دلسردی 30 ساله در زندگی زناشوئی
سوال:
عاشق همسرم هستم؛ اما او هیچ احساسی نسبت به من ندارد. صحبت های ما همیشه به مشاجره و دعوا ختم می شود. در ضمن30 سال است که با هم زندگی می کنیم. چه کار کنیم تا همدیگر را بهتر درک کنیم. لطفاً راهنمایی کنید.
جواب:
فریبا البرز؛ مشاور خانواده
نکته بسیار مهمی که در پیامتان به چشم میخورد این است که نوشته اید، 30 سال از زندگی مشترک شما و همسرتان میگذرد. 30 سال زندگی زمانی بسیار طولانی است و در طول این سال ها ریشههای رفتاری در زندگی، محکم شده و جزو عادتهای زندگی مشترک میشوند. میتوانم با اطمینان بگویم که شما در این سالها نسبت به موضوع اختلافات بیتفاوت نبودید و قطعاً راههایی برای حل مشکل خود در پیش گرفته اید؛ اما به نظر می رسد که جواب مثبتی به دست نیامده است. در این نوشتار سعی میشود که شما را با مواردی تازه آشنا کنیم و به این مسئله از زاویه جدیدی بنگریم.
چند پرسش اساسی : معمولاً علت اصلی مشکلات زناشویی از نبودآگاهی درباره مهارتهای ارتباط مؤثر نشأت میگیرد. گاهی اوقات ما به قدری درگیر اصلاح رفتارهای طرف مقابل میشویم که رفتارهای خود را فراموش میکنیم. لذا رجوع و بازنگری به رفتار و نوع ارتباط خود با همسرتان را در اولویت اول اصلاح این رابطه قرار دهید. بدون جهتگیری و پیش داوری و به صورت عادلانه و منصفانه خود و رابطهتان را با پرسش و پاسخهایی از قبیل «آیا رفتارهای من سبب بیتوجهی همسرم شده است؟ کدام رفتار من باعث ناراحتی او میشود؟ چه موقع و در چه شرایطی آن کار را انجام میدهم؟ در آن شرایط واکنش همسرم چیست؟ و ...» محک بزنید و نقاط ضعف و قوت خود را بیابید.
عوامل ایجاد دلسردی در همسران : برای اینکه بتوانید رفتارهای خود را به درستی محک بزنید، لازم است برخی کارهایی را که باعث ایجاد دلسردی در همسران میشود نام ببریم. مواردی مانند: سختگیری، خشم و کنترل نکردن آن، تعصب و بیاعتمادی، زندگی دیگران را به رخ همسر کشیدن، ترشرویی، بیان بیش از حد گلایهها، ناسزا گویی و اهانت، چشم و همچشمی، لجاجت، توقعات بیجا، انتقاد ناپذیری، ناسپاسی، سوءتفاهم، جر و بحث افراطی بر سر مسائل گوناگون و گاه کم اهمیت و مواردی از این قبیل.
نکات قابل توجه در فرآیند اصلاح : با توجه به تجربه سی ساله شما، در این بخش به بیان چند نکته کلی که می تواند در مسیر اصلاح روابط پس از کشف نقاط ضعف و قوت مفید واقع شود، میپردازیم.
1- توصیه میکنم خود را به صورت انفرادی در ذهن خویش محک بزنید و به یافتن ریشه مشکلات خود و آگاهی از آن بپردازید. برای کسب نتیجه بهتر، لازم است اشتباه و کوتاهی خود را به پای دیگری ننویسید و به جای اینکه به دنبال مقصر بگردید، در صدد رفع نقاط ضعف خود برآیید
2- زمان و شیوه گفت و گو کردن بسیارمهم است؛ به طور مثال در صورتی که پس از تحلیل رفتار خود، متوجه مشکلاتی در رفتار همسرتان شدید؛ برای بیان این مسائل در یک زمان مناسب و با لحنی آرام به گفت و گو بپردازید.
3- شنونده خوبی باشید. موقعی که همسرتان صحبت میکند وسط کلام او نیایید و با آرامش کامل و دقت به صحبتهای وی گوش فرا دهید.
4- هرگز در بیان اشتباهات همسر، از ضمیر «تو» استفاده نکنید. «شما» بهترین ضمیر خطاب در چنین مواقعی است و قدرت اثرپذیری و نفوذ کلام شما را صد برابر میکند و حس مورد سوء استفاده قرار گرفتن را در طرف مقابل ایجاد نمیکنید
. 5- دلخوری، دل مشغولیهای ذهنی، نیازها و خواستههایتان را بیان کنید. اما از عبارات انتقاد کننده و سرزنش کننده اجتناب کنید
. 6- از سرزنش ، مقایسه منفی و تهدید بپرهیزید
. 7- صادقانه صحبت کنید و بدون هیچ رو دربایستی با حفظ حریم و احترام، اندیشه و احساس خود را درباره بی توجهی بیان کنید و از او نیز بخواهید چنین کند.
8- در فکر سازندگی باشید نه تخریب زندگی. برخی مواقع مشاهده میشود که یکی از زوجین برای پایان دادن به مسئله، سکوت اختیار می کند و یا گاهی اوضاع را متشنج میسازد و با پاک کردن صورت مسئله، مشکل را باقی میگذارد.
9- اگر طرح مسئله به صورت مستقیم ممکن نباشد از کمک مشاوری امین و کاردان بهره بگیرید. در پایان یادآور میشوم که ایجاد تغییر، کار بسیار دشواری است. اما اگر شما و همسرتان اراده لازم را داشته باشید، پیمودن این مسیر سهل و آسان خواهد شد. البته به دو شرط، اولاً همراه و پشتیبان یکدیگر باشید، ثانیاً صبور و بردبار بمانید.
منبع: زندگی سلام | شماره :19178 | تاریخ 1394/11/7
دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
علاقه مندی ها (Bookmarks)