به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 13

Hybrid View

  1. #1
    ((( مشاور خانواده ))) آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 فروردین 03 [ 13:16]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,420
    امتیاز
    287,066
    سطح
    100
    Points: 287,066, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,577

    تشکرشده 37,079 در 7,002 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    لطفا بنا و ساختار زندگی خود را مقاوم به زلزله بنا کنید!

    خواهشمند است بنا و ساختار زندگی خود را مقاوم به زلزله بنا کنید.

    فقط این خانه های فیزیکی ما نیست که باید به لزله مقاوم باشد.
    از آن مهمتر خانواده های ما هم باید مقاوم به زلزله های روانی باشند.
    مخصوصا با گسل های فراوان و متعدد زلزله خیر زندگی ، نیاز به مقاوم سازی خانواده ها بیشتر حس می شود.

    ما در سلسله پستهای این تاپیک به تدریج گسل های زلزله خیز زندگی را که خانواده های ما بر آن بنا شده است را شرح می دهیم. و راههای مقاوم سازی را در دل آن توضیح می دهیم.




    زندگی های امروز روی گسل های مختلف زلزله خیز واقع شده اند که عبارتند از :

    1 – گسل زلزله زندگی: معلق بودن بین سنت و مدرنتیه
    نه استحکام و انسجام باورهای مذهبی وسنتی زمان های گذشته وجود دارد.

    نه بر طبق شعارهای سعه صدر، تحمل ، مدارا و باورهای روشنفکرانه اومانیستی جدید عمل می کند.

    نه ریشه ای در زمین دارد ، نه دستی بر آسمان


    معلق با یکسری افکار و اوهام و خیالات در خصوص زندگی، هدف و شیوه هایش.

    این گسل زلزله هر چند وقت یکبار با یک حادثه، با یک سختی و یک چالش زندگی را می لرزاند.

    ما مثل گذشته با باورهای عمیق و قلبی ، بندگی خدا نمی کنیم ، خدا را در عمل باور نداریم و توکل نمی کنیم.
    و از طرف دیگر آنقدر هم که حرف از عقل گرایی و علم گرایی می زنیم به معنی واقع خردورز و مدرن نیستیم. پس مستحق این جایگاه توهمی نیستیم که الان تصور می کنیم و این اشتباه فاحش انسان هست که خود را خدا بداند و هر کاری دوست داشت انجام دهد. بدون اینکه با مبدا آفرینش و خداوند هماهنگ باشد.

    به دیگر سخن:
    ما نه با قلبمان که حاکی از ایمانمان هست و در سنت ریشه داشت به آرامش می رسیم.
    و نه با مغز و علم و عقلمان ( که امروزه شعارش همه جا را پر کرده است)، می توانیم عاقلانه و عالمانه زندگی کنیم.

    یعنی:
    ما معلق هستیم.
    نه با قلبمان صادق هستیم و ایمان واقعی توام با عبودیت داریم.
    نه با علم و مغزمان همراه هستیم ، لذا خردورزی عاقلانه هم نداریم.


    این معلق بودن، پوچی به ما می دهد. نا امیدی و سرخوردگی به ما می دهد و این گسل زلزله ، می تواند هر آن زندگی ما را متزلزل و واژگون سازد.

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  2. 21 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    afsa (پنجشنبه 02 شهریور 96), at6372 (پنجشنبه 28 مرداد 95), Ehsaan (یکشنبه 25 بهمن 94), hamdardiuser (شنبه 24 بهمن 94), khaleghezey (یکشنبه 13 دی 94), mohamad.reza164 (یکشنبه 13 دی 94), Mvaz (یکشنبه 03 بهمن 00), neginnn (دوشنبه 14 دی 94), sara1394 (سه شنبه 20 بهمن 94), فرشته اردیبهشت (یکشنبه 13 دی 94), نارجیس (دوشنبه 14 دی 94), مسافر زمان (سه شنبه 15 دی 94), ye dikhtar (دوشنبه 01 مرداد 97), آترین65 (دوشنبه 14 دی 94), الهه زیبایی ها (چهارشنبه 18 مهر 97), باران13 (یکشنبه 13 دی 94), باغبان (جمعه 18 دی 94), شیدا. (یکشنبه 13 دی 94), شمیم الزهرا (پنجشنبه 17 دی 94), عشق آفرین (شنبه 16 اردیبهشت 96), صبا_2009 (یکشنبه 13 دی 94)

  3. #2
    ((( مشاور خانواده ))) آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 فروردین 03 [ 13:16]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,420
    امتیاز
    287,066
    سطح
    100
    Points: 287,066, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,577

    تشکرشده 37,079 در 7,002 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    2 – گسل زلزله زندگی:
    توهم همه چیز دانی

    اینترنت، موبایل، شبکه های اجتماعی، رسانه ها موجب شده اند وسعت زیادی از دانش های مختلف به صورت فریبنده ای پراکنده شوند.

    نسل جدید با نوک زدن به این مطلب و آن مطلب ، تصور و توهم می کند که همه چیز را می داند.

    یک یا دو مقاله روانشناسی می خواند ، خودش را تحلیل گر روانشناس می داند.

    یک یا دو مقاله جامعه شناسی یا سیاسی می خواند، تصور جامعه شناس یا سیاستمدار بودن می کند.

    یک مطلب پزشکی می خواند خود را متخصص بهداشت و سلامت می داند.

    یک مطلب فلسفی می خواند، تحلیل های فیلسوفانه ارائه می دهد.

    یک مقاله فنی می خواند، خود را غنی در تکنولوژی می بیند.
    و ....


    در حالیکه ادراک و عمق نگری بعضی افراد، حتی از افراد کم سن و سال و بی سواد قدیمی در بسیاری موارد کمتر شده است.
    چون آن افراد قدیمی، بی سوادی خود را می پذیرفتند و مشورت پذیر بودند. اما اینها حتی اگر نزد مشاور بروند به مشاور یاد می دهند و دستور می دهند که چه چیزی به آنها بگوید یا نگوید!!

    از آنجا که در فضاهای مجازی به صورت سطحی و وسیع و ارزیابی نشده مطالب انباشته شده است و ناقص هست ، لذا وقتی فرد چند مطلب در یک موضوعی می خواند ، آنگاه به به آموخته های جدید و عمیقی و تخصصی هم مقاوم می شود؛ پذیرا بودن آنها را کم می کند. و اثر پذیری آنها را از مشاوره، راهنمایی و نصیحت دیگران به حداقل می رساند. و زلزله اینگونه گسلهای همه چیز دانی بسیار شدید هست.

    معمولا در کارهای تخصصی زیر و بم ها، فوت و فن ها، و ریزه کاری های زیادی هست. اینطور نیست که به سادگی نسخه یک نفر را برای همه پیچید.



    مثال:
    نحوه تعامل با یک فرد کمالگرا و وسواسی -----------کاملا متفاوت با یک فرد سهل انگار ، بی تفاوت و بی مسئولیت هست.
    نحوه ارتباط با یک فرد افسرده------------------------- کاملا متفاوت هست با یک فرد خودشیفته و نارسیس
    نحوه برخورد با فرد هیجانی ----------------------------کاملا متفاوت هست ، با یک فرد منطقی
    نحوه ارتباط با یک فرد جسور ---------------------------با یک فردی که عزت نفس پایینی دارد متفاوت هست.
    نحوه تعامل با افراد در فرهنگ های مختلف با شرایط مذهبی اجتماعی متفاوت دقت نظرهای خود را می طلبد.



