برخورد با تیکه پرانی خانواده همسر

[bright_star]

سلام
من چند ماهی هست که نامزد کردم. خانواده شوهرم خوبن ولی خصوصیات اخلاقیشون با ما فرق داره، خیلی اهل تیکه و شوخی ان. ما تو خانواده خودمون اینطوری نیستیم. من وقتایی که اونجا هستم ی جورایی همش نگرانم و میترسم که الان چی میخوان بگن. زیاد تیکه میندازن به من و منم دوست ندارم و اذیت میشم. آدم جواب بده ای هم نیستم، خیلی از این موضوع اذیت میشم. چیکار کنم

[deljoo_deltang]

سعی کن اذیت نشی و جوابی ندی. یک مدت باهات شوخی می کنن بعد می فهمن اهلش نیستی خسته میشن. سعی کن حرفاشونو از جنبه مثبت ببینی تا ناراحت نشی و کمتر حساسیت داشته باشی .

[bright_star]

سعی کن اذیت نشی و جوابی ندی. یک مدت باهات شوخی می کنن بعد می فهمن اهلش نیستی خسته میشن. سعی کن حرفاشونو از جنبه مثبت ببینی تا ناراحت نشی و کمتر حساسیت داشته باشی .

فکر میکنم اگه جواب ندم قکر میکنن من ساده و مظلومم
دوست ندارم این فکرو بکنن. همیشه فکر میکنم از اونا کمترم

[khaleghezey]

درود بانو

جاهایی که شوخی میکنن و خنده داره و توهین تلقی نمیشه خوب شما هم بخند.ولی جاهایی که تیکه میندازن خیلی جدی و رسمی باش.ماهم توی فامیل های پدریم داریم وقتی باهاشون برخورد میکنم البته واقعا هم سخته خودم رو میزنم به اون راه البته تا جایی هم که بشه همکلام نمیشم و یکمقدار فاصله رو حفظ میکنن.

خوب تربیت خانوادگیشون اینه برعکس شما که اخلاقمدار هستید.بانو دلجو دلتنگ درست فرمودن اتفاقا بنظرم تمرین خوبیه مجسمه باش نه ببین نه بشنو بعد یک مدت حساب کار دستشون میاد مگر اینکه واقعا مریض باشن اگر دیدی مثلا یکی داره تیکه زیاد میندازه جدی بگو از این رفتار خوشت نمیاد و در صورت ادامه دادن باعث میشی رفتاری از خودت نشان بدی که دوست نداری ولی همراه با احترام باهاشون برخورد کن اینو فراموش نکن

[پری.]

عزیزم منم مثل شما ام خیلی ناراحت می شم از این موضوع زخم زبوناشون حد نداره اما دوستان منم جواب ندادم اما اونا هنوزم با اینکه سه سال از زندگیمون میگذره ادامه میدن تاحدی که مادرشوهرم بهم گفت تو خیلی سردته شبیه بز می مونی اما همسرم کنارم نشسته بود همش گفت جواب نده من ازت معذرت می خوام اما اصلا از دلم پاک نمیشه
پارسال پدرشوهرم پیش خانواده اش و بابابزرگه همسرم و در حضور خود همسرم گفت که ما فکر می کردیم عروسی خوبی داریم
میدونین به خاطر چی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
به خاطر اینکه دم دمای عید بود و من خونه تکونی کمک نکرده بودم