به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتیجه های نظرسنجی ها: به نظر شما این تاپیک میتونه برای افرادهدف تاپیک کمک �

رأی دهندگان
18. شما نمی توانید در این نظرسنجی رای دهید.
  • بلی زیاد

    17 94.44%
  • خیر اصلا

    0 0%
  • شاید -تا حدودی

    1 5.56%
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 35
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array

    Rainbow خاطرات قشنگ من با دوستانم،همکارانم،خانوادم ، خودم و امکاناتی که دارم.

    سلام دوستان

    همدردی، تاپیک قشنگی داره به نام خاطرات قشنگ و عاشقانه من و همسرم ، که در اون هدف یادگرفتن ساختنخاطره قشنگ ، قشنگ دیدن بعضی خاطره ها که بی تفاوت از کنارش میگذریم و.. با همسرمون هست.

    اما من میخوام تاپیک حاضر ادامه داشته باشه با هدف اینکه یاد بگیریم چهطوری با حداقل امکاناتمون برای خود خودمون خاطره بسازیم ، چهطوری میتونیم یه خاطره خوب با دوستانمون همکارانمون خانوادمون امکاناتمون و..بسازیم . چهطور شد که احساس نیاز به این تاپیک شد؟ میگم:

    گاهی ما انقدر حواسمون به شخص همسرمونه که یادمون میره خودمونم هستیم ، گاهی میشه روابط زناشویی رو انقدر قشنگ کرد که غرق لذت بود و گاهی هم باید بپذیریم که انتخابمون همین همسریه که داریم و علی رغم خیلی ناملایمتیهاش باید بپذیریمش و زندگی رو در کنار همسرمون با همه قشنگیها و ناملایمتیهاش ادامه بدیم .

    حالادر هر دو حالت باید یه وقتایی رو برای با "غیر از همسرمون بودن" اختصاص بدیم . باید گاهی بخشی از کمبود این لذتهایی که مدام در "با همسرمون بودن" دنبالش میگردیمو ، از جای دیگه ای که هم سالم باشه و هم مفید باشه و هم لطمه ای به روابط نزنه تامین کنیم.

    اگه فقط برای همسرمون باشیم ، آویزونشیم و دیگه جذاب نیستیم ، آدمهای جذاب دنبال سایر علایقشون میگردن.

    بعضی ها اینجا مجردن و امکان ازدواج ندارن ، ولی مدام درگیر فقط درس یا فقط خانه داری یا فقط کارن ، برای خودشون دلخوشی درست نمیکنن ، دوستای صمیمی ندارن ، با همکارا رابطه خاصی ندارن دنبال این هستن که یکی بیاد و هر آخر هفته ببرتشون بیرون و ادامه ماجرا خودتون میدونید.

    و اما کار ما اینجا چیه ؟ اینه که بیاییم از خاطره های قشنگ و لحظاتی که ازش لذت بردیم (مجردی) تعریف کنیم.

    مزایا؟

    ** تمرکز زدایی از مقوله ی همسر.

    ** آموزش لذت بردن از حداقل امکاناتی که داریم.

    ** کشف علاقه مندیها .

    ** چگونه قدر خودمون رو بدونیم.

    **چهطوری میتوانیم با خیلی انسانهای خوب و درستکار دیگر که حالمان را خوب میکنند ، حالمان را خوب کنیم.

    ** یاد گرفتن چگونه تعطیل کردن افکاری چون : کجا برم چیکار کنم ، حالا که همسرم شخصیت...داره یا حالا که اصلا همسر ندارم پس دنیا تموم شد خوشی تموم شد .

    پ.ن : مدیر جان بی زحمت اگر این تاپیک هر اشکال علمی داشت خودتان اصلاح بفرمایید ، ممنونم.
    ای خواجه درد نیست... وگرنه طبیب هست

    ای بی خبر.. از خورشیدِ پشتِ ابر !