    پس با مطالعه چند مقاله و چند مطلب یا چند قصار، به سادگی چیزی را جذب خودتون نکنید و فکر نکنید دقیقا مشکل شما همین هست.




    البته فضاهای مجازی و مقالات و مطالب برای کسب آگاهی و افزودن دانش عالی هست. اما وقتی پای پیاده سازی، تمرین و مهارت ورزی می شود باید حتما زیر نظر یک متخصص انجام شود.
    خود درمانی چه در پزشکی چه روانشناسی چه در حوزه های فرهنگی می تواند گاهی اثرات مخرب هم داشته باشد.



    ===================
    لینک مرتبط:
    http://www.hamdardi.net/thread-41271.html

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  4. 18 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    afsa (چهارشنبه 04 بهمن 96), at6372 (پنجشنبه 28 مرداد 95), Ehsaan (یکشنبه 25 بهمن 94), hamdardiuser (شنبه 24 بهمن 94), khaleghezey (دوشنبه 14 دی 94), Mvaz (یکشنبه 03 بهمن 00), neginnn (دوشنبه 14 دی 94), nesa (یکشنبه 24 دی 96), sara1394 (سه شنبه 20 بهمن 94), گیسو کمند (سه شنبه 15 دی 94), نارجیس (دوشنبه 14 دی 94), مسافر زمان (سه شنبه 15 دی 94), ye dikhtar (دوشنبه 01 مرداد 97), آترین65 (دوشنبه 14 دی 94), باغبان (جمعه 18 دی 94), خانم ایکس (دوشنبه 14 اسفند 96), شیدا. (سه شنبه 15 دی 94), عشق آفرین (شنبه 16 اردیبهشت 96)

  5. #3
    ((( مشاور خانواده ))) آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 فروردین 03 [ 13:16]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,420
    امتیاز
    287,066
    سطح
    100
    Points: 287,066, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,577

    تشکرشده 37,079 در 7,002 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    3 – گسل زلزله زندگی: خود محوری به جای خدا محوری و حق محوری

    این گسل زلزله به طوری چیده شده است که:
    فرد محاسبات زندگی و تصمیم گیری های خود را صرفا بر اساس سود و زیان خودش تعریف می کند.


    در زندگی اینگونه حساب و کتاب می کند: چگونه عمل کند که سود حداکثری و ضرر حداقلی را به خود برساند و اصلا برایش دیگران و سود و زیانهایشان مهم نیست.
    هر کجا پای سود خودش باشد، راحت به ضرر دیگران رای خواهد داد.



    اومانیستم یا انسان محوری چگونه به گسل زلزله تبدیل شد و چگونه انسان را فریفت؟
    اومانیسم ماهیت خودش را پشت نقابی از شعارهای قشنگ پنهان کرد!!
    گفت:
    مهم خودتی ،
    دنیا برای توست.
    همه چیز برای توست.
    هر طور دوست داری زندگی کن.
    تو آزادی داری هر نوع که فکر می کنی عمل کنی.
    و حرفهای قشنگی از این دست.


    و جالب هست این حرفها را فقط به تو نگفت. به همسرت هم گفت. به فرزندت هم گفت به همسایه ات هم گفت. و به اقوام و جامعه ات هم گفت.

    برای همین همسایه ات هم راحتی و نظرش اینه که بی خیال مشکلات تو باشد
    همسرت هم با این آموزه دنبال کسب امتیاز برای خودش هست.
    فرزندت هم تمایل دارد هر طور که بیشتر لذت می برد عمل کند.
    و اینگونه این "گسل زلزله خیز خودخواهانه" شکل گرفت. این مبانی نظری و مفهومی هست. اما سالانه هزاران خانواده را این چنین ویرانه می کند.
    خانواده هایی که فقط در زیر یک سقف جمع می شوند. اما به خاطر علایق و خواسته ها و امتیازات متفاوتی که هر کدام بی توجه به دیگری دنبال می کند، بنیان خانواده را متزلزل می کند.



    در حالیکه خدا محوری موجب می شود که همگان تحت تاثیر معیاری مشترک عمل کنند.

    در خدا محوری هماهنگی کاملی بین خواسته های ما و دیگران بر قرار می کند.

    مثال:

    همانطور که می گوید به دیگران کمک کنید، ببخشید، انفاق کنید.
    همانطور هم می گوید عزت نفس داشته باشید، دست نیاز فقط پیش خدا ببرید.


    هماطور که می گوید شما حق دارید از طریق قاضی، کسی که حق شما را ضایع کرد قصاص کنید.
    هماطور هم می گوید اگر ببخشید و به جای انتقام لطف کنید بهتر هست.


    همانطور که می گوید بداخلاقی نکنید، عصبانیت خود را کنترل کنید.
    همانطور هم می گوید مدار کنید، سعه صدر داشته باشید ، تحمل داشته باشید، صبر داشته باشید.


    همانطور که می گوید فحشاء نکنید، فساد نکنید، خیانت نکنید.
    همانطور هم می گوید سوء ظن نداشته باشید، تجسس نکنید، بدی ها را منتشر نکنید.

    و جالب هست در همه این توصیه ها می گوید پاداش و جزای شما با خداوند هست.
    شما اگر مدارا کنید،
    اگر عصبانییت خود را کنترل کنید،
    اگر ببخشید،
    اگر خیانت و فساد نکنید،
    اگر فساد را منتشر نکنید،
    اگر سوء ظن نداشته باشید،
    اگر تجسس نکنید.
    و هر کاری بکنید، اجر و پاداش و بازخورد شما را خدا می دهد. او هم در این دنیا و هم سرای دیگر آرامش و رشد را به شما بر می گرداند.
    خداوند سروکار شما را با شوهر یا خانمتان یا والدینتان یا فرزندانتان یا همسایه هایتان یا همکارانتان یا همشهری های قرار نمی دهد.
    او می گوید من جزای کار شما هستم و من گره از کار شما باز می کنم. شما صرفا درست و بر اساس معیارهایی که من تعیین می کنم انجام وظیفه کنید. تلاش کنید و فکر کنید.
    نتیجه را به من واگذار کنید. و من برای شما کافی هستم.


    لذا فرد خدا باور، و خدا محور همیشه قدم محکم بر اساس معیارهای دینی خود بر می دارد.
    متزلزل نمی شود.
    مردد نمی شود.
    ناامید نمی شود.
    منتظر اقدامات دیگران نیست.
    وسواس نمی شود.
    احساساتش از کنترلش خارج نمی شود.
    و زندگیش مقاوم به زلزله هایی می شود که به خاطر انسان محوری در عصر حاضر ایجاد می شود.

