به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 17 دی 94 [ 02:49]
    تاریخ عضویت
    1394-10-12
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    40
    سطح
    1
    Points: 40, Level: 1
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 17.0%
    تشکرها
    1
    تشکرشده 2 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    بدبینی خانومم

    سلام
    من 28 ساله و مهندس برق هستم
    دوساله نامزد کردیم
    از اول نامزدی متوجه علاقه خیلی شدیدش بهم شدم و این به نظرم خوب بود
    ولی همین علاقه باعث حساسیت زیادش رو من شده
    مدام سعی میکرد بدونه کجام یا هروقت میشد گوشیه منو برمیداشتو کامل شماره های دفترچه تلفن،پیامکها، و تمام برنامه های ارتباطیمو بررسی میکرد،چک میکرد...
    البته جوری که مثلا من متوجه نشم
    من همه چیمو با آزادی کامل در اختیارش میذاشتم چون فک میکردم احتمالا بعد از ی مدت بهم اعتماد میکنه و همه چی تموم میشه
    محبتمو بهش بیشتر کردم، ارتباطمو با تمام دوستان و فامیلا قطع کردم،در حضور زنهای نامحرم سرمو همیشه پایین انداختم
    کنارش از هیچ زنی تعریف نکردم، فقط از اونو خانوادش تعریف کردم
    اما همش بدتر شد، کار به جایی کشید که دیگه هیچ زن یا دختری حتی برای مسائل کاری نباید بهم زنگ بزنه
    منم دیگه کلا" دسترسیشو از گوشیم و بقیه وسایلم قطع کردم
    چندین بار تواین دوسال بهم تهمتهای مختلف زده و بعدش متوجه اشتباهش شده و اومده معذرت خواهی
    الان دیگه واقعا خسته شدم
    بینمون فاصله زیاد شده
    بهش گفتم دیگه نمیتونم تحمل کنم و میخوام نامزدیو بهم بزنم و جداشیم
    وقعا فکر اینکه با همچین آدمی بخوام زیر ی سقف زندگی کنم هم قابل تحمل نیست
    لطفا کمکم کنید

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 آبان 00 [ 02:20]
    تاریخ عضویت
    1393-4-25
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    17,344
    سطح
    83
    Points: 17,344, Level: 83
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,156

    تشکرشده 742 در 286 پست

    Rep Power
    77
    Array
    سلام.
    روابط قبل از ازدواجتون با خانومهای نامحرم فامیل در چه حدی بوده؟
    خانومتون به این مسایل حساس بوده؟
    حساسیت شما نسبت به خانومتون چقدره؟ به روابطش به پوششش و به فعالیتش در شبکه های اجتماعی؟
    خانومتون شاغله؟ اگر همکار یا همکلاسی های آقا باهاشون تماس بگیرن احساس و واکنش شما چیه؟

  3. کاربر روبرو از پست مفید نیکیا تشکرکرده است .

    خبرخوش (شنبه 12 دی 94)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 آذر 98 [ 23:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-24
    نوشته ها
    762
    امتیاز
    26,356
    سطح
    97
    Points: 26,356, Level: 97
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 994
    Overall activity: 57.0%
    دستاوردها:
    OverdriveRecommendation Second ClassTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,761

    تشکرشده 2,595 در 691 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    214
    Array
    سلام

    کار خوبی کردین که موردتون رو با همدردی درمیون گذاشتین.
    ------
    اصولا دوران نامزدی و کلا قبل از ازدواج، برای شناخت طرفین میابشد. و طرفین براشون این حق محفوظه که اگر شرایط مطلوب نبود عقب بکشند. یعنی اگر قرار باشه بین " بده" جدایی دوران نامزدی و "بدتر" جدایی بعد از ازدواج رو انتخاب کنیم، عاقلانه جدایی دوران نامزدی هست.

    ولی اما نه تحت هر شرایطی!
    می دونید اون دختر چه بلایی سرش میاد؟
    مینید چه اتفاقی برای شما می افته؟

    بهتر نیست یکم بیشتر بجنگید؟
    -----
    مثلا این مورد رو با ایشام منطقی مطرح کنید، و مدتی از ایشان دوری کنید،
    یا با همدیگر به مشاوره بروید!
    -------
    شما اینجا حرف های خانوم رو ننوشتید! دلایل ایشون رو میدونید و ننوشتید یا اصلا نپرسیدین و نمی دونین!؟
    ------
    یکم اگاهی هاو توانایی هاتون رو برای حل مسیله تقویت کنید! ممکنه مورد دیگه ای در دختری دیگر پررنگتر باشه و این خصوصیت شک رو نداشته باشه! اونوقت بازم باید حل مسیله کنید!
    ----------
    در کل بابت تمام تلاش هایی که تو پست اول گفتین و انجام دادین بهتون تبریک میگم. عالی بودین، فقط بیشتر تلاش کنید و زود عقب نشینید!
    راستی خصوصیات مثبت خانومتون رو نگفتین! خصوصیات مثبت ایشان چربش نداره؟

  5. 2 کاربر از پست مفید mohamad.reza164 تشکرکرده اند .