  2. 15 کاربر از پست مفید گیسو کمند تشکرکرده اند .

    cheshmakk (چهارشنبه 30 دی 94), dooo (چهارشنبه 07 بهمن 94), Eram (دوشنبه 24 مهر 96), khaleghezey (چهارشنبه 07 بهمن 94), mohamad.reza164 (چهارشنبه 30 دی 94), mohi (دوشنبه 05 بهمن 94), nahid-111 (پنجشنبه 01 بهمن 94), هلیاجون (چهارشنبه 30 دی 94), مسافر زمان (چهارشنبه 07 بهمن 94), باغبان (چهارشنبه 12 اسفند 94), جواد 75 (چهارشنبه 30 دی 94), سوده 82 (پنجشنبه 01 بهمن 94), سرشار (چهارشنبه 30 دی 94), شیدا. (پنجشنبه 01 بهمن 94), شمیم الزهرا (چهارشنبه 30 دی 94)

  3. #2
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    اولین خاطره رو میخوام خودم بگم ، بعدش از شما خیلی چیزهای دیگه یاد میگیرم.

    چند روز پیش من و همکارانم هوس خوراکی کرده بودیم ولی توی شرکت فقط قند +چای+نسکافه داشتیم ، اون روز من و 2تا از همکارای خانمم زود اومده بودیم و 2تامون حوصله نداشتیم ،
    اتفاقی یه سایتی رو یافتیم به این آدرس: WikiDrink - تجربه‌ي يك نوشيدني دل‌چسب... : WikiDrink که توش آدرس کافی شاپ های هر منطقه ای که میخواستی رو میتونستی پیدا کنی ، منوشون و عکس فضای داخلشون و قیمتهاشونم بود ،

    ما هم گشتیم یه کافیه نزدیک و قیمت مناسب پیدا کردیمو 3تایی رفتیم ، خیلی فضاش قشنگ بود پر از گل و گیاه بود ، 1 ساعت خاطیره تعریف کردیم از مدرسه و معلممامون ، تازه فهمیدم فقط بچه های کلاس ما دیونه نبودن ازین دیونه ها همه جا هست ،بیرون که اومدیم بارونی میبارید که در چشم به هم زدنی میتونست یک کیلو پشمو خیس کنه ، ما هم روی بارونو کم کردیم ، نیم ساعت زیر بارون راه رفتیم ، نمیدونم این دمنوشه که خوردیم چی توش بود که به چاله ی توی آسفالت و ترک دیوارم میخندیدیم به قیافه خیس و بهم ریخته ی یکی از همکارام که همیشه شبیه خط کش بود ولی حالا شبیه ترشی لیته شده بود . (دقیقا فهمیدید منظورم چیه مگه نه؟)خلاصه انقدر انرژی گرفته بودم رسیدم خونه دیدم نمیتونم بزارم اینهمه انرژی هدر شه ، پس کارای نظافت خونه رو انجام دادم به خودم اومدم دیدم ساعت شده 1 ، من خونه تکونی کردم ولی بازم انرژی داشتم جدی توی دمنوشه چی بود؟








    دوستان من هنوزم انرژیم تموم نشده، میخوام برم خونه فک و فامیلمونم تمیز کنم بلکه بتونم کنترلش کنم .
    ای خواجه درد نیست... وگرنه طبیب هست

    ای بی خبر.. از خورشیدِ پشتِ ابر !



