به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 17 بهمن 94 [ 16:05]
    تاریخ عضویت
    1394-10-16
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    88
    سطح
    1
    Points: 88, Level: 1
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    4

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    تردید بسیار زیاد !!!

    سلام وقت بخیر . حامد هستم 26 سالمه . من چند وقتی هست که تصمیم به ازدواج دارم . حدود یک ماه پیش از طریق همسر یکی از دوستانم یک گزینه بهم معرفی شد که قرار رو بر این گذاشتیم چند بار همدیگه رو ببینیم و تصمیم بگیریم که بهم میخوریم یا نه . این دختر خانم 21 سالشه
    قرارهای ما خوب پیش رفت در خیلی از مسائل تفاهم داشتیم و در اونایی که هم نظرامون یکی نبود به هر حال یه طرف قانع شد . خلاصه اینکه همه چی خوب به نظر میرسید . اما خب این همه چیز نیست
    نکته ای که مطرحه این دختر علاقه بی حد و اندازه ای تو این مدت کوتاه نسبت به من پیدا کرده و که برای من جای شگفتی داشت . البته اینم بگم چون دختر محجبه و خیلی مثبتی هست کاملا بی تجربه در مسائل عاطفی با جنس مخالفه ( برعکس من )
    با اینکه زمان کوتاهی از آشنایی ما میگذره به شدت به من وابسته شده و خیلی رک میگه عاشقت شدم و میخوامت و از این حرفا . حتی وقتی صحبت از این میکنم که هنوز چیزی مشخص نیست و باید تازه خونواده ها در جریان قرار بگیرن ببینیم چی میگن میگه که نه من همه چی رو تموم شده میدونم و نظر خونواده ها برام مهم نیست !
    همین علاقه بیش از حدش باعث شده خیلی از مواردی که شاید نظرش با من متفاوت بود رو عقب نشینی کرد و گفت هر چی که تو بگی . البته منم ازش خوشم اومده و ایراد خاصی درش نمی بینم . اما یه چیزی که نگرانم میکنه اینه که این علاقه خیلی زود آتیشش فروکش کنه و اونوقت دیگه نتونه به حرفایی که زده و قولهایی که داده عمل کنه .
    مثلا یه نمونه ش ایشون در قرار اول با توجه به اینکه رشته حقوق میخونه گفت هدفم اینه که حتما وکیل شم و عاشق این شغل هستم و میخوام بهش برسم . اما بعدا که من نظرم رو دراین مورد گفتم باتوحه به اینکه میتونم از پس زندکی بربیام راضی نیستم همسرم خیلی بیرون کار کنه مخصوصا وکالت که شغل سنگین و پر دغدغه ای هست . ایشونم خیلی راحت پذیرفت که باشه اصلا کار نمیکنم هر چی تو بخوای !
    اینطوری که ایشون در حال حاضر زندگی آینده رو برای من تشریح میکنه فوق العاده س و دقیقا همون چیزیه که من انتظار دارم . اما نمیدونم این حرفاش برای همیشه دووم داره یا نه .
    در ضمن با خواهر بزرگترم هم یه دیداری داشتن جهت آشنایی . خواهرمم نظری شبیه به این داشت که این دختر هنوز بچه ست و به قولی داغه و نمیدونه داره چی میگه . چندسال که بگذره تازه می فهمه چه خبره و دیگه خبری از قولهایی که داده نیست .
    به نظر شما راهش چیه که بفهمم تا چه حد میشه به این حرفا اعتماد کرد . چون نمیخوام این رابطه فعلی ادامه دار شه به هر حال صحیح نیست و باید زودتر تکلیف مشخص شه . چه راههایی برای شناخت بیشتر پیشنهاد میکنید .
    ضمنا خواهرم در نظراتش نسبت به اون دختر دو مورد گفته که میخواستم بپرسم به نظر شما خیلی ااهمیت داره یا نه .
    یکی اینکه خونواده اونا از ما پایین ترن از لحاظ مالی
    دوم اینکه ما دونفر از لحاظ قد و هیکل خیلی بهم نمیایم . چون من قدم بلنده و هیکلی هستم ایشون لاغره
    به نظر شما ملاک میشه این مسائل ؟
    خوشحال میشم نظراتتون رو بدونم .

  2. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    معيارهاي تيتروار اما اثرگذار در ازدواج


    لازم به ذکر است ، چنانچه شخصي آگاهي کاملي براي ازدواج ندارد و در واقع هنوز سواد کافي را براي ازدواج کسب نکرده است ،
    مي بايست ديدگاه فرد و توقعاتتش نسبت به ازدواج و نحوه انتخاب تغيير اساسي پيدا کند .
    به گونه اي که توجه فرد به يكي از معيارهاي ازدواج باعث نشود ،‌معيارهاي ديگر كمرنگ شوند.

    احساسات مثبت در ازدواج و انتخاب همسر مهم هست. اما در كنار اين معيارها بايد ساير خصوصيات همسر نيز مورد بررسي قرار گيرد.
    اين معيارها، متنوع و فراوان هستند كه من به چند مورد آن اشاره مي كنم.

    يكم: تطابق فرهنگي

    دوم: تطابق تحصيلي

    سوم: تطابق اقتصادي

    چهارم: تطابق مذهبي

    پنجم: تطابق انتظارات از زندگي

    ششم: تطابق ديدگاه در مورد وظايف زن و شوهر در زندگي

    هفتم: تطابق شخصيتي و رواني

    هشتم : انعطاف پذيري

    نهم : مسئوليت پذيري

    دهم: مهارتهاي ارتباطي و كنترلي

    يازدهم : احساسات مثبت و جذابيت نسبت به يكديگر

    و ....


    بکاربردن معيارهاي فوق:

    الف)
    چنانچه دو فرد در بيشتر معيارهاي مهم ، تطابق لازم را نداشتند ،
    احتمالا احساس مثبت درشان به وجود نمي آيد .به همين خاطر هست که عدم تناسب ها در معيارها منجر به احساس فاصله مي شود.

    مثلا در مورد مسئله حساسيت متفاوت روي حجاب در دو خانواده ، منجر به پيش آمدن بافت مذهبي متفاوت و انتظارات متفاوت مي شود.
    و مسلما در آينده تعارض و اختلافاتي را زن و شوهر و همچنين خانواده هايشان در مورد اينگونه مسائل خواهند داشت.


    ب)
    همچنين عدم توجه به لزوم داشتن اشتراکات معيارهاي فوق در طرفين ،
    و نيز مجذوب احساسات تند ابتداي آشنايي شدن، باعث ناهمگوني احساسي بين زن و مرد مي شود؛ که متاسفانه
    اين ناهمگوني معيارهاي ازدواج موجب خواهد شد روز به روز نه تنها احساسات دونفر همسو نشود، بلكه از هم فاصله نيز بگيرند.
    مثلا وقتي يکي از طرفين ، تحت احساسات شديدي واقع شده است،
    كوتاه آمدنهاي يك طرفه ايشان مي تواند نشاندهنده اين باشد كه اكنون او خودش نيست.
    يعني خود واقعي اش را ناخودآگاه در برابر طرف مقابل مخفي ساخته است،‌چون دوست دارد وي را به دست آورد.
    اما توجه به اين نکته ضروري است که:
    معلوم نيست پس از ازدواج به همين مقدار كوتاه بيايد، همراه باشد، و صرفا ديدگاه و نظرات طرف مقابل را در راس كار قرار دهد.
    در آن وقت تفاوتهاي اساسي بين زن و شوهر آشكار شده و اين فاصله احساسي بيشتر خواهد شد.



