به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 20
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array

    آیا پرسیدن سوال در خصوص مسایلی از جمله ( خیانت، صیغه و چند همسری و دوستی با جنس مخالف و...) از خواستگار فامیلی با داشتن شناخت قبلی درست است؟

    اول یک سلام صورتی رنگ خدمت همه همدردی های عزیز
    دوم ببخشید من دوباره مزاحم میشم باز درگیر یک مسله مهم شدم به مشورت نیاز دارم .

    خلاصه میگم، مدتیست با یکی از خواستگار هام که از قضا نسبت فامیلی هم داریم وارد جلسات آشنایی شدم،
    بعد من همیشه میخواستم نظر فردی که قراره انتخاب کنم در خصوص مسایلی چون خیانت، صیغه، همسر دوم، و ... بدونم و همچنین روابطی چون اعتقاد به دوستی های متعدد با جنس مخالف و روابط جنسی قبل از ازدواج نداشته باشند، و همینطور اهل دیدن فیلم های بسیار غیر اخلاقی و ناجور نباشند .

    یعنی از زمانی که با تالار آشنا شدم فهمیدم گویا برخی آقایون علاقه شدیدی به دیدن به اینطور فیلم ها دارند، راستش من قبل از اینجا اصلا نمیدونستم این فیلم ها چیه؟ اصلا اسمشم نشنیده بودم ولی از زمانی که اینجا چند تاپیک خوندم و مشکلاتی که تو زندگی ها بوجود می آید و متوجه شدم، این مسله هم به خطوط قرمزم اضافه کردم.

    همینطور فهمیدم برخی آقایون حتی مذهبی هم هستند اتفاقا، به علتی که آمادگی ازدواج و ندارند صیغه میکنند و قبل از ازدواج هم به همسرشون نمیگند و در نهایت از آنجایی که ماه هیچوقت پشت ابر نمیمونه، مشکلات بسیار زیادی هم بعدها پیش میاد برای همسرشون و زندگیشون و....

    حالا مشکل من اینجاست من مدتیست دارم فکر میکنم نظر خواستگارم که فامیل هم هستن چطوری در خصوص این مسایل بپرسم، که هم بهشون برنخوره هم خیال خودم راحت بشه که پرسیدم، با خودم گفتم همونطور که از خواستگارهای غریبه میخواستم بپرسم، بصورت یک داستان تعریف کنم و نظرشون و در خصوص داستان و شرحی که من دادم بدهند .


    ولی مشکل اینجاست من فکر میکنم اونها چون غریبه بودن خب طبیعی بود من ازشون بپرسم، چون هیج شناختی ازشون نداشتم، حتی اونها هم میپرسیدن من راحت نظرمو میدادم ولی الان مشکلم اینه ایشون آشنا هستن من میدونم خانوادشون مذهبی هستن شناخت دارم، و خودشون هم میدونند من شناخت دارم حالا میگم اگر بپرسم یوقت فکر نکنند بهشون توهین کردم حتی غیر مستقیم هم بپرسم، خودشون بفهمند هدفم چیه و بعد توهین به خودشون بدونند.

    ولی از طرفی اگر نپرسم خودم خیالم ناراحته، برام خیلی مهمه نظر واقعیشونو بدونم، آخه یک زمانی من روی یک مورد دیگه هم من از روی ظاهرشون و شناخت کلی که ازشون دیده بودم فکر میکردم با من در این مسایل هم نظرند، یک جورایی سطحی نگری کرده بودم، از روی ظاهرشون قضاوت کرده بودم اما بعدها فهمیدم شدیدا با همسر دوم داشتن موافقند و اصلا جز حقوقشون میدونند، یا اینکه با نامحرم های فامیلشون صمیمی بودن و نامحرم نمیدونستن و خطوط قرمزی که برای همسرشون در روابط بین همکار مرد و همکلاس مرد قایل بودن در روابط بین همکار خانم و همکلاسی خانم برای خودشون قایل نبودن و...
    یجورایی یسری مشکلات پیش آمد که البته خوشبختانه به ازدواج هم ختم نشد، ولی من کمی از این تجربه ترسیده شدم، میخوام دیگه از روی ظاهر کسی قضاوت نکنم و نگم چون مذهبی هستن و واجباتشون و رعایت میکنند پس نیازی به سوال ندارم، نه میخوام نظر واقعیشون و در خصوص این مسایل که خطوط قرمزم هستند حتما بدونم، یعنی یجورایی باید بدونم از نظر اخلاقی و وجدانی روی این مسایل چقدر حساسند بعد مسله دیگه ای هم هست اینه که ایشون خودشون روی دروغ و پنهانکاری حساسند بعد من با خودم گفتم پس امکان نداره به من دروغ بگند و حتما نظر واقعیشون و درخصوص این مسایل میگند برای همین خیلی واسم مهمه حتما و حتما چون مثه خودم خیلی روک هستند نظرشون و بدونم.


