سامان برگشته ادم خوبی شده یبارمنودید بعدش گفت برو دماغتوعمل کن خوشکلترشی
گفت مشکل من ظاهرمه
گف توهمچیت عالیه
چکارکنم ؟
برم دماغموعمل کنم؟
اخه دماغ منکه خیلی خوبه اصن مشکل نداره ازهمه پرسیدم نمیدونم چرا اینجوری گف
تشکرشده 557 در 227 پست
سامان برگشته ادم خوبی شده یبارمنودید بعدش گفت برو دماغتوعمل کن خوشکلترشی
گفت مشکل من ظاهرمه
گف توهمچیت عالیه
چکارکنم ؟
برم دماغموعمل کنم؟
اخه دماغ منکه خیلی خوبه اصن مشکل نداره ازهمه پرسیدم نمیدونم چرا اینجوری گف
mohamad.reza164 (شنبه 24 بهمن 94)
تشکرشده 24 در 15 پست
سلام
معمولا آقایون اول ظاهرو میپسندن بعد بقیه چیزا
من فکر میکنم بهونه ای بیش نیست.
mohamad.reza164 (شنبه 24 بهمن 94), zzzz (جمعه 23 بهمن 94)
تشکرشده 557 در 227 پست
hamdardiuser (جمعه 23 بهمن 94), mohamad.reza164 (شنبه 24 بهمن 94)
تشکرشده 6,060 در 1,481 پست
سلام
ببخشید خیلی صریح میگم چرا اینقدر آویزون این بشری؟
واقعا من احساس بدی بهم دست میده وقتی با داشتن این همه موفقیت و تلاش و ... بازم این همه خودت رو خرد میکنی؟ خودت این همه خواری رو چه جور تحمل میکنی؟ میشه یه جوری توضیح بدی که من سردربیارم چطور یه آدم میتونه با خودش اینجوری کنه
andrya (شنبه 24 بهمن 94), fahimeh.a (پنجشنبه 10 تیر 95), hamdardiuser (جمعه 23 بهمن 94), khaleghezey (شنبه 24 بهمن 94), maral569 (شنبه 24 بهمن 94), mohamad.reza164 (شنبه 24 بهمن 94), Somebody20 (جمعه 30 بهمن 94), فرشته مهربان (دوشنبه 26 بهمن 94), کمال (شنبه 24 بهمن 94), نیکیا (پنجشنبه 17 تیر 95), مهندس خانوم (شنبه 24 بهمن 94), zzzz (جمعه 23 بهمن 94), آرامش خیال (جمعه 23 بهمن 94), بابک 1369 (پنجشنبه 29 بهمن 94), بارن (شنبه 24 بهمن 94), ستاره زیبا (شنبه 24 بهمن 94)
تشکرشده 104 در 48 پست
من خیلی حرف برات دارم اما خستم فعلا چند تا جمله بیشتر نمیگم
میدونیدلیل کسایی که ازشون مدتی دوری میکنیم تا شاید به ما برگردند اما هیچموقع با پای خودشون برنمیکردن مگه با التماس ما یا رفتن ما به سمتشون ،چیه؟
اینها اون چیزی که از مامیخواستن یا انتظار داشتن رو در ما ندیدن و میدونن بهش نمیرسن
روی خودم مثال میزنم من باکسی مدت زیادی دوست بودم اخر هم نظرش برگشت و رفت سمت زندگی جدیدش. سال اول اصلا باهاش هیچ ارتباطی نداشتم بعد از یکسال ونیم اون اشتباها فکرمیکرد من بخاطر اون رفتم جایی اومد پیشم. باهم کمی حرف زدیم من هم خیلی خوشحال بودم.بیش از اندازه ضرفیت اون. به یک هفته نرسید همه چیز دوباره به هم خورد.بعد از اون حدود دوسال بعد من باهاش ارتباطی برقرار کردم البته نه با لحن ملتمسانه میدونی کارمون به جایی نرسید.تازه پسری بود که توی عرف به خوبی میشناختنش! اما به دلایلی تصمیم گرفته بود که من رو برای ازدواج نخواد و تنها نیتش رفت نیاز عاطفی و تنها نبودن بود. و به همین دلیل یک بار دیگه از طرف اون و یکبار هم ازطرف من دوباره سعی در ایجاد ارتباط شد ما نتیجه نداشت. الان هم دوسال میشه بجز دوتا مسج حدود یکسال قبل هیچ ارتباطی باهم نداشتیم. چون که اون من رو بعنوان همسرش نمیخواست و من هم خودم رو بعنوان برطرف کننده تنهایی اون نمیخواستم.حتی احتمال داشت چون سنش هم بالاتر رفته بود تقاضاهای دیگه هم داشته باشه.