    خلاصه و نتيجه گيري:

    براي بررسي و شناخت بيشتر و قطعي تر نياز هست
    كه تمام معيارهاي ازدواجي را كه مورد اشاره قرار دادم،‌ بررسي شود. (مثلا با مراجعه به يك مشاوره خانواده)

    تفاوتهاي اصولي كه در بدو آشنايي
    ديده مي شود( هرچند جزئي) را جدي بگيريد چراکه موجب نگراني بوده و هشداري هست كه توجه كافي را مي طلبد.

    و در مورد احساسات نياز هست كه كمتر روي آنها متمركز شويد و اين معيار احساس را در كنار معيارهاي ديگر مورد ارزيابي قرار دهيد.

    >>>> و در آخر متذکر مي شوم که بايد معيارها و توقعات و انتظاراتتون را نسبت به زندگي واقعي طرح كنيد نه ايده آلي.

    16 موضوع ضروري براي رسيدن به تفاهم
    موضوعات زيادي در گفت وگوهاي قبل از ازدواج بايد بيان شود؛ در اين بين شانزده موضوع اساسي وجود دارد
    که به عنوان موضوعات منجر به تفاهم مطرح هستند و اگر تفاهم در اين موارد کم باشد، پيش بيني کننده جدايي خواهند بود.
    اين موضوعات شامل: 1-سرگرمي و علايق 2-باورها و ارزش هاي ديني 3-باورها و اصول اخلاقي 4-دوستان 5-اهداف، رشد و پيشرفت شخصي
    6-خويشاوندان 7-رابطه صميمانه با همسر 8-خانواده خود 9-خانواده همسر 10-حل اختلاف 11-پول و مسائل مالي
    12-خواسته ها و توقعات 13-رويارويي با هيجان 14-وظايف مرد و زن در خانواده 15-فرزند و تربيت فرزند
    16-موضوعات زناشويي، هستند که لازم است در جلسات گفت وگو حتماً در مورد آن ها با هم صحبت کنيد

    به سایت وزین همدردی خوش آمدید

    مقالات بالا را با دقت بخوان به بخش مقالات معیارها انتخاب همسر و خواستگاری هم برو و مقالات را بخوان تا می توانی مطالعه کن الان وقتیه که 2تا چشم داری 4 تا هم قرض بگیری توی انتخابت.
    یه ضرب المثل معروف هست که میگه:
    مهمترین دلیل طلاق,ازدواجه!!
    پس دقت کن

    1.این چجوری محجبه ای هستش که چندبار اومده بیرون و بعد چند جلسه میگه عاشقتم و دوست دارم!!!
    این مسئله از اونجا میگم کل خانواده و فک و فمامیل من محجبه هستند و اکثرا چادری و مذهبی و همسرم و خانوادشم هستن اینجوریشو یادم نمیاد شنیده باشم یا دیده باشم

    2.ایشون با توجه به نوشته های شما بیشتر از اینکه عقلانی تصمیم بگیرن عاطفی تصمیم گرفتن کلا ازدواج بنظرم براشون زوده هنوز
    3.پاراگراف آخر در مورد قد و هیکل و نوشته شما! این یک نظر شخصیه ولی مسائل بسیار بسیار بسیار مهمتری توی انتخاب همسر از این نوشته شما وجود داره که باید در اولویت قرار بدی ولی این را هم بدان باید به دلت بشینه درسته زیبایی یکروزی عادی میشه بعد چند سال ولی زشتی هیچوقت عاد ینمیشه پس دقت کن ولی بیش از اندازه حساس نشو قرار نیست همه را با هم داشته باشه.اینطوری احتمال اینکه دختر مناسب پیدا بشه کم میشه و هرچی هم سنت بره بالاتر حساستر و سختگیر تر میشی
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  3. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 اسفند 94 [ 17:28]
    تاریخ عضویت
    1394-1-25
    نوشته ها
    21
    امتیاز
    824
    سطح
    15
    Points: 824, Level: 15
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 76
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 21 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    این ایراداتی که گفتید اصلا ایراد نیست
    هیچ میدونید اگه پس بکشید با سرنوشت اون دختر بیچاره بازی کردید
    درمورد اینم که گفتین آیا بعدا میزنه زیر قولش یا نه
    بعضی دخترا تیپ شوهردوست هستند و با ازدواج کردن فکرمیکنن به همه جا رسیدند
    احتمال زیاد این دختر هم از اون تیپ هست
    موفق باشید

  4. #4
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط faezeh_66 نمایش پست ها
    این ایراداتی که گفتید اصلا ایراد نیست
    هیچ میدونید اگه پس بکشید با سرنوشت اون دختر بیچاره بازی کردید
    درمورد اینم که گفتین آیا بعدا میزنه زیر قولش یا نه
    بعضی دخترا تیپ شوهردوست هستند و با ازدواج کردن فکرمیکنن به همه جا رسیدند
    احتمال زیاد این دختر هم از اون تیپ هست
    موفق باشید
    یک ماه هست که به قصد ازدواج دارن با ایشون آشنا می شن
    بازی با سرنوشت چیه؟
    چرا میخواین به زور و حس گناهکاری و مقصر بودن مجبورشون کنید جلوتر برن؟

    اگر اون خانم توی یک ماه آشنایی اینقدر وابسته و عاشق شده
    مشکل خودش و خانواده اش و تربیتش هست، نه این آقا!!
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  5. 5 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    khaleghezey (شنبه 19 دی 94), miss seven (جمعه 18 دی 94), Mr DaNi (شنبه 19 دی 94), نیکیا (یکشنبه 20 دی 94), افسونگر (جمعه 18 دی 94)

  6. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 17 بهمن 94 [ 16:05]
    تاریخ عضویت
    1394-10-16
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    88
    سطح
    1
    Points: 88, Level: 1
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    4

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    1.این چجوری محجبه ای هستش که چندبار اومده بیرون و بعد چند جلسه میگه عاشقتم و دوست دارم!!!
    این مسئله از اونجا میگم کل خانواده و فک و فمامیل من محجبه هستند و اکثرا چادری و مذهبی و همسرم و خانوادشم هستن اینجوریشو یادم نمیاد شنیده باشم یا دیده باشم

    2.ایشون با توجه به نوشته های شما بیشتر از اینکه عقلانی تصمیم بگیرن عاطفی تصمیم گرفتن کلا ازدواج بنظرم براشون زوده هنوز
    3.پاراگراف آخر در مورد قد و هیکل و نوشته شما! این یک نظر شخصیه ولی مسائل بسیار بسیار بسیار مهمتری توی انتخاب همسر از این نوشته شما وجود داره که باید در اولویت قرار بدی ولی این را هم بدان باید به دلت بشینه درسته زیبایی یکروزی عادی میشه بعد چند سال ولی زشتی هیچوقت عاد ینمیشه پس دقت کن ولی بیش از اندازه حساس نشو قرار نیست همه را با هم داشته باشه.اینطوری احتمال اینکه دختر مناسب پیدا بشه کم میشه و هرچی هم سنت بره بالاتر حساستر و سختگیر تر میشی
    با سلام مجدد خدمت دوستان .