    میشه راهنماییم کنید چطوری و به چه نحوی سوال کنم و با جه بیانی و کلماتی که یوقتی بهشون برنخوره من هم به هدفم برسم؟
    یا بنظرتون کلا بهتره در این خصوص سوال بصورت مستقیم نپرسم واقعا درست نیست؟
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **


  2. 3 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    فدایی یار (چهارشنبه 23 دی 94), نیکیا (چهارشنبه 16 دی 94), افسونگر (چهارشنبه 16 دی 94)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 آبان 00 [ 02:20]
    تاریخ عضویت
    1393-4-25
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    17,344
    سطح
    83
    Points: 17,344, Level: 83
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,156

    تشکرشده 742 در 286 پست

    Rep Power
    77
    Array
    دختر بیخیال جان چگونگیش رو من نمیدونم اما حتما حتما حتما باید بپرسی. این مساله خیلیییییی مهمه. حتی جوری هم نباید بپرسی که به عنوان خط قرمز خودت مطرح بشه جوری بپرس که نفهمن این خط قرمز شماست و آزادانه بتونن نظر واقعیشون رو بگن.

  4. 4 کاربر از پست مفید نیکیا تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (یکشنبه 20 دی 94), فدایی یار (چهارشنبه 23 دی 94), دختر بیخیال (یکشنبه 20 دی 94), ستاره زیبا (چهارشنبه 16 دی 94)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 دی 98 [ 13:15]
    تاریخ عضویت
    1393-4-15
    نوشته ها
    382
    امتیاز
    12,547
    سطح
    73
    Points: 12,547, Level: 73
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 303
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    894

    تشکرشده 1,236 در 375 پست

    Rep Power
    99
    Array
    سلام
    امیدوارم که چیزی که میگم کمک کننده باشه
    یه چیزی که هست مطرح کردن این موضوع با ایشون به شخصیت ایشون بستگی داره ،اگر ایشون آدم فهمیده و باشعوری هستن میشه با یک مقدمه چینی خوب مسئله رو مطرح کرد ولی درخواست کرد که به خاطر جایگاه روابط فامیلی این موضوع پیش خود ایشون بمونه .
    این که می گم چیزی نیست که چیز ثابتی باشه ،چیزی هست که من الآن به ذهنم می رسه و شاید خودتون فکر کنید ایده بهتری بتونین پیدا کنید یا همفکری دوستان کمک کننده تر باشه.

    سعی کنید توی یک جلسه سیر موضوع رو جوری مطرح کنید که جایگاه منطقی بودن رو توی ایشون بیدار کنید و حالا به طور مستقیم یا غیر مستقیم بحث یه چارچوب منطقی پیدا کنه و بتونید توی یه سری موضوعات رو بیان کنید

    یک سئوالی رو بپرسین البته خیلی با نرمش که خود شما اگر شناخت فامیلی از بنده نداشتین آیا سئوال هایی توی ذهن تون بوده که بخواین بپرسین و به این خاطر نپرسیدین (احتمالا کنجکاوی طرف تون گل میکنه و این سئوال رو از خود شما هم خواهد پرسید)
    این جا می تونید دیگه کمی سرنخ رو به دست شون بدین
    اول از موضوع روابط مدیریت توی خانواده و جایگاه حفظ اسرار برای تحکیم روابط صحبت کنید و این که چقدر توی اسلام مهم هست بیان و رفتار باعث کدورت های بی اهمیت و نافرجام نشه و بسیاری از موضوعات هر چی بین دو نفر حل بشه بهتر هست و اگر خودتون هم سئوالاتی در این زمینه داشتین بپرسین (به نظرم خوبه که مصداقی در این مورد با هم صحبت کنید که ایشون روند حل مشکلات در خانواده و غیره رو چه جور می بینن ،براشون مثال بزنید که که شما به عنوان یه مصداق رفتارشون توی فلان مسئله چگونه خواهد بود و ...)

    حالا میشه یه گریزی زد که همین الآن مدیریت روابط ما باید به گونه ای باشه که بتونیم دغدغه های مهم مون رو بیان کنیم ولی دلهره و ترس از قضاوت بیجا یا ترس از این که بیان این موضوعات خارج از چارچوب منطقی باعث آسیب زدن به روابط خانواده ها مون که به هر حال با هم روابط نردیکی دارن بشه رو نداشته باشیم، درسته؟

    حالا به اون سئوال اول برگردید که اگر ایشون با فامیل نبودن چه سئوال هایی رو می پرسیدن ولی الآن به خاطر روابط فامیلی نردیک ترس ها و دغدغه های مهمی دارین که هم میخواین مطرح کنین و هم ترس از این که به شما قضاوتی داشته باشین که باعث ناراحتی تون بشه و یا روابط خانواده ها رو با دونستن شون احتمال داره بهم بریزه رو دارین

    این دیگه کمی جوانمردی ایشون رو تحریک کنید و ازشون بخواین که به خاطر مدیریت روابط این موضوع پیش خودتون در هر صورتی بمونه (این اگر ترس و نگرانی تون رو توی چهره کمی بیارین خوبه)

    بعد دیگه می تونید موضوعات مورد دغدغه تون رو شروع کنید ، عام تر موضوع رو بیان کنید که خانم ها اصولا این طور هستند حالا کمی بیشتر یا کمتر تا خودتون کمتر توی ذهن طرف تون متهم به حساست زیاده از حد بشین ،کمی از اسیب های خانواده ها حتی مذهبی در این باره بگین (توی اینترنت سرچ کنین) این ها باعث میشه که دغدغه هاتون خیلی رنگ شخصی به خودش نگیره .

