سلام,پرانرژی باشین,ما۳ساله ازدواج کردیم۷سال فاصله سنی داریم,هردو لیسانسیم,شوهرم یه سال اول خوب بود,الان زود عصبانی میشه و وسایل ومیشکنه یا گاهی دست رو من دراز میکنه,الان دیگه وقتی عصبانی میشه کاریش ندارم وسایل ومیشکنه وبعدخونه رو هم خودش تمیزمیکنه و میاد برا معذرت خواهی ولی تا کی تاکی بی دلیل وبی روا به پدر ومادر وبرادرا و۷جد آبادم فحش بده؟ما بچه دارشیم گناه بچه چیه؟ازهمون اول عروسیم بخاطر مریضی مادرشوهرم لغو ویه هفته بعد برگزارشد,شب چله قراربودبشینیم خونه خودمون مادرشوهرم زنگ زده میگه بیایین برا ماتلوزیون بگیریم پاشدیم رفتیم اونجا,اصلا تو این۳سال نشده روز زن یا تولدم شوهرم برام کادو بگیره یا پیشم باشه روز زن وکه خدمت مادرشه چهارشنبه سوری وخدمت مادرشه منم میذاره خونه بابام اینا من راضیم خونه بابام باشم ولی مثلا شوهرکردیم آ,الانم بدون اینکه از من مشورت بگیره رفته با مادرو پدر وداداشش قرارگذاشته ببرتشون مشهد!خیلی از خودگذشتگی کردم براش دیگه نمیدونم چطور رفتار کنم باهاش,بابا مامان من خوبن اصلا دخالت نمیکنن ولی از وقتی ازدواج کردیم۳بار سر هیچی قهرکرده و نمیاد خونه بابام,با بابای خودشم هموی هفته اول ازدواجمون دعواکرد باز برگشت خونشون,تو گذشتش خیلی عقده داره پدرومادرش براش امکانات فراهم نکردن حتی تو عروسیمون یه تومن کمکش نکردن هیچ کادو هم ندادن,اصلا کلا مثل اینکه شوهرمن بابای باباشه!توروخدا راهنماییم کنین بخدا یه طرفه حرف نزدم عین واقعیتوگفتم چون میخوام مشکلم حل شه,اینم بگم شوهرم انسان دوست و مهربونه ,وخیلییی دوستم داره وچشم ودل پاکه
علاقه مندی ها (Bookmarks)