به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 18
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array

    به زندگی در روستا فکر میکنم ! من متولد تهرانم ساکن تهرانم -کارمندو متاهل .

    سلام
    پشت این تاپیک ناشکری نیست ، چشم و هم چشمی نیست و توقع بالا هم نیست فقط کمی خستگی و نگرانی است اونهم از سمت
    شخصی که مدیریت و برنامه ریزی فوق العاده ای داره اهل ورزش و رفت و آمده ، یه خونه ی روشنه 60متری داریم که با دکوری خوب از تمام فضاها استفاده کردم و خونه پر از تیرو تخته نیست...


    من به زندگی در روستا فکر میکنم و میخوام بدونم شرایط زندگی و درآمدزایی و.. در روستاهای اطراف
    تهران چگونه است؟ مثلااز دماوند تا تهران 1ساعت راه است و رفت و آمد خیلی راحت است ولی کمی گران و زمستانهای سختی دارد .

    چرا؟

    فکر میکنم تا حدودی همه میدانند چرا!
    زندگی در تهران برای قشری که درآمد خوبی دارند ، در محله خوبی زندگی میکنند ، وقتشان برای خودشان است خیلی خوب است چرا که نباشد

    ولی سخت است برای کسانی که درآمد پایینی دارند ، آینده شغلی ندارند یا نامعلوم است ، در یک قفس 50 متری زندگی میکنند و معلوم نیست
    کی بتوانند خانه ی 50 متریشان را 70 متر کنند آنهم نه حیاطی و نه باغچه ای نه بوی زندگی ای!

    سخت است برای کسانی که صبح تا شب سرکار هستند و روزی 2-3 ساعت در ترافیک و آخر سر هم باید با سردرد برسند
    خانه و نهایتا زندگی ای که نه وقتی برای دیدن خانواده میماند ، نه مسافرته 6ماه یکباری نه اکسیژنی نه دلخوشی
    فقط استرس برنامه ریزی دویدن دود ترافیک دیواره خانه شبهای خسته و صبح های بی انرژی


    خسته شدم از اینکه صبح ها با عجله خانه را ترک میکنم ، شب که میرسم خانه باید مدام چشمم به ساعت باشد که به موقع به رختخواب بروم
    باید برای حداقل های زندگیم استرس داشته باشم مبادا ساعت 12 شب بشه و نه شامی آماده بوده و نه خودم آراسته و نه خانه تمیز ... اینها حداقل زندگیست!

    ماشینی که داریم بی کیفیت ترین و نامطمئن ترین ماشین است ، ما 6ماه یکبار هم مسافرت نمیریم شاید گاهی هم سالی یکبار و دوسالی یکبار...
    خانه مان 60متری است و من برای دعوت کردن تمام خانواده ام یکجا هرگز موفق نبوده ام ،
    مدام باید به بچه ها بگویی بشین نرو نیا، باید بچه ها مثل آدم بزرگها بشینن روی زمین و تکان نخورن تا خونه شلوغ نشه

    باید برای اینکه با عزیزانم 1ساعت خلوت کنم از 1هفته قبل برنامه ریزی کنم ، واقعا این زندگی است؟؟
    دوست دارم وقتم برای خودم باشه ، دوست دارم پنجره رو باز کنم هوای خونه عوض شه نه اینکه محکم ببندمش غبار و دود نیاد ،
    وقتی میزنم به طبیعت کم میمونه اشکم دربیاد تازه میفهمم از چه نعمتی محرومم

    وقتی میزنم به طبیعت تا یه هفته انرژی دارم حالم خوبه دلم نمیگیره مغذم خوب کار میکنه، ولی الان واقعا بریدم

    به این فکر میکنم که 25سال عمرم اینطوری رفت یعنی وایسم 25 سال دیگه ام همینطوری بره؟!
    دیروز مادری رو دیدم که دختر بچه ی 9سالش افسردگی گرفته بود درس نمیخوند نمیخندید ،
    میگفت چرا باید مامانم صبح تا شب خونه نباشه میگفت چرا مامانم بعضی شبا خسته میشه حتی نمیاد دنبالم منو از خونه مادربزرگم ببره خونه ی خودمون!!

    نمیشه خونه مونو بفروشیم بریم زمین کشاورزی پرورش قارچ و ماهی یا هر چی راه بندازیم؟
    ای خواجه درد نیست... وگرنه طبیب هست

    ای بی خبر.. از خورشیدِ پشتِ ابر !


