به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 11 تیر 95 [ 19:34]
    تاریخ عضویت
    1394-3-24
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    1,041
    سطح
    17
    Points: 1,041, Level: 17
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 59
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 14 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array

    این غیرت و خواسته مردونه عادی هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    سلام
    با آقایی به مدت 1ماه هستش برای ازدواج آشنا شدم
    سوالایی که من دارم در این باره هست که اینه که اکثر جامعه اینو قبول دارن یا من اشتباه میکنم
    1- صفحه اجتماعی رو اصلا قب ندارن نهایت یکدونه از این صفحات اونم برای کمتر کردن هزینه ها و ارسال عکس ومتن واز آن بودن مداوم متنفر هستن
    2-خندیدن و صحبت کردن با هر مرد غریبه ای که حالت صمیمیت بگیره دوست ندارن
    3-لباس از نظرشون حتی تو جمع زنونه که احتمال عکس هست نباید لخت و زننده باشه
    4-رفت و آمدمو بهشون اطلاع بدم و اجازه بگیرم
    5-دوست زیاد داشتن و رفت و آمد زیاد رو قبول ندارن
    6-با سرکار رفتن من مشکل دارن و میگه حس بی غیرتی بهم میده پول دربیاره زن و انگار بی عرضه هستم
    7-لباس راحت زیاد و شوخی راحت با برادر رو قبول ندارن
    8-دوست ندارن کارهای شخصی خانوادمو انجام بدم و کارهامو بگم برادر و خواهرم انجام بدن وقتی خودشون هستن
    -خودشونم اینارو رعایت میکنند البته
    میگن الویت اول من و تو هستیم و همه کارامو وظیفه خودش میدونه باید انجام میده
    حالا مشکل من:
    - چطور میتونم امنیت و اعتماد بیشتر بهشون بدم
    -چطور مدیریت رفتار با خانوادمو انجام بدم(متاسفانه بدجور وابسته و نگران خانوادم هستم و به خاطر همین مورد جدا شدم یکجور و نتونستم تعادل ایجاد کنم)
    -تا چه قد اطلاعات رفت و آمد و دوست و خانوادمو و...بهش بدم
    این انتظاراتشون نرمال هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
    انتظار چشم گفتنش از من زیاده
    برای سرکار و مهریه به توافق نرسیدیم قرار شد زمان بهمون اعتماد بده ولی هرکدوم سر حرف خودمون هستیم
    مزایای این آقا از نظر من که واقعا برام پر رنگ هست
    1-احساس امنیت و آرامش دارم کنارشون و حس زن بودنم زیاد هست پیششون و خودم هستم و برای اولین بار این حس رو تجربه کردم
    2-برای خوشحالی من تقریبا هر کاری میکنه که بتونه
    3-الویتش هستم
    4-پرتلاش هست
    اگه به سوالام جواب بدید ممنون میشم

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 آبان 99 [ 01:26]
    تاریخ عضویت
    1390-12-28
    نوشته ها
    490
    امتیاز
    10,908
    سطح
    69
    Points: 10,908, Level: 69
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 342
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,477

    تشکرشده 1,571 در 419 پست

    Rep Power
    66
    Array
    سلام. لطفا بفرمایید از این هشت مورد،
    کدام موارد برای شما قابل قبول و انجام هست؟
    کدام موارد به طور نسبی برایتان قابل پذیرش هست؟
    و کدام موارد را به هیچ عنوان نمیتوانید انجام دهید؟

    و همچنین اینکه ایشان روی کدام موارد تاکید بیشتری دارند و به اصطلاح خط قرمز هست؟

  3. کاربر روبرو از پست مفید mehrdad_m تشکرکرده است .

