يه قسمتي از مشكلمو مينويسم
مشكل اصلي من اينه كه خانواده شوهرم اذيتم ميكنن بعد من چندين بار با شوهرم سرمشكلاتي كه باخانوادش داشتم دعوا و بحث داشتم ولي خب بالاخره باهم به تفاهم رسيديم شوهرمم طرف منو هرگز ول نكرده
حالا مشكل من خانوادم هستن خانوادم راه دورن بعد ماهي تقريبا يك هفته ميان به من سربزنن مثلا
بعد ازروزي كه ميرسن هي استرس خانواده شوهرمو دارن كه بريم خونشون بريم بهشون سربزنيم باهاشون بريم گردش اونا بيان خونه تو
زنگ بهشون بزن اونا زنگ بزنن
بعد اوايل خانواده شوهرم نميدونستن ولي اينقدر رفتار بابا مامانم تابلو بود كه اونا فهميدن
حالا هرخواسته اي كه دارن زنگ ميزنن به مامان بابام ميگن بعد باباو مامانم بامن دعواهاي شديد ميكنن سراونا و به طرفداري ازاونا
حتي طوري كه بابام كتكمم زده سراونا
طوريكه جلوي اونا بابامامانم طرفداري اونارو ميكنن و منو خورد ميكنن و از بدي هاي من ميگن
حالا ديگه خانواده شوهرم هر خواسته اي هم دارن حتي نابه جا ازاين طريق عمليش ميكنن
حتي شوهرمم بامن كنار مياد راضي ميشه باحرفام باهم مشكلي نداريم تصميمامونو يكي ميكنيم جلو اونا طرفمو ميگيره ولي خانوادم خوردم ميكنن و جنگ اعصاب برام درست ميكنن مامانم و بابام يهو خودشونو ميزنن گريه ميكنن ميگن ما الان سكته ميكنيم داد بيداد هوار
آبرومو تو در و همسايه بردن
جلو شوهرم و خانوادش خيلي كوچيك شدم اونا فهميدن خانوادم پشتيبانم نيستن
- - - Updated - - -
حتي ازوقتي اينارو فهميدن اذيتاشونو بيشتر كردن
اينا خلاصه اي از مشكلاتم به طور كلي
الان سردعواي امروز با مامان و بابام قهرم بعد مامانم ميگه اصلا نميام بيمارستان برات بذار خانواده شوهرت بفهمن ابروت بره پرتت كنن تو خيابون بهشون ميگم تو چه جور بچه اي هستي چيا پشت سرشون ميگي پيش ما
بعد بااين حرفاش من اصلا رغبت نميكنم جلو كسي باهاش حرف بزنم همه ميفهمن من با خانوادم قهرم
آخه چه كنم؟
بعد منو با خانواده شوهرم تهديد ميكنن اخه من قراره فردا براي زايمان برم بيمارستان حامله ام
يعني حتي شب زايمانمم ولم نميكنن
چندباري جلوي بقيه خواستم تابلو نكنم باهاشون حرف ميزدم برگشته ميگه خوب ازشون ميترسي اهان
بعد دعوامون كه ميشه ميگه ميرم بهشون ميگم تو باپدر و مادرت چه جوري هستي
امروزم ديگه گفتم برو بگو
الان مامانم جلوي خانواده شوهرم ميگه اومدم پيشش بهش برسم استرس نداشته باشه تمام كاراشو كردم جلوي اونا خودشو خوب نشون ميده بعد بامن خيلي بدرفتاري ميكنن هم بابام هم مامانم
علاقه مندی ها (Bookmarks)