    ویرایش توسط گیسو کمند : شنبه 17 بهمن 94 در ساعت 15:31

  2. 8 کاربر از پست مفید گیسو کمند تشکرکرده اند .

    hamdardiuser (پنجشنبه 22 بهمن 94), khaleghezey (چهارشنبه 21 بهمن 94), mohamad.reza164 (شنبه 17 بهمن 94), saeeded (شنبه 17 بهمن 94), مسافر زمان (سه شنبه 20 بهمن 94), zolal (شنبه 17 بهمن 94), شیدا. (دوشنبه 19 بهمن 94), صبا_2009 (شنبه 17 بهمن 94)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 02 فروردین 03 [ 23:18]
    تاریخ عضویت
    1393-6-31
    نوشته ها
    557
    امتیاز
    19,364
    سطح
    88
    Points: 19,364, Level: 88
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 486
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    1,198

    تشکرشده 1,406 در 461 پست

    Rep Power
    133
    Array
    سلام گیسوکمند عزیز. متاسفم درکت میکنم. منم دقیقا دلم لک زده برای طبیعت و .... . اگر پنج شنبه ها هم تعطیلی سعی کن بری کوهنوردی چیزی. زندگی توی روستا هم سختی های خاص خودشو داره. ولی از دود و شلوغی و استرس ها به دورین.
    اگر آشنایی یا فامیلی در روستا دارین بد نیست مدتی حداقل یک ماه بری و ببینی چطوره.
    توی اینترنت در مورد پرورش ماهی و ... سرچ کن و ببین چ جوریه، چی لازم داره.
    اگر هم نشد میتونی برید شهرهایی دیگه که کوچک هستن اما از روستا پیشرفته ترن و مشکلات کوچیک و بزرگ شهرهای کلان مثل تهران رو ندارن. قیمت خونه هم ارزون تره. اگر چه تنوع و شاید امکانات تهران رو نداشته باشن اما به نظر هر کسی یه چیز مهمه و شاید برای شما هم آرامش بیشتر مهم باشه.
    البته بازم خدا رو شکر کنید که توی تهران یه خونه از خودتون دارید. بعضیا برا همون 40متری اش هم حالا حالاها باید مستاجر باشن و بیشتر پولشونو اجاره بدن.
    خدا به همه مردم بالاخص مردم تهران کمک کنه به لحاظ مالی و تامین خونه و... یه اتفاق خوبی پیش بیاد که لازم نباشه اینهمه آدم مجبور باشن از صبح تا شب برای تامین زندگی شون و اجاره خونه و... بدوند.
    الهی آمین

    به نور نگاه کن ! سایه ها پشت سرت خواهند بود.

  4. 4 کاربر از پست مفید zolal تشکرکرده اند .

    khaleghezey (چهارشنبه 21 بهمن 94), mohamad.reza164 (یکشنبه 18 بهمن 94), گیسو کمند (یکشنبه 18 بهمن 94), شیدا. (دوشنبه 19 بهمن 94)

  5. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آذر 00 [ 07:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-20
    نوشته ها
    1,530
    امتیاز
    36,537
    سطح
    100
    Points: 36,537, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second ClassSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    5,746

    تشکرشده 6,060 در 1,481 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    274
    Array
    سلام

    من تهران زندگی نمیکنم. آسمان شهرم هم تقریبا تمام سال بدون الودگی و دود هست. البته تو کلان شهر زندگی میکنم.و البته عاشق شهرم هستم .تو مسیر محل کارم خیلی ترافیک نیست و کلا خیلی از مشکلات شما رو ندارم. ولی شدیدا به این فکر میکنم که برم تو جنگل زندگی کنم. یه جایی که استرس نباشه، برای خودت باشی، دنبال علایق خودت. وقت کنی شب تا شب کتاب بخونی، از دیدن اطرافت لذت ببری. رو دور تند نباشی و خیلی چیزهای دیگه.
    اگر همسرت موافقه می تونید شروع به تحقیق کنید و کم کم برید دنبال همچین زندگی ای!!
    به نظر من فقط باید حساب شده گام بردارین و همه احتمال ها رو در نظر بگیرین.

  6. 4 کاربر از پست مفید صبا_2009 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (چهارشنبه 21 بهمن 94), mohamad.reza164 (یکشنبه 18 بهمن 94), گیسو کمند (یکشنبه 18 بهمن 94), شیدا. (دوشنبه 19 بهمن 94)

  7. #4
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    این چگونه است که نظرتان را نمیگویید؟ یعنی هیچ روستایی ای اینجا نیست!!