    از همین نوع همه دستورات دین همه جانبه و مکمل یکدیگر هستند. دستورات دینی به جای خود محوری ، خدا محوری را مبنا قرار داده است و وقتی زن و شوهری می گویند نه حرف من، نه حرف تو، حرف فقط حرف خدا ، این موجب حل بهتر مسائلی می شود که دو طرف مشکل دارند.
    کاری که خود محوری هر گز قادر به انجامش نیست.
    ( معرفی کتاب :< نه حرف من، نه حرف تو، حرف خدا > )

    ( تاپیک ویژه: محل خروج از مشکلات و بن بست ها )

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  6. 10 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    afsa (چهارشنبه 04 بهمن 96), ammin (شنبه 24 بهمن 94), at6372 (پنجشنبه 28 مرداد 95), hamdardiuser (شنبه 24 بهمن 94), sara1394 (سه شنبه 20 بهمن 94), گیسو کمند (سه شنبه 15 دی 94), مسافر زمان (سه شنبه 15 دی 94), باغبان (جمعه 18 دی 94), شیدا. (سه شنبه 15 دی 94), عشق آفرین (شنبه 16 اردیبهشت 96)

  7. #4
    ((( مشاور خانواده ))) آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 فروردین 03 [ 13:16]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,420
    امتیاز
    287,066
    سطح
    100
    Points: 287,066, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,577

    تشکرشده 37,079 در 7,002 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    4 – گسل زلزله زندگی: لذت طلبی و تنوع طلبی


    تلویزیون را که روشن می کنید شما را مستقیم و غیر مستقیم غرق تبلیغات کالاهای لوکس می کند.

    هر صفحه اینترنتی را که می گشایی تبلیغات رنگارنگ همه چیز را تحت تاثیر قرار می دهد،

    در شهر که گام بر می دارید بیلبوردهای رنگارنگ و متنوع شما را به سراب نیازها می کشاند.

    زن و شوهر و فرزند در یک خانواده به طرف کالاها و خدماتی مرتب می دوند که تصورشان این است که نیازشان هست. و ضرورت زندگیشان هست.

    همه اینها هزینه به خانواده ها تحمیل می کند.
    هزینه اقتصادی
    هزینه زمان
    مشغول کردن فکر
    استرس های تامین آنها
    نگرانی از تعهدات و اقساطی که برای این خدمات برای خود پدید آورده اند.


    وقتی انرژی خانواده به جای مسائل عاطفی و احساسی .... ، به مسائل حاشیه ای مثل تجملات، رفاه و کالاها و چشم و هم چشمی ها می رود و باورشان می شود که اینها مهم هستند. و از همین جاست که گسل زلزله لذت طلبی و تنوع طلبی شروع به تخریب خانواده می کند.




    کسانی که نمی دانند اهمیت به خانواده و اولویت ها در نیازمندیهای خانواده کدامست. صبح تا شب زن و شوهر به دنبال سراب می دوند.


    فرصتی برای عاطفه ورزی نیست.
    شوهر رنج تحمل اخلاق خانمش را نمی کشد.
    زن مدارایی برای حل عصبانی بودن شوهرش ندارد
    آنها انرژی خود را در راه کسب کالاها و خدمات و رفاه زدگی هدر داده اند. و نگاهشان به خودشان و خانواده هم لذت بردن محض هست. اینطوری مسئولیت پذیری، صبر، مدارا، سعه صدر، سازگاری و تحمل رنج بی معنا می شود و گسل لذت طلبی خانواده را به ویرانی سوق می دهد.


    اینجا را کلیک کنید تا نسبت به تفاوت آرامش و آسایش اطلاع بیشتری حاصل نمایید.

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  8. 11 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    afsa (چهارشنبه 04 بهمن 96), at6372 (پنجشنبه 28 مرداد 95), Ehsaan (یکشنبه 25 بهمن 94), Eram (یکشنبه 04 بهمن 94), hamdardiuser (شنبه 24 بهمن 94), khaleghezey (سه شنبه 20 بهمن 94), sara1394 (سه شنبه 20 بهمن 94), گیسو کمند (شنبه 24 بهمن 94), مسافر زمان (پنجشنبه 17 دی 94), باغبان (جمعه 18 دی 94), عشق آفرین (شنبه 16 اردیبهشت 96)

  9. #5
    ((( مشاور خانواده ))) آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 فروردین 03 [ 13:16]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,420
    امتیاز
    287,066
    سطح
    100
    Points: 287,066, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,577

    تشکرشده 37,079 در 7,002 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    5 – گسل زلزله زندگی: شعارزدگی به جای عملگرایی


    از آسیب های فضای مجازی ایسنت که امتیازات و ارزشها هم فقط در حد حرف و مجاز هست. حرفهای قشنگ قشنگ. استدلالهای قشنگ قشنگ ، ارزشهای قشنگ قشنگ، تحلیل های قشنگ قشنگ و شکلک های قشنگ قشنگ.

    اما در عمل تعارض ، تناقض و کم کاری بسیار دارد.
    زن و شوهرهایی که حرفهای قشنگ می زنند.
    اما وقتی پای تحمل و صبر می رسد. کم می آورند.

    زن و شوهرهایی که استدلالهای قشنگ دارند. اما وقتی پای ذبح لذت خودشان در میان باشد ، عقب می کشند.

    دختر و پسری که خود را دوست هم دانسته و بعد هم خود را شیفته وعاشق یکدیگر می دانند و حرف از فدات بشم و بمیرم برات هست. در زندگی حاضر نیستند حتی از یک خواسته خود بدون منت بگذرند.
    و مرتب می گویند:
    پس من چی؟

    انتظار دارند طرف مقابلشان بدون عیب و نقص باشد. و اگر کوچکترین عیبی ببیند مرتب با او صحبت می کنند و به او عیبش را می گویند. و خود را فراموش می کنند.


    برای تغییر یک صفت منفی و لغزش که گاهی به سالهای سختی و رنج و کار مستمر نیاز دارد، زن ها یا شوهرها حتی حاضر نیستند یک سال به طرف درعمل کمک کنند. حتی اگر قصد کمک داشته باشند مرتب او را بمباران حرفها و استدلالها و تحلیل های خود می کنند.



    آنها نمی دانند برای تغییر همسر نیاز به تغییر در رفتار و عملکرد خود دارند، نه حرف زدن و راهنمایی و توصیه و ....

    وقتی به جای عملگرایی ، حرفهای قشنگ می زنیم باید بدانیم روی گسل زلزله شعارزدگی هستیم و این می تواند زندگی ما را تخریب کند.


    اما از همه وحشتناک تر اینست که بعضی از این حرفهای قشنگ قشنگی هم که یاد می گیریم و باورمان می شود در واقعیت بسیار اشتباه و تخریب گر هست.

    این روزه در فضای مجازی حرفهای بی خاصیت یا حتی منفی و مشکل ساز در قالب قشنگ منتشر می شود و متاسفانه زن و شوهرها یاد می گیرند و به هم می گویند، و پیامد چنین حرفها و تفکراتی بسیار منفی هست.


    بنده به عنوان نمونه این تصویر نوشته را از میان هزاران قصار منفی که این روزها منتشر می شود، را انتخاب کردم که خیلی قشنگ به نظر می رسد اما کاملا اشتباه هست :




    در این تصویر نوشته ، فرد حتی حاضر به تغییر بدی خود نیست. بلکه انتظار دارد بد بماند و بد عمل کند ، اما همسرش باز هم دوستش داشته باشد.

    بی دلیل نیست که مردی عمل بد انجام می دهد و خیانت به همسرش می کند ، اما توقع دارد که همسرش با بدی هایش و خیانتهایش باز او را دوست داشته باشد.

    در حالیکه مانباید انتظار داشته باشیم دیگران بدی های ما را هم قبول کنند.