  4. 14 کاربر از پست مفید گیسو کمند تشکرکرده اند .

    cheshmakk (چهارشنبه 30 دی 94), dooo (چهارشنبه 07 بهمن 94), Eram (دوشنبه 24 مهر 96), khaleghezey (پنجشنبه 01 بهمن 94), mohamad.reza164 (چهارشنبه 30 دی 94), mohi (دوشنبه 05 بهمن 94), کمال (چهارشنبه 30 دی 94), نیکیا (چهارشنبه 30 دی 94), هلیاجون (چهارشنبه 30 دی 94), جواد 75 (چهارشنبه 30 دی 94), سوده 82 (پنجشنبه 01 بهمن 94), سرشار (چهارشنبه 30 دی 94), شیدا. (پنجشنبه 01 بهمن 94), شمیم الزهرا (چهارشنبه 30 دی 94)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 آذر 98 [ 23:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-24
    نوشته ها
    762
    امتیاز
    26,356
    سطح
    97
    Points: 26,356, Level: 97
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 994
    Overall activity: 57.0%
    دستاوردها:
    OverdriveRecommendation Second ClassTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,761

    تشکرشده 2,595 در 691 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    215
    Array
    سلام

    چه تاپیک جالبی

    ما رو که تو تاپیک خاطرات عاشقانه که راه نمیدن، حداقل اینجا که می تونیم بنویسیم

    -----------------

    حق با شماست، منم تو شرکت خیلی دچار روزمره گی ( بخوانید روز مردگی) شده بودم. از یه جایی تصمیم گرفتم، تو محیط اطرافم شادتر باشم، منی که بیشتر از نیمی از روز رو که بیدارم، در محیط کارم سپری میکنم، حداقل زندگی کنم.


    از لحظه لحظه کارم سعی میکنم، لحظات شاد ( خداییش انگلیسیش قشنگ تر میشه لحظات فان) تولید کنم .

    ------------
    یهویی تاپیک زدین چیزی یادم نمیآد الان.

    ولی دیروز با همکاران برنامه ماهیانه داشتیم به صرف صبحانه پادشاهی. میترسم اسمش رو بیارم دلتون بخواد. بعله درست حدس زدین، کله پاچه.


    ماه های پیش میرفتیم پیش ممد طباخ ( نشد درست بخونیی mammmmad tabbbakh) این ممد آقا همیشه جوری حساب میکنه که کل حساب ما بر تعدادی که رفتیم بخش پذیر نمیشه. مثلا اگر سه نفر بریم و هر سه یه چی بخوریم، میشه 43 هزار تومان. یعنی به عبارتی نفری 14333.333 . که تو لیست قیمت اعضا مبارک گوسفند خان، چنین قیمتی لحاظ نشده.
    با اعمال نظری که کردیم، اگر همین جمع بدون کیف دستی هایمان بریم تو مغازه میشه، 38000 تومن. برای همین تصمیم گرفتیم، کیف هامون رو بگذاریم بقالی کناردستی، بهش ساعتی کرایه انبار داری بدیم تا برامون بصرفه. (البته درست حدس زدید، این یک شوخی بود، کیف هارو میگذاریم تو ماشین)

    از بحث دور نشیم. خلاصه این حساب و کتاب ممد آقا سوژه ما بود همیشه. تا اینکه یه روز پدر من ناپرهیزی کرد و رفت بعد از نود و بوقی خانواده محترمش رو یک دست کامل کله پاچه مهمان کرد، بعد از خوردن کله پاچه، من متوجه تازه گی کله گوسفن جان شدم، به نوعی دل بستم به طباخ اش. بعد از کلی پرس و جو و مزنه گرفتن از نرخ روز یک دست کله پاچه بازار متوجه کلاه گشادی که سالیان متمادی بر سر ما رفته شدیم. آقا یه دست کله پاچه کامل 35000 تومان!!!!!!!!!!!!!!
    دو عدد چشم های نازنین گوسفند جان نیز به بشقاب الصاق شده بود، که به طرز دلربا کننده ای ( عجب اصطلاحی) خودنمایی میکرد.


    خلاصه دفعه بعدی با دوستان رفتیم همونجایی که بابام گرفته بود، من که از هول قیمت و کیفیت کله پاچه هول شده بودم، یادم رفت آدرس رو بگیرم!