    1 . والا دختر کاملا معتقدی هست و از لحاظ ظاهری حجاب کامل داره و اهل نماز و روزه ست . از طریق یکی از دوستان معرفی شدیم که باهم بریم چند جلسه صحبت کنیم . تا اینجاش فکر نکنم خیلی عجیب باشه . اما اینکه خیلی زود با من صمیمی شد و حرفای رمانتیک میزنه یه مقدار جای سواله چون واقعا من شروع کننده اینطور صحبت ها نبودم و از طریق اون شروع شد . شاید به قول خودش چون همه چیزو تموم شده میدونه اینطوری برخورد میکنه در حالی که من نظر مثبت خونوادم خیلی برام مهمه چون حوصله دردسرهای بعدش رو ندارم . به همین خاطر یکم زود اینطور رفتارها رو شروع کرده . یه نکته دیگه هم بگم اینکه بعد از آشناییش با خواهرم من پیشنهاد دادم دیگه رابطه پیامی و تلفنی رو تموم کنیم چون نیازی نیست ادامه داشته باشه و حرفامونو کامل زدیم بقیه چیزا دیگه بسته به نظر خونواده س. به سختی این قضیه رو قبول کرد اما یکی دو روز بیشتر دووم نیاورد و دوباره پیامهاشو شروع کرد منم نتونستم جواب ندم و الان در حال حاضر با هم دوباره از طریق پیام و تلفن در ارتباطیم . تازه ازم خواست بازم ببینیم همو که من گفتم فعلا لزومی ندااره صبرکن تکلیف روشن شه .

    2 . از لحاظ شخصیتی بچه نیست چون من خودم نمیتونم با کسایی که تفکرات بچگانه دارن سر کنم و خیلی خوب با شخصیت رفتار میکنه . اما کلا خیلی دختر احساساتی هست و مشخصه که من اولین تجربه ش به این شکل هستم به همین خاطر خیلی زود خودش رو باخته . خودش که میگه من اول عقلانی تصمیم گرفتم بعد دیگه احساسی رفتارر کردم ( چون این موردم صحبت شده بود ) . حتی در قرارش با خواهرم هم خودش رو خیلی مشتاق نشون داد ظاهرا که خواهرم به وضوح فهمید خیلی خوشش اومده از من و برای اونم جای تعجب داشت .

    3 . ظاهرش خوبه به نظرم چهره ش و حرف زدنش کاملا ب دلم نشسته و مشکلی ندارم . فقط یکم اندامش ذهنمو درگیر کرده بود که بعد بیخیالش شدم چون قاعدتا خانوما بعد از ازدواج تازه در این زمینه ها رشد میکنن و فکر نمیکنم اون موقع مشکلی داشته باشم . برای منم اولویت محبت و اخلاقشه . این موردو همیشه داشته باشه همیشه هم برای من جذاب خواهد بود

    خوشحال میشم بازم از نظراتتون بهره مند شم


    این ایراداتی که گفتید اصلا ایراد نیست
    هیچ میدونید اگه پس بکشید با سرنوشت اون دختر بیچاره بازی کردید
    درمورد اینم که گفتین آیا بعدا میزنه زیر قولش یا نه
    بعضی دخترا تیپ شوهردوست هستند و با ازدواج کردن فکرمیکنن به همه جا رسیدند
    احتمال زیاد این دختر هم از اون تیپ هست
    موفق باشید
    چرا با سرنوشتش بازی کردم . رابطه ما از همون اول جهت آشنایی برای ازدواج شروع شد و هنوزم من بهش میگم که تکلیف ما هنوز روشن نشده تا زمانی که خونواده هامون صحبت نکنن و اونا هم به تفاهم نرسن هیچ چیز معلوم نیست .
    آره تقریبا همین تیپی که شما میگید هست . یعنی ازدواج و داشتن یه شوهر خوب براش نسبت به همه چیز اولویت داره .




    خوشحال میشم بازم از نظراتتون بهره مند شم . متشکرم

  7. کاربر روبرو از پست مفید sabab1369 تشکرکرده است .

    شیدا. (یکشنبه 20 دی 94)

  8. #6
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    در مورد شماره یک اینجا یک دوگانگی وجود داره!ببخشید این مطلب را بیان می کنم ولی بنده چون توی این جو بودم آشنام با اینجور خانواده ها و طرز فکرشان و دخترانی که تربیت می کنند این مسئله را هم بیان کردمب رای اینه خیلی برای این موضوع پوئن مثبت حساب نکنی و جوری نباشه بخاطر همین مسئله فقط بخوای جلو بری.
    ابراز علاقه و بیانش توی جلسات خواستگاری اونم وقتی بطور رسمی نبوده اونم به این صورت البته با توجه به سن 21 سالگی ایشون از نظر شخص بنده نشان از ناپختگی ایشون هستش کم صبری و اینکه هیجانی و احساسی هستند.اینگونه رفتارها برای دوران نامزدی خیلی خبوه وب یورنر فتن ولی توی زندگی مشترک یکمقدار باعث میشه بعدها دچار مشکل بشید

    در مورد معیارهایی که بالا توی پست قبلی نوشتم آیا معیارهای خودت را مشخص کردی بصورت دقیق؟بر اساس اولویت بندی که در ذهن داری؟اینکه خوشگل باشه و تناسب اندام مناسبی داشته باشه خیلی خوبه ولی بقیه مسائل هم مهمه مقاله بالا را برگرد با دقت بیشتری بخوان جلساتی که دارید بیشتر از این ادامه نده رسمی اقدام کن توسط خانواده اینطوری بهتره.
    نظر شخصی من اینه فقط نهایت یکبار باید باهم دیدار میکردید نه بیشتر الان با وضعیتی که وجود داره از طرف دختر خانوم و دید احساسی که دارن کار شما سخت تر میشه و باید منطقی تر رفتار کنی تصمیم برای تشکیل زندگی مشترک شوخی نیست دادا خیلی جدیه خیلی بیشتر از اونی که فکرشو بکنی قراره یک عمر کنار هم زندگی کنی دوست دختر نیست عوضش کنی خوشت نیومد بعدها ایشون شخص اول زندگیت میشه احتمالا مادر فرزندت میشه پس جدی بگیر اصلا و ابدا احساسی تصمیم گیری نکن که چوبشو بعدا نخوری

    ازدواج و معيارهاي انتخاب همسر


    با چه کسي ازدواج کنيم ؟‌ چگونه همسرآينده امان را بشناسيم؟
    چه شرايطي براي همسر در نظر بگيريم ؟ در چه سني بايد ازدواج کرد؟ چه شرايطي بايد داشته باشيم تا ازدواج کنيم ؟
    و هزاران سئوال از اين دست
    را هر روزه جوانان در ذهن خود مرور مي کنند و به دنبال جواب هستند. در اين يادداشت و چندين يادداشت بعدي ،
    سعي ما بر اين است که به اين مهم بپردازيم و سئوالاتي که مبتلا به عموم هست را از منظر روانشناسي کاربردي پاسخ دهيم.
    در مورد ازدواج بايد بگوئيم که : اين رابطه تنها به منظور ارضاي تمايلات آني نيست .
    بلکه زندگي آينده و خوشبختي زن و مرد و کودکان آنها بر اساس اين پيوند قرار گرفته است و چنانکه در بحث تربيت کودک نيز شرح داديم
    يکي از علل عمده اختلالات رواني در کودکان ، گسسته شدن رابطه خانواده و يا اختلافات خانوادگي است.
    ازدواج موفق بستگي به عوامل مختلفي دارد که خيلي از آنها را بايد در دوران نامزدي ( قبل از ازدواج ) ارزيابي کرد.
    عوامل ديگري نيز در موفقيت زندگي زناشويي موثر است که مي توان آنها را بعد از ازدواج شناخت.
    در ازدواج ، سازش دائمي و از خودگذشتگي فراوان لازم است ،
    ولي اگر زن و مرد قبل از ازدواج با يکديگر توافق بيشتري داشته باشند ، امکان سازش بعدي بيشتر خواهد بود.