    بعد دیگه حال خودتون مدیریت کنین و سئوالات تون رو بپرسین(اگر حتی کمی هم مضطرب بودین حین پرسیدن و بحث در این باره عیب نداره شاید از جهتی خوب هم باشه که این پیام رو منتقل کنه که شما از جهت تیره شدن روابط خانواده ها می ترسین و از طرفی هم حس حمایت گری آقا نسبت به نوع خانم ها بیدار می کنه که بله من نباید در حق یه خانم نامردی کنم و ...)

    امیدوارم کمکی کرده باشه.

    موفق باشید.

  6. 2 کاربر از پست مفید hamed-kr تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (یکشنبه 20 دی 94), دختر بیخیال (یکشنبه 20 دی 94)

  7. #4
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط hamed-kr نمایش پست ها
    سلام
    امیدوارم که چیزی که میگم کمک کننده باشه
    یه چیزی که هست مطرح کردن این موضوع با ایشون به شخصیت ایشون بستگی داره ،اگر ایشون آدم فهمیده و باشعوری هستن میشه با یک مقدمه چینی خوب مسئله رو مطرح کرد ولی درخواست کرد که به خاطر جایگاه روابط فامیلی این موضوع پیش خود ایشون بمونه .
    این که می گم چیزی نیست که چیز ثابتی باشه ،چیزی هست که من الآن به ذهنم می رسه و شاید خودتون فکر کنید ایده بهتری بتونین پیدا کنید یا همفکری دوستان کمک کننده تر باشه.

    سعی کنید توی یک جلسه سیر موضوع رو جوری مطرح کنید که جایگاه منطقی بودن رو توی ایشون بیدار کنید و حالا به طور مستقیم یا غیر مستقیم بحث یه چارچوب منطقی پیدا کنه و بتونید توی یه سری موضوعات رو بیان کنید

    یک سئوالی رو بپرسین البته خیلی با نرمش که خود شما اگر شناخت فامیلی از بنده نداشتین آیا سئوال هایی توی ذهن تون بوده که بخواین بپرسین و به این خاطر نپرسیدین (احتمالا کنجکاوی طرف تون گل میکنه و این سئوال رو از خود شما هم خواهد پرسید)
    این جا می تونید دیگه کمی سرنخ رو به دست شون بدین
    اول از موضوع روابط مدیریت توی خانواده و جایگاه حفظ اسرار برای تحکیم روابط صحبت کنید و این که چقدر توی اسلام مهم هست بیان و رفتار باعث کدورت های بی اهمیت و نافرجام نشه و بسیاری از موضوعات هر چی بین دو نفر حل بشه بهتر هست و اگر خودتون هم سئوالاتی در این زمینه داشتین بپرسین (به نظرم خوبه که مصداقی در این مورد با هم صحبت کنید که ایشون روند حل مشکلات در خانواده و غیره رو چه جور می بینن ،براشون مثال بزنید که که شما به عنوان یه مصداق رفتارشون توی فلان مسئله چگونه خواهد بود و ...)

    حالا میشه یه گریزی زد که همین الآن مدیریت روابط ما باید به گونه ای باشه که بتونیم دغدغه های مهم مون رو بیان کنیم ولی دلهره و ترس از قضاوت بیجا یا ترس از این که بیان این موضوعات خارج از چارچوب منطقی باعث آسیب زدن به روابط خانواده ها مون که به هر حال با هم روابط نردیکی دارن بشه رو نداشته باشیم، درسته؟

    حالا به اون سئوال اول برگردید که اگر ایشون با فامیل نبودن چه سئوال هایی رو می پرسیدن ولی الآن به خاطر روابط فامیلی نردیک ترس ها و دغدغه های مهمی دارین که هم میخواین مطرح کنین و هم ترس از این که به شما قضاوتی داشته باشین که باعث ناراحتی تون بشه و یا روابط خانواده ها رو با دونستن شون احتمال داره بهم بریزه رو دارین

    این دیگه کمی جوانمردی ایشون رو تحریک کنید و ازشون بخواین که به خاطر مدیریت روابط این موضوع پیش خودتون در هر صورتی بمونه (این اگر ترس و نگرانی تون رو توی چهره کمی بیارین خوبه)

    بعد دیگه می تونید موضوعات مورد دغدغه تون رو شروع کنید ، عام تر موضوع رو بیان کنید که خانم ها اصولا این طور هستند حالا کمی بیشتر یا کمتر تا خودتون کمتر توی ذهن طرف تون متهم به حساست زیاده از حد بشین ،کمی از اسیب های خانواده ها حتی مذهبی در این باره بگین (توی اینترنت سرچ کنین) این ها باعث میشه که دغدغه هاتون خیلی رنگ شخصی به خودش نگیره .