    خلاصه با کلی تحقیق و تفحض آدرس طباخی جدید رو ( شما در نظر بگیرد اصغر آقا) پیدا کردیم. خلاصه یک دست کله پاچه سفارش دادیم و نوش جان کردیم. موقع حساب و کتاب دوباره شد 45000 تومان. ولی با این تفاوت که بر خلاف طباخی ممد آقا دیگه نهار میل مون نبرد از این حیص کلی صره جویی کردیم


    نکته اخلاقی ، سراسر داستان پر بود از لحظات شاد و بیاد ماندنی که من از هول کله پاچه یادم رفت هیچ کدومش رو براتون . الان مدیر میاد میگه نوشته اتون ربطی به موضوع تاپیک نداره و پست اتون پاک میشه.

    ---------------
    راستی کله پاچه رفتید مغز نخورید. ضرر داره. میگن یک مغز گوسفند به اندازه یک حلب 17 کیلویی چربی داره. بگذارید کنار . من میام همه ضرر های شما رو به جون میخرم

    ویرایش توسط mohamad.reza164 : چهارشنبه 30 دی 94 در ساعت 21:12

  6. 14 کاربر از پست مفید mohamad.reza164 تشکرکرده اند .

    cheshmakk (چهارشنبه 30 دی 94), dooo (چهارشنبه 07 بهمن 94), khaleghezey (پنجشنبه 01 بهمن 94), mis-marjan (سه شنبه 06 بهمن 94), mohi (دوشنبه 05 بهمن 94), کمال (چهارشنبه 30 دی 94), گیسو کمند (شنبه 03 بهمن 94), هلیاجون (چهارشنبه 30 دی 94), اركیده (چهارشنبه 26 مهر 96), جواد 75 (دوشنبه 05 بهمن 94), سوده 82 (پنجشنبه 01 بهمن 94), سرشار (چهارشنبه 30 دی 94), شیدا. (پنجشنبه 01 بهمن 94), شمیم الزهرا (چهارشنبه 30 دی 94)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 03 تیر 96 [ 07:33]
    تاریخ عضویت
    1394-4-06
    نوشته ها
    340
    امتیاز
    8,219
    سطح
    61
    Points: 8,219, Level: 61
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 231
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    343

    تشکرشده 431 در 213 پست

    Rep Power
    64
    Array
    همین اول بگم که نمره عنوان تاپیک 20،،،،،،،،،،دوستای گلم من خیلی اجتماعی و اهل گشت و گذار هستم، و زندگی با رفت وآمد رو دوست دارم،،،،،،،،،و یه چند وقتیه به این نتیجه رسیدم که خودم هوای خواسته ها و نیازهامو داشته باشه یعنی در حدی که معقول باشه ، مثلا دعا میخونم نماز اول وقت تا از غصه دور بمونم اون ذکر فیلم مدینه یادتونه؟لاحول و لا قوة الابالله رو میخونم، به دوستام سر میزنم البته اونا هم دعوتم میکنن میرم، با بچه هاشون بازی میکنم، به اقوام سر میزنم، خلاصه خیلی خوشم، و با همکارام هم سعی میکنم روابط خوبی داشته باشم، تو خونه هم خیلی الکی خوشم بهمه سلام میکنم ،حرف میزنم احترام میذارم به بقیه محبت میکنم قبلنا وقت ناراحت بودم فقط سکوت میکردم،،،،،،،،برا خودم طلاهایی میخرم که دوست دارم،مواد غذایی ارگانیک و خوشمزه که یه تازه عروس واسه شوهرش میپزه من واسه خودم آماده میکنم این زندگی اینطوری اینقد بهم حال میده که از بودنم راضی هستم یه وقتایی ناراحتم میرم پیش دوستان ، اینجوریه که زندگی رو میگذرونم بعضیا میگن خیلی قیافه ات بهتر شده رو حیه ات بهتر شده ،،،،،،،این گل ها برای همه اتون، و با آرزوی بهترینها

  8. 9 کاربر از پست مفید آخیش تشکرکرده اند .

