سلام من 25 سالمه و همسرم 29 يك سال عقد بوديم و يك سال و نيم كه ازدواج كرديم خيلى زندكيه شاد و خوبى داشتيم و شوهرم يه مرد كاملا مثبت و خوب بود از نظر من و بقيه بهش اعتماد كامل داشتم به خاطره اينكه به نظرم واقعا باك بود تا اينكه جند روز بيش كه خواب بود ميخواستم برم ارايشكاه و ميخواستم از كيفش بول بر دارم ديدم يه بسته قرص متادون تو كيفش بود كه فقط يه دونه ازش مونده بود خيلى ترسيدم ولى يك در صدم فكر نميكردم مال خودش باشه دوباره كذاشتمش سر جاش و رفتم ارايشكاه و بعد يه كيت متادون كرفتم و بعد شب كه اومدم دوباره نكاه تو كيفش كردم ديدم قرص نبود و به رو خودم نيوردم بعد ميخواست بره دسشويى زود با يه ليوان رفتم دنبالش كفتم ادرار كن تو اين كفت برا جى كفتم ميخوام ازت تست بكيرم خنديد كفت برا جى كفتم شك دارم ميخوام خيالم راحت شه و.... بركشت كفت ندارم و برتقال خورد (ايا برتقال ميبره متادون رو ؟)بعد كه رفت دسشويى تو ليوان ادرار كرد تست رو كه زدم دو خط نشون داد كه يعنى جواب ازمايش منفى بود ولى من فكر كردم دو خط مثبت وبعد كلى كريه كردم رفتم جيزامو كه از قبل اماده كرده بودم
برداشتم كه برم قهر هى ميكفت اين كم جيزى نيست كه ميكى رو سياه ميشى دو روز صبر كن دوباره تست بزن وقتى ديد من بهشكفتم كه ميدونم قرص ميخورى و قصدم برا قهر رفتن جديه و به جونم قسمش دادم كفتم بكو جون من نميخورى كفت به جون تو قرص ميخورم و همش كريه ميكرد من ديونه شدم اون لحظه قلبم داشت وايميستاد فقط جيغ ميزدم و كريه ميكردم شب رفتم خونه خواهرم ولى فردا ظهرش اومد دنبالم دوباره بركشتم نميخواستم كسى بفهمه و شوهرم كوجيك شه ،،خيلى ميترسم كفت يك ماه و نيم كه ميخوره ولى اصلا اخلاقش تو اين يه ماه و نيم عوض نشده بود ولى من الكى كفتم از قيافش و اخلاقش فهميدم احساس كردم اكه بدونه از قرص تو كيفش فهميدم فقط جاى قرص رو عوض ميكنه
بهم قول داده كه ديكه نميخوره و الان روزه سوميه كه من فهميدم و به كفته ى خودش قرص نميخوره
همش برام سوال جرا اصلا اخلاقش عوض نشده بود شايد از قبل از عقد ميخورده
و حالا هم كفتم هيجا تنها نبايد بره حتى سر كار بايد باهاش برم ولى اون ميكه نميشه و به خاطره اين نرفت كاركاه
شما بكيد جؤكار كنم زندكيمون رو خراب كرد ديكه هيجى مثل قبل نميشه
همش ميكه اشتباه كردم بزار خودم درستش ميكنم
نوشته اصلی توسط raha_ashegh
علاقه مندی ها (Bookmarks)