به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 23 بهمن 94 [ 11:40]
    تاریخ عضویت
    1394-11-06
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    99
    سطح
    1
    Points: 99, Level: 1
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    6

    تشکرشده 4 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    مشکل دخالت خواهرم در زندگی ما

    سلام
    من خیلی وقته مطالب اینجارو میخونم
    والان عضو شدم تا مشکلم رو درمیون بذارم

    یک خواهری دارم ک چند سال از من بزرگتره و اون هم ازدواج کرده
    یه جور اخلاقی داره ک دلش میخواد همیشه رییس باشه همیشه به عنوان بهترین ازش حساب ببرم ولی خب واقعا عالی نیست ولی دلش میخواد همیشه منو نصیحت کنه

    قبل از ازدواجمون من خواستگارای خیلی بیشتری داشتم درحالی ک خواستگارای اون میومدن یک بار و دیگه خبری ازشون نمیشد... من زیباتر بودم
    و احساس میکنم از همون موقع به من حسادت میکرد در حالی ک من سنم کم بود وهیچ فخرفروشی و... اصلا بلد نبودم

    تا اینکه همزمان نامزد کردیم نامزد من وضع مالی خیلی بهتری داشت و ما زودتر ازدواج کردیم و این هم به مشکلات اضافه شد

    بعداز ازدواج هم تاالان امکانات زندگی من بهتر بوده البته تحصیلات همسر اون بالاتره
    واز همون اول زندگیم نیش و کنایه هایی میزد ک مثلا فلان امکانات به چ دردی میخوره یا دخالت ک اینو میخواین چیکار چرا خرج اضافه میکنی و....

    ولی من هیچ وقت به روش نیاوردم و میدونستم اینها براش عقده و حسادت شده و دلمم براش میسوخت و متاسفانه به خیال خودم برای اینکه حسادتش رو کمتر کنم تاییدش میکردم ک اره واقعا فلان چیز به درد نمیخوره

    الان بعد از گذشت چند سال هنوز همونجوره حتی شوهرشم ک در ظار خیلی ادم خوبیه به خودش اجازه دخالت میده ک مثلا چرا اینجا خونه گرفتین چرا به بابااینا کمتر سر میزنین و....

    اونا خودشون یه شهر دیگه هستن و ما هم به خاطر شرایط کاری شوهرم احتمالا مجبور میشیم سال اینده به شهر دیگه ای بریم ک از قضا همون شهریه ک اونا هستن

    حالا خواهرم و شوهرش مدام غیر مستقیم و مستقیم به ما میگن ک وای چرا میخواین برید شهر دیگه چرا مامان بابارو تنها میذارید...چرا فلان و.....
    اخه مگه من خودم خوشحالم که از مامان بابام دور بشم ولی خب شرایط کاری شوهرم اینجوری ایجاب میکنه اونم فقط برا چند سال نه همیشه

    ولی دیگه ازخسته شدم خیلی تا الان مراعاتشو کردم با این حال همیشه سعی میکنه خودشو برای پدرمادرم خیلیییی خوب نشون بده و برعکس منو شوهرمو بیاره پایین
    متاسفانه پدرمادرمم رفتاراشو باور میکنن

    میشه کمکم کنید جلوی دخالتاشو بگیرم؟

  2. کاربر روبرو از پست مفید banuirani تشکرکرده است .

    khaleghezey (چهارشنبه 07 بهمن 94)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    سلام

    به نظر نمیاد خواهرتون قصد دخالت داشته باشن ، بلکه ایشون از سادگی زیاد ، زیادی اظهارنظر میکنن .

    اینطور که شما در مورد خواهرتون نوشتید ، مطمءنا در دنیای واقعی هم این حستون رو به همسرتون منتقل کردید ، و اگه روزی همسرتون به خودش اجازه داد در مورد خواهرتون اینطوری صحبت کنه ، مقصر خودتونید.


    خواهرتون حتی اگه اینقدر عقده داشته باشه و قصدش دخالت و به هم زدن آرامش شما هم باشه ، نمیتونه راههای خروج از شهرتونو ببنده به هر حال این شما و همسرتونید که برای خودتون تصمیم میگیرید پس جای نگرانی نیست ، فقط حالا که اینقدر اذیت میشید و ممکنه به همسرتون بر بخوره ، وقتی با خواهرتون تنها بودید بهشون دوستانه بگید که جلوی همسرم این حرفا رو نزن چون ممکنه سوءتفاهم پیش بیاد . بقیشو دیگه خودش میفهمه اگه بازم تکرار کرد شما مستقیم تر خواهش کن که اظهار نظر نکنه .