    ...دیرین دیرین


    زلال جان و صبا ی عزیزم مرسی که برام نوشتید،
    صبا جان شماشاغلی ، بچه داری؟ راضی هستی؟ خونت آپارتمانیه ؟ بزرگه ؟ خانوادت پرجمعیتن؟ چقدر رفت و آمد داری؟

    من باغبونی خیلی دوست دارم ، بازار گل مرکزی هم بهمون نزدیکه واسه همین جمعه صبحا میرم بازار گل ، خیلی زیاد آب و هواشو محوطه اشو دوست دارم .
    از خونم تا سرکارم 1ساعت راهه و بدون ترافیکه ولی اگه بخوام سر راهم برم به خواهرم مادرم دوستم سر بزنم دیگه امکان پذیر نیست چون تا برم برگردم ساعت میشه 10.
    من از اول چون توی خانواده شلوغ و جوون بودم و دور همی هم زیاد داریم ، نمیتونم تنهایی رو تحمل کنم .

    خودمو درگیر یادگیری زبان و یه نرم افزاری کردم (پیشنهاد مدیرم) که بتونم کارمو حفظ کنم یا افزایش حقوق داشته باشم (توی کارم زبان اونقدرها لازم نیست ولی امتیازه منم در حد ترجمه سطحی مقالات بلدم)به خاطر همین پنجشنبه هام به کلاس زبان میگذره وگرنه اگه پنجشنبه ها مو آزاد کنم اگه استرس زبان ازم دور باشه خیلی مشکلاتم حل میشه حداقل میتونم چهارشنبه که از شرکت میزنم بیرون برم بیرون شهر تا شنبه
    یعنی 2روز کامل تفریح و استراحت در هفته

    فکر کنم خودمو الکی درگیر کردم باید کم کم یاد بگیرم و از وقتم برای تفریح استفاده کنم . مدیر فعلیم مدام بهم میگه برو این نرم افزارو یاد بگیر برو فلان مقالاتو بخون یاد بگیر (به خاطر خودم میگه ولی پیشنهاداش خیلی پراکندست اصلا خسته شدم از این شرایط)
    پارسال که یه قسمت دیگه بودم حقوقم هم کمتر بود خیلی بیشتر آرامش داشتم ، همین چیزایی که بلد بودمو توی کارم استفاده میکردم ، استرس یادگیری سریع و کاربردی هم نداشتم که یه وقت کم نیارم (با مدیر قسمت قبلی هم خیلی راحت تر بودم).

    توی تبریز یه روستایی هست خیلی خوش آب و هواست ، پدربزرگم (فوت کردن) اونجا زمین دارن آشنا دارن خیلی ام نسب به زمینای دیگه گرونتره چون کاشت و برداشت راحت تره صافه حاصلخیزه
    ولی تا تهران 10ساعت راهه ، نمیشه رفت اینجور جاها ، منم طاقت اون طور روستا رو ندارم که تا شهر 4ساعت راهه

    یه پدربزرگ دیگه دارم (پدر مادریم) که زمین کشاورزی زیاد داره درآمدش هم بالاست ولی دست تنهاست ، پسر داییم که نوه اشه دانشجوی کشاورزیه فکرای خوبی توی سرشه میتونم بگم خونمونو با یکی از زمیناتون طاق میزنم.
    این پدربزرگم اهل سرمایه گذاریه لارجه باید برم باهاش حرف بزنم ولی بازم همون مشکل بالا یعنی دوری پابرجاست.

    میتونم برم توی روستاهای ورامین شهر ری یه تیکه زمین بخرم ولی نمیدونم درآمدش چهطوریه ، دماوند خوبه ولی خیلی گرونه ،
    این فکر زیادی خامه ، باید بیشتر تحقیق کنم هر چی بدست آوردم میام میگم .

    همدردی های روستایی از شرایطتون میگید؟ منتظرم.
    ای خواجه درد نیست... وگرنه طبیب هست

    ای بی خبر.. از خورشیدِ پشتِ ابر !



