به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 28 بهمن 94 [ 11:20]
    تاریخ عضویت
    1394-11-19
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    76
    سطح
    1
    Points: 76, Level: 1
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    خواهش می کنم در مورد توهین اشخاص به خودتون و متوجه کردن انها به اشتباهشون راهکار بدید

    با سلام.
    از اول تا آخر همه چی رو می نویسم خواهش می کنم بهم کمک کنید یک
    مشاوره
    درست بهم بدید تا بتونم با این معظل کنار بیام
    اول از همه بگم من 8 ساله عروسی کردم همسرم پسر داییم هست من به عنوان عروس دوم وارد این خانواده شدم . من همون روز اول احساس می کردم که مادرشوهرم و پدر شوهرم بین بچه هاش فرق می زاره البته همسرم من خیلی مظلومه و اونا احترامی که برای بقیه بچه هاشون قائل هستن برای همسرم من نیستن.و به تبع همون رفتار رو با من دارن.
    اما رفتار بد خانواده همسرم بامن باعث شد که عروس ها مخموصا عروس بزرگ به خودش اجازه بده که رفتارهای نامناسبی داشته باشه .
    الان که چهارتا جاری هستیم من همش سعی کردم حرفی یا حدیثی به میون نیارم و هر وقت جاری کوچیکم پشت خواهرشوهرم و جاری بزرگم حرفی می رد من از یه گوش می شنیدم و از گوش دیگه خارج می کردم و همینطور بقیه.
    تا اینکه برای یکی از برادر شوهرام مشکلی پیش اومد که پدر شوهرم گفت خونه رو می فروشم و سهم این برادر رو می دم و یک شب که همه اونجا جمع شدن و برادر شوهر بزرگم گفت من سهم این برادر رو می خرم و سهم خودم رو بهم بدید و دودنگ از خونه رو به نام من کنید که همه شوک زده شدیم . و اونجا حرف و حدیث هایی شد که مطمن بودم جاری بزرگم پدرشوهرم رو برعلیه من و همسرم کرد .من پدرم به رحمت خدا رفته .فردای اون شب همسرم رفته بود خونه پدرشوهرم که پدرشوهرم سرش داد کشیده که شما همه چی رو به هم زدید مگه خانمت ارث پدریش رو می خواد همسرم وقتی این حرف رو شنید به شدت عصبانی شد و اومد به من گفت که من انقد گریه کردم و برای جاریم نوشتم خوب پدر و به جون پسر انداختی و برادرها رو از هم دور کرد ولی از این ناراحتم که پدرم رو از قبر دراوردی .البته این هم بگم که همین جاریم همون شب گفت تو برادرها رو از هم سرد می کنی این نوشتم در جواب اون حرفش بود
    دو هفته پیش دیدم هی زنگ می زنه برادر شوهرم که می خوایم بیایم برای رفع سوتفاهم دیدیم همه خواهز و برادرها و همسراشون رو جمع کردن اوردن خونه من که یک دفع دیدم برادر شوهرم شروع کرد به توهین و بی احترامی و به من گفت تو لقمه خانواده ما نیستی تو فتنه گر هستی که تو اون لحظه هیچ کلامی برزبان نیاوردم و همسرم تا این حرفا رو شنید گفت بفرمایید بیرون و همسرم شروع زدن توی سر خودش یک دفعه برادر شوهرم در حالی که به من توهین می کرد گفت منو داره از خونش می کنه بیرن اما من جلوی برادر شوهرم رو گرفتم و گفتم درسته به من توهین کردی اما نمی زارم مهمون اینطوری از خونه من بره بیرون .و دیدم شروع کردن جاریام که تو این حرفو زدی اون یکی جاریم می گفت اره این این حرفو زده باور کنید زبونم بند اومده بود نمی تونستم بگم بابا دوساله دارید پشت هم بدگویی می کنید من نه حرفی اوردم نه حرفی بردم.اخرشم همشون بهم توهین کردن و رفتن همسرم گفت دیگه باهاشون کاری ندارم اما من همون لحظه همسرم رو بردم که با هم اشتی کنن. الان دو هفته از اون ماجرا می گذره حالم خیلی بده همسرم می گه دیگه نمی زارم ببینیشون .من حتی نتونستم از خودم دفاع کنم توی خونه خودم برادر شوهرم بهم بی حرمتی کرد تو رو خدا بگید من چیکار کنم .احساس می کنم خورد شدم زندگی رو به خودم و همسرم زهر کردم .حتی برادر شوهرم یه عذرخواهی نکرد اما همسر من از خانمش با توجه به اینکه بی احترامی نکرد عذر خواهی کرد .حالم خیلی بده چیکار کنم .
    ماه اینده زایمان خانمش هست اما نمی دونم اصلا زنگ بزنم یا نه برم خونشون یا نه
    الان می گه ببین بهش بی احترامی کردیم اومد منت کشی کرد حق رو به خودشون می دن و برادر و خواهراش می گن چقد کوچیک و بی ارزشه ؟
    من بابت توهین و ناحقی هایی که پشت سرم گفتن و نتونستم بگم نه شماها درباره هم بد گفتید از خودم بیزارم .بگید از این به بعد چیکار کنم.اینم بگم من خانواده ایی ندارم پدر و مادرم به رحمت خدا رفتن و تا این لحظه خداوند برای ما فرزندی نخواسته و م خیلی تنها هستیم خواهش می کنم کمکم کنید غرور شکسته ام به دست بیارم و ایا این رفتاری که من کردم درسته .البته اینم بگم همه خواهر برادرا به این برادر احترام می زارن و اونا هم پیش خودشون فکر می کنن من این حرفها حقم بوده