    در کل عزیزم توی جامعه الان ما که روابط فامیلی همینطور کمرنگ میشه و خیلی خانواده ها هستن که آخر هفته ، جایی برای دور همی و خوش بودن پیدا نمیکنن ، سعی کن روابطتونو تقویت کنید . نیاز نیست منفعل باشید یا با هر کسی برای خروج از تنهایی رفت و آمد کنید اما تعادل رو هم رعایت کنید.


    یه نکته دیگه اینکه ممکنه شما این نگاه از بالا به پایینتونو به خواهرتون منتقل کرده باشین . دوست من با دو تا خواستگار بیشتر داشتن و یا امکانات بهتری داشتن که دلیل بر عقده یا برتری نمیشه .
    ای خواجه درد نیست... وگرنه طبیب هست

    ای بی خبر.. از خورشیدِ پشتِ ابر !



  4. 5 کاربر از پست مفید گیسو کمند تشکرکرده اند .

    banuirani (چهارشنبه 07 بهمن 94), khaleghezey (چهارشنبه 07 بهمن 94), mohamad.reza164 (چهارشنبه 07 بهمن 94), نیکیا (چهارشنبه 07 بهمن 94), افسونگر (پنجشنبه 08 بهمن 94)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 آبان 00 [ 02:20]
    تاریخ عضویت
    1393-4-25
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    17,344
    سطح
    83
    Points: 17,344, Level: 83
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,156

    تشکرشده 742 در 286 پست

    Rep Power
    77
    Array
    سلام. من یه دوستی داشتم وقتی قرار بود براش مهمون بیاد زنگ میزد با استرس و نگرانی میگفت نیکیا حالا چه کنم؟ با فلانی رودربایستی دارم غذا چی بپزم. من راهنماییش میکردم میگفتم فسنجون درست کن باقالی پلو با ماهیچه بزار که جلوه داشته باشه، مرغ زعفرونی بزار و...بعد از مهمونی بهش اس میدادم که چی شد غذا چی درست کردی؟ جوابم رو نمیداد... بعد که حضوری میدیدمش سوال میکردم که چیکار کردی اون روز جواب سربالا میداد یه جوری که نیکیا دوست ندارم بگم. دخالت نکن... بعد از اون اتفاقات هر بار که با استرس سوالی رو از من میپرسه من با بیخیالی میگم هر جور که خودت دوست داری، هر جور که خودت راحتی...
    شاید اون دوستم سوالهای من رو دخالت میدونست اما یادش نمیومد که خودش زنگ زده با نگرانی از من نظر خواسته و خودش منو درگیر مهمانیش کرده... شاید اصلا توانایی پختن غذاهایی که من بهش گفته بودم رو نداشته شاید یه قرمه سبزی پخته گذاشته جلوی مهمون...
    تونستم خوب توضیح بدم؟؟ شما اگه دوست ندارید خواهرتون توی زندگیتون نظر بده و دخالت کنه نباید خودتون دخالتش بدید... وسیله ی جدید میخرید بهش نگید که خریدید... میخاید شهرتون زو عوض کنید دلیلی نداره از مدتها قبل اونا در جریان باشن. وقتی ما خبری رو خودمون به دیگران میگیم بییشتر جرات اظهار نظر پیدا میکنن تا اینکه خودشون بفهمن یا از گوش دیگران بشنون..
    ویرایش توسط نیکیا : چهارشنبه 07 بهمن 94 در ساعت 10:00

  6. 3 کاربر از پست مفید نیکیا تشکرکرده اند .

    banuirani (چهارشنبه 07 بهمن 94), khaleghezey (چهارشنبه 07 بهمن 94), گیسو کمند (چهارشنبه 07 بهمن 94)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 23 بهمن 94 [ 11:40]
    تاریخ عضویت
    1394-11-06
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    99
    سطح
    1
    Points: 99, Level: 1
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    6

    تشکرشده 4 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط گیسو کمند نمایش پست ها
    سلام

    به نظر نمیاد خواهرتون قصد دخالت داشته باشن ، بلکه ایشون از سادگی زیاد ، زیادی اظهارنظر میکنن .