  8. 2 کاربر از پست مفید گیسو کمند تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (یکشنبه 18 بهمن 94), شیدا. (دوشنبه 19 بهمن 94)

  9. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 آذر 98 [ 23:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-24
    نوشته ها
    762
    امتیاز
    26,356
    سطح
    97
    Points: 26,356, Level: 97
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 994
    Overall activity: 57.0%
    دستاوردها:
    OverdriveRecommendation Second ClassTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,761

    تشکرشده 2,595 در 691 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    215
    Array
    سلام خانوم گیسو کمند

    خیلی فکر جالبی هست ولی برای شما که باید اطرافتون آشنا زیاد باشه، چه طوری با تنهایی کنار میاید؟ باید دوستان جدیدی برای خودتون دست و پا کنید!


    ---------------

    من خودم از خونه مون تا شرکت که تو یه شهر دیگه است نیم ساعت راهه، برای همین همیشه استرس دارم روزی یک ساعت از عمرم رو پوچ میکنم، دیگه شما تهرانی ها چی میکشید!!!

    ----------------

    یه مشتری داشتم که زن و شوهر کارگذار بورس بودند، خیلی هم متمول بودند.
    ولی برای زندگی ناحیه منفصل شهری رو که در 15 دقیقه شهر هست رو انتخاب کرده بودند.
    برام سوال بود چرا اینکار رو کردند.

    گفت ما از تهران 150 کیلومتر کوبیدیم، اومدیم شهر شما که تو ترافیک نمونیم و از هوای تازه و امکانات مرکز استان استفاده کنیم، ولی باز هم راضی نشدیم.
    اون پول خونمون که تو تهران میشد 50 متر خونه بخریم، آوردیم شهر شما که باهاش یه خونه 70 متری بخریم. ولی گفتیم بریم یه جای نزدیک خوش و آب و هوا که با پولمون یه خونه 150 متری بخریم. مگه چقدر زنده هستیم!

    الان روزی یه ربع با ماشین میان سر کار و بر میگردند. کلی هم خوشحالن! حالا ما از درون زندگی اشون خبر نداریم.

    ----------------

    ولی برای سرمایه گذاری رو طرح های منابع طبیعی، خیلی کار ها میشه کرد، مثلا الان بچه های زرنگ میرند اقلیم های مشابه رو شناسایی میکنن، برای پرورش زعفران! یا پرورش زیتون! الان میدونستین نزدیک تاکستان دارن زعفران کشت میکنند؟ یا تو سیاهپوش زیتون میکارن؟


    یا یکی از دوستان من تو یه روستای باصفا رفت 150 متر زمین خرید، سه طبقه ویلایی ساخت. یک زیر زمین و یه همکف و یه طبقه اول، زیر زمین رو کرد پرورش ماهی زینتی، خودش همکف میشینه و بالا رو برای مهمون های چتر باز آمده کرده.

    اگر بخوام از این طرح ها، بگم تا صبح باید بنویسم.

    ببینید توانایی چی دارین؟


  10. 5 کاربر از پست مفید mohamad.reza164 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (چهارشنبه 21 بهمن 94), گیسو کمند (یکشنبه 18 بهمن 94), zolal (دوشنبه 19 بهمن 94), شیدا. (دوشنبه 19 بهمن 94), صبا_2009 (یکشنبه 18 بهمن 94)

  11. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 06 خرداد 98 [ 22:58]
    تاریخ عضویت
    1387-6-22
    نوشته ها
    187
    امتیاز
    8,904
    سطح
    63
    Points: 8,904, Level: 63
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 146
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    40

    تشکرشده 80 در 36 پست

    Rep Power
    35
    Array
    من هم خیلی خسته ام از این دود و ترافیک و رفت و آمد و ..... فقط دارم تحمل می کنم و دنبال راه حلی هستم که از این وضعیت دربیام. چه کنم با وابستگی ها و تعلقاتی که مرا به این وضعیت زنجیر کرده...
    خداوندا! دستم را گرفته اي ... مگذار دستت را رها كنم ...

  12. 4 کاربر از پست مفید winter تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (یکشنبه 18 بهمن 94), گیسو کمند (یکشنبه 18 بهمن 94), zolal (دوشنبه 19 بهمن 94), شیدا. (دوشنبه 19 بهمن 94)

  13. #7
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    وای چه حرفای خوبی کلی امیدوار شدم
    مرسی آقا محمدرضا

    منم یه همچون چیزی میخوام یه خونه در حده 120متر یه درآمد متوسط یا پایینه رو به رشد ، دسترسیه راحت به شهر و هوای خوب و محیط سرسبز b-)

    اگه ایده خوب دارید چندتا دیگه بفرمایید، با خوندنشون مغزم کار میکنه.