    flower84 (پنجشنبه 01 بهمن 94)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 11 تیر 95 [ 19:34]
    تاریخ عضویت
    1394-3-24
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    1,041
    سطح
    17
    Points: 1,041, Level: 17
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 59
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 14 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرسی از پاسختون
    خط قرمزش بیشتر رفتار با آقایون هست و رفت و آمدم
    با بقیه موارد به غیر از 4 و 6 و 8 من زیاد مشکل ندارم برام زیاد اهمیت ندارد
    مورد 6 برام غیر قابل تحمل هست مگر به شرایط مالیشون و خرج کردن بی منتش اطمینان کنم که به خودشونم گفتم پشتوانم مهمه حالا هرجور که گفتن بزاریم زمان نشون بده
    مورد8 اگه یاد بگیرم میتونم
    4 هم همینطور میتونم باز تا حدودی
    ولی خب از اینکه آن بشم تو تلگرام وقتی خودش آن نیستش و ناراحت میشه و باید توضیح بدم برام اذیت هستش ولی اگه تلگرام هم نداشته باشم هم برام اهمیت نداره
    مثال میزنم
    برادرم بهم زنگ زد و سوالی رو بلد نبود حل کنه و این سوال رو بهم گفت براش حل کنم و این برادرم فرزند آخر و من اولی هستم و با10سال اختلاف سنی
    سوال برادرم خب مسلما هرکسی غیر من میتونست براش حل کنه طبق عادت به من گفت عکس سوال رو میفرسته و من جوابشو بگم بهش
    سوال برادرم برای درس 6سال پیش من بود و احتمال بلد نبودم من و سرچ و به زحمت افتادن من زیاد بود و زمان میگرفت از من
    از اونجایی که یکبارم من جلوی این آقا قسم خورد به جون عزیزترین کسم که برادرم هست
    جواب ایشون امروز بهم این بود:
    خودم برای اینکه عکسالعملشون رو بدونم چطوره زنگ زدم بهش و گفتم من زمان زیادی تو تلگرام کار دارم و آن هستم به دلیل سوال برادرم
    جواب ایشون اینظور بود بهم
    که اول باشه و بعد یک ربع بعدش زنگ زد که این کار برام قابل قبول نیست کار شخصی برادرتو انجام بدی و نتونی بهش نه بگی و تو جونش قسم میخوری کارای شخصیش باهاته
    باید به خانوادت عادت بدی کارای شخصیشون رو انجام ندی غیر از مشکلات و مریضی کارای هرکی به خودش ربط داره و دوست ندارم اذیت بشی و زمان و فکرت جای دیگه بره
    الویتت باید من باشم و ناراحتی و نگرانیت اول باید من باشم و چون بچه اول بودی بقیه عادت کردن و باید مثل مادر باسیاست باشی براشون و دوست ندارم بعدا زیر یک سقف رفتیم من بهت بگم نه که برادر و خواهرت از من ناراحت بشن میخام که تو از الان مدیریت کنی
    نمیدونم کار من اشتباه هستش یا نه
    یا حرف ایشون درسته
    خودم جای ایشون میزارم میگم من بودم ناراحت میشدم اگه جون خواهرشون قسم میخورد و کار شخصیشو انجام میداد
    ولی خب برای هرکاری باید اجازه بگیرم؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
    من مدیریت رفتار با خانوادمو نمیدونم چطور کنم
    چون متاسفانه پدر و مادرم توقع زیاد دارن از بچه ها چه مالی و چه عاطفی و چه وقت و زمان صرف کردن با خودشون
    من خیلی با سختی بزرگ شدم
    و اینکه ایشون میگن میخام خودت مدیریت کنی و نمیخام بعدا هیچکس باهام بد نشه
    حتی از من سوال کرد که اگه بین من و برادرت بحث بشه طرف کی هستی
    و قبلا هم من تجربه داشتم رو این زمینه و نتونستم مدیریت کنم و فقط حساسیتو بیشتر کردم با همسر سابقم
    نمیدونم خاسته هاش نرمال هست و تا کجا ظرفیت دارم

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 بهمن 94 [ 00:21]
    تاریخ عضویت
    1393-9-04
    نوشته ها
    44
    امتیاز
    1,856
    سطح
    25
    Points: 1,856, Level: 25
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    34

    تشکرشده 153 در 42 پست

    Rep Power
    0
    Array
    می دونید همین که حس امنیت و زن بودن به شما میدن چقدر مهمه؟؟؟؟

    همسر منم لباس برهنه و نیمه برهنه اصلا دوست نداره
    من تو تمام مراسم های ازدواجم , لباسم به عنوان عروس یه لباس کاملا پوشیده ای بود

    خوب اولش سخت بود اما الان بعد از 8 سال زندگی متوجه میشم که واقعا چیز مهمی نیس بقول خودش میگه بدن من براش حرمت داره

    صفحه اجتماعی رو که کاملا درست میگن چون کمترین آسیبش هدر دادن زیادیه وقته

    من به شخصه فکر نمیکنم موارد حادی وجود داشته باشه تو اخلاقیات ایشون جز درخواست چشم مدام

  6. کاربر روبرو از پست مفید باران آرام تشکرکرده است .

    flower84 (پنجشنبه 01 بهمن 94)

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 آبان 99 [ 01:26]
    تاریخ عضویت
    1390-12-28
    نوشته ها
    490
    امتیاز
    10,908
    سطح
    69
    Points: 10,908, Level: 69
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 342
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,477

    تشکرشده 1,571 در 419 پست

    Rep Power
    66
    Array
    ببخشید ولی با توضیحاتی که دادین، به نظرم ایشون دچار بدبینی هستن.