    dooo (چهارشنبه 07 بهمن 94), khaleghezey (پنجشنبه 01 بهمن 94), mis-marjan (سه شنبه 06 بهمن 94), mohamad.reza164 (پنجشنبه 01 بهمن 94), mohi (دوشنبه 05 بهمن 94), گیسو کمند (شنبه 03 بهمن 94), جواد 75 (دوشنبه 05 بهمن 94), شیدا. (پنجشنبه 01 بهمن 94), شمیم الزهرا (سه شنبه 06 بهمن 94)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 12 مهر 96 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1393-11-14
    نوشته ها
    113
    امتیاز
    6,278
    سطح
    51
    Points: 6,278, Level: 51
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    1,296

    تشکرشده 173 در 70 پست

    Rep Power
    29
    Array
    سلام خیلی تایپیکه خوبیه انگار مخصوص من ساخته شده مرسی دوست خوبم گیسو کمند عزیز
    منتظر خاطرات خوبم باشید

  10. 7 کاربر از پست مفید mohi تشکرکرده اند .

    dooo (چهارشنبه 07 بهمن 94), khaleghezey (چهارشنبه 07 بهمن 94), mis-marjan (سه شنبه 06 بهمن 94), mohamad.reza164 (سه شنبه 06 بهمن 94), گیسو کمند (سه شنبه 06 بهمن 94), جواد 75 (سه شنبه 06 بهمن 94), شیدا. (سه شنبه 06 بهمن 94)

  11. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 خرداد 02 [ 03:26]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    27,600
    سطح
    98
    Points: 27,600, Level: 98
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 750
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    3,274

    تشکرشده 2,351 در 551 پست

    Rep Power
    162
    Array
    سلام عزیزان خیلی تایپیک خوبیه واقعا
    یکی از بهترین کارها که مشاوران سایت هم بهمون زیاد گفتن تمرکز زدایی از همسرمونه
    منم یه خاطره براتون میگم که خیلییی بهم خوش گذشت

    همسرم عروسی دوستش دعوت بود و چون من نمیشناختمشون بهم گفت اگه نمیخوای نیا با دوستات برو بیرون.
    عروسی تو باغ خارج شهر بود و خیلی دیر میرسید خونه یعنی حدود دو شب و منم دیگه خیالم راحتتت بود

    خلاصه منم به دوستام زنگ زدمو اول رفتیم باهم زیارت و بعدش دور هم کلی گفتیمو خندیدیم اینقدر که دورو بری ها اعتراض میکردنو کلی خجالت کشیدیم د دیگه حدود 10 و نیم اینا بود که دوستای متاهلم همه رفتنو من و یکی از مجردا موندیم اصن دلمون نمیومد برگردیم

    یه دفعه به ذهنم زد که بریم یه رستوران لبنانی آخه من تاحالا نرفته بودم خیلی دوست داشتم برم
    خلاصه حدود 11 شب تازه ما رفتیم رستوران....
    خیلییییییی خوشگذشت کلی عکس گرفتیم غذاشم عالی بود نوشیدنی طبیعی داشت و خلاصه ما تا نزدیک یک شب اونجا بودیم اتفاقا محیطشم خیلی خونوادگی بود بیشتر هم عرب بودن

    سالها بود ازین کارا نکرده بودم واسه همین یه حس آزادی خوبی داشتم (آخه من تو مجردی خیلی با دوستام بیرون میرفتم اما از بعد ازدواج دیگه کلا روابطم با دوستام تغییر کرد و اون شب یکی از بهترین شبای بعد ازدواجم بود)

    من که رسیدم خونه دیگه 1و نیم شده بود ولی خداروشکر همسرم هنوز نیومده بود


    لذت بردم که دوتاییمون شب خیلی خوبی گذروندیم و با دوستامون بودیم بدون هیچ محدودیتی

  12. 7 کاربر از پست مفید شمیم الزهرا تشکرکرده اند .