    مهمترين عوامل توافق در ازدواج عبارتند از :
    1 - رشد عاطفي و فکري
    2 - تشابه علايق و طرز تفکر
    3 - تشابه مذهبي ( مسائل عيني مذهبي مد نظر است نه کليات )
    4 - تشابه تحصيلي و طبقاتي
    5 - تشابه طرز فکر نسبت به امور جنسي
    6 - تشابه علاقه به زندگي و سرعت عمل در کارها
    7 - رابطه با خانواده زن و شوهر


    سعي ما بر اين است که در اين يادداشت و يادداشت هاي بعدي موارد هفتگانه فوق را شرح دهيم و در اين يادداشت معيار اول را بحث مي کنيم.


    1 - رشد عاطفي و فکري
    مهمترين عامل موفقيت در زندگي زناشويي
    ، رشد عاطفي و فکري است. البته واضح است که درجه رشد عاطفي و فکري تنها بستگي به سن ندارد ،
    بلکه سن رواني ، اجتماعي و عاطفي و سن جسماني همه از عوامل موثر روشنفکري است.
    اگر اين عوامل فراهم باشد ، بهترين سن براي ازدواج 25 سالگي براي مرد و 22 سالگي براي زن است.
    در اين سن يک فرد عادي به اندازه کافي رشد و ثبات فکري و عاطفي دارد
    و امکان تغيير ناگهاني در رفتار او کم است ، اگر چه در اين سن عادات مختلف در فرد به صورت محکمي در آمده ،
    ولي هنوز قابليت تطبيق و سازش در او موجود است. البته بايد اضافه کرد که اين سن را تنها از لحاظ کلي انتخاب کرديم ،
    بدين معني که
    خيلي ازدواجهاي مقرون به خوشبختي وجود دارد که زن و مرد در موقع ازدواج بسيار مسن تر يا جوان تر از سن مذکور بوده اند.
    رشد جسماني نيز عامل مهمي در آمادگي براي ازدواج است.
    اگر چه در اجتماع کنوني ما ازدواج معمولا بعد از بلوغ صورت مي گيرد ،‌ معهذا بايد گفت
    که روان شناسان ، زناشويي کودکان تازه بالغ را که آمادگي وارد شدن به زندگي پر مسئوليت زناشويي را ندارد ، صلاح نمي بينند.
    مسئله ديگري که
    از لحاظ بهداشت رواني قابل ملاحظه است اينکه آيا در ازدواج اختلاف هوش و معلومات سبب بروز اختلافات زناشويي خواهد شد يا خير ؟
    تحقيقاتي که در اين زمينه موجود است نشان مي دهد که مردان تمايل دارند که با زنان کم هوش تر
    از خود ازدواج کنند و اغلب زنهاي خيلي با هوش مجرد مي مانند. از لحاظ خوشبختي زناشويي ، صلاح است که مرد از لحاظ هوش ،
    کمي برتر از زن باشد ، زيرا محيط ما چنين اقتضاء مي کند. ولي تفاوت زيادي در اين مورد نبايد وجود داشته باشد‌ ،
    زيرا در غير اين صورت علايق و طرز تفکر آنان با يکديگر توافق نخواهد داشت. البته امکان دارد ازدواج موفقيت آميزي که در آن زن
    با هوش و فعالي شريک است ، وجود داشته باشد ، ولي خطرات ناشي از آن زياد است . در واقع هوش يک معياري است
    که علايق و طرز تفکر خاصي را توليد مي کند و درصورت اختلاف هوشي زياد انطباق و توافق طرفين به شدت کاهش مي يابد.
    رشد اجتماعي رابطه نزديکي با رشد عاطفي و فکري دارد ،
    زيرا شخصي که از لحاظ اجتماعي رشد کرده است ، روابط اجتماعي را بهتر درک مي کند . او مي داند چگونه با ديگران ،
    به خصوص خانواده و همکارانش سازش کند . او درک مي کند که انتظارات اجتماع از او چيست و تا اندازه زيادي قادر است
    خود را با اين توقعات تطبيق دهد. همچنين او آماده قبول مسئوليت است و نسبت به محدوديتهاي خود آگاهي دارد.
    يکي از مهمترين عوامل رشد ، مقدار و چگونگي رشد عاطفي است .
    مثلا شخص ممکن است سي يا چهل سال عمر کرده باشد ، ولي از لحاظ رشد عاطفي عقب مانده محسوب شود .
    چنين شخصي قدرت کنترل احساسات و عواطف خود را ندارد و در نتيجه زندگي زناشويي او مختل مي شود.
    شخصي که رشد عاطفي کرده است ، در مورد همسر و فرزند و دوستان و مشکلات زندگي نظريه واقع بينانه اي دارد.
    او داراي فلسفه زندگي معيني است که بر اساس آن مي تواند از بحرانهاي دايمي زندگي جلوگيري کند .
    او به پيشرفت هاي فعلي خود متکي است و زياد به گذشته خود ، هر چند هم با شکوه بوده باشد ، اتکا ندارد.
    در ضمن به مطالبي از قبيل امور جنسي ،‌ عشق ، ازدواج و تربيت کودک با روشنفکري مي نگرد.

    2 - توافق و طرز فکر
    مسئله مهمي که قبل از ازدواج وجود دارد ‍ ، اين است که جوانان قبل از وارد شدن به زندگي زناشويي ‍ ،
    د رموضوع هاي مهم زندگي توافق نظر داشته باشند و اين توافق معمولا روي علايق و طرز فکر قرار مي گيرد.
    طرز تفکر ‍، موضوع بسيار مهمي است ؛ زيرا بر اساس آن ‹‹ فلسفه زندگي ›› هر فردي ريخته مي شود.
    براي روشن شدن مطلب چند مثال ذکر مي گردد: آيا زن و مردي که خيال ازدواج دارند
    به يک اندازه جاه طلب هستند يا اينکه يکي از آنها خيلي جاده طلب و ديگري معتقد به داشتن زندگي
    آرام و آهسته و بي دردسري است . اگر در اين مورد ، مرد ،‌ شخص جاه طلبي است ‍ ، شايد مضار آن زياد نباشد ،
    اگر چه ممکن است زن او از اينکه شوهرش ساعات طولاني مشغول به کار است آزرده گردد. ولي اگر زن بي اندازه جاه طلب باشد ‍،
    سعي خواهد کرد تا شوهر راحت طلب و تنبل خود را به اصرار و پافشاري به کار بکشد و او را مجبور به پذيرفتن مشاغلي کند
    که از عهده استعداد و علاقه اش خارج است ،‌ و اين وضع با موفقيت و خوشبختي زناشويي تباين دارد.
    نظريات سياسي ، مي تواند عوامل اختلافات زناشويي شود ،
    زيرا با افراطي بودن يکي و محافظه کار بودن ديگري ، امکان تصادم افکار زياد است. البته حتما نبايد نظريات سياسي
    دو همسر شباهت کامل به هم داشته باشد ولي صلاح در اين است که از لحاظ عقايد سياسي در دو قطب مخالف قرار نگيرند.
    مسئله مهم ديگر در زناشويي ، توافقي است که زن و شوهر در مورد قضاوت درباره مسائل زندگي دارند.
    مثلا اگر شوهر ،‌ فردي تخيلي و ايده آليست ، ولي زن شخص واقع بين و به اصطلاح رئاليست باشد ،
    شوهر ممکن است از رويه خشک و زياده از حد مادي زن خود خسته شود و احساس کند که زنش قدرت
    درک معنويات و ظرايف زندگي را ندارد. زن واقع بين نيز ممکن است از دست شوهر تخيلي و فلسفه باف خود به ستوه آيد
    و او را آدمي خيالباف ،‌ تنبل و دور از حقيقت زندگي بداند و مکرر آرزو کند که اي کاش شوهرش قدري به خود بيايد
    و واقعيات زندگي را آن طور که هست مشاهده کند. در چنين موقعي امکان وجود يک کانون خوشبختي کم است.
    البته علايق رابطه نزديکي با طرز تفکر دارد و شامل فعاليتهاي متعدد روزانه از قبيل رفتن به سينما
    ، تئاتر ،‌کنسرت ، گوش دادن به راديو و تماشاي تلويزيون ، خواندن کتاب ‍ ،‌ رفتن به مهماني ،‌ سخنراني ها و امثال آن مي گردد.
    البته نبايد انتظار داشت که زن و شوهر در همه اين علايق با يکديگر توافق داشته باشند ،
    ولي براي سعادت خانواده توافق کلي در قسمت عمده اي از علايق ضرورت دارد.