    اولا که شما فقط یک ماه هست که آشنا شدین و این قسم و سوگند به جون این و اون برای اثبات عدم ارتباط با شخص دیگه کاملا مضحک و اشتباه به نظر میرسه.

    ثانیا وقتی خط قرمزهاتون با هم در تضاد هست به احتمال زیاد دچار مشکل میشید. شما علاقه دارید که شاغل باشید و استقلال مالی داشته باشید اما ایشون براش قابل قبول نیست! میشه بفرمایید زمان چطور این مشکل رو حل میکنه!؟

    ثالثا بدبینی و شک و بد دلی چیزی نیست که به این راحتی از بین بره. نیاز به درمان داره و در برخی موارد این تعصب چنان در مرد ریشه داره که اصلا از بین رفتنی نیست. (متاسفانه بعضی آقایون خدا و خرما رو با هم میخوان، هم تعصبات کورکورانه و شدید رو دارن و هم میخوان یک زن امروزی و ترگل بگیرن!)

    نفرمودین که چند سالتونه ولی احساس میکنم ایشون هنوز درک درستی از ازدواج ندارن و نیازمند به گذرندان دوره های مشاوره و مطالعه و تحقیق بیشتر درباره ازدواج هستند.

    لطفا حتما حتما، هر دو، به یک مشاور خوب ازدواج، مراجعه کنید ( نگران هزینه ها و دستمزدهای مشاوره هم نباشید چون در صورت ازدواج اشتباه هزینه های بسیار سنگین تری را متقبل خواهید شد!)

  8. کاربر روبرو از پست مفید mehrdad_m تشکرکرده است .

    flower84 (پنجشنبه 01 بهمن 94)

  9. #6
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سلام

    این آقا ازدواج قبلی داشته؟
    می شه در موردش توضیح بدین؟

    ضمن این که آشنایی یک ماهه که ختم به این همه قسم و آیه بشه
    و شما برای یکساعت آنلاین بودن بخوای توضیح بدی .... به نظر من عادی نیست.
    اسیر که نمی بره
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  10. کاربر روبرو از پست مفید شیدا. تشکرکرده است .

    mohamad.reza164 (پنجشنبه 01 بهمن 94)

  11. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 آذر 98 [ 23:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-24
    نوشته ها
    762
    امتیاز
    26,356
    سطح
    97
    Points: 26,356, Level: 97
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 994
    Overall activity: 57.0%
    دستاوردها:
    OverdriveRecommendation Second ClassTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,761

    تشکرشده 2,595 در 691 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    214
    Array
    سلام خانوم محترم

    کفویت برای یک ازدواج رو تو چه چیز هایی میبینید؟

    تفاوت دیدگاه و نگرش ها رو از کجا باید قبل از ازدواج تشخیص داد؟

    خصوصیات مثبت خوبی دارن این آقا:

    مثل اینکه همسرش براش مهمه، مثل بعضی از آقایون انتظار اینو نداره که زن خونه روزی زندگی اش رو بده، مهمتین اش اینه که خود واقعیش رو به شما نشون داده که الان بتونید خوب در موردش فکر کنید.


    پس در موردش خوب فکر کنید، تعقل کنید و مشاوره برید.


    ----------

    به اختلافات فرهنگی و تفکرات بین تون خیلی توجه کن، به نظر یکی زیاده/

    در ضمن بر خلاف اون آقا که مواضع اش کاملا مشخصه و خود واقعیش بوده، به نظرم شما داری خودت رو تغییر میدی!