    dooo (چهارشنبه 07 بهمن 94), khaleghezey (چهارشنبه 07 بهمن 94), mis-marjan (سه شنبه 06 بهمن 94), mohamad.reza164 (سه شنبه 06 بهمن 94), mohi (سه شنبه 06 بهمن 94), گیسو کمند (سه شنبه 06 بهمن 94), شیدا. (سه شنبه 06 بهمن 94)

  13. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 آذر 98 [ 23:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-24
    نوشته ها
    762
    امتیاز
    26,356
    سطح
    97
    Points: 26,356, Level: 97
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 994
    Overall activity: 57.0%
    دستاوردها:
    OverdriveRecommendation Second ClassTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,761

    تشکرشده 2,595 در 691 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    215
    Array
    سلام


    چرا خانوم گیسو کمند تاپیک تون فعال نیست؟


    -------------

    ما سر نهار امروز دلتون نخواد، غذا -------------- داشتیم.

    خلاصه از میان تل انبوهی از مواد مغذی، یک عدد بوووووووووووووووووق پیدا کردیم.

    خلاصه تصمیم گرفتم از این بوووووووووووووق لحظات خوبی خلق کنم. چون روز خوبی هم شرکت نداشتم، نیاز به یک تغییر دکورارسیون داخلی حسابی داشتم.


    با همکارم این بووووووووووووووق رو مشترک شدیم تا با هم مسابقه بدهیم.

    تو پست های بعدی میام براتون ادامه اش رو میرم.


    اینم عکس بووووووووووووووووق، که ایکس ری اش کردم.
    تا صور قبیحه که احتمالا می تونست برای بعضی از دوستان داشته باشه، به چشم نیاد








    پ ن:
    لطفا نام غذا و بوووووووووووق و اسم مسابقه رو بگید!


  14. 5 کاربر از پست مفید mohamad.reza164 تشکرکرده اند .

    dooo (چهارشنبه 07 بهمن 94), khaleghezey (چهارشنبه 07 بهمن 94), گیسو کمند (چهارشنبه 07 بهمن 94), شیدا. (چهارشنبه 14 بهمن 94), شمیم الزهرا (سه شنبه 06 بهمن 94)

  15. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 03 تیر 96 [ 07:33]
    تاریخ عضویت
    1394-4-06
    نوشته ها
    340
    امتیاز
    8,219
    سطح
    61
    Points: 8,219, Level: 61
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 231
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    343

    تشکرشده 431 در 213 پست

    Rep Power
    64
    Array
    یکی از کارای خنده داری که دارم ، باهاش انرژی میگیرم و نشونه یه وقته خوبه رو براتون تعریف میکنم، در مورد ساعت عشق شنیدین؟

    من به ساعت های خاص مثه 7:07یا 6:06یا .... میگم ساعته عشق ، مثلا موبایلمو بی هوا بر میدارم دقیقا ساعت 5:05 باشه ، میفهمم

    که الان روحیه شادی دارم و خوبم و روز خوبی انشاالله دارم،میفهمم که سرشار عشقم،و چون همه چی نسبیه ، پس باید قدر بدونم و

    بیشتر خوش باشم چون روزای خوب و بد میگذرن و قدر روزای خوب رو وقتی بدونم و البته مثه یه مسابقه است با خودم ک

    ه هرچی شادتر باشم ساعت عشق بیشتری میبینم، زمان خوبی دوام بیشتری داره ، قبلنا ساعت عشق
    برام یه معنی متفاوتی داشت، یعنی من فکر میکردم که وقتی ساعت عشق رو میبینم یکی عاشقه منه ، این احساسات من در آوردی
    هم واقعا حال میده امتحان کنید یه چیزای رو نشون کنید و به دور وبرتون عشق بورزید، دقیقا وقتای خوش ساعت عشق هی میاد تو چشمام مثلا دارم با تلفن با یه دوست حرف میزنم تماسم که تموم میشه دقیقا 9:09 است ، تو مسافرت هستم دم به دقیقه ساعت عشق میبینم ، حالا نرید خرافاتی بشینا، منظورم اینه که برای شادی باید اول شخص خودم شاد بشه و با خودم خوش باشم تا بتون برای بقیه ، خانواده ، دوستان هم مفید باشم،این گلا برای همدردی ها

