،از من و خانوادم بد میگه و من

    اصلا دوست ندارم.دختر دایی من هم میاد تیکه میندازه،هره قدر به شوهرم میگم مسائل ما رو به

    کسی نگو،اصلا گوشش بدهکار نیست،دیگه نمیدونم چیکار کنم!

    هیچوقت مستقیم بهش نگو نمیخوام مسائلمون بین خودمو باشه مگه زمانی که واقعااا حس کنی شوهرت باهات رابطه خیلی خوبی داره ویدونی کاملا بهت اعتماد داره...
    تازه اون موقع باید با رعایت یه سری اصول غیر مستقیم بهش بگی تا حرفت درش اثر کنه..
    مثلا بگی عزیزم من نگران رابطمون هستم... برای همینه که نظرم اینه که بهتره مسائل همیشه بین خودمون بمونه... اخه من خیلی دوستت داره..
    برای اینکه اعتماد همسرتو به خودت جلب کنی اصولی هست که باید رعایتشون کنی:
    من پیشنهاد میکنم شما فعلا روی خودت کار کن وبعد از اینکه رابطه ات تا حدی خوب شد میتونی کم کم کاری کنی که اون تو رو قابل اعتتماد بدونه...

    سوال مهم:
    به نظر خودت چه کارهایی کردی که باعث شده شوهرت حرفهاشو به بقیه بزنه؟؟؟؟


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. میل به ازدواج در کنار ترس از آن ، راه حل چیست ؟
    توسط یه آدم در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: چهارشنبه 10 تیر 94, 15:02
  2. همسرم پشت من نیست
    توسط hamdard20 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: دوشنبه 27 مرداد 93, 09:00
  3. چک لیست بهداشت روانی = چک لیست مسلمانی
    توسط مدیرهمدردی در انجمن دین و روانشناسی
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: دوشنبه 26 خرداد 93, 03:00
  4. در مسابقه ی زندگی گل زدن هنر نیست بلکه گل شدن هنره !
    توسط مو طلایی در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: یکشنبه 09 مرداد 90, 10:40

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:45 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.