    اینطور که شما در مورد خواهرتون نوشتید ، مطمءنا در دنیای واقعی هم این حستون رو به همسرتون منتقل کردید ، و اگه روزی همسرتون به خودش اجازه داد در مورد خواهرتون اینطوری صحبت کنه ، مقصر خودتونید.


    خواهرتون حتی اگه اینقدر عقده داشته باشه و قصدش دخالت و به هم زدن آرامش شما هم باشه ، نمیتونه راههای خروج از شهرتونو ببنده به هر حال این شما و همسرتونید که برای خودتون تصمیم میگیرید پس جای نگرانی نیست ، فقط حالا که اینقدر اذیت میشید و ممکنه به همسرتون بر بخوره ، وقتی با خواهرتون تنها بودید بهشون دوستانه بگید که جلوی همسرم این حرفا رو نزن چون ممکنه سوءتفاهم پیش بیاد . بقیشو دیگه خودش میفهمه اگه بازم تکرار کرد شما مستقیم تر خواهش کن که اظهار نظر نکنه .


    در کل عزیزم توی جامعه الان ما که روابط فامیلی همینطور کمرنگ میشه و خیلی خانواده ها هستن که آخر هفته ، جایی برای دور همی و خوش بودن پیدا نمیکنن ، سعی کن روابطتونو تقویت کنید . نیاز نیست منفعل باشید یا با هر کسی برای خروج از تنهایی رفت و آمد کنید اما تعادل رو هم رعایت کنید.


    یه نکته دیگه اینکه ممکنه شما این نگاه از بالا به پایینتونو به خواهرتون منتقل کرده باشین . دوست من با دو تا خواستگار بیشتر داشتن و یا امکانات بهتری داشتن که دلیل بر عقده یا برتری نمیشه .
    خانم گیسو کمند دقیقااا برعکس متوجه شدی و خیلی زود گارد گرفتی!!!!!!!!
    پس اینقدر باطمینان قضاوت نکن... کل متنتون پر از اطمینان های اشتباست!!!!!!!!!

    من به هیچ وجه چنین حسی ندارم ک دوتا خاستگار بیشتر معنیش اینه ک من بهترم یا اون!!!
    والبته نگاه بالا پایین هم نسبت به خواهرم ندارم چون اون خودش ویژگی های مثبت زیادی داره
    ودر مورد همسرمم اصلا چنین چیزی نیست.... اتفاقا این هم یه مشکله که شوهرم حس خوبی نسبت به خانواده و خواهر من داره واین باعث میشه شاید از روی سادگی خیلی از مسایل رو راحت جلوی خانواده من لو بده.... مثلا خیلی باخواهرم و همسرش درباره زندگی تو اون شهر بپرسه...

    به نظرم راه حل نیکیا خیلی خوبه ولی خب هرچی من چیزی نمیگم همسرم لو میده..
    بارها هم بهش گفتم ک بیا وقتی تصمیماتمون نهایی شد بقیه متوجه بشن ولی خب به خاطر اعتماد زیادی ک خودم براش نسبت به خوانوادم درست کردم همه چیو میگه و اونا هم شروع میکنن به نظردادن های زیاد
    ویرایش توسط banuirani : چهارشنبه 07 بهمن 94 در ساعت 11:20

  8. کاربر روبرو از پست مفید banuirani تشکرکرده است .

    گیسو کمند (چهارشنبه 07 بهمن 94)

  9. #5
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو

    با سپاس از بانو گیسو کمند و بانو نیکیا گرامی

    دوستان از وقت و انرژی خودشان می گزارند برای دادن راهنمایی به دوستانی که مشکشان را مطرح می کنند ادعای مشاور بودن و متخصص بودن هم ندارن به اندازه دانش و تجربه ای که دارن راهنمائی میکنند که جای تقدیر و تشکر داره این احساس مسئولیتی که دارند اینکه حالا به مذاق شما خوش نیامده یا اینکه نظر یکی دیگر از بانوان را بهتر میدانید بحث دیگریست ولی لطفا دفعات بعدی با لحن مناسبتری بیان کنید.
    مثلا اینکه: نظر بانو نیکیا را بیشتر میپسندم.