    3 - عقايد مذهبي
    شباهت در عقايد مذهبي به قدري در سعادت کانون زناشويي اهميت دارد که روان شناسان ،‌
    ازدواج دو نفر از مذاهب مختلف را معمولا غير عاقلانه مي دانند . دلايل اين نظريه بسيار است.
    در وهله اول ،‌اگر تنها يکي از دو همسر به عقايد مذهبي خود با ايمان کامل پايبند باشد ، امکان اختلاف نظر در اين مورد زياد خواهد بود.
    به علاوه آنچه که در اين زمينه اهميت دارد ، تربيت کودکان بر حسب عقايد مذهبي به خصوص است.
    يکي ديگر ا زمشکلات ازدواج افرادي
    که داراي مذاهب مختلفند ، مخالفت اولياء آنهاست ، زيرا اين مسئله اغلب باعث جدايي جوان از پدر و مادر خود مي شود
    و بعدها ممکن است هر يک از طرفين تقصير اين جدايي را به گردن همسر خود بيندازد.
    ولي اگر يکي از طرفين مسئله مذهب را جدي نگيرد ،‌احتمالا مشکل حادي پيش نخواهد آمد.
    نکته بسيار مهم در مورد نقش مذهب و ازدواج :
    بسيار پيش آمده است که دو نفر قبل از ازدواج از مفاهيم کلي در مورد مذهب استفاده مي کنند
    و هر دو توافق پيدا مي کنند ولي بعد از ازدواج ، در نمودها و مصاديق آن موارد کلي ، دچار اختلاف مي شوند.
    مثلا ، هر دو مي گويند مسلمانيم ، هر دو از صداقت ،‌ ايمان ،‌ حجاب و .... حمايت مي کنند .
    ولي در برخورد با مسائل و جزئيات زندگي ، برداشتها و اختلافهاي جدي پيدا مي کنند.
    يکي حجاب را چادر مي داند ، ديگري هيچ اعتقادي به چادر يا حتي به مانتو هم اعتقاد ندارد.
    يکي هرگونه موسيقي را حرام مي شمارد ، ديگري موسيقي را آرامش روح مي داند.
    يکي زندگي مرفه را در تعارض با مذهب نمي داند ،‌ ديگري رفاه گرايي را در تضاد با مذهب خود مي داند.
    يکي پذيرائي مهمان زياد را در منزل ، مهمان نوازي دانسته و مي گويد : در خانه من، به روي همه باز است و من مهمان نواز هستم ،
    ‌ ديگري ميگويد مگر خانه ما ،‌ کاروانسراست که درش بروي هر کسي باز باشد. و ديگري را ولخرج مي شمارد.
    يکي براي مسافرت ، مشهد و زيارت را در نظر مي گيرد ، ديگري دوست دارد به شمال و لب دريا برود .
    و هزاران مسئله ريز و درشت ديگر در زندگي مشترکشان پيش مي آيد ،‌ که با تولد فرزندان حادتر مي شود ،‌
    چون تفاوت در سبک تربيتي فرزندان را نيز شامل مي گردد. و هر کدام سعي دارد با زير و بمهاي ارزشي خود ، فرزندان را تربيت کند.
    لذا توصيه مي شود ، که قبل از ازدواج ، فقط روي مفاهيم کلي بحث نشود ، و به نمودها ، مصاديق و مثالهاي عيني آن توجه شود .
    سعي شود با مثالهايي ، طرف مقابل را در موقعيت هاي عيني و واقعي قرار داد
    مقالات بالا را بخوان این مقاله را هم بخوان بشین خوب فکر کن کلی ننویس از اخلاقش خوشم اومده بصورت جزء به جزء بنویس ریز شو توی معیارهایی که داری.خواهرت دیده ایشون را خوبه ولی اینوب دون خواهر شما روانشناس نیست مثل خود شما.توی این مورد خاص شما نمی دونم چی بگم ولی با این رویه اصلا موافق نیست خیلی سریعتر از حد مجاز پیش رفتید شناخت شکل نگرفته هنوز احساسات دخیل شده.
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  9. کاربر روبرو از پست مفید khaleghezey تشکرکرده است .

    sabab1369 (چهارشنبه 30 دی 94)

  10. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 تیر 97 [ 17:25]
    تاریخ عضویت
    1393-7-06
    نوشته ها
    129
    امتیاز
    5,905
    سطح
    49
    Points: 5,905, Level: 49
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    369

    تشکرشده 377 در 121 پست

    Rep Power
    38
    Array
    سلام وقت همه دوستان بخیر

    دوستان خوب راهنمایی کردن منم یه سری نکات عرض میکنم امیدوارم به کارتون بیاد.

    شما دو نفر به لحاظ شرایط سنی مناسب هم هستید ایشون 21 سالشه و بایستی به همین نسبت هم از ایشون انتظار داشت همون طور که کسی هم از شما انتظار نداره پختگی یه پسر 30 ساله رو داشته باشید.

    حالا یه بار دلایل تردید شما رو با هم بررسی میکنیم.
    موضوع اشتغال :این موضوع اشتغال از اون مواردی که خیلی از دخترا نمیدونن چرا دوست دارن شاغل باشن و بازم خیلی از آقایون نمیدونن چرا این موضوع و عدم اشتغال خانمشون اینقدر براشون مهمه و شده براشون یه معیار.

    شما اگه خواستگاری یه دختری بری که تا لنگ ظهر میخوابه سر صحبت باز میکنی میگه من میخام شاغل باشما ، مخالفتی با این موضوع ندارید؟ بدون اینکه دلیل محکی برای این کار داشته باشه.
    حالا وقتی که پسر با این موضوع مخالفت کنه دو حالت داره
    یا اینقدر بی فکر و مغروره که پیش خودش کوتاه اومدن از این موضوع رو برا خودش شکست و کسر شان میدونه و مجبور میشه سر حرف خودش وایسه.
    یا نه لجبازنیست بهتر بگم ساده و بی آلایشه و سر این موضوع کوتاه میاد.
    منظور اینکه که تعداد زیادی از دخترا دلیل و انگیزه محکمی برای این موضوع اشتغال ندارن و چون یه جورایی مد شده همه بپرسن اینا هم میپرسن.
    میخام بگم کوتاه اومدن ایشون میتونه همین باشه که فعلا انگیزه محکمی برای اشتغال نداشته و حداقل میشه نتیجه گرفت ایشون تو موضوعات انعطاف داره و مثل گروه اول لجباز نیست.

    حالا شما میترسی که مبادا در آینده ایشون پشیمون بشه و بخاد کار کنه.