  2. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو

    2 حالت بیشتر نداره

    1.یا مقصر هستی و عذرخواهی میکنی اگه قبول کردن رابطه برقرار میشه نکردن هم حداقل عذرخواهی کردی
    2.دوری دوستی

    ما تیو قرن بیست و یک داریم زندگی میکنیم چند سال مگه میخوایم عمر کنیم خوب ناراحتی و درگیری پیش میاد همان روش شوهرت را استفاده کن خانواده وقتی معنا داره که در آن آرامش و دوستی و اعتماد و احترام باشه وقتی نیست پس معنایی نداره این رابطه ها ادامه داشته باشه که بیشتر استرس و اضطراب و توهین درش حکمفرما هست.
    البته بازم بگم بشرطی که واقعا مقصر نباشید.

    بهتره بزارید فعلا همینطوری باقی بماند شاید بعدها بهتر شد.

    در مورد فرزند جاریتون خوب بچه دار بشه ؟!! شما باید بشینی واسه یکماه دیگه که معلوم نیست که مرده و کی زنده هستش همش بزنی توی سر خودت و زندگی رو بخودت و شوهرت زهر مار کنی؟!!!

    والا بخدا تعجب میکنم رابطه بهم خورده خوب اصلا مهم نیست بزار بهم بخوره مگه قبلش چه تحفه ای بوده؟ بچسب به زندگیت و شوهرت درضمن توی رابطه با شوهرت درست رفتار کن لطفا این طفلی چه گناهی کرده یک همچین خانواده ای داره.
    در مورد پاراگراف آخر:خدا رحمت کنه پدر و مادر شما را.ولی یک سوال شما توی دوران مجردی پدر و مادر نداشتید چیکار میکردید؟اینهمه آدم پدر و مادر ندارن چیکار میکنن میزنن توی سرو صورت خودشان یا میزنن به بر و بیابان؟ شما از الان فکر کن فقط خودتی و شوهرت والسلام تمام شد و رفت برو بچسب به زندگیت اینهمه هم اون شوهرت را زجر نده بخدا گناه داره بزار زمان بگذره و بسپر دست شوهرت خودش می داند چه کاری بهتره و خانواده خودش را بهتر میشناسه.
    به اینم فکر نکن جواب ندادی بهشان و غرورت شکسته شده چون اگه یکروز کامل هم حرف بزنی اصلا و ابدا تیو طرز فکرشان نسبت بخودت و شوهرت تاثیر نداره پس بشین بجای حرص زدن یک زندگی خوب و عشاقانه همراه با شوهرت بساز
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  3. کاربر روبرو از پست مفید khaleghezey تشکرکرده است .

    ammin (یکشنبه 25 بهمن 94)

  4. #3
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 اردیبهشت 03 [ 18:46]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,966
    امتیاز
    33,290
    سطح
    100
    Points: 33,290, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.1%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,390

    تشکرشده 6,365 در 1,791 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام


    امام علی میگه توی فتنه ها مثل شتر دوساله باش نه پستانی داره بدوشنش نه پشتی داره سواری بده.


    وقتی فضای خانواده ها به اون سمت حرکت میکنه کسی خریدار حرف حق نیست.هرچی بگی یه بحثی ازش درمیاد.