    شما سنتون چقدره؟

    به نظرم اومده که تو سن بحران برای ازدواج بانوان هستین(البته به زعم خودشون، که من این سن بحران ازدواج بانوان رو قبول ندارم)


  12. کاربر روبرو از پست مفید mohamad.reza164 تشکرکرده است .

    flower84 (پنجشنبه 01 بهمن 94)

  13. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 11 تیر 95 [ 19:34]
    تاریخ عضویت
    1394-3-24
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    1,041
    سطح
    17
    Points: 1,041, Level: 17
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 59
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 14 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    از همه دوستان بابت نظرات و صحبتشاون ممنونم
    یک مقدار بیشتر توضیح میدم از آقا و خودم
    ایشون 32ساله و فوق لیسانس و سابقه یک عقد که بخاطر دروغ همسرشون بعدا متوجه شدن جدا شدم
    من 30ساله و فوق لیسانس و سابقه دوبار جدایی در عقد
    من از نظر ظاهری خیلی از ایشون سرتر هستم ولی شرایط مالی خانوادگی ایشون از من بهتر هستن
    من خودم خط قرمزام اینا هست:
    1-بگو بخند زیاد آقا با خانوما رو دوست ندارم واین حرف ایشون برام قابل قبوله ولی خب از نوع حساسیت این آقا تا حالا توشرایط چیزی ندیدم
    2-صفحات اجتماعی داشتن مرد رو دوست ندارم تو این سایت زیاد خوندم از مشکلاتش و برام قابل تحمله نداشته باشم ولی گیر دادن و توضیح دادن ک چرا آن بودم برام سخته و از نظرم نرمال نیست این اندازه
    3-حجاب برام روسری سخت هستش و غیر قابل تحمله و لباس خب برام قابل قبوله و ایشون حجاب سر رو به حرف من قبول کردن و گفتن اشکال نداره و دست دادن داماد و برادرشوهر و هم مثل خانواده ما بد نمیدونند و خودم در این حد خط قرمزم هستش
    4-ایشون حتما تاکید دارن بهشون اطلاع بدم و اجازه بگیرم که تا جایی در حد اطلاع برای خودم هم مهمه که همسرم بهم اطلاع بده و جاهایی نظر بده ولی اجازه برام قابل قبول نیست
    5-سرکار رفتن رو بیشتر به چشم منبع مالی و در این شرایط یک جور فعالیت برای زن میدونم و اگه همسرم توانایی اداره منون خوب داشته باشه دوست دارم از این 30 سالگی به بعد بشم زن و مادر واقعا خسته شدم از بس مرد بودم و مستقل دلم حامی میخاد ولی به آقا اصلا نگفتم که خودمم دلم میخاد میخاستم ببینم زمان چطور پیش میره و چقد میتونم اطمینان کنم و ببینم چیا برام پر رنگ تر میشه
    6-خانوادم برام مهم هستن و حساسیت زیاد دوست ندارم و خط قرمزم هستش ولی خب توقع هم خانواده و هم ایشون از من زیاده و نمیدونم میتونم چطور مدیریت کنم و چون ایشون مدیریت رو از من خاستن و گفتن خانوادم براش مهم هستن نمیخاد بعدا باهاش بد بشه کسی
    7-شوخی برادرام و لباس راحت نپوشیدن تو خونه نیاز به زمان دارم که ببینم چه طور میتونم مدیریت کنم چون یک جاهایی اشتباه پوششی از نظر مادرم هم دارم
    8-کارهای شخصی منو انجام بده واقعا از خدامه خسته شدم از بس خودم بودم
    و اینکه ایشون یک حس آرامش خوب بهم میدن که تا حالا تجربه نکردم انگار واقعا زن هستم پیشش
    ولی خب یک نگرانی دارم ک نکنه ایشون این چشم خاستن و حس مالکیت زیاد بهم دارن و انتظار دارن تمام توقعاتم از ایشون باشه بعدا هم من و هم ایشون کم بیارن
    و اینکه مشاور حتما میرم
    رفتارش مثل مرد سنتی ولی در عین حال زن امروزی میخاد
    بهش گفتم دوست ندارم تو فشار مالی باشم و گفتن 3جاشده میره سرکار ولی من نرم
    با دکترا خوندن و کار پژوهشی مشکل ندارن
    واقعا دوست داره همه کارامو انجام بده حتی 1نصفه شب بگم مریضم نه نمیگه و میاد دم در خونمون که نیم ساعت فاصله داره
    ولی نگرانی من برای دوام رفتارش و اینکه حس اعتمادش چطوره و بدبینیش چقد جدی هستش
    جای سوال داره
    به خودشم گفتم زمان میخام حتی شده 1سال