    اگه میگم اطراف تهران به خاطر همینه که رفت و آمد کنم دیگه ،
    میتونم مادربزرگمو با دوستاش و مادرشوهرم بیارم خونمون و میزبانیشونو کنم بعدش خودم برم خونه فامیلم اونا بیان بمونن تازه از خداشونم هست .

    آقا محمدرضا شهرتون کجاست؟ سرسبزه؟

    من اگه وقتم واسه خودم باشه یعنی عمرا تنها بمونم.
    ای خواجه درد نیست... وگرنه طبیب هست

    ای بی خبر.. از خورشیدِ پشتِ ابر !



  14. کاربر روبرو از پست مفید گیسو کمند تشکرکرده است .

    شیدا. (دوشنبه 19 بهمن 94)

  15. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 آذر 98 [ 23:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-24
    نوشته ها
    762
    امتیاز
    26,356
    سطح
    97
    Points: 26,356, Level: 97
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 994
    Overall activity: 57.0%
    دستاوردها:
    OverdriveRecommendation Second ClassTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,761

    تشکرشده 2,595 در 691 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    215
    Array
    ما قزوین هستیم.


    اطرافمون هم کلی روستا با صفا است ، دسترسی سریع هم به شمال داریم.

    تو شهر ما قارچ و ورمی کمپوست خیلی زیاد شده همه دارن زیر فروشی میکنن.

    یه سری میوه های گلخانه ای لوکس الان بازار خوبی پیدا کرده.

    الان پرورش کاکتوس خیلی داره به خاطر استقبال خانوم های خونه، رونق میگیره.

    پرورش مادیان غیر دارویی هم الان خیلی مردم ازش استقبال دارن میکنن.

    آخه چه زمینه ای علاقه و توانایی دارین؟


  16. 4 کاربر از پست مفید mohamad.reza164 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (چهارشنبه 21 بهمن 94), گیسو کمند (دوشنبه 19 بهمن 94), zolal (دوشنبه 19 بهمن 94), شیدا. (دوشنبه 19 بهمن 94)

  17. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آذر 00 [ 07:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-20
    نوشته ها
    1,530
    امتیاز
    36,537
    سطح
    100
    Points: 36,537, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second ClassSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    5,746

    تشکرشده 6,060 در 1,481 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    274
    Array
    من راستشو بگم من اصلا به درامدزایی به شکل شما فکر نمیکنم یعنی به روستانشینی به شکل شغل نگاه نمیکنم. میگم میرم یه خونه بزرگ می خرم یه باغچه باغ که توش ویلا باشه! با چند تا مرغ و خروس و دو سه تا گاو و گوسفند! چند تا درخت باغچه سبزی و میوه! واقعیت امر اینه که ما عملا کار میکنیم که نیازهای خورد و خوراکمون رو برطرف کنیم. خب بخشیش با اینا برطرف میشه، برای بقیه اش هم حالا تا یه مختصری میشه کار کرد و امورات رو گذروند، یعنی کشاورزی و باغداری اون منطقه رو بررسی میکنم یا دامداری و پرورش ماهی و ... از یه چیز کم شروع میکنیم که ضرر توش نباشه، یا ضررش کم باشه، اگر خوشم اومد و سود داشت ادامه ش میدم. البته فقط در حدی که بشه باهاش خرج زندگی رو دراورد. والا. دیگه تو روستا که هزینه های شهری و یه سری چیزا رو نداریم که، واسه چی این همه حرص مال دنیا رو بخوریم


    حرفای بالا فانتزی و شوخی بود! من مجردم عزیزم و یه برنامه هایی واسه زندگیم دارم که اگر نشد فانتزی بالا رو محقق میکنم.