    سوال من اینه شما اگه با یه دختر 24 ساله ازدواج کنی مطمئنی که بعد 2 -3 سال نظرش عوض نمیشه؟ البته من هم قبول دارم که دختر 24 ساله بیشتر از یه دختر 21 ساله جوانب موضوع رو در نظر میگیره و به نظرش اطمینان بیشتری هست ولی بازم ممکنه وقتی چند سال بگذره بخاد شاغل باشه.

    شما دوست داری با دختری ازدواج کنی که خودشم علاقه ای به کار کردن نداشته باشه یا اگه بخاطر شما کوتاه بیاد و هیچ وقتم شاغل نشه مشکلی نیست؟
    اگه فکر میکنی خانمت شاغل بشه فرسوده میشه حتما باید دختری رو بگیری که اصلا علاقه به شاغل شدن نداشته باشه و گرنه اگه ذوق کار کردن داشته باشه و به خاطر شما قیدشو بزنه در آینده مطمئن باش دچار یاس و کسالت روح میشه. یعنی عکس اون چیزی که فکر میکردی و زندگیت خراب میشه.


    چرا دوست نداری خانمت شاغل باشه؟ دلیل محکمی براش داری؟ یا نه بی دلیل خودتو محدود کردی؟
    مگه همه این خانمایی که کار میکنن دلیلش اینه که شوهرشون از پس مخارج زندگی بر نمیان؟

    نتیجه اینکه اول موضوغ اشتغال رو تو ذهنت خودت حلش کن و اگه واقعا دیدی که نمیتونی با یه خانم شاغل کنار بیای حتما با دختری ازدواج کن که ذوق کار کردن نداشته باشه.

    موضوع بعدی اینکه دختر خانم تو این دوره آشنایی زود وارد فاز احساسات شده. و مهمتر اینکه به نتیجه و جمع بندی رسیده.
    چون بی تجربست وبی سیاست، سریع رسیده ته خطو داره میگه منکه قطعا نظرم مثبته این علاوه بر این که ممکنه دلزدگی شما رو در پی داشته باشه باعث ایجاد اضطراب و همچنینن عذاب وجدان از اینکه طرف مقابل ممکنه چه آسیبی ببینه در شما شده .

    پیش خودت میگی بابا اینکه نظرش اوکی اوکیه من برم فکرامو بکنم ببینم اینو میخام یا نه. میخام بگم ممکنه اون عطش رسیدن بهشو به دلیلی که عرض کردم تا حدودی از دست دادی.
    و از طرفی هم چون طرف مقابل به نتیجه رسیده شما تحت فشار قرار میگیری که به جمع بندی برسی. از این بابت دچار ترس و اضطراب میشی که تا حدیشم طبیعیه.

    میخام بگم نگران نباش به خاطر ترست یه گزینه ای رو که فکر میکنی شرایط اولیه اش مناسبه رو از دست نده. برای اینکه از این فاز احساساتم کمی خارج بشید با توجه به اینکه میگی شرایط خوبی داره موضوع رو به صورت رسمی و با خانواده جلو ببر.

    این قاعده بازیه که شما با هم دوره آشنایی داشته باشید و برید و بیاید و ببینید مناسب هم هستید یا نه. اگه متوجه شدید مناسب هم نیستید کنار بکشید و هیچ کدوم از دو طرفم نباید اعتراضی به این تصمیم داشته باشه.

    موضوع بعدی شما برای اینکه بتونید تصمیم درستی بگیرید حتما باید از نظر دیگران و یه مشاوره خانواده استفاده کنید
    اینکه رفتید و از خواهرتون کمک گرفتید هم خیلی خوبه اما
    اولا باید دید با چه نگرش و ادبیاتی از خواهرتون خواستید که به شما در این موضوع کمک کنه

    نظرشو خواستید که بگه، یا نه گفتید بیا ببین تاییدش میکنی یا نه؟

    اگه که حالت اوله به شما یه سری نقاط قوت و ضعف رو گفته و باید شما از برایندش نتیجه بگیری
    ولی اگه حالت دوم باشه دیگه نظرش همراه میشه با پذیرفتن یه مسولیت سنگین. و معمولا تو اکثر مواقع چون طرفو از قبل نمیشناسن و با عنایت به روحیه محافظه کارانه ای که ما ایرانیا داریم رای منفی میدن.
    مضاف بر این تو بعضی از خانواده ها خواهر و مادر ،خودشون رو محق میدونن که برا پسر خانواده خودشون دختر پیدا کنن حالا اگه خواهر شما هم همچین شخصیتی داشته باشه که اصلا نمیتونی رو نظرش حساب باز کنی.

    میخام بگم اولا خودت باید مسولیت این انتخاب رو گردن بگیری ودوم اینکه توان اینو داشته باشی که نظراتی که دیگران میدن رو آنالیز کنی و تصمیم بگیری. و سوم اینکه از شخص خبره مشورت بگیری با هم پاشید برید چند تا مرکز مشاوره و نظر اونا ببین چیه.
    اگه دوست داشتی بیا معیارهایی که برا ازدواج داشتی رو بگو و از نظر دوستان هم استفاده کن.

    موضوع دیگه ای که باز خیلی مهمه همین حرف شما بود که گفتید نظر مثبت خانواده برام خیلی مهمه چون حوصله دردسرای بعدشو ندارم
    به نظرم این از موضاعات قبلم مهمترکه باید بهش پرداخته بشه. دوست داشتی بیا همین موضوع رو یه مقدار بازش کن و توضیح بده.

    موفق باشید.


    این همه لاف زن و مدعی اهل ظهور

    پس چرا یار نیامد که نثارش باشیم!

    سالها منتظر سیصد و اندی مردانیم ...

    آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم

    اگر آمد خبر رفتن ما را بدهید

    به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم!!!
    ویرایش توسط امیر مسعود : شنبه 19 دی 94 در ساعت 20:27

  11. 3 کاربر از پست مفید امیر مسعود تشکرکرده اند .

    sabab1369 (چهارشنبه 30 دی 94), ستاره زیبا (یکشنبه 20 دی 94), شیدا. (یکشنبه 20 دی 94)

  12. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 17 بهمن 94 [ 16:05]
    تاریخ عضویت
    1394-10-16
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    88
    سطح
    1
    Points: 88, Level: 1
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    4

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون از دوستان
    مخصوصا آقای امیر مسعود بابت وقتی که گذاشتن و نظرات خوبی که دادن . حالا من بیشتر باز میکنم مسائل رو خوشحال میشم اگه بازم فرصت کردید منو از نظراتت بهره مند کنی

    در مورد اشتغال البته منم حدس میزنم که صرفا میخواسته یه چیزی گفته باشه وگرنا بعید میدونم دید روشنی نسبت به کار کردن و اشتغال توی ذهنش باشه
    من مخالفم دلیل محکمی هم دارم . به ایشون گفتم زن باید تو خونه همیشه با نشاط و با روحیه باشه تا خستگی و فشار رو از روی شوهرش برداره . برای همین اگه شما هم مثل من سرکار بری هر روز هر دومون خسته و کوفته برمیگردیم خونه دیگه نایی برای رسیدن به هم نداریم . بهش گفتم دانشگاه که میری . برو ورزش . برو کلاس هایی که دوس داری . هر کاری بکن که بهت خوش میگذره و بتونی روحیه خوبی برای زندگی داشته باشی که اونو به من منتقل کنی . قطعا من هم بی جواب نمیزارم . اینطوری قانعش کردم که وقتی میگم کار نکن به نفع خودته و دلیلی نداره موضع بگیری ایشونم قبول کرد .