  16. 5 کاربر از پست مفید آخیش تشکرکرده اند .

    dooo (چهارشنبه 07 بهمن 94), khaleghezey (چهارشنبه 07 بهمن 94), mohamad.reza164 (سه شنبه 06 بهمن 94), شیدا. (چهارشنبه 14 بهمن 94), صبا_2009 (چهارشنبه 07 بهمن 94)

  17. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 مرداد 95 [ 11:31]
    تاریخ عضویت
    1392-7-29
    نوشته ها
    211
    امتیاز
    3,415
    سطح
    36
    Points: 3,415, Level: 36
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    320

    تشکرشده 515 در 170 پست

    Rep Power
    33
    Array
    به به چه خاطرات خوبی
    منم از خاطره امشبم براتون بگم
    امروز ساعت 8 کارم توی موسسه تموم شد و نمیدونستم هوا انقدر سوز داره با همکارم و در واقع دوست جونم که متاهله ولی خیلی پایه س داشتیم می لرزیدیم و افسوس که خودمون باید تا خونه بریم (پ ن: معمولن اکثر وقتا همسر دوستم میاد دنبالش و منم چون هم مسیرم باهاشون میام) قیافه مون این شکلی
    منم هی میگفتم سردمه که همکارم گفت اگه یه بار دیگه سردی هوا رو یادآوری کنی باهات برخورد میکنم اینجوری
    خلاصه رسیدیم سر خیابون که ماشین سوار شیم دیدیم داره بودی کباب میاد آقا ماه هم گشنه هردومون شکمو
    یهو به این نتیجه رسیدیم که باید شام بخوریم خلاصه جاتون خالی رفتیم فست فودی و پیتزای تپل زدیم به بدن کلی هم خندیدیم و یادآوری خاطرات
    با اینکه جفتمون عجله داشتیم زودتر بریم خونه ولی خدا روشکر غذامون سریع حاضر شد و دوست جونم همسرش خونه مادرش بود و خیالش راحت
    آخرشم ایستک با یخ فراوان خوردیم فضای رستوران گرم بود و نفهمیدیم ولی وقتی اومدیم بیرون با فک لرزان خودمونو به تاکسی رسوندیم و آمدیم به منزل
    جای همه خالی هیچی مث تفریح مجردی حال نمیده خصوصن اگه پایه داشته باشی

  18. 6 کاربر از پست مفید mis-marjan تشکرکرده اند .

    dooo (چهارشنبه 07 بهمن 94), khaleghezey (چهارشنبه 07 بهمن 94), mohamad.reza164 (چهارشنبه 07 بهمن 94), گیسو کمند (چهارشنبه 07 بهمن 94), آخیش (چهارشنبه 07 بهمن 94), شیدا. (چهارشنبه 14 بهمن 94)

  19. #10
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    سلام دوستان

    خیلی از بازخوردهای خوب این تاپیک خوشحالم ، این 2تا گروهو واسه شما دعوت کردم ، ، از همه تون بابت جریانی که به تاپیک دادید ممنون چه دوستانی که مینویسن و چه عزیزانی که تشکر میکنن.