    اما در مورد شما از تو حرفای بالای من می تونید یه سری ایده بگیرید. من بهتون اطراف تهران رو توصیه میکنم. ما ادم های شهرنشین خیلی هم طاقت دوری از شهر رو نداریم. نمیشه هم ریسک کرد. بعدش شما چون متاهلی باید به بچه و بچه داری و مدرسه و اموزشم فکر کنی (هر چند که اگر به من باشه ، در راستای فانتزی قبلی، ترجیح میدم خودم به بچه م درس بدم تا وارد این سیستم آموزشی بشه) ، بهت توصیه میکنم که فعلا خوب تحقیق کنی. از کم شروع کنی. نری همین خونه تون رو طاق بزنی که فکر کنم همه سرمایه تون باشه و بعدش دستت بمونه تو حنا!
    مثالش یکی از بستگانم حیاط خونه شون رو که 20 - 30 متر بیشترم نبود کرد سالن پرورش قارچ! الان دیگه لم کار، بازار کار و .... دستشون اومده و اگر بخوان گسترشش بدن کلی تجربه دارن.
    در مورد طرح های زود بازده، خود اشتغالی و سرمایه گذاری کم و ... تحقیق کن کلی ایده میاد دستت. بعدش در مورد وام ها و بانک ها و .... تحقیق کن.
    اگر واقعا مصمم باشی می تونی به نتیجه های خوب برسی.
    بعدشم بیا به ما بگو که هم ذوقت رو کنیم و هم از تجربه هات استفاده کنیم.
    ویرایش توسط صبا_2009 : یکشنبه 18 بهمن 94 در ساعت 21:38

  18. 4 کاربر از پست مفید صبا_2009 تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (یکشنبه 18 بهمن 94), گیسو کمند (دوشنبه 19 بهمن 94), zolal (دوشنبه 19 بهمن 94), شیدا. (دوشنبه 19 بهمن 94)

  19. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 09 آبان 00 [ 22:30]
    تاریخ عضویت
    1394-11-10
    نوشته ها
    98
    امتیاز
    6,561
    سطح
    53
    Points: 6,561, Level: 53
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 189
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    67

    تشکرشده 120 در 63 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من ساکن تهران نيستم و تو عمرم بالاجبار براي کارهاي اداري چند بار اومدم. اصلا خاطره خوبي ندارم ازش. چه دوران دانشجويي چه بعدها. من که در شهري آرام تر زندگي کردم. اون تکاپو و جنب و جوش مردم که از کله سحر تا شب فقط ميدون خيلي غريب و دل تنگ کننده است. همه مثل ربات از صبح تا شب در حال بدو بدو. مسافرت هم دوباره همه با هم مثل ربات به جاي خاصي نقل مکان ميکنن و برميگردن. انگار لذت ها هم رباتيک شده و از روي اجبار. مثل قرصي مجبوري مصرف کني.
    به نظرم خيلي شهر بي رحمي مياد. هميشه بعد ازانجام کارم در اولين فرصت برگشتم شهرم، بدون اينکه بخوام يه جاي ديدني ازش ببينم.
    اينکه يکي وسط خيابون جون ميده کسي کاري به کارش نداره که مشکلي براي خودش پيش نياد.
    من خدمت رو يه شهر ديگه اي گذروندم. حتي رفتار مردم همون شهر که از کلانشهر خودم کوچکتره خيلي عاطفي تر و صميمي تر بود. به ندرت پرخاش، تندي و... ديدم. مثلا هر کي که سوار تاکسي ميشد طوري صحبت و فتار ميکردن انگار همه با هم فاميل و آشنا هستن.
    ویرایش توسط Wishbone : یکشنبه 18 بهمن 94 در ساعت 21:50

  20. 4 کاربر از پست مفید Wishbone تشکرکرده اند .

    khaleghezey (چهارشنبه 21 بهمن 94), گیسو کمند (دوشنبه 19 بهمن 94), zolal (دوشنبه 19 بهمن 94), شیدا. (دوشنبه 19 بهمن 94)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. سلام ب همه ی دوستان. لطفا منو راهنمایی کنید.ب کمکتون خیلی نیاز دارم
    توسط ر و ی ا در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: چهارشنبه 05 شهریور 93, 18:51
  2. چه زمانی رابطه دوستانه را متوقف کنیم ؟
    توسط ویدا@ در انجمن مهارتهای ارتباطی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: پنجشنبه 23 شهریور 91, 09:35
  3. به درخواست بعضي دوستان راجع به رفتنم به صحبت هاتون گوش ميدم
    توسط hamishetanha در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: چهارشنبه 27 بهمن 89, 10:42
  4. +دوستان همدرد برادرتون به کمک شما احتیاج داره
    توسط hadish در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 27
    آخرين نوشته: چهارشنبه 09 تیر 89, 23:17
  5. دوستان فردا دیره من الان به کمکتون نیاز دارم
    توسط sahra در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: یکشنبه 29 اردیبهشت 87, 08:52

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:52 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.