قهر با مادر شوهر خبرچین دروغگوی نامرد منفعت طلب

[saraaaaaaaaaa]

سلام دوستان, من سارا هستم دوساله ازدواج کردم, دوران نامزدی رابطم با خانواده شوهرم خوب بود اما اختلافات از اونجایی شروع شد که مادرشوهرم اصرار داشت عروسی تو خونه بگیریم و مامانم اصرار به تالار, عروسی توخونه هم بخاطر این میگفت که سالگرد فوت چندتا از فامیلاش نشده بود که الیته هیچوقت چشم دیدنشو نداشت, مامانم اولش راضی بود تو خونه ولی به خاطر حرفایی که مادرشوهرم پشت سرم زده بود لج کرد, نامرد همه جا گفته که جهیزیه نداشت من بهش دادم آخرش عروسی تو تالار برگزار شد و مهمونای خودشم دوبرابر مال ما بود. از روز عروسی تا الان چند بار خانوادم اومدن خونشون و رفت امد داشتن چون فامیلم هستن, اما مادر شوهرم و شوهرش یه بارم نرفتن خونه بابام من خودم خیلی بهشون سر میزدم اما وقتی دیدم دست از این کاراش برنمی داره قهر کردم و الان 4 ماه خونشون نرفتم به مامانم اینا هم گفتم دیگه نرن خونشون, خدا شاهده تا الان یه بارم بعد از این همه نامردی و حرفایی که پشت سرم میزنه یه بارم غیبتشو نکردم حتی پیش شوهرم ولی دیگه خیلی داره عذابم میده قبل از این 4 ماه چشم دیدن عروس بزرگشو نداشت حالا هرجا میشینه ازش تعریف میکنه و ازمن بد میگه البته من خوشحالم که رابطشون خوب شده ولی بخاطر اینکه منو بد جلوه بده الکی از اون تعریف می کنه, حالا شما بگین چیکار کنم, چطوری بهش حالی کنم از رفتارش متنفرم؟ بهش بگم میدونم پشت سرم حرف میزنی؟ هفته دیگه تولد شوهرمه میخوام دعوتشون کنم ولی مطمئنم نمیان بنظرتون دعوتشون کنم؟ اگه بخوام مثه آب خوردن پسرشو ازش جدا میکنم ولی هیچوقت وجدانم اجازه نمیده چون اونم مادره فقط میخوام یه جوری بهش بفهمونم.

[deljoo_deltang]

سلام سارا خانم

این همه a آحیانا از روی عصبانیتت که نیست؟
چرا این همه عصبانی ؟ یک لیوان آب سرد بخور، یکم دعا بخون، چند نفس عمیق بکش، اینهمه عصبانیت و خشم جمع شده در یک تازه عروس اول زندگی اصلا خوب نیست. دختر خوب مگه قرار نیست یک عمر با همسرت و خانوادش زندگی کنی؟ خشت اول چون نهد معمار کج، تا ثریا می رود دیوار کج

خلاصه و مفید راه حل اینه که
1- روشهای کنترل خشم رو یاد بگیری
2- سیاست و مهارتهای ارتباطی رو یاد بگیری و به کار ببندی
3- از خاله زنک بازی و این اونو گفت و من اینکارو کردم و اون اینکارو کرد بپرهیزی
4- دخالت در اعمال دیگران نکنی (کارهای پدر و مادرت به خودشون مربوطه )
5- وظایف شوهر داری رو به نحو احسن انجام بدی با چاشنی سیاست های زنانه

البته توی نوشتن این راهکارها که بهت دادم راحته ولی در عمل مرین می خواهد و تمرین و صبر و صبر و صبر

بقیه اش خودش خود به خود درست میشه

[حیاط خلوت]

سلام سارا جان
ما ایرانی ها (ببخشید تعمیم میدم) 1. مرده پرستیم 2. کارهای خودمون رو بزرگ میبینیم کارهای بقیه رو کوچیک

با قطع رابطه از چشم همسرت می افتی عزیزم
سعی کن کمتر بری
خیلی مودبانه بهش بگو یه بنده خدایی گفته شما بهش گفتین من جهیزیه نداشتم منم گفتم مادرشوهر من با شعور تر از اینه که این حرفها رو بزنه ( با این کار هم بهش نشون دادی که......و اینکه دفعه بعدی که این حرف رو تکرار کنی شعور خودت میره زیرسوال)

حتما دعوتش کن و احترامشو نگه دار ولی مودبانه جمله بالا رو بهش بگو و اگه تکذیب کرد و چهره اش بهم ریخت بدون که دیگه نمیگه
یادت باشه زندگی میدون جنگ نیست
قضیه عروس و مادرشوهر هم نهایتش (به جز بعضی استثناها) تا 5 سال ادامه داره کشش بدی تموم نمیشه
شاغلی؟خودت رو به کاری مشغول کن تا به این چیزا فک نکنی.

[saraaaaaaaaaa]

دوستان از راهنماییتون ممنونم, آره من واقعا عصبانیم از اینکه اینهمه بهش احترام گذاشتم ولی گذاشت پای وظیفم, بابام دوماه بیمارستان بستری بود حتی یه بارم حالشو نپرسید سر زدن که دیگه پیشکشش, مادرشوهرم به شدت منفعت طلبه هرجایی هر چیزی هرکسی که براش یه سود مالی داشته باشه رو روسرش میذاره, بذارید یه مثال بزنم تا بیشتر متوجه بشین , تمام حیاطشو پر کرده از سبزی و درخت میوه چون به شکمش اهمیت میده اما هرچی گل دخترش توحیاط کاشته بود رو از ریشه کند که جاش یه چیز ثمری بکاره چون زیبایی گل براش مهم نیست مهم اینه که میوه بده اگه نداد پس به درد نمیخوره, تو روابطش با آدما هم همینجوری رفتار می کنه, به عقلش نمی رسه که مامان بابای من فامیلشن من عروسشم پسرش از رفتاراش جلوی خونواده من خجالت میکشه چون خانواده من وضع مالیشون زیاد خوب نیست سر یه موضوع الکی رابطشو قطع کرده, منم تحمل بی احترامی به خانوادمو ندارم چون مامانم واقعا مظلومه همه فامیل ازش تعریف می کنن فقط این زنه باما اینجوریه, می خوان به کاراش اهمیت ندم چون شوهرم خیلی خوبه خودشم میدونه مامانش مقصره زندگیم خیلی خوبه ولی وقتی رفتار زشتشو با خانوادم میبینم یا حرفای ناحقی که پشت سرم میزنه نمی تونم تحمل کنم

[ammin]

سلام.اگه تو راهت درست باشه وبه حق باشی مطمئن باش درآینده بالاخره قدرت رو میدونن ورفتارشون تغییر میکنه.

بنابراین سعی کن کاری که درسته رو به سهم خودت انجام بدهی بدون افراط وتفریط وبا میانه روی.گاهی هم اگر واقعا فامیلی طوری رفتار میکنه که قلبا میل نداری بهش سر بزنی بهتره حداقل هر چندوقت یه بار جهت رفع تکلیف سر زد وصله رحم انجام داد.اینطوری حداقل به خودت بدهکار نمیشی.

مهمتر از همه رابطه صمیمانه تو وشوهرت هست...توی اینطورمواقع ازرفتارهایی که باعث تنش ولحبازی میشه پرهیز کن.