    بعد دیگه حال خودتون مدیریت کنین و سئوالات تون رو بپرسین(اگر حتی کمی هم مضطرب بودین حین پرسیدن و بحث در این باره عیب نداره شاید از جهتی خوب هم باشه که این پیام رو منتقل کنه که شما از جهت تیره شدن روابط خانواده ها می ترسین و از طرفی هم حس حمایت گری آقا نسبت به نوع خانم ها بیدار می کنه که بله من نباید در حق یه خانم نامردی کنم و ...)

    امیدوارم کمکی کرده باشه.

    موفق باشید.
    با سلام

    خیلی خیلی زیاد ممنون از نظراتتون، مانند همیشه پست شما و سخنانتون خیلی به من کمک کرد ، همش تو فکر بودم بحث و چطوری به سمت این مسایل پیش ببرم ، پست شما خیلی بهم کمک کرد . ممنون.

    در خصوص ایشون بگم ، اتفاقا ایشون 30 سالشونه خیلیم منطقی هستند، از من پخته تر و منطقی تر برخورد کردند ، جالبه تو جلسات آشنایی فقط اسم و فامیلم و نپرسیدن ، سوالاتی میپرسیدن که من مطمئن بودم میدونند و واقعا هم میدونستند، خودمم خندم گرفته بود بعد بزرگترا بهم گفتن اینکارو کرده که بحث صحبت باز کنه ورگرنه میدونسته ، بعد اینکه بیشتر میخواستن من راحت باشم هرچی سوال دارم بپرسم ، حتی سوالات معمولی مانند سوالات خودشون ، چون سوالاتی که کردن ایشون در مورد من میدونستن من هم مطمئن بودم میدونند ولی من هیچوقت روی ایشون کنجکاو نبودم هیچکدوم از اون مسایل ابتدایی و نمیدونستم همین کارشون باعث شد من راحت همون سوال و بپرسم .

    برای همین فکر کنم ، روشی که پیشنهاد کردید روش خوبی باشه ، میتونم اینکارو بکنم. البته من نگران این نیستم که از حساسیتم اگاه بشوند اتفاقا میخواهم از تمام حساسیت های من در خصوص این مسایل آگاه شوند چون واقعا این مسایل واسم مهمه و اگر رعایت نشه زندگی آرامش بخشی نخواهم داشت، همین مسله باعث میشه برای همسر آینده ام هم نتوانم محیط زندگی و آنطور که انتظار دارند ارام و پر از ارامش حفظ کنم ، برای همین بنظر خودم نیاز هست از میزان حساسیتم آگاه بشوند.

    من بیشتر نگران این هستم که ایشون ناراحت بشوند و فکر کنم با توجه به شناختی که نه از خودشون بلکه از خانوادشون دارم به ایشون و خانوادشون و شیوه تربیتیشون توهین کردم(آخه خودشون میدونند من شناختی روی خودشون ندارم.)


    البته خانم نیکیا هم درست فرمودند خودمم حواسم به این مسله بود که اولش سوالاتم طوری باشه که ایشون متوجه نشوند که موضع من روی این مسایل چگونه است ولی اخر همون جلسه حتما بهشون بگم که نظرخودم چگونه است که یک وقتی دچار سوتفاهم معکوس نشوند. اگر در این زمینه هم میتونید راهنمایی کنید ممنون میشم من هنوز این موضوعات و سوالات و مطرح نکردم فعلا دارم روی تشکیل جلسه و سوالات و نحوه پیشبرد سوالات برنامه ریزی میکنم برای همین هنوز وقت دارم

    راستی اگر بازم نظری داشتید خوشحال میشم ، نظرتون و برایم بنویسید.

    موفق باشید.
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : یکشنبه 20 دی 94 در ساعت 15:04

  8. 3 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (یکشنبه 20 دی 94), فدایی یار (چهارشنبه 23 دی 94), نیکیا (یکشنبه 20 دی 94)

  9. #5
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بر بانو دختر بیخیال گرامی و البته دلسوز

    همین اول بنویسم من نظرم شخصیه

    با این موافقم خطوط قرمز خودت را مشخص کنی اینکه خیانت و رابطه با دختران و خدایی نکرده صیغه و ازدواج دوم شکی درش نیتس خودم دقیقا یادمه همسرم بهم گفت این مورد خط قرمزم هستش هرجایی توی زندگیم باشه توی هر مرحله ای باشیم فرقی نداره جدا میشیم!جدی و قاطع هم گفتش توی این مسئله شوخی نداره