    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  10. 13 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    afsa (چهارشنبه 04 بهمن 96), ammin (چهارشنبه 21 بهمن 94), at6372 (پنجشنبه 28 مرداد 95), Ehsaan (یکشنبه 25 بهمن 94), Eram (جمعه 24 دی 95), hamdardiuser (شنبه 24 بهمن 94), khaleghezey (سه شنبه 20 بهمن 94), Mvaz (یکشنبه 03 بهمن 00), sara1394 (سه شنبه 20 بهمن 94), گیسو کمند (چهارشنبه 05 اسفند 94), باغبان (دوشنبه 13 مرداد 99), شیدا. (سه شنبه 20 بهمن 94), عشق آفرین (چهارشنبه 20 اردیبهشت 96)

  11. #6
    ((( مشاور خانواده ))) آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 فروردین 03 [ 13:16]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,420
    امتیاز
    287,066
    سطح
    100
    Points: 287,066, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,577

    تشکرشده 37,079 در 7,002 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    6 – گسل زلزله زندگی: شتابزدگی و عجله

    یک روز انسان نخستین تصور می کرد که همه عمرش را در پی شکار و رنج تامین غذا و مکان خودش هست. و وقت کم می آورد. او اندیشید که اگر علم پیشرفت کند و همه چیز مکانیزه و ارتباطات تسهیل و رفاه حداکثر شود، وقت کافی برای خودکاوی و ارتباط با خانواده دارد و وقت کافی برای رسیدگی به امور انسانی خود دارد.
    اما انسان نخستین مرد.

    اگر او نمی مرد متوجه خطای وحشتناک و فاحش این استدلال خود در عصر حاضر می شد.
    انسان برای هر کاری وسیله ای ساخته است.
    برای سفرهای طولانی چند ماهه در یکساعت به مقصد می رسد.
    برای کارهایی که گاهی یک هفته وقت می خواست با سیستم ها و دستگاهها، در ساعتی به اتمام می رسد.
    و وقت بسیاری از انسان آزاد شد.

    اما انسان امروز حتی از انسان نخستین وقت کمتری برای بودن در کنار خانواده و رسیدگی به امور انسانی خویش و خانواده دارد.
    چون سیستم ها و تکنولوژی با خود یک فرهنگ زشت آورد و آن شتابزدگی هست.
    انسانهای امروز فرصت ندارند برای پاسخ گویی به سلام همسایه خود حتی یک لحظه بایستند، آنها از همان داخل ماشین و در حال حرکت دستی را تکان می دهند.
    او فرصت کافی غذا درست کردن و غذا خوردن ندارد. فست فود لازم است که وقتش آزاد شود.
    او صبحانه نمی تواند بخورد چون عجله دارد که سریع به کارش برسد.
    او فرصت ندارد مادر پیر و پدر چشم به راهش را مرتب رسیدگی کند و یا حتی آنها را ببیند. او باید به کارهایش برسد.
    مرتب آدمی می دود.
    عجله دارد،
    شتابزده هست.
    و هرگز هم نمی رسد. چون همه خواسته های کاذبی که برایش ساخته اند سراب هست. هر وقت به یکی میرسد، خواسته اصلی خود را در دور دست تر می بیند. و در همه عمر بین این خواسته ها شتابان می دود.

    خیلی گسل شتابزدگی ، زلزله عجیبی تولید می کند.

    تکنولوژی علیرغم تولید آسایش نتوانست آرامش را به آدمی هدیه کند.

    تکنولوژی ، رفاه و آرامش انسان

    ما باید حداقل یکبار وقت بگذاریم وزندگیمان را باز تعریف کنیم.

    هدفهایمان را باز نگری کنیم.

    فرایند و مسیر رسیدن به اهدافمان را بازسازی کنیم.

    باید لختی بایستیم و به خود مرخصی بدهیم تا فرصت طراحی زندگی را مجددا به شیوه صحیح داشته باشیم.

    چنین شتابان به کجا می رویم؟!

    آنقدر فرصت نداریم که جلوی آینه ببینیم که چقدر موی سپید بر سرمان و چند چروک بر پیشانی امان افتاده است.

    عجبا !! این شتاب وعجله ، فقط به هنگام سقوط به گور تنگ و تاریک متوقف می شود. و آن وقت خیلی خیلی خیلی دیر است....

    قبل از آن باید تامل و تفکری کنیم و سرعتمان را درست تنظیم کنیم.

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  12. 11 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    afsa (چهارشنبه 04 بهمن 96), ammin (شنبه 24 بهمن 94), at6372 (پنجشنبه 28 مرداد 95), Ehsaan (یکشنبه 25 بهمن 94), hamdardiuser (شنبه 24 بهمن 94), khaleghezey (شنبه 24 بهمن 94), گیسو کمند (شنبه 24 بهمن 94), مسافر زمان (شنبه 24 بهمن 94), باغبان (دوشنبه 13 مرداد 99), شیدا. (شنبه 24 بهمن 94), عشق آفرین (چهارشنبه 03 خرداد 96)

  13. #7
    ((( مشاور خانواده ))) آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 فروردین 03 [ 13:16]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,420
    امتیاز
    287,066
    سطح
    100
    Points: 287,066, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,577

    تشکرشده 37,079 در 7,002 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    7 - گسل زلزله زندگی : سردرگمی، پوچی و بی هدفی

    مقدمه:
    آدمی از سایر موجودات متمایز می شود ؛ در عقل، علم ، اختیار و هدفمند زندگی کردن
    پس به واسطه شعور و عقل و اختیاری که ما داریم به خودآگاهی می رسیم و دنبال یافتن یا ایجاد هدف در زندگی برای خود هستیم.
    پس از یافتن هدف آنگاه دنبال روش و وسیله برای رسیدن به آن هدف می باشیم.
    اما کجا پوچی و سردرگمی و گیجی برای ما انسانها ایجاد می شود؟










    در ذیل به بعضی موارد سردرگمی در مسیر و هدف اشاره می کنیم که زیر مجموعه همین گسل زلزله زندگی یعنی پوچی هست:
    الف) بخشی از زندگی خود را می بینیم نه همه را به صورت یک کل
    بچه هستیم. هدف بچگی، جوان هستیم هدف جوانی، میانسال اهداف میانسالی، پیر می شویم برای پیری هدفگذاری می کنیم. که البته لازم و ضروری هست. اما پازل هایی جداگانه و ناهماهنگ هستند. مثل جزیره های جدا جدا . در حالیکه لازمست تمام این "اهداف خرد مرحله ای زندگی"، خود زیر مجموعه یک هدف کلی قرار بگیرد و کل زندگی را در بر بگیرد. پس هدف اصلی : هماهنگ کننده و یکسو کننده و یکپارچه کننده اهداف دیگر و شخصیت ما می باشد.









    ب) یکبار جدی و برای همیشه مشخص نمی کنیم که به عنوان یک انسان برای خودمان چقدر بقاء و حیات قائل هستیم. دقیقا متمرکز شویم که آیا مرگ خود را پایان بقاء خود می گیریم و اهدافمان را برای 60 یا 70 یا 90 سال باید تعیین کنیم؟!!!
    یا مرگ را پایان خود نمی دانیم و یقین می کنیم که زندگی پس از مرگ بر اساس زندگی پیش از مرگ کنترل و باقی می ماند؟!!!
    در واقع یکی از اساسی ترین سئوالات که باید دقیق، و یقینی و قاطع به آن جواب دهیم همین سئوال هست. روشن شدن مدت بقاء آدمی همه معادلات زندگی او را تحت تاثیر قرار می دهد.
    کسی که 90 سال زندگی می کند و خاک می شود و تمام می شود. اهداف کلی و اساسی خود را باید بر اساس بهره و لذت همین جهانی تنظیم کند و بی خیال احتمالات عظیم پس از مرگ شود.
    چنین فردی اساسا روش زندگیش متفاوت هست.