    و مسئله دوم با توجه به پستی که شما میگزارید و اطلاعاتی که می دهید نظر دریافت میکنید هرچی اطلاعات بیشتر باشه نظر کاملتری توسط دوستان داده میشه.

    پیشنهاد بانو نیکیا خیلی خوبه اتفاقا یک مقاله خودم تیو سایت قرار دادم در این زمینه ولی البته در مورد دخالت خانواده ها هستش خواندنش ضرر نداره

    http://www.hamdardi.net/thread-40315.html#post396770

    بهتره با لحن ملایم اول بیان بشه اونم خصوصی.سعی کن کمتر در جریان کارهایی که میکنید قرار بگیرن ایشون.و اینم یادتون باشه هر فردی خصوصیات مثبت و منفی در شخصیتش وجود داره و بخاطر یک خصیصه منفی رابطه ها را بهم نزنیم بلکه بهتره بیشتر دنبال علایق مشترک باشیم.
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  10. 3 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    banuirani (چهارشنبه 07 بهمن 94), گیسو کمند (چهارشنبه 07 بهمن 94), نیکیا (چهارشنبه 07 بهمن 94)

  11. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 23 بهمن 94 [ 11:40]
    تاریخ عضویت
    1394-11-06
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    99
    سطح
    1
    Points: 99, Level: 1
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    6

    تشکرشده 4 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط khaleghezey نمایش پست ها
    درود بانو

    با سپاس از بانو گیسو کمند و بانو نیکیا گرامی

    دوستان از وقت و انرژی خودشان می گزارند برای دادن راهنمایی به دوستانی که مشکشان را مطرح می کنند ادعای مشاور بودن و متخصص بودن هم ندارن به اندازه دانش و تجربه ای که دارن راهنمائی میکنند که جای تقدیر و تشکر داره این احساس مسئولیتی که دارند اینکه حالا به مذاق شما خوش نیامده یا اینکه نظر یکی دیگر از بانوان را بهتر میدانید بحث دیگریست ولی لطفا دفعات بعدی با لحن مناسبتری بیان کنید.
    مثلا اینکه: نظر بانو نیکیا را بیشتر میپسندم.

    و مسئله دوم با توجه به پستی که شما میگزارید و اطلاعاتی که می دهید نظر دریافت میکنید هرچی اطلاعات بیشتر باشه نظر کاملتری توسط دوستان داده میشه.

    پیشنهاد بانو نیکیا خیلی خوبه اتفاقا یک مقاله خودم تیو سایت قرار دادم در این زمینه ولی البته در مورد دخالت خانواده ها هستش خواندنش ضرر نداره

    http://www.hamdardi.net/thread-40315.html#post396770

    بهتره با لحن ملایم اول بیان بشه اونم خصوصی.سعی کن کمتر در جریان کارهایی که میکنید قرار بگیرن ایشون.و اینم یادتون باشه هر فردی خصوصیات مثبت و منفی در شخصیتش وجود داره و بخاطر یک خصیصه منفی رابطه ها را بهم نزنیم بلکه بهتره بیشتر دنبال علایق مشترک باشیم.
    بله دوستان لطف میکنند ک وقت میذارن ولی بهتره که اول یکم به مشکل فکر کنند بعد
    فکر نمیکنم لحنم بد باشه...
    من فقط ناراحت شدم ک خانم گیسوکمند اینقدر قضاوتهای عجولانه درباره من داشتند... وازشون خواستم اینقدر بااطمینان درباره قضاوتهاشون صحبت نکنن
    به نظر شما برچسب زدن های سریع ایشون در اولین پست من کار درستیه؟!؟
    اینجا همیشه اینجوری؟!؟!
    همه اینقدر باهم خوبن و از اعضای جدید خوب استقبال میکنن؟!؟!

    البته از شما ممنونم بابت مقاله ای ک مهرفی کردین
    ویرایش توسط banuirani : چهارشنبه 07 بهمن 94 در ساعت 12:56

  12. 2 کاربر از پست مفید banuirani تشکرکرده اند .

    khaleghezey (چهارشنبه 07 بهمن 94), گیسو کمند (چهارشنبه 07 بهمن 94)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:25 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.