عزیزم اینها تصمیم میگیرن.تصمیم میگیرن و تصورشون درمورد ما عموما و اصولا تغییر نمیکنه.
mohamad.reza164 (شنبه 24 بهمن 94), zzzz (جمعه 23 بهمن 94)
تشکرشده 526 در 206 پست
سلام شما که به حرف ما گوش نمیدی
این همه کاربرها راهنمایی کردن و توضیح دادن که این آقا بدرد شما نمیخوره ولی بازم کار خودتو میکنی
لطفا به این سوالم جواب بدید
اگه فردا دماغتو عمل کردی و گفت باید باهام رابطه جنسی داشته باشی تا بخوامت چکار میکنی؟ بازم میخوای تن به خواسته هاش بدی؟
به نظر به جای عمل کردن دماغت کمی رو اعتماد به نفست و غرورت کار کن و خودتو اسیر خواسته های این پسر نکن
baitollah-abbaspour (شنبه 24 بهمن 94), fahimeh.a (پنجشنبه 10 تیر 95), hamdardiuser (شنبه 24 بهمن 94), khaleghezey (شنبه 24 بهمن 94), mohamad.reza164 (شنبه 24 بهمن 94), کمال (شنبه 24 بهمن 94), نیکیا (پنجشنبه 17 تیر 95), ستاره زیبا (شنبه 24 بهمن 94)
تشکرشده 224 در 94 پست
به نظرم شما حتما یک مشاور حضوری برید.
شما دختری هستید با سن مناسب، کار مناسب، خانواده محترم و در عین حال دانشجوی دکتری هستید.
شما الان خودتون نیاز به مشاوره جدی دارید، چون دارید به ازدواج با کسی فکر می کنید که هم سطح شما از نظر اجتماعی نیستند و به نظرم حتی دنیای فکری شما دو نفر تفاوت زیادی با هم دارد.
چنین اصرار و پافشاری برای ازدواج با همچین فردی از سمت شما نشانه وجود مسائل حل نشده ای در شماست که باید اول اونها حل بشه.
fahimeh.a (پنجشنبه 10 تیر 95), hamdardiuser (شنبه 24 بهمن 94), khaleghezey (شنبه 24 بهمن 94), mohamad.reza164 (شنبه 24 بهمن 94), کمال (شنبه 24 بهمن 94), آنیتا123 (شنبه 24 بهمن 94), بارن (شنبه 24 بهمن 94)
تشکرشده 28 در 13 پست
سلام،ببین عزیزم اگه دماغتو عمل کردی بعدش گفت خوب عمل نشده یا اصلا تصور من این نبود چکار میکنی؟؟دوباره عمل میکنی؟؟؟ که هزار بار بوده و دیده شده که چه بلاهایی سر کسایی اومده که این کارو کردن،بعدم مگه عشق فقط زیباییه؟؟فردا اگه یکی بهتر از شما رو دید چکار میکنید؟؟؟عشق یعنی آدم عشقشو واسه همون چیزی که هست بخواد،نه با بهانه گیریو شرط گذاشتن،بعدم شما از کجا مطمئنید ایشون میان خواستگاریتون؟؟؟اصلا تضمینی هست؟؟؟شمام به ایشون بگید اگه واقعا دوست دارید که البته از نظر منو دوستان کار اشتباهیه،بعد ازدواج عمل میکنم ببینین واکنششون چیه؟؟؟شما که شرایطتون عالیه پس چرا اینجوری تصمیم میگیرید؟؟؟ میگی بینیم هیچ مشکلی نداره پس معلومه اینم بهانست،میدونید عمل چقد عوارض داره اونم اگه خوب عمل بشه،خانم گل لطفا بیشتر واسه خودتونو غرورتون اهمیت قائل بشید
fahimeh.a (پنجشنبه 10 تیر 95), hamdardiuser (شنبه 24 بهمن 94), khaleghezey (شنبه 24 بهمن 94), mohamad.reza164 (شنبه 24 بهمن 94), Somebody20 (جمعه 30 بهمن 94), آرامش خیال (شنبه 24 بهمن 94), بارن (شنبه 24 بهمن 94), ستاره زیبا (شنبه 24 بهمن 94)
تشکرشده 2,595 در 691 پست
سلام و درود بي پايان خدمت خانوم تلاشگر و موفق همدردي
حالتون خوبه؟
ايام به كام هست؟
كار و درس خوب پيش ميره؟
---------------------------------
خانوم zzzz ميتونم ازتون بخوام نتيجه هايي كه از تاپيك نه ببخشيد تاپيك هاي قبلي تون گرفتين چي بوده؟
من برخلاف دوستان مي خوام بهتون پيشنهاد بدم بريد بيني تون رو عمل كنيد!