    خلاصه بند ب: آیا هدف کلی و اساسی و اصلی و یکپارچه کننده سایر اهداف شما محدود به عمر محدود چند ساله همین دنیاست و مرگ پایان آنست؟!! یا اینکه شما اهداف اصلی و کلی و اساسی خود را برای بی نهایت، ابدیت و همیشگی و اساسا حتی بعد از مرگ تنظیم می کنید؟
    پاسخ اشتباه به این سئوال، یا مبهم گذاشتن این سئوال، یا جدی نگرفتن این سئوال ، یا به تعویق انداختن این سئوال و فهم اشتباه این سئوال موجب گیجی، سردرگمی، پوچی و در هم آمیختگی سایر اهداف و تعارضهای بی شمار می شود. و مبنای اساسی گسل زلزله زندگی خواهد شد.







    ج) تعارض در اهداف خرد و جزیی به وجود می آید با بی توجهی به هدف کلی
    اگر بند الف و ب را گذرانده باشید(یعنی هدف کلی در زندگی دارید، و زندگی خود را هم بی نهایت در نظر گرفته اید)، در ا ین هنگام تعارض های مختلف می تواند منجر به سردرگمی و پوچی شما شود.
    این تعارض ها انواع و اقسام دارد که برای طولانی نشدن بحث خواهش می کنم به لینک ذیل مراجعه فرمایید.

    * ناسازگاری های شناختی و تعارض های ما









    د) مشخص نبودن جایگاه علم و عقل در کنار شرع و وحی
    با تب علم گرایی در دنیای معاصر و تاکید روی عقل گرایی ، رابطه آن با شرع و وحی در هاله ای از ابهام رفته است.
    افراد سردرگم، بین عقل و شرع نوسان می کنند. بعضی از اینها روی شرع بدون عقل و علم تاکید می کنند. و بعضی هم روی علم بدون شرع تاکید می کنند. بعضی هم گاهی باشرع همراه می شوند گاهی با علم. بعضی ها هم روش التقاطی اتخاذ می کنند و معجونی از عقل و شرع را در هم می آمیزند.
    این مشکل در جامعه ما نمود بیشتری دارد.
    گاهی فرد روشنفکر می شود و خود اجتهادی می کند و توصیه های شرع را از صافی فکر و خیال خود می گذراند و روشهای خاصی در زندگی پیش می گیرد.

    • مثلا یکی حکم حجاب را از شرع رد می کند.
    • یکی حکم حج را عقب می زند
    • یکی حکم جهاد را کنار می گذارد.
    • یکی حکم خمس را کنار می گذارد.
    • یکی حکم صله رحم را بی اثر می داند.
    • یکی ارزش کار ، ارزش خانواده، ارزش اخلاق را نادیده می گیرد.
    • یکی نماز و روزه را به خود تخفیف می دهد.
    • یکی حکم نگاه به نامحرم را نادیده می گیرد.
    • یکی حب به مومنان را کمرنگ می کند.
    • یکی بغض به دشمنان را از دین کنار می گذارد.

    و .... هزاران اجتهاد دیگر.

    همه اینها جزء آن دست تعارض هایی هست که فرد بین عقل و شرع برایش پیش می آید و خود محوری منجر به تحریف روش درست می شود.

    خلاصه این بند: باید هر کسی دقیقا بداند جایگاه علم و جایگاه شرع و رابطه این 2 به چه صورت هست. و بداند چارچوب ها، خط قرمز ها، معیارها و هدفگذاریهایش چگونه در قالب عقل و شرع شکل می گیرد. متوجه باشد که لذت طلبی شخصی به صورت ناخودآگاه می تواند معجون خودخواهانه ای از شرع و عقل و علم ایجاد کند. که برای فرد دوست داشتنی هست اما کارگشاء، آرامش بخش و ضامن سعادت او نیست.











    هـ) توجه نداشتن به اینکه علم: تدریجی هست ، مرحله ای هست ، گاهی نقض کننده مرحله قبلی هست، و تغییر پذیری پیوسته دارد.

    علم در حال حاضر:

    -هم اکنون در هر علمی رویکردهای متفاوت هست. و بعضی بعضی دیگر را رد می کنند، یا ناقص می شمارند.

    - هر علمی به مرور طی زمان تغییر می کند، تکمیل می شود، اصلاح می شود و اشتباهات قبلی رد می شود. و اشتباهات فعلی آن هم در آینده اصلاح یا نفی می شود.
    * پس این علم شاخصی یقینی و قطعی نیست، لیکن ابزار قدرتمند و صحیحی هست که انسان باید از آن استفاده کند. عقل و علم بال مهمی برای پرواز ما هست.
    ما نمی توانیم انسانی را تصور کنیم که بدون عقل و علم بتواند انسان باشد.

    اما نکته مهم اینست که :
    تنها و فقط تکیه بر عقل و علم، آسیب های جدی و جبران نشدنی برای انسان دارد که دنیای مدرن و معاصر، هم اکنون در آن غوطه ور هست.
    ما نیاز هست در کنار این علم و عقل که موتور محرکه پیشرفت هست (اما کامل و بی عیب نیست) ، مجهز به ابزار یقینی باشیم که چارچوب و معیارها و خطوط قرمز را برایمان به صورت قطعی روشن کند.


    بنابر این شرع و مبانی دینی اینجا به عنوان چارچوب اصلی زندگی ، ایفای نقش می کند. که البته باید توسط متخصصن این امر تبیین شوند و ما سئوالات و ابهامات ونیازمندیهایمان را از آنها طلب کنیم. و با علم فقط در همین چارچوب حرکت کنیم.











    لینک مرتبط با این گسل زلزله زندگی:
    درگیر ترافیک جزء به جزء خیابانهای شهر، یا رهایی با پرواز بر آسمان شهر

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  14. 8 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    afsa (چهارشنبه 04 بهمن 96), ammin (چهارشنبه 05 اسفند 94), at6372 (پنجشنبه 28 مرداد 95), Ehsaan (یکشنبه 25 بهمن 94), hamdardiuser (یکشنبه 25 بهمن 94), گیسو کمند (چهارشنبه 05 اسفند 94), باغبان (دوشنبه 13 مرداد 99), عشق آفرین (چهارشنبه 03 خرداد 96)

  15. #8
    ((( مشاور خانواده ))) آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 فروردین 03 [ 13:16]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,420
    امتیاز
    287,066
    سطح
    100
    Points: 287,066, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,577

    تشکرشده 37,079 در 7,002 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    8 – گسل زلزله زندگی : تکثر خواسته ها وکثرت اشتغالات

    از بدترین کارها؛ انجام عالی و احسن یک کار غیر ضروری و حاشیه ای و در واقع کم گذاشتن از یک کار ضروری و لازم می
    باشد.