    ولی با بقیش مشکل دارم شدید خیلی شدید.رجبعلی خیاط یک حرف قشنگی میزنه در مورد گذشته افراد که اگه باغچه رو هم بیل بزنی چنتایی توش کرم پیدا میشه.
    یک پسر 30 ساله شما ازش میپرسی قبلا رابطه دوستی با دختر داشته یا خیر یا اینکه صیغه کرده بودش یا خیر دوست داری چی بهت بگه؟راستشو بگو یا دوست داری اون چیزی رو بشنوی که میخوای بشنوی و دوست داری!!
    انتظار نداشته باش حالار ابطه دوستی هم باشه ایشون مسلما بطور ناخودآگاه میگهب رای قبل بوده یا در مورد ازدواج موقت صیغه اینو کلا بیخیال اگه باشه به هیچ عنوان حتی یک درصد هم انتظار نداشته باش حقیقت رو بگه چون نمیتونه بگه.یکی از دوستان حرف قشنگی زده بود توی یکی از تایپیک ها در مورد یکی از دختران که سوال در همین مورد پرسیده بود خواستگارش سن بالا بوده این دوستمون خوب جواب داده بود اگر اشتباه نکرده باشم: انتظار نداشته باش یک پسر با توجه به سن 30 سال به بالا هیچگونه رابطه ای نداشته باشه حالا چه حلال که موقت باشه یا نامشروع یا دوست دختر نداشته باشه مگه اینکه اهل ریاضت کشیدن باشه.
    اینم تصور نکن پیش خودت کسی که رابطه دوستی نداشته پس پسر خوبیه یا نسبت به بقیه که داشتن پوئن مثبت خیلی بیشتری داره.
    والا دیگران را نمیدونم خودمو میگم دوست های زیادی داشتم توی مجردی والا یادم نمیاد هیچکدومشون دوست دختر نداشته باشن یا اینکه رابطه چه حلال و چه نامشروع برقرار نکرده باشن تصور نکن آدم های بدی بودن نه اتفاقا خیلی هاشونم پسرهای خبو یبودن بجز یکعده که بحثشون سوا هستش از صحبت های من که کلا هرزه هستن با اونا کار یندارم بلاخره انسان هستش و کنجکاوی و نیازهایی که داره و محیط دوستان.تازه حرف شما رو همق بول کنم فکر میکنی چیکار میکرده ریاضت میکشیده!تازه بخوایم مکان خودارضائی کردن رو بزاریم کنار

    کلا اینجا محیطش عمومی هستش و شما هم یک بانو شناختی هم که ازتون پیدا کردم خانه دار هستید نمیشه خیلی مسائل را باز کرد.

    برفرض مثال ما فقط احتمال یکهزارم در نظر میگیریم ایشون اعلام کردن مثلا قبلا رابطه داشتن حالا چه صیغه یا چه از طریق غیر صیغه یکهزارم درصدش هم شما با این شرایط کنار امدید.فکر بعدشو کردی اگه ازدواج کنین توی دوران عقد و نامزدی که احتمال این هنوز وجود داره که راحت تر جدا بشید.باز شما اگه از اون دخترهایی بودید که روابط ازاد داشتن وب راشون خیلی مهم نبود قضیه فرق میکرد ولی شمایی که چنین طرز فکری داری چنین شخصیتی داری که تومنی دوزار با اونجور دخترهای بی بندوبار تفاوت داری نمیگی جواب مثبت به خواستگارت دادی اونم بعد گزینش های فراوان ابراز عشق و علاقه ای که بهش میکنی و زود وابسته اش میشی فکر کن یک لحظه بخواد رابطه ای برقرار بشه میدونی چه بلایی سر این دختر خانوم میاد وقتی اطلاع داره که یک دختر یا زن دیگه ای قبلا با شوهرش بوده میدونی پیش خودش چی تصور میکنه .................................................. ...............

    اگه تا حالا توی زندگیت توی موقعیتی قرار گرفته باشی که شخصیتت خورد شده باشه له شده به تمام معنا متوجه حرفم و عذاب و رنجی که میکشی میشی.میگم نمیشه کامل توضیح داد.
    بزار یکجور دیگه ای بگم شما با دیدن فیلم پورنو توسط مرد مخالفی که بنده هم 100 درصد با این حرف شما موافقم بخاطر نکات منفی بسیار زیادی که وجود داره مهمترینش اینه که اون مردی که چنین فیلم هایی رو میبینه ناخوداگاه توی رابطه ای که با همسرش برقرار میکنه تصویر اون زن جایگزین همسرش میشه یکلحظه فقط انسان تصور کنه از این احساس مرد همسرش خبر داره کلا نیست و نبود میشه خانومش

    وشته ام رو کامل جدی بگیر
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  10. 4 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    anisa (یکشنبه 27 دی 94), آریا (پنجشنبه 02 اردیبهشت 95), دختر بیخیال (چهارشنبه 23 دی 94), شیدا. (یکشنبه 20 دی 94)

  11. #6
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نیکیا نمایش پست ها
    دختر بیخیال جان چگونگیش رو من نمیدونم اما حتما حتما حتما باید بپرسی. این مساله خیلیییییی مهمه. حتی جوری هم نباید بپرسی که به عنوان خط قرمز خودت مطرح بشه جوری بپرس که نفهمن این خط قرمز شماست و آزادانه بتونن نظر واقعیشون رو بگن.
    سلام خانم نیکیا گرامی
    ببخشید من دیر پاسخ میدهم من سر زدم به اینجا منتها در لیست آخرین ارسالها تاپیکم و مشاهده نکردم فکر کردم کسی نظری در این خصوص نداشته است برای همین متوجه پاسخ شما نشده ام.عذرخواهم

    من راستش این دست سوالات و میذارم بعد چند جلسه آشنایی بپرسم، تا حالا هم دو مرتبه به این سوالات رسیدم، که متوجه نظرات مخالف شدم و اتفاقا خود این افراد دیگر جلسات و بعد این اختلاف نظر ادامه ندادن بنده هم خیلی خوشحال شدم همچین آدم های با اخلاق و صادقی بودن و براشون آرزوی خوشبختی هم کردم، که نظر واقعیشون و گفتن و بعد هم خودشون هم متوجه عدم تناسب شدن.

