نوشته اصلی توسط
نازنین2
سلام حدود پنج ماهه که ازدواج کردم و حدود 1000 کیلومتر از خانوادم دور شدم که خودش خیلی برام سخت بود نهایی و شهر غریب و دلتنگی باعث شد تا به فکر بچه دار شدن بیافتم الان حدود سه ماهه که باردارم و این پنج ماه شرایط سختی داشتم که نزدیک به هفت کیلو وزن کم کردم . شوهرم ادم خوبیه زحمت کشه سالمه ولی خیلی خشکه تو خونه نه حرفی میزنه نه شوخی می کنه و حس می کنم هیچ علاقه ای بهش ندارم در ضمن من مجبورم با خانواده شوهرم با هم زندگی کنم که خودش بحث جدایی داره، این اواخر نمی دونم شاید به خاطر حاملگی بوده دچار افسردگی شده بودم کارم شده گریه الکی .الان حدود دو هفته ست که اومدم خونه مامانم اینجا واقعا احساس ارامش و شادی می کنم نمی دونم چی کار کنم چجوری با خودم کنار بیام که برگردم و دوباره افسردگی نگیرم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)