  14. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 بهمن 98 [ 15:04]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    273
    امتیاز
    7,978
    سطح
    60
    Points: 7,978, Level: 60
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 172
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsOverdriveVeteran
    تشکرها
    318

    تشکرشده 381 در 176 پست

    Rep Power
    56
    Array
    سلام دوست عزیزم

    از نظر من مردی معقول و منطقی هستن ایشون ولی در مورد کار از ایشون بخواه که شما رو منع نکنن چون هر فردی رو از کاری منع کنید اشتیاق به اون کار بیشتر می شه بگو تا دو سه سال بعد ازدواج کار می کنی اگه دیدی وضع مالی و روحیه خوب بود می شینی تو خونه . یا کار تدریس رو پیشنهاد کن ندیدم مردی به تدریس خانمش نه بگه . یا اینکه بگو دوست داری بری سر کار که بیکار و بی حوصله تو خونه نشینی و این بیکاری اذیتت می کنه و بعدها می تونه زندگیو برای خودشم سخت کنه مثلا هی غر بزنی بهش و بگو می خواین با هم خوش باشین اگه بخواد سه جا کار کنه پس کی با هم خوش بگذرونید؟
    در مورد تعصب ها شون در مورد خانوادتون بهش حق می دم اکثر مردا رو این قضیه حساسن و وابستگی دختر مخصوصا به مادر و خواهرشو دوست ندارن شما هم وقتی که ایشون نیستن با خونوادت حرف بزن یا وقتی کار دارن بهشون سر بزن و بعدها در مورد خونواده خود ایشون هم همین کارو کن مثلا اگه خونه خودتون میری برای برادرت بستنی می خری چون دوست داره برای مادر یا خواهر و برادر این آقا هم پیشنهاد بده که چیزی که دوست دارن بخری اینجوری وقتی ببینه اونا رو مث خونواده خودت دوست داری حساسیتش کم می شه.
    در مورد چشم گفتن زیاد مشکل بزرگی نیست به نظر من سیاست داشته باش با چشم گفتن محبتشو جلب کن اما اگه کاریو دوست نداری به شکل یه نیاز مطرحش کن مثلا بگو خیلی دلم می خواد با دوستم به یاد دوران دانشگاه برم بستنی بخورم مطمئن باش نه نمی گه
    در مورد اطلاع دادن و اجازه گرفتن این کارو بکن ایشون فردی سنتی هستن اگه می تونی این کارو بکن لذت می برن از اینکه مهم بدونیشون اگه با مهربونی اجازه بگیری نه نمی گه گاهی فقط همون لفظ اجازه میدی رو می خوان .

  15. کاربر روبرو از پست مفید maryam.mim تشکرکرده است .

    flower84 (پنجشنبه 29 بهمن 94)

  16. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 مرداد 96 [ 12:17]
    تاریخ عضویت
    1395-1-15
    نوشته ها
    112
    امتیاز
    2,270
    سطح
    28
    Points: 2,270, Level: 28
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 46.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    81

    تشکرشده 99 در 49 پست

    Rep Power
    24
    Array
    موضوع من هم شبیه مورد شماست. نمیدونم چی بگم. من هم دختری بودم خیلی مستقل تو کارو درس خیلی موفق. همه همیشه روم حساب کردن و میکنن.
    واقعا برام سخته سر هر چیزی چشم بگم. ولی اون حس زن بودن اونم واسه شخصیتایی مثل من که همیشه مثل مردا بوده حس خوب و دوست داشتنی هست.
    دقیقا مثل مورد شما یه ادم سنتی که ظاهر مدرن که فکر میکنه فکراش مدرنه و یه خانوم با مدرن هم میخواد. که سنتی فکر کنه
    اخه مگه همه چیز باهم میشه؟


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. وابستگی غیر منتظره یک دختر و درماندگی من
    توسط bi javab در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: سه شنبه 15 بهمن 92, 16:57
  2. پاسخ ها: 54
    آخرين نوشته: چهارشنبه 30 مرداد 92, 10:02
  3. خواستگار غیر مسلمان
    توسط فرانک بانو در انجمن خواستگاری
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: جمعه 07 مهر 91, 14:49
  4. خواستگارم فیلم های غیر اخلاقی می بیند
    توسط *کیانا* در انجمن خواستگاری
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: یکشنبه 13 فروردین 91, 00:11

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:20 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.