    ولی ایشون چون فامیل هستن من کمی محتاطتر عمل میکنم، راستش نمیدونم چه واکنشی خواهند داشت برای همین میخوام نسبت به واکنششون پیش زمینه ای داشته باشم بعد اینکه نمیدونستم با چه کلماتی و مقدمه ای بیان کنم که مبادا فکر کنند بهشون بی احترامی شده یا بهشون توهین کردم یا بد برداشت کنند.

    شما خودتون هم ازدواج کردید این سوالات و چطوری پرسیدید؟ من سوالم و بیشتر اینجا مطرح کردم که کسانی که ازدواج کردن راهنماییم کنند که چطوری این سوالات و پرسیدن که طرف مقابلشون ناراحت نشده؟ خصوصا کسانی که از قبل روی خانواده فرد مقابلشون آشناییتی دارند، و میدونند بعد ها باز هم باهاشون روبرو میشوند.

    ممنون میشم بازم راهنمایی کنی:) موفق باشی
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **


  12. کاربر روبرو از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده است .

    فدایی یار (چهارشنبه 23 دی 94)

  13. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 آذر 98 [ 23:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-24
    نوشته ها
    762
    امتیاز
    26,356
    سطح
    97
    Points: 26,356, Level: 97
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 994
    Overall activity: 57.0%
    دستاوردها:
    OverdriveRecommendation Second ClassTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,761

    تشکرشده 2,595 در 691 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    215
    Array
    سلام خانوم دیدگاه با دیدگاه فرق داره.

    من خودم از خانومی به صراحت پرسیدم این نظر منه، نباید فلان و بهمان باشه. اون خانوم دروغ نگفت ولی به طور بسیار حرفه ای قضیه رو طوری جلوه دادن که هیچ اتفاق تو گذشته اشون نبوده. من هم به ظاهرشون اعتماد کردم و قبول کردم. ولی بعد ها متوجه شدم که ایشان روابط مثلا عاطفی با غریبه ها رو تو نامزدی و ازدواج نمی دیده. که کاشف به عمل اومد ایشون یک ازدواج ناموفق داشتند. و بنده دقیقا سوال اون روز رو تو ذهنم بررسی کردم. دیدم همه چه علی ظاهر درست بوده به جز زبان بدن ایشان که من اون روز به زبان بدن ایشان توجه کردم ولی به زبان بدن اعتماد نکردم.
    --------


    خانوم من تو اطرافیانم پسری رو سراغ ندارم که اینقدر پاک و منزه بوده باشه و سمت هیچ چیز نرفته باشه.
    تو یه سنی، تو یه شرایطی بالاخره اتفاقاتی افتاده است. نگاه کردن از این بعد که سلامت روانی ( از بعد ج ن س ی ) اون پسر وجود داره، بهتره اتفاق بیافته. چون واقعا اگر تو اون شرایط قرار نگرفته باشه ( حالا یا کنترل کرده یا نکرده) باید به سلامتش شک کرد.

    خیلی از اطرافیانم هستن که این امر براشون در دوران مجردی عادی بوده، ولی با تشکیل زندگی، به هیچ عنوان اون سمت نرفتن و به همسرشون متعهد بودند.
    متاسفانه بالعکسش هم در اطرافیانم وجود داره که طرف با وجود داشتن بچه، هم چنان چشم هاش رو نمیتونه درویش کنه و ........

    به نظرم اینکه پسر به اون سمت ها کشیده نشده باشه رو میشه از بعضی از خصوصیات تربیتی در خانواده، تفکرات، نگاهش به زنان، تعهداتش و از همه مهمتر ایمانش فهمید.

    متاسفانه تو همین همدردی من پسری رو دیدم در جواب خانومی که گفت همسرم فیلم های .... می بینه در دوران متاهلی ، پاسخ داد که خوب شما هم پا به پاش ببین و .....................

    پس نگاه کنید تفکر اینجا خیلی نقش داره.

    تنهایی و درون گرا بودن فرد تو دوران مجردی اش خیلی مهم هست که در خلوت خودش به این سمت ها کشیده نشده باشه. فعال بود، ورزش کار بودن، اوقات شلوغی داشتن ، کار و درس و با دوستان و تفریحات داشتن، نشانه هایی از سلامت زندگی کردن فرد در دوران مجردی اش میتونه باشه.

    اگر هم برونگرا باشه، میتونید از ارتباط اش با دختران فامیل یا عروسی ها ( به خصوص مختلط) و .... متوجه شد.

    ---------------------

    ببخشید اینقدر حرف زدم از اصل مطلب که طریقه سوال کردن بود دور شدم.

    حرف های آقای حامد اینقدر جالب بود که من واقعا چیزی ندارم که بگم.