    دقیقا هر چی ایشون مطمئن و با قاطعیت از تصمیمش صحبت میکنه ترس و استرس من بیشتر میشه از اینکه میشه به این حرفای حالا اعتماد کرد یا نه . همچنین عجله ایشون منو خیلی تحت فشار گذاشته و حرف شما کاملا درسته . اره منم میخوام هر چی سریع تر رسمی اقدام بشه تا از این فاز احساساتی خارج کنیم رابطه رو . منتهی خونواده قرار شده هر وقت تحقیقاتشون تموم شد نظرشونو بگن به من بعد اقدام کنیم . ما هم منتظریم ببینیم چی میگن اینا .

    من از خواهرم نظرشو خواستم . اما ایشون همراه با مادرم ایرادهای الکی میگیرن هر از گاهی . خودم حدس میزنم همونطور که گفتی چون دوس داشتن اول خودشون طرف رو انتخاب کنن بعد به من نشونش بدن حالا که اول من پیش قدم شدم بعد اونا در جریان قرار گرفتن یه مقدار موضع مخالف رو به صورت پیش فرض دارن . اما در کل من دوس دارم اینا هم راضی باشن . گفتم حوصله دردسرای بعدش رو ندارم . چون با شناختی که از خونوادم دارم هرزمانی که مخالف تصمیم اونا کاری کردم و حالا به هر دلیلی به نتیجه مطلوب نرسید با سرزنش های فراوان مواجه شدم که دیدی ما گفتیم این کارو نکن و از این حرفا . در این موردم نمیخوام در حالی که اینا مخالفن انتخاب کنم . چون بعدا با هر مسئله کوچیکی به جای اینکه حمایت کنن از من میگن ما که بهت گفتیم این کارو نکن و فقط سرزنش خواهد بود. روی این حساب میخوام انتخابی که دارم علاوه بر اینکه مورد پسند خودم هست مورد تایید خونوادم هم باشه که خیالم راحت بشه از این بابت .

  13. کاربر روبرو از پست مفید sabab1369 تشکرکرده است .

    khaleghezey (یکشنبه 20 دی 94)

  14. #9
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خوب پس یک کاری انجام بده دختر خانوم با مادر یا خواهرش یا یک بزرگتر توی خانواده اش که جنبه رسمی تری پیداکنه باید باهم برید پیش مشاور ببین اصلا با هم تناسب دارید یا خیر بعد اینجوری با اطمینان بیشتری میتوانی با خانواده ات صحبت کنی قدم جلو بزارن.
    در مورد خانواده یادت باشه با توجه به تجربیاتی که دارن اظهار نظر می کنن و اینکه شما برای خانواده ات با ارزشی و دوست دارن بهت علاقه دارن و آینده ات براشون مهم هستش اینو فراموش نکن در برخورد با خانواده ات
    1.باحوصله و صبور باش
    2.به حرفهایی که یمنزن و نگرانی هایی که دارن هرچند بهونه باشه خوب گوش بده
    3.باهاشون صحبت می کنی همراه با احترام باشه
    4.از خانواده ات اول تشکر کن و بگو که ممنونشون هستی بخاطر اینکه نگرانت هستن و این احساسشان را درک میکنی شما فقط برای شناخت با دختر خانوم کوتاه صحبت کردی و بر طبق شناخت کلی که بدست آوردید خانواده را در جریان گذاشتید و اینم بگو دوست داری با تایید و رضایت خانواده باشه ازدواجی که میخوای بکنی چه با ایشون چه با فرد دیگری که بامعیارهایی که داری همخوانی داشته باشه.
    یک کار یهم بکن یک کاغذ بردار معیارهای خودت را با توضیح بنویس بعد نمره بندی کن از 1تا 5 ببین بصورت کلی با این شناختی که پیدا کردی هرچند کم ایشون چقدر با معیارهایی که داری همخوانی داره.
    16 موضوع ضروري براي رسيدن به تفاهم
    موضوعات زيادي در گفت وگوهاي قبل از ازدواج بايد بيان شود؛ در اين بين شانزده موضوع اساسي وجود دارد
    که به عنوان موضوعات منجر به تفاهم مطرح هستند و اگر تفاهم در اين موارد کم باشد، پيش بيني کننده جدايي خواهند بود.
    اين موضوعات شامل: 1-سرگرمي و علايق 2-باورها و ارزش هاي ديني 3-باورها و اصول اخلاقي 4-دوستان 5-اهداف، رشد و پيشرفت شخصي
    6-خويشاوندان 7-رابطه صميمانه با همسر 8-خانواده خود 9-خانواده همسر 10-حل اختلاف 11-پول و مسائل مالي
    12-خواسته ها و توقعات 13-رويارويي با هيجان 14-وظايف مرد و زن در خانواده 15-فرزند و تربيت فرزند
    16-موضوعات زناشويي، هستند که لازم است در جلسات گفت وگو حتماً در مورد آن ها با هم صحبت کنيد
    مقالات معیارها و خواستگاری توی سایت را با دقت بخوان نکته برداری کن از سایت.

    بازم میگم مسئله ای که خیلی نگرانم کرده فاز احساسی که توسط دختر خانوم با شدت بسیار ایجاد شده و به شما هم ترکش هاش خورده من نه شما رو دیدم و نه ایوشن رو ولی این فاز احساسی واقعا داره نگرانم میکنه زیرا باعث میشه با دید منطقی به موضوعات توجه نشان ندید و خیلی از اختلاف ها و تفاوت دیدگاهها مشخص نشه
    هدف از ازدواج فقط رسیدن به هم نیست اینو فراموش نکن
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  15. 3 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    sabab1369 (چهارشنبه 30 دی 94), ستاره زیبا (یکشنبه 20 دی 94), شیدا. (یکشنبه 20 دی 94)

  16. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 تیر 97 [ 17:25]
    تاریخ عضویت
    1393-7-06
    نوشته ها
    129
    امتیاز
    5,905
    سطح
    49
    Points: 5,905, Level: 49
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    369

    تشکرشده 377 در 121 پست

    Rep Power
    38
    Array
    سلام و عرض ارادت خدمت همه دوستان

    در خصوص اشتغال نگاهت تا حد زیادی درسته و شاید برای اکثریت جامعه هم صدق کنه ولی نمیشه به همه تعمیمش داد.
    به طور مثال آب و هوای شمال و زیبایی و طبیعتش بهترین جا برای زندگی و پرورش گله.
    حالا میشه یه گلی که مخصوص منطقه خشک و گرمسیری رو برداشت برد شمال پرورش داد؟

    از نظر خودت بهترین شرایطم فراهم کردی آب و هوا و خاک و... ولی اون گل نیاز به یه محیط دیگه داره. میخام بگم برای خیلی از دخترا کار کردن و فعالیت اجتماعی در حد نیاز به غذا و... تعریف شده. اگه فعالیت اجتماعی نداشته باشه افسرده میشه.
    یا به عبارتی برای خیلی از دخترا، نشاطی که شما دنبالشی در گرو کار کردن طرف مقابلت تعریف شده.
    میخام بگم تو میتونی با یه دختر شاغلم ازدواج کنی و به اون هدفتم برسی. ولی اولشم گفتم نظرت برای اکثریت دخترا صدق میکنه و کار کردن بیرون از خونه با روحیاتشون سازگاری نداره و نتیجش این میشه که خستگیشو بر میداره میاره خونه.

    معمولا اکثر دخترایی که تو جلسات آشنایی صحبت از مسافرت و مهمونی و... میکنن و دوست دارن مسافرت و مهمونی .. زیاد برن . اینا شخصیت لطیف تری دارن و کار کردن با روحیاتشون زیاد سازگار نیست حتی اگه در ابتدا هم ذوق کار کردن داشته باشه و محدودش نکنی و اجازه بدی خودش تصمیم بگیره بعد یه مدت خودش کارشو ول میکنه ولی در عوض باید مثلا مسافرت زیاد ببریش.