    وقتی خدا ما را آفرید ؛ با وحدانیت خودش وجود ما را یکپارچه و هدف ما را یکتا قرار داد و شخصیت ما را همگن و یکپارچه ساخت. و جهت و مسیر و صراط ما را مستقیم قرار داد.

    و شیطان به واسطه نفس اماره ما را به تکثرخواهی و زیاده خواهی و پراکنده خواهی وسوسه کرد.
    هر کجا که بحث نفس و خواسته می رسد تکثر و کثرت و پراکندگی پیش می آید، همان در شعر شعرا و عرفا به سیاهی زلف یار تشبیه شده است.

    و هر کجا یاد خدا و خواست خدا و هدفمندی زندگی به میان می آید ما را به انسجام ، یگانگی و آرامش و رشد رهنمون می سازد همان که در شعر شعرا و عرفا به خال رخ یار تشبیه شده است.



    توجه شود:

    ما برای سهولت این دسته بندی را قرار دادیم ، قرار نیست این تکثر خواهی نفس و این یگانه خواهی انسان در تقابل هم قرار بگیرد. بلکه ما باید مواظب باشیم که تکثر خواهی نفس خودش را جای یگانه خواهی آدمی ننشاند.

    در واقع این تکثر خواهی و این همه چیز خواهی نفس ضرورت جسم ماست ، تا زنده و سالم بمانیم تا در این زنده بودن یگانه خواهی را دنبال کنیم.


    با مثالی توضیح بیشتر می دهم:
    داستان ذیل در مثنوی معنوی آمده است:
    وقتی مجنون سوار شتری شد که به دیدن لیلی که عشقش بود برود، گاهی در خود و رویا فرو می رفت. این شتر هم یک بچه ای در طویله داشت، به محض اینکه مجنون غافل می شد ، شتر بر می گشت و به طویله پیش بچه خودش می رفت. و وقتی مجنون به خود می آمد و از خیالات خود بیرون می آمد متوجه می شد هیچ به طرف لیلی نرفته است و شتر او را به طویله بازگردانده است.






    در اینجا
    مجنون :مثال انسان هست و
    لیلی: مثال هدف انسان که همان خداوند متعال هست.
    شتر : کنایه از نفس انسان هست و
    بچه شتر: حکایت از لذتهای این دنیا و نعمتهای متکثر این دنیایی هست که مورد علاقه نفس (در اینجا شتر) هست.

    قرار نیست که مجنون بدون شتر برود. اما قرار هم نیست که مجنون افسار خود را به دست شتر بدهد و شتر او را به طرف خواسته های خودش ببرد.

    مجنون باید به اندازه لازم از این شتر بهره بگیرد تا به مسیر خودش برود، و البته باید به اندازه ضرورت و زنده ماندن و سر حال بودن به شتر رسیدگی کند.
    یعنی آدمی باید نیازمندیهای جسمی ، مادی و لذتهای این دنیا را به حداقل برساند تا توان و قوت لازم برای پیمودن مسیر در جهت اهداف عالی خود داشته باشد. نه اینکه همه زندگی اش در پی برآورده کردن خواستهای جسمی و لذتهای آنی خود باشد.




    خلاصه:

    ما انسانها نفس داریم،
    میل به تعلقات و تکثرات و لذتهای این دنیا داریم تا اینجا مشکلی نیست.

    اما مشکل از آنجا شروع می شود که این میل به تکثر و این خواسته های شتر جسم ما، همه چیز را در اختیار بگیرد.

    و واقعیت ما و روح ما و وجود ما به غفلت و رویا برود. و ناگهان به خود آییم که نفس ما ، ما را به طویله دنیا کشانده است. لحظه مرگ (که اصلا از هیچ کس دور نیست و قطعی و صددرصد هست) فرا می رسد و نفس ما ، ما را در میان تکثرات طویله دنیا نگه داشته است.

    در حالی که می بایست. ما ضمن تیمار داری این شتر و رسیدگی به او (یعنی ضمن بر طرف کردن نیازهای مادی و لذایذ خود)، افسارش را در دست می گرفتیم و به طرف هدف خود، که همان یگانه لیلی همه آفرینش هست بکشانیم.



    اکنون با بمیاران های رسانه ای ، و با بزک کردن و آرایش کردن لذایذ، آن چنان همه ما مبهوت لذایذ شده ایم که کلا هدف اصلی زندگی را فراموش کردیم.



    خب مشکل چیست؟!


    مشکل اینست که سراب این زیاده خواهی های نفس، و این خواسته های روز افزون مانند آب نمک ، هر روز ما را تشنه تر از گذشته می کند. ذهن ما مشوش، پراکنده و خسته می شود.

    هر روز صبح تا شب در پی برآورده شدن لذتهایی می کنیم که پایانی ندارد.

    هر روز تصور می کنیم که باید همه وقتمان را صرف این شتر جسم و نفس کنیم.

    و همه انرژی خود را در طویله دنیا برای لذت جویی خرج می کنیم.

    هر روزه با تبلیغات و تلقین ها ، نیازواره هایی برای خود خلق می کنیم. هر روز با تخیل خود را محتاج لذت جدیدی می بینیم. و همه عمر خود را صرف چیزی می کنیم که با مرگ رهایش می کنیم.


    این کثرت تنوعات و لذایذ، آرامش ما را می گیرد و گسل زلزله ای ایجاد می کند که وسعتش به اندازه همه عمر ماست.

    یعنی همه عمر نگران از دست دادن این لذتها و ناکامی ها هستیم.

    همه عمر غصه خور این شتر نفس هستیم که لذتی را از دست ندهد و تامین باشد.

    و فراموش می کنیم ، ما خودمان به عنوان انسان ، نیازها و کشش های انسانی بالاتری داریم.

    و یاد مرگ و فهم مرگ و دقت در زندگی پس از مرگ برای ما این امر را شفاف تر می کند.




    یعنی الان اگر من بمیرم ، متوجه می شوم تا چه اندازه خرج شتری کردم که در طویله دنیا جا می گذارم و چقدر خرج خودم کردم، که بعد از مرگ به آن محتاج ترم.

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  16. 4 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    setareh (سه شنبه 04 اسفند 94), گیسو کمند (چهارشنبه 05 اسفند 94), باغبان (دوشنبه 13 مرداد 99), عشق آفرین (چهارشنبه 03 خرداد 96)

  17. #9
    ((( مشاور خانواده ))) آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 فروردین 03 [ 13:16]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,420
    امتیاز
    287,066
    سطح
    100
    Points: 287,066, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,577

    تشکرشده 37,079 در 7,002 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    9 -
    گسل زلزله زندگی: عرفانها و فرقه های نوظهور و توصیه های بدلی و جعلی


    ============================


    مقدمه طولانی و 7 قسمتی بسیار ضروری برای فهم گسل زلزله زندگی عرفانهای کاذب

    الف) رشد تدریجی بشر و خلق سفسطه و مغلطه

    یک روزی همه چی ساده بود. زمانهای بسیار قدیم. انسانهایی که خودشان، آگاهی اشان ، علمشان و ...همه ساده بود. به همان سادگی زمان غار نشینی. به همان سادگی عصر کشاورزی و....

    دو قطبی های ساده مثل:

    خوبها – بدها
    خدایی – شیطانی


    اما انسان در همه ابعاد رشد کرد.
    همانطور که آتش کشف شد، آهن کشف شد، دوره صعنتی پیش آمد، زمان تکنولوژی و عصر ارتباطات روی کار آمد. همین طور هم در مفاهیم نظری هم پیچیدگی ها ایجاد شد.