    ولی بیاید با خودتون قرارداد کنید که این روند به مانند به خواستگاری غریبه هاست.
    تو مرحله بعد از غریبه ها چه طور میپرسیدید؟ احتمالا میگذاشتید در آخرین گفت و شنود ها بیان میکردید، درسته؟
    خوب با حرف خاله قزی در مورد رجبعلی خیاط ( البته من تو سخنان آقای محمداسماعیل دولابی شنیده بودم) تا جایی موافقم و فقط شما اعلام کنید که این خطوط برام خیلی مهم هست و همزمان توجه به چهره ایشان برای بررسی رنگ رخساره ایشان.

    بررسی در مرود تفکر ایشان درمورد زنان که باید تو کلیه جلسات بهش دست پیدا کنید.
    سوال مستقیم در مورد زن دوم و صیغه و ....
    در کل ذات و خمیره پاک خیلی مهم هست تو این زمینه که کشش به چه سمتی باشه و شما باید به پتانسیل های فرد بیشتر توجه کنید.

    و در آخر من خودم تصمیم دارم صحبت در این باره رو تو جلسات این جوری مثلا شروع کنم که با توجه به افزایش روز افزون جدایی ها و غیر در زوجین، مهمترین مسایلی که میتونه عامل باشه مثلا اینا هست. نظرتون شما چیه ؟ و بعد نم نم بسط اش بدم.

    ویرایش توسط mohamad.reza164 : یکشنبه 20 دی 94 در ساعت 19:24

  14. 4 کاربر از پست مفید mohamad.reza164 تشکرکرده اند .

    anisa (یکشنبه 27 دی 94), khaleghezey (یکشنبه 20 دی 94), دختر بیخیال (چهارشنبه 23 دی 94), شیدا. (یکشنبه 20 دی 94)

  15. #8
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    دختر بیخیال عزیز

    به نظر من اگر کسی با هوش متوسط هم این سوال ( روابط قبلی و صیغه و ... ) را ازش بپرسی ( به هر شکلی، چه در قالب داستان و معما و ... تا شعر و نقاشی)
    می فهمه منظور شما چیه
    و خب مشخص هست که چطور جواب می ده ( با توجه به دختری که به خواستگاریش رفته. اگر خواستگاری دختری رفته بود که شواهد نشون می داد عقاید متفاوتی داره شاید طور دیگه ای جواب می داد)

    احتمال جواب درست گرفتن برای این سوال خیلی پایینه.
    شما اگر به مسائل دینی معتقد باشید ( که به نظرم هستید) باید یک حدی از این وسواستون را هم کم کنید.
    کنکاش در گذشته کسی
    رابطه یا حتی صیغه ای که می خواد مصرا پنهان نگهش داره
    گناهی که آشکار کردنش، گناه هست

    اما در مورد آینده
    همونطور که خاله قزی گفتند (در مورد همسرشون) می تونید خط قرمزهاتون را مشخص کنید.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  16. 5 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    andrya (دوشنبه 21 دی 94), anisa (یکشنبه 27 دی 94), khaleghezey (یکشنبه 20 دی 94), mohamad.reza164 (یکشنبه 20 دی 94), سمیراه (دوشنبه 21 تیر 95)

  17. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 آبان 00 [ 02:20]
    تاریخ عضویت
    1393-4-25
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    17,344
    سطح
    83
    Points: 17,344, Level: 83
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,156

    تشکرشده 742 در 286 پست

    Rep Power
    77
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    دختر بیخیال عزیز

    به نظر من اگر کسی با هوش متوسط هم این سوال ( روابط قبلی و صیغه و ... ) را ازش بپرسی ( به هر شکلی، چه در قالب داستان و معما و ... تا شعر و نقاشی)
    می فهمه منظور شما چیه
    و خب مشخص هست که چطور جواب می ده ( با توجه به دختری که به خواستگاریش رفته. اگر خواستگاری دختری رفته بود که شواهد نشون می داد عقاید متفاوتی داره شاید طور دیگه ای جواب می داد)

    احتمال جواب درست گرفتن برای این سوال خیلی پایینه.
    شما اگر به مسائل دینی معتقد باشید ( که به نظرم هستید) باید یک حدی از این وسواستون را هم کم کنید.
    کنکاش در گذشته کسی
    رابطه یا حتی صیغه ای که می خواد مصرا پنهان نگهش داره
    گناهی که آشکار کردنش، گناه هست

