به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 27 دی 86 [ 21:03]
    تاریخ عضویت
    1386-10-13
    نوشته ها
    1
    امتیاز
    3,787
    سطح
    38
    Points: 3,787, Level: 38
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    ترس از آینده

    سلام دوستان
    پسری هستم 24 ساله از کودکی به دختر خالم علاقمند بودم و می خواستم که باهاش ازدواج کنم .
    رابطه ما تا 2 سال پیش خیلی عادی بود تا اینکه من ازش خواستگاری کردم
    و ایشون جواب منفی دادند .
    توی این مدت زیاد اسرار نکردم و کمتر در مورد باهاش حرف زدم تا عید امسال دوباره موضوع از طرف خانواده مطرح شدو دوباره جواب منفی دادند
    دختر های زیادی برای ازدواج پیشنهاد شد ولی من هیچ وقت نتونستم دختری رو به ایشون ترجیح بدم .با صحبتهائی که خودم و دیگران باهاش داشتیم نه از من بدش میاد نه میتونه به ازدواج با من فکر کنه...
    قبول داره که من واقعا دوسش دارم و فقط به عنوان یک پسر خاله منو دوست داره
    هدفش مادیات یا مسائل دیگه نیست و فقط و فقط مشکلش اینه که میگه نمیتونم تصور کنم که همسر من باشه و از این میترسه که بعد از ازدواج هم نتونه منو به عنوان یک همسر دوست داشته باشه .
    توی این موقعیت من باید چیکار کنم ؟
    نگرانی ایشون رو چطور میشه برطرف کرد؟
    خوشحال میشم نظرتون رو بدونم
    ضمنا ایشون هم 24 سال سن دارن و تحصیلات لیسانس

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 بهمن 86 [ 12:39]
    تاریخ عضویت
    1386-10-07
    نوشته ها
    43
    امتیاز
    3,851
    سطح
    39
    Points: 3,851, Level: 39
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 99
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    21

    تشکرشده 23 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ترس از آینده

    با سلام
    علاقه ی شما از کودکی نسبت به ایشون به علت پسرخاله و دختر خاله بودن درنوع خودش جالب و از نظر روان شناختی آسیب پذیر هست. شما از تحصیلات خودتون و نیز از ملاک هاتون هیچ صحبت نکردید. اینکه تمام تمرکز ما تنها
    روی یک فرد باشد و در دنیای ذهنی خودمان او را تمنا کنیم و تنها زندگی مشترک با او را بخواهیم نمی تواند موضوع کمک کننده ای باشد و جزء تفکرات غیرمنطقی به حساب می آید.
    یادتان باشد شما حق انتخاب و ایشان هم حق بررسی و در حقیقت انتخاب متقابل دارند و در این جریان اساسی هیچگاه نباید اصرار زیادی به خرج داد. من فکر می کنم شما خرج عاطفی یک طرفه ی زیادی در قبال ایشان کردید و این باعث وابستگی شما شده است. اصولا وابستگی به هیچ کسی در زندگی جالب نیست و وجود ما را آسیب پذیر می کند. نگرانی ایشان هم طبیعی است و به در حال حاضر به علت فامیل بودنتان ایشان شما را در قالب همان نقش فامیلی می بینند و جایگزینی چنین نقشی نیاز به زمان دارد.
    من چند پیشنهاد به شما دارم:
    1- در یک فرصت دیگر در کنار احساسات، از افکار و برنامه ی زندگی مشترکتان تنها در حضور خودشان به ایشان مطرح کنید که خود نیاز به بررسی دقیق وضعیت زندگی شخصی خودتان دارد.
    2- بعد از مطرح کردن حتما با توافق هم زمانی منطقی برای فکرکردن و پاسخ ایشان بگذارید. مثلا: 1 ماه
    3- ایشان را برای بررسی بیشتر موضوع ازدواج شما به مشاورخانواده ی مجرب ارجاع دهید و اگر خودتان هم همراهی کنید بهتر است.
    4- احساسات خودتان را تحلیل کنید و مبنای اصلی انتخاب خودتان را پیدا کنید.
    موفق باشید.


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:47 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.