    به عنوان مثال انسان وقتی روی به عقل و فلسفه آورد در کنارش سوفسطائیان ظهور کردند.
    سوفسطائیان کسانی بودند که شعبده بازی و تردستی آنها در مفاهیم عقلی و نظری بود. آنها می توانستند با کلک های فکری و فریب های ذهنی حق را ناحق و نادرست را درست جلوه دهند.
    آنها با شبه استدلال، برای عوام و کسانی که تخصص فلسفی و عقلی نداشتند می توانستند سفید را سیاه و سیاه را سفید جلوه دهند.
    آنها با همین سفسطه ها می توانستند القاء کنند که حق مطلق و باطل مطلق وجود ندارد. و با فریب می گفتند هر حقی می تواند باطل و هر باطلی حق باشد.
    آنها همه چیز را نسبی نشان می داند.








    ب) نسل دوم و پیشرفته سفسطه و مغلطه در شکل فلسفه نماهای جدید
    اما این سوفسطاییان قدیمی مردند، و بدنشان خاک و خاکشان هم به فنا رفت. اما حرفها و نظرات و کارهایشان مبنایی برای نسلهای بعدی فریبکاران نظری قرار گرفت. و روی آن کار کردند و پیچیده ترش کردند.
    از دل سفسطه سوفسطایی های قدیم، به اسم فلسفه های مختلف و عقلانی، سفسطه های پیچیده ای در آمد که می توانست علاوه بر عوام با این تردستی های پیچیده تر، حتی دانشجویان و افراد فرهیخته جامعه هم تحت تلقین و تاثیر خود قرار دهد.
    ایده آلیسم
    رئالیسم(واقع گرایی)
    ناتورالیسم(طبیعت گرایی)
    پراگماتیسم (عمل گرایی)
    فاشیسم
    اگزیستانسیالیسم(وجود گرایی یا هستی گرایی)
    اَمپـِریالیسم
    مدرنیسم
    پست مدرنیسم ( مابعد تجدد)
    سکولاریسم
    ماركسيسم
    کمونیسم
    لیبرالیسم










    ج) سفسطه های جدیدفقط عوام را هدف قرار ندادند ، بلکه دانشمندان و نخبگان را به عنوان گروه هدف نشانه رفتند!

    به چه نحو قشر فرهیخته، دانشمند که عاقل و عالم بودند تحت تاثیر این فلسفه نماها و سفسطه ها قرار گرفتند و فریفته شدند؟
    علت:
    به خاطر پیچیده شدن علم و تخصص ها، این سوفسطائیان نوظهور تمام مبانی و روشها و شیوه های فریب و تردستی در مفاهیم نظری و فلسفی یعنی در هم آمیختگی حقیقت و باطل را دقیقا می آموختند.
    اما سایر متخصصین در حوزه های دیگر به خاطر پیچیدگی علم ، تنها فرصت داشتند در شاخه و رشته خود عمیق و حرفه ای پیش بروند. مثلا دانشمند شیمی ، متخصص پزشک، کارشناس مهندسی، متخصص سیاسی، متخصص روانشناسی، هنرمند، ادبیات و .... هر یک صرفا در کار خود حرفه ای بود.
    لذا دانشمندان سایر رشته ها در بحث های عقلانی و فلسفی ، خیلی بیشتر از عوام تحقیق نداشته و عمیق نمی شدند، اصلا وقت برای این کارها نداشتند، و نهایتا به چند مقاله و خواندن چند کتاب و آشنایی با دلایل ظاهری (بخوانید مشاهده تردستی های علمی سوفسطاییان جدید) آشنا می شدند.

    سوفسطائیان جدید بر اساس "نظریه های فلسفه نمای جدید"؛ شروع به جعل و ایجاد نظریات، فرقه های ، عرفانها و نحله های جذاب و فریبنده کردند.

    چرا سوفسطاییان با عملیات پیچیده کردن تردستی ها و فریب های ذهنی دانشمندان را هدف قرار دادند:
    چون هر کدام از این دانشمندان تحت تاثیر این سفسطه ها در رشته های خودمی توانستند شاگردان و مدرسانی تربیت کنند که مانند ویروس این تحریفات را در بدنه جامعه سریعتر منتشر کنند.

    اگر در دوره های قدیم یک ویروس با سرعت کم در یک محله و روستا منتشر می شد. رشد ارتباطات و پیچیده شدن ارتباطان، هم اکنون در چند دقیقه ویروس را در همه دنیا منتشر می کند و سوفسطاییان از این مسئله نهایت بهره را برده اند.









    د) تغییر روش سوفسطاییان: تزیین مغلطه های خود و تبدیل به بسته های جذاب برای همه
    در واقع دیگر سوفسطائیان جدید مثل زمان قدیم خام فروشی نمی کردند.در زمان قدیم سوفسطایی ها مغلطه های خود را خام خام برای قشر خاصی ارائه می دادند، اما امروز آنها مغلطه های خود را در صنعت تبدیل و بسته بندی جدید به کالاهایی قابل عرضه برای عموم تبدیل کردند.









    هـ) فرقه های نوظهور و عرفانهای کاذب : بسته های تزیین شده و بسته بندی جدید از مغلطه و سفسطه
    سوفسطاییان برای تبدیل سفسطه های خود به بسته های زیبای جدید تصمیم گرفتند که فرقه های نوظهور و عرفانهای کاذب با زیر بنای سفسطه و مغلطه تولید و عرض نمایند.

    و آنقدر مبانی سفسطه و تردستی های عقلی در این بسته های عرفانهای نوظهور پیچیده بود که فهم درست از غلط در آنها به سادگی ، جز برای متخصصین امکان پذیر نبود.
    مانند کدهای برنامه های کامپیوتری مایکروسافت یا مثل فرمول شیمیایی داروها و نوشیدنی های خاص که توسط کمپانی ها بر دیگران خیلی روشن نبود، در این فرقه های نوظهور و عرفانهای کاذب نیز مبانی و فرمول تردستی مغلطه های آن آشکار نبود.

    و اکنون در همه دنیا هزاران فرقه و نحله و عرفان کاذب منتشر شده است و جالب اینکه هر کدام آنها هم مدعی هستند که دقیق و درست و تنها راه سعادت بشر را ارائه می دهند.
    هیچ کدام اینها دقیقا اشاره ای به سفسطه یا فلسفه نمای زیر بنایی خود نمی کنند. و مادر خود را به هیچ کس نشان نمی دهند. و با رقص های شیرین و فریبنده، به جذب مخاطب دست می زنند.







    و) عرفانهای ساختگی توسط مغلطه گران مانند مواد مخدر اعتیاد آورند
    این عرفانهای سنتتیک و ساختگی هم مثل مواد مخدرهای صنعتی و ساختگی اثرش مقطعی بوده ، اما اعتیادش قوی و طولانی مدت هست.

    این عرفانهای ساختگی هم مثل مواد مخدر لذتهای موقت و مشکلات طولانی مدت به وجود می آورد.