    اما در مورد آینده
    همونطور که خاله قزی گفتند (در مورد همسرشون) می تونید خط قرمزهاتون را مشخص کنید.
    شیدا جان با خوندن پستت واقعا دلم گرفت. واقعا دختری که همه عمرش پاک زندگی کرده باید با پسری ازدواج کنه که یا رابطه ی نامشروع داشته و یا صیغه کرده یا مکررا فیلم پرنو نگاه میکنه؟ اگر موصوع در حد خواستگاری یا دوستی در حد تلفن و یا یکبار نگاه کردن به یه کیلیپ عیر اخلاقی بوده باشه منم حرفتون رو قبول دارم که در این حد وسواس مته به خشخاش گذاشتنه اما اونجوری که من از فحوای کلام شما و خاله قزی متوجه شدم اینه که یه پسر میتونه قبل از ازدواج حلال یا حروم خودشو ارضا کرده باشه و بعد با دختری که همه ی عمرش پاک زندگی کرده و انگشتش به نامحرمی نخورده ازدواج کنه... این واقعا به نظر من انسانی نیست وپسری که علارغم حساسیت یک دختر این مسایل رو ازش پنهان میکنه به نظر من شرافت انسانی نداره. دلیلی نداره یک مرد گذشته اش رو برای همه توضیح بده ولی وقتی میبینه دختری که به خواستگاریش رفته روی این مسایل حساسیت شدید داره میتونه جلسات خواستگاری رو ادامه نده... دلم گرفت

  18. 4 کاربر از پست مفید نیکیا تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 20 دی 94), mohamad.reza164 (دوشنبه 21 دی 94), دختر بیخیال (چهارشنبه 23 دی 94), شیدا. (دوشنبه 21 دی 94)

  19. #10
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    این طرز فکر و حساسیت ها برای دوران مجردی هستش و بقول معروف طرز فکر دخترهای محجبه مخصوصا با خصوصیات شما و امثال شما
    بعضی اوقات در مورد پست های خاص همانند شما با خانومم مشورت میکنم و گفتمان داریم در این مورد.
    بنده اول مشخص کنم هیچگونه دفاعی نمیکنم از این حرکت به هیچ عنوان
    و اینم باید بگم مرد یا زن فرقی نمیکنه اگر به اینگونه روابط عادت کرده باشه بعد ازدواج احتمال اینکه برگرده به روال قبل وجود داره چون براش عادی شده
    توصیه من اینه توی تحقیقات محلی که انجام میدید خیلی دقت کنید و سعی کنید کامل و جامع باشه مخصوصا از دوستان جدید و قدیم آقا پسر محله ای که توش بزرگ شده اگه منزلشان را عوض کردن از جای قبلی

    سوالات بپرس از جناب مدیر هم کمک بگیر گزارش بده وقت داشتن بیان نظر بزارن ولی به این صورت مستقیم یا غیرمستقیمی که خودت مدنظرت هست نه بنده موافق نیستم.اگر جوابت منفی باشه که هیچ ولی مثبت باشه بعدها اصلا احساس خوبی بهت دست نمیده بخاطر اطلاعی که پیدا کردی فرقی نداره چه ایشون باشه چه هر فرد دیگه ای
    گذشته هر فرد متعلق بخودشه و مربوط به قبل هستش مگر اینکه تاثیر داشته باشه توی زندگی حالش

    اینگونه بخوایم فکر کنیم و نظر بدیم به هیچ عنوان دیگه نمیشه جلو رفت برای خواستگاری یا اینکه خواستگار داخل منزل راه داد بزار ایجوری بگم مثلا من میرم خواستگاری دختر خانومی از خودم شناخت دارم اهل هیچگونه رابطه و دوستی نبودم و خوب دختر مقابل هرچقدر هم محجبه و با ایمان و خوب کامل باشه من که توی زندگیش نبودم با این دید بخوایم جلو بریم فکر نمیکنم درست باشه.

    مسئله بعدی با کس یکار ندارم خودمو میگم اگه تصور میکنی بخاطر اینکه توی دوران نوجوانی یا چندین سال قبل از ازدواجم دوست دختر داشتم به خودم افتخار میکنم و لذت میبرم اشتباه میکنی چون افتخار نمیکنم که هیچ شرمسار هم هستم و اگر برگردم عقب اینکارو انجام نمیدم علاوه بر اینکه از زندگیم عقب افتادم وقتی به همسرم نگاه میکنم احساس شرم دارم اینکه ایکاش میتونستم برگردم عقب و آدم بهتری باشم.
    خانوادش اعتقادات خانوادگیش اصالت خانواده اش طرز فکر و شخصیت اعضاء خانوادش و... روی خانواده دقت کن بعد در مورد خود پسر هم با سوالتی که میپرسی و هم تحقیقات روی جواب هاش خوب دقت کن.یکم داری حساسیت نسبت به این موضوع میزنه بالا نظر شخصی من اینه تعادل داشتن تیو همه کارها باعث میشه توی مسیر درست قرار بگیریم و زندگی خوبی داشته باشیم.
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  20. 3 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    anisa (یکشنبه 27 دی 94), دختر بیخیال (چهارشنبه 23 دی 94), شیدا. (دوشنبه 21 دی 94)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. همسرم بسیار متعصب است ایا این مشکل حل شدنی است؟
    توسط بر سر دوراهی در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: شنبه 13 تیر 94, 13:14
  2. این سوالات را حتما از خواستگارتان بپرسید
    توسط baran.68 در انجمن انتخاب و خواستگاری
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 10 شهریور 91, 15:39
  3. انتقادات، ابهامات و مسائل مربوط به صیغه موقت
    توسط absdostan در انجمن اعتقادی،‌اخلاقی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: چهارشنبه 06 آبان 88, 23:26

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:14 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.