    این مواقع اگه توانش رو داری کلا یه شوخی کن فضا رو تغییر بده یا آرامش خودت رو حفظ کن اجازه نده خودت هم بشی هیزم آتیش.خویشتن داری کن.


    وقتی توی ذهنت این پیش فرض رو پرورش میدی که این خانواده از تو خوششون نمیاد،همین باعث میشه ناخوداگاه از رفتارهایی که باعث جذابیت تو در جمع میشه خودداری کنی.اونطور که میدونی درسته ودر مسیر رشدت هست در جمع بدرخش
    ای بامن وپنهان چودل ،از دل سلامت میکنم.

  5. کاربر روبرو از پست مفید ammin تشکرکرده است .

    khaleghezey (یکشنبه 25 بهمن 94)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 28 بهمن 94 [ 11:20]
    تاریخ عضویت
    1394-11-19
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    76
    سطح
    1
    Points: 76, Level: 1
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خیلی خوشحالم از اینکه مدیر محترم و خاله قزی نظراتتون رو گفتید
    سعی می کنم حالم رو خوب کنم اما می دونید وقتی به ناحق از تون بدگویی بشه چه حال بدی هست .من تو زندگیم همیشه سعی کردم ادم موفقی باشم اما اینکه به ناحق بهم بی احترامی بشه خیلی زجرم می ده باورتون نمی شه به جایی رسیده مه با خودم تو خیابون توی خونه و همش می خوام بگم چرا اینکار رو با من کردید .
    خاله قزی من بچه بودم خانوادم رو از دست دادم
    اما هیچ چیز دلمو بیشتر از این نمی سوزونه که چطور با برادر شوهری که به من این توهین رو کرد رو برو بشم و چطور شرمندش کنم از این حرفش

  7. #5
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 اردیبهشت 03 [ 18:46]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,966
    امتیاز
    33,290
    سطح
    100
    Points: 33,290, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.1%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,390

    تشکرشده 6,365 در 1,791 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط qazqaz نمایش پست ها

    اما هیچ چیز دلمو بیشتر از این نمی سوزونه که چطور با برادر شوهری که به من این توهین رو کرد رو برو بشم و چطور شرمندش کنم از این حرفش
    احساست رو درک میکنم..اما در وهله اول بهتره فرض رو براین بذاری که از روی جهل ونداستن باعث آزارت شده.بنابراین زمانی که فقط خودش هست نه خانمش بهش بگو ازت تو انتظار دارم بخصوص توی بعضی از مشکلات نیاز دارم از تو که برادر شوهرمی کمک ومشورت بگیرم اما الان این حرفت منو ازار داده احساس میکنم بهم تهمت زده شده...
    ای بامن وپنهان چودل ،از دل سلامت میکنم.
    ویرایش توسط ammin : یکشنبه 25 بهمن 94 در ساعت 15:49

  8. کاربر روبرو از پست مفید ammin تشکرکرده است .

    khaleghezey (چهارشنبه 28 بهمن 94)

  9. #6
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سلام

    من توی تاپیک قبلیتون براتون یک لینک گذاشتم
    امیدوارم برنامه را ببینید.

    رفتارهای شما نیاز به بازنگری اساسی داره
    آروم آروم سعی کن تغییرش بدی
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  10. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 28 بهمن 94 [ 11:20]
    تاریخ عضویت
    1394-11-19
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    76
    سطح
    1
    Points: 76, Level: 1
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ammin مهربون ممنون که جواب دادید

    خاله قزی از شما هم ممنونم سعی می کنم صحبتهای شمار رو بکار ببندم
    لطفا اگر راه حلی بازم به ذهنتون می رسه که منو تو این راه یاری کنه بهم پیشنهاد بدید تا انجام بدم


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مشکل جدیده من و توقع بیجای همسرم.توروخدا کمکم کنید وقتم کمه
    توسط abs در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: یکشنبه 13 تیر 95, 10:34
  2. توهم داره نابودم میکنه توروخدا کمک کنید
    توسط توهم گرا در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: پنجشنبه 22 دی 90, 23:59
  3. خانواده شوهر بی توجه به ما و پر توقع
    توسط فرشته شب در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: یکشنبه 27 شهریور 90, 14:50
  4. اجبار در ازدواج و اکنون توجه به جنس مخالف(سئوال توفان)
    توسط توفان در انجمن تعدد زوجات، چند همسری، صیغه موقت
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: سه شنبه 15 مرداد 87, 12:53

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:58 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.