    این فرقه های نوظهور مثل مواد افیونی نوظهور، انسان را از فکر کردن و فعالیت صحیح باز می دارد و انرژی فرد را به مرور تحلیل می برد. و در دراز مدت از فرد یک مترسک و یک مجسمه توخالی تولید می کند که نمی توان آن را انسانی با همه توانایی های انسانی تصور کرد. چرا که بر اثر این فرقه ها و این بسته عرفانهای کاذب مسخ شده اند. دیگر مثل معتادین به مواد نه به حال خود سودی دارند، نه به حال دیگران.
    نه نسبت به دشمن مقاومت دارند. نه مثل یک دانشمند اهل علم هستند. نه مثل یک کارگر اهل کارند.
    نه در معیارها ثبات و صحتی دارند تا بتوانند رسالت همسری، فرزندی، والدی و همشهری را داشته باشند.
    چرا که فرقه های نوظهور و نحله های سفسطه ای به همان اندازه که در نظریه و تئوری و توضیح قشنگ هستند در عمل ناکارآمد و تخریب گرند.

    (مانند سفسطه های که در اقتصاد به اسم شبکه های هرمی فریبکاری می کرد. و فرد را در ذهن ترغیب کرده و در عمل به فلاکت می کشاند.)









    ز) سوفسطاییان علاوه بر بسته بندی عرفانی سفسطه های خود بسته های اقتصادی، سیاسی، جامعه شناسی، سیاسی و ... هم تولید کردند.
    سوفسطائیان جدید و فلسفه نماهای قرون معاصر ، صرفا بسته های تبدیل شده و جذاب عرفانهای نوظهور ارائه ندادند، آنها در سیاست بسته های عامه پسند، در اقتصاد روشهای معتادگونه ، مهیج و در روانشناسی و جامعه شناسی هم بسته های تخریب گرایانه و جذاب ارائه دادند.
    که در این بند ما قصد پرداختن به آنها را نداریم.





    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  18. 3 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    گیسو کمند (چهارشنبه 05 اسفند 94), باغبان (دوشنبه 13 مرداد 99), عشق آفرین (چهارشنبه 03 خرداد 96)

  19. #10
    ((( مشاور خانواده ))) آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 فروردین 03 [ 13:16]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,420
    امتیاز
    287,066
    سطح
    100
    Points: 287,066, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,577

    تشکرشده 37,079 در 7,002 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    بخش اصلی: 9 - گسل زلزله زندگی : فرقه های نوظهور و عرفانهای کاذب

    عرفانهای نوظهور و فرقه های انحرافی بسیار مخفی و با چراغ خاموش با نفوذ در ذهن و قلب افراد موجب به وجود آمدن بند 7 می شوند. یعنی موجب گسل زلزله زندگی : سردرگمی، پوچی و بی هدفی می شوند.



    یعنی اگر فرد متوجه شود که گسل زلزله زندگی اش سردرگمی و پوچی و بی هدفی هست ، بسان فرد تشنه ای دنبال آب می گردد. و ناگاه مواجه می شود با فرقه های عرفانی نوظهور و دیدهای سوفسطایی و فلسفه نماهای جدید و آنرا مانند یک نوشیدنی گوار می نوشد، اما غافل از اینکه هاضمه ذهنی او مشوش شده ، معتاد شده و عمق لازم را از دست می دهد.
    و روز به روز متوجه می شود که سیراب نشده است. هرچه هم بیشتر به سراغ اینها می رود بیشتر درگیر و معتاد آن شده و بیشتر به پوچی و بی هدفی سوق پیدا می کند.

    انگیزه و امید خود را به مرور از دست می دهد، دچار خستگی روانی مزمن می شود، بی انرژی و خسته می شود. و مانند معتادان خود را با حرف زدن و بحث کردن مشغول می سازد. نه به درد خودش می خورد نه به درد بقیه.
    انبوهی از روشهای این فرقه ها و عرفانها را آموخته و منتشر هم می کند. اما در اولین مسائل زندگی و خانواده و کار و تحصیلش مانده است.



    سرقت و جعل کردن مارک و برندهای معتبر توسط عرفانهای نوظهور

    این گسل زلزله زندگی به نام عرفانهای نوظهور و فرقه های انحرافی امروزه با برچسب های جذاب و شعارهای جذاب مانع می شوند که مردم به حقیقت دست یابند. مانند جنس های تقلبی و با برندهای معروف پخش می شوند.


    مارک و برندهایی چون : خدا، انسانیت، صداقت، مهربانی، گذشت، فداکاری، نوعدوستی، عشق، پاکی و ... همه را از ادیان الهی ربوده اند و به سفسطه ها و عرفانهای خود چسبانیده اند.
    صاحب تمام این برندهای اصل ، و خصوصیات انسانی از طریق وحی و از طریق پیامبران به صورت یک بسته و پکیج کامل عرضه شده است و با انجام همه و یکپارچه آن انسانها می توانند خود را سیراب کنند.
    اما این فرقه ها هر کدام به نحوی بخشی از آنها را سرقت کرده و با معنای خاصی بازسازی و با خصوصیات منفی و نفی شده ادیان ترکیب کرده و به مردم القاء می کنند.


    این گسل زلزله زندگی ، یعنی روشهای من در آوردی و بر اساس سفسطه های نو و جدید از این نظر می توانند زندگی ما را ویران کنند که مبانی و ریشه رفتار و افکار و احساس ما را تخریب می کنند.
    ما را رفتارهای بی پایه و احساسات غلط و خطاهای شناختی سوق می دهند.




    چگونه این عرفانها به پیروی ریشه های سوفسطایی حق و باطل را در همی می آمیزند، یا تحریف می کنند:؟

    مثلا دربعضی از این عرفانها "حب و دوست داشن" را پر رنگ و قوی کرده و بغض و خشم را به کلی نفی می کنند.
    در حالیکه این پکیچ حب و بغض با هم توسط خداوند در وجود انسان آفریده شده است.
    تا انسان نسبت به خوبی ها حب و نسبت به بدی ها بغض داشته باشد.
    تا آدمی نسبت به مظلومین حامی و نسبت به ظالمان طرد کننده باشد.
    اما این عرفانها با حرفهای قشنگ قشنگ و تحریف شده بخشی را می گیرند و بخشی را طرد می کنند و جالب هست اسم برند اصلی خدا و انسانیت را هم روی آن می گذارند .
    لذا اگر کسی بر اساس آموزه های آنها زندگی اش را شکل دهد، کم کم از درون می پوسد و پوچی و سردرگمی، خستگی و تنهایی و انزوا را تجربه می کند.
    نسبت به جامعه ، سیاست، اقتصاد، جنگ و . ... منفعل و بی تفاوت می شود.
    و خود هم خسته و جدا از خانواده و محیط در خود فرو می رود
    و این یعنی زندگیش را بر اساس این گسل زلزله زندگی یعنی فرقه های نوظهور و عرفانهای کاذب تخریب می کند.

    گفته می شود در حدود 900 نحله و 100 فرقه اکنون در ایران فعال است.(عرفانهای نوظهور)
    بسیاری از اینها چراغ خاموش هستند و سخنان و وسوسه ها و نظراتشان زیر پرچم ها و برندهای معتبر عرضه می شود.


    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  20. 5 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    afsa (چهارشنبه 04 بهمن 96), ammin (چهارشنبه 05 اسفند 94), گیسو کمند (چهارشنبه 05 اسفند 94), باغبان (دوشنبه 13 مرداد 99), عشق آفرین (چهارشنبه 03 خرداد 96)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:34 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.