    حالا دقت کردین کل خاطرات و امکانات و خوشی و همه چی توی این شکم مبارک خلاصه میشه، همه ی خاطره ها خوردنیه و خوشمزه است.
    کله پاچه و دم نوش و غذای لبنانیو کباب و هیچی دیگه الان آقای خاله قزی بیاد این تاپیک رو بخونه اشکش در میاد آخه در جریان هستید که ایشون خیلی خوش اشتها هستن . همونطور که در تصویر مشاهده میکنید خانمها از آقایونم شکموترن ، بیچاره آقایون اسمشون در رفته ، اونا کله پاچه میخورن به چشم میاد ، ما خانمها میریم غذای لبنانی و کباب میخوریم صداشم در نمیاریم، این تاپیک داره هممونو لو میده

    خوب عزیزان ، اگه نظافت کردید و بهتون کیف داده ،اگه درخت کاشتید بهتون کیف داده، توی یه گلدون کوچیک ریحون کاشتید بهتون کیف داده اگه مادربزرگه مسن تونو آرایش کردید بعدش کلی تغییر کرده و روح بنده ی خدا هم جوان شده افسردگیش خوب شده از فردا وقت استخر گرفته و توی جوانی کردن دیگه به کسی مجال نمیده صبحا میره دوچرخه سواری کلی دوست و رفیق پیدا کرده، بهتون کیف داده ، اگه دوست خوبی نداشتید و حالا یه دوست خوب پیدا کردید، اگه....بهتون کیف داده ازینا هم بنویسید .

    ممنون

    پ.ن: آرایش منظور دستی به سرو روی بنده خدا کشیدنه ، آخه دیدید ما کلی به خودمون میرسیم ولی اصلا حواسمون به مادربزرگ و کلا مسن ها نیست، به اتوی لباسشون به اصلاح صورتشون ، تازه گاهی بندگان خدا میان یه حرکتی هم کنن میگیم دم پیری و معرکه گیری!

    خاطره من با مادربزرگم:

    دوستان من یکی از اسباب خوشحالیم اینه که یه پیره فرتوتی رو تغییر چهره بدم مثلا مادربزرگم ،

    میرم صورتشو اصلاح میکنم ابروهاشو برمیدارم ، موهای سفیدشو رنگ میزارم گاهی هم حنا میزارم ، براش کرم دست و صورت میخرم ، کیف دستیشو عوض میکنم و اون کهنه هه رو میندازم میره یا اگه قابل استفادس تغییرش میدم ، یه 2تا کار دیگه هم انجام میدم که خصوصیه . ولی خیلی تغییر میکنه بعدش تا یه هفته اخلاقش خوب میشه ، هم اینکه میگه منو ببرید مسافرت !

    بعدش احساس میکنم یه گریمور حرفه ایم.
    ای خواجه درد نیست... وگرنه طبیب هست

    ای بی خبر.. از خورشیدِ پشتِ ابر !



  20. 12 کاربر از پست مفید گیسو کمند تشکرکرده اند .

    dooo (چهارشنبه 07 بهمن 94), hamed-kr (چهارشنبه 22 آذر 96), khaleghezey (چهارشنبه 07 بهمن 94), mohamad.reza164 (چهارشنبه 07 بهمن 94), nahid-111 (چهارشنبه 07 بهمن 94), مدیرهمدردی (چهارشنبه 07 بهمن 94), اركیده (چهارشنبه 26 مهر 96), جواد 75 (چهارشنبه 07 بهمن 94), شیدا. (چهارشنبه 14 بهمن 94), شمیم الزهرا (چهارشنبه 07 بهمن 94), طاهره (پنجشنبه 12 اسفند 95), صبا_2009 (چهارشنبه 07 بهمن 94)


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. وقتی ناراحتم به سختی می تونم حرف بزنم(دوستان قدیمی لطفا باهام صحبت کنید)
    توسط ستاره آشنا در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: یکشنبه 01 مهر 97, 23:46
  2. وقتی فهمیدم دوستای صمیمیم اختلال اسکیزوئيد دارن ...
    توسط atre sobh در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: دوشنبه 08 مهر 92, 00:02
  3. دوستان عزیزم تا مدتی خدا نگهدار
    توسط homa_59_25 در انجمن مسائل واخبار اعضاء و تالار
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: سه شنبه 29 اردیبهشت 88, 09:53

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 10:37 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.