تازه اگر امكانش رو هم داريد، عمل هاي زيبايي ديگه رو هم انجام بدين.
به نظر مياد شما بايد خودتون تجربه كنيد، دز احساسات در شما به قدري بالاست، كه حرف هيچ كدوم از ما بدردتون نميخوره. تنها شما از حرف كسي تو همدردي خوشتون مياد كه باهاتون، همزاد پنداري كنه و تشويقتون كنه.
----------------------------------
خانوم zzzz از پست من تو تاپيك قبلي تون كه بسته شد، معناي سطحي اش رو برداشت كردين و سريعا واكنش نشون دادين، ازتون به عنوان يه برادر، يه همدرد عاجزانه تقاضا مي كنم، راهتون رو درست انتخاب كنيد.
عمل زيبايي چقدر هزينه بر ميداره؟ 3 تومن؟ 5 تومن؟ چقدر؟
بياد اول يك درصد اين هزينه عمل رو بديد براي انجمن آزاد يا مشاوره حضوري! بعد بريد عمل كنيد.
تاپيك دوستان رو كه مي خونم زندگي متاهلي شون داره با شكست مواجه ميشه، تنم ميلرزه كه نكنه منم راه اشتباه برم! واقعا انسان نترسي هستين كه با اين هم اتفاقات ريز و درشتي كه تو همدردي ميبينيد، باز هم سعي داريد، اين رابطه بي هدف رو ادامه بدهيد.
-----------------------------------
شما در واكنش به پست قبلي من گفتيد، من سامان رو دوست دارم، عاشق سامان هستم.
ميتونم ازتون خواهش كنم، معناي عشق و دوست داشتن رو براي ما تعريف كنيد؟
منتظر تعريف شما هستم.
از آقاي مدير هم خواهش ميكنم، اين تاپيك رو نبندن، شايد خانوم zzzz يكبار براي هميشه به نتيجه برسه.
Somebody20 (جمعه 30 بهمن 94), آرامش خیال (یکشنبه 25 بهمن 94), ستاره زیبا (شنبه 24 بهمن 94)
تشکرشده 37,082 در 7,004 پست
با سلام و احترام
مراجع گرامی
متاسفانه شما چندین تاپیک تقریبا مشابه در مورد این رابطه ایجاد کرده اید. و هیچ توجهی به نظرات سایر اعضاء ندارید. صرفا خواست خود را دنبال می کنید و به مشاوره مقاوم هستید.
من اینجا جمعبندی می کنم.
این آقا اساسا خواستگار نیستند.
و شما آب در هاون می کوبید.
اصلا ازدواج این راهش نیست.
شما باید احساسات خود را کنترل کنید.
ازدواج دنبال دل رفتن تنها نیست.
ما برای هر کدام از این بندها دهها مقاله نوشته ایم. لطفا مطالعه بفرمایید.
ما قصدا و عمدا چنین روابط عاشقانه ای رو تخریب می کنیم!!!!
بنده این تاپیک را قفل می کنم.
لطفا تاپیک دیگری در خصوص ارتباط با جنس مخالف در همدردی ایجاد نکنید.
چون جواب همدردی رک و صریح به شما اعلام شده است. و شما مسئول زندگی خود هستید که حرف همه کاربران و مشاوران را بپذیرید یا دنبال دلتون راه بیفتید.
andrya (شنبه 24 بهمن 94), fahimeh.a (پنجشنبه 10 تیر 95), hamdardiuser (شنبه 24 بهمن 94), khaleghezey (شنبه 24 بهمن 94), Somebody20 (جمعه 30 بهمن 94), فرشته مهربان (دوشنبه 26 بهمن 94), کمال (شنبه 24 بهمن 94), یاس پاییزی (چهارشنبه 28 بهمن 94), مسافر زمان (شنبه 24 بهمن 94), آرامش خیال (یکشنبه 25 بهمن 94), بارن (شنبه 24 بهمن 94), ستاره زیبا (شنبه 24 بهمن 94)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)