    اینکه کدوم دختر مناسب شخصیت شماست برمیگرده به روحیات و ظرفیت هایی که شما داری.

    دختری که شاغل نباشه حتما وقت و انرژی بیشتری برای خونه میزاره ولی در عوض یه سری نیاز دیگه داره. اینکه مهمونی و مسافرت و... زیاد باید برید یا توجه خیلی بیشتری رو از سمت شما نیاز داره، حساسیتش نسبت به یه دختر شاغل بیشتره. نسبت به اتفاقات اطرافش سریع واکنش نشون میده.
    نمیدونم چرا دیر اومدی ؟ چرا زود میری ؟ چرا مادرت اینو گفت؟ چرا اینقدر سرت تو گوشیه؟ پوسیدم تو این خونه پاشو منو یه مسافرت ببر....
    بعد پیش خودت میگی بابا این دختر بیچارمون کرد هر کاری میکنی ازش یه برداشت دیگه میکنه .
    میخام بگم یه همچین شخصیتایی هم مشکلات خاص خودشو داره.

    شاغل بودن دختر شاید به خودی خود نه تنها عیب نباشه بلکه میشه به دید یه ظرفیت و فرصت بهش نگاه کرد که اگه تو مسیر درستش قرار بگیره کمک کنه که شما به هدفتون برسید.
    به نظر من یکی از ریشه های اختلافات زوجها بر میگرده به اعتماد به نفس پایین دختر.
    به همین دلیل گفتم شاغل بودن دختر رو میتونی به دید یه فرصت و ظرفیت ببینی. دختری که ذوق کار کردن داشته باش وشاغل باشه احساس مفید بودن میکنه کار بهش اعتماد به نفس میده .و اثرات این روحیه رو تو زندگی میتونی ببینی. و صد البته که دختر نباید توی موضوع کار کردن افراط کنه. یعنی زمانی این کار کردن مفیده که نگرش کسب اعتمادبه نفس و مفید بودن ... باشه هر وقت که نگرش رفت به سمت نگاه اقتصادی و کسب درامد بیشتر و ... اونجا زنگ خطریه برای زندگی و از مسیر درستش زاویه میگیره.
    پس جا داره که روی شاغل بودن یا نبودن خانمتون به عنوان یه معیار، بیشتر فکر کنی.

    موضوع بعدی دلیلی که برای تاخیر در رسمی کردن این رابطه آوردید زیاد منطقی نبود. تحقیقات گسترده از دختر و خانوادش مال بعد جلسه خواستگاریه.
    همین که شما از طریق یه معرف با هم آشنا شدید برای رسمی کردن و برگزاری جلسه خواستگاری و شروع آشنایی در قالب یه چارچوب خاص کفایت میکنه. مضاف بر این اصلا صورت خوشی هم نداره،اگه خانواده دختر متوجه بشن شما قبل جلسه یه تحقیقات گسترده انجام دادید کار برای شما خیلی سخت میشه. پیش خودشون میگن اینا فک کردن ما از خدامونه دختر به این خانواده بدیم که هنوز هیچی نشده پاشدن رفتن از در و همسایه تحقیق کردن.
    شما خودت ناراحت نمیشی اگه پدرش هنوز هیچی نشده بیاد محل کار شما و تحقیق کنه؟

    بعد مگه مادر و خواهر شما چه جور تحقیقی میکنن که هنوز به جمع بندی برای تشکیل جلسه نرسیدن؟
    منتظرن جواب استعلامشون از وزارت اطلاعات و وزارت کشورو کلانتری محل و... بیاد
    اینقدر سخت نگیر شما میخای به این آشنایی رسمیت بدی قرار نیست که عقد کنید. پس جلسه رو زودتر برگزار کنید.

    موضوع بعدی اینکه شما خودت باید مسولیت این انتخاب رو بپذیری.
    اگه مادر و خواهر شما به خاطر اینکه خودشون دخترو انتخاب نکردن با یه نگرش منفی به این موضوع ورود کردن و الکی ایراد میگیرن ، که قاعدتا نباید زیاد امیدوار بود که نظر مثبتی به این وصلت داشته باشن اونم با این روحیه محافظه کارانه ای که شما داری و نمیخای مسئولیت این انتخاب رو بپذیری.و سعی و تلاشی برای اون بکنی با این شرایط شما بهتر که با دختری که خانوادتون به شما معرفی میکنن جلو برید و آشنا بشید.
    شما خودت باید مسئولیت این انتخاب رو بپذیری. حتی اگه مادر بزرگوار شما هم یه دختر به شما پیشنهاد بده باز شمایید که دارید انتخاب میکنی و مسئولیت انتخاب با شماست .

    بعد فکر میکنی مادر شما میاد مسئولیت انتخاب رو گردن میگیره؟؟؟ اولش با تعریف شروع میکنن هر چقدر که جلو برید و موضوع جدی بشه میبینی خواهر و مادر و... میگن ببین دختر خوبیه ها ولی اخلاقش زیاد خوب نیست بگم که فردا نگی مادرم نگفت
    دختر خوبیه ها فقط یه مقدار بچس. بگم که چشاتو باز کنی.
    دختر خوبیه ها فقط روابط عمومیش ضعیفه
    .
    .
    این شمایید که باید نظراتو بشنوید و جمع بندی کنید و تصمیم بگیری.

    شما فکر میکنی اگه دخترو، مادر شما معرفی کنه بعد ازدواج روابط کاملا حسنه ای با هم خواهند داشت و مشکلی پیش نمیاد؟؟؟؟؟ بعد پیش خودت بگی چون مادرم خودش تاییدش کرده پس به من مربوط نیست

    شما داری یه زندگی تشکیل میدی ، هم باید مسئولیت بپذیری هم اینکه بتونی مدیریتش کنی.یکیش مدیریت همین رابطه بین عروس و خانوادتون چه قبل وصلت و چه بعد اون.
    اینکه پدر ومادر صلاح شما رو میخان هیچ شکی نیست ولی این دلیل نمیشه نظری هم که میدن درست و به صلاح شما باشه.

    برو پیش یه مشاور ضعفهایی که داری رو بهت بگه بعد ببین نظرش در خصوص این وصلت چیه؟

    نتیجه اینکه اولا باید خودت مسئولیت انتخابتو بپذیری. دوم اینکه اگه دیدی این وصلت به صلاحته با چه سیاستی جلو بری که خانوادتون به این انتخاب واکنش منفی نشون ندن.
    این همه لاف زن و مدعی اهل ظهور

    پس چرا یار نیامد که نثارش باشیم!

    سالها منتظر سیصد و اندی مردانیم ...

    آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم

    اگر آمد خبر رفتن ما را بدهید

    به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم!!!

  17. کاربر روبرو از پست مفید امیر مسعود تشکرکرده است .

    sabab1369 (چهارشنبه 30 دی 94)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. قهرهای بسیار زیاد زنم همه چیزو داره خراب میکنه!!!
    توسط mm1366 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: جمعه 07 فروردین 94, 20:46
  2. آهنگ بسیار زیبا و آرامش بخش
    توسط ani در انجمن موسیقی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: شنبه 29 مهر 91, 16:12
  3. مناظره ادبی بسیار زیبا
    توسط parnian1 در انجمن ادبیات و عرفان
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: چهارشنبه 18 فروردین 89, 14:29
  4. داستان بسیار زیبای خیانت
    توسط parnian1 در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: دوشنبه 26 بهمن 88, 13:37

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:19 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.