    chavooshi (یکشنبه 13 دی 94), ستاره زیبا (یکشنبه 13 دی 94)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 17 دی 94 [ 02:49]
    تاریخ عضویت
    1394-10-12
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    40
    سطح
    1
    Points: 40, Level: 1
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 17.0%
    تشکرها
    1
    تشکرشده 2 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نیکیا نمایش پست ها
    سلام.
    روابط قبل از ازدواجتون با خانومهای نامحرم فامیل در چه حدی بوده؟
    خانومتون به این مسایل حساس بوده؟
    حساسیت شما نسبت به خانومتون چقدره؟ به روابطش به پوششش و به فعالیتش در شبکه های اجتماعی؟
    خانومتون شاغله؟ اگر همکار یا همکلاسی های آقا باهاشون تماس بگیرن احساس و واکنش شما چیه؟
    ممنون بابت پیگیری
    والا درحد سلام و احوالپرسی معمولی
    بله
    باتوجه به شناختی که ازش پیدا کردم بهش اعتماد صد در صد دارم
    سعی نکردم تا الان خواسته هامو به پوشش و روابطش در شبکه های اجتماعی تحمیل کنم،همیشه سعی کردم خواست های خودمو به عنوان علائقم بگم تا اگه دوست داشت رعایت کنه
    بله
    تماس دارن، مثلا هیچوقت ازش نپرسیدم کی بود یا چیکار داشت،جوری بهش نگاه میکنم که خودش شروع میکنه به توضیح دادن

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 17 دی 94 [ 02:49]
    تاریخ عضویت
    1394-10-12
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    40
    سطح
    1
    Points: 40, Level: 1
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 17.0%
    تشکرها
    1
    تشکرشده 2 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط mohamad.reza164 نمایش پست ها
    سلام

    کار خوبی کردین که موردتون رو با همدردی درمیون گذاشتین.
    ------
    اصولا دوران نامزدی و کلا قبل از ازدواج، برای شناخت طرفین میابشد. و طرفین براشون این حق محفوظه که اگر شرایط مطلوب نبود عقب بکشند. یعنی اگر قرار باشه بین " بده" جدایی دوران نامزدی و "بدتر" جدایی بعد از ازدواج رو انتخاب کنیم، عاقلانه جدایی دوران نامزدی هست.

    ولی اما نه تحت هر شرایطی!
    می دونید اون دختر چه بلایی سرش میاد؟
    مینید چه اتفاقی برای شما می افته؟

    بهتر نیست یکم بیشتر بجنگید؟
    -----
    مثلا این مورد رو با ایشام منطقی مطرح کنید، و مدتی از ایشان دوری کنید،
    یا با همدیگر به مشاوره بروید!
    -------
    شما اینجا حرف های خانوم رو ننوشتید! دلایل ایشون رو میدونید و ننوشتید یا اصلا نپرسیدین و نمی دونین!؟
    ------
    یکم اگاهی هاو توانایی هاتون رو برای حل مسیله تقویت کنید! ممکنه مورد دیگه ای در دختری دیگر پررنگتر باشه و این خصوصیت شک رو نداشته باشه! اونوقت بازم باید حل مسیله کنید!
    ----------
    در کل بابت تمام تلاش هایی که تو پست اول گفتین و انجام دادین بهتون تبریک میگم. عالی بودین، فقط بیشتر تلاش کنید و زود عقب نشینید!
    راستی خصوصیات مثبت خانومتون رو نگفتین! خصوصیات مثبت ایشان چربش نداره؟
    ممنون بابت پیگیریتون
    اون اوایل بارها دراین مورد باهاش صحبت کردم
    میگه دلش میخواد از همه چیه شوهرش سردربیاره
    نوع نگاهش به قضیه عذابم میده
    ی موقع شما از سرکنجکاوی ی نگاهی به گوشی همسرتون میندازید، ولی ی موقع شما با اطمینان صد در صد که همسرتون بهتون خیانت کرده دارین دنبال مدرک میگردین و مشکل ایشون اینه!!!
    توی این دوسال حتی در یک مورد هم موفق نشده بنده رو به کس خاصی ارتباط بده،تعجب میکنم چرا کوتاه نمیاد یا خسته نمیشه
    احساس میکنم بخاطر اعتماد به نفس پایینشه
    میزان محبوبیت من به لحاظ تحصیلاتم،شخصیتم،شغلم... در بین فامیل زیاده(قبل از ازدواجم چند باری از طرف دخترای فامیل پیشنهادهایی هم به خودم و هم با خانوادم داده شده بود، که متاسفانه خواهرام این قضیه رو به همسرم گفتن)
    بخاطر همین وقتی خودشو کوچیک میبینه و من رو بزرگ احساس میکنه احتمالا من ترکش میکنم و میرم سراغ دخترای دیگه
    برای همین همیشه با تعریف های مختلف چه در جمع و چه در خلوت ازش سعی کردم جایگاه بالاشو برای خودم بهش بفهمونم
    اما نمیدونم مشکل کجاست
    الان میگه من مریضم،دست خودم نیس،میترسم
    آخرین بار ی شماره توی مخاطبین من به اسم خواهرم پیدا کرده بود که متوجه شده بود شماره خواهرم نیست،زنگ زده بود و دیده بود ی دختره،هرچی بدوبیراه میتونست بار من کرد،نهایتا با صحبت با خواهرم فهمیده بود که شماره خواهرم بوده و داده به خواهر شوهرش
    البته باز اومد و معذرت خواهی کرد،ولی برای من پیش خواهرم ی آبروریزی کامل بود(به لحاظ شغلم و ارتباطاتم حدود 1500 شماره توی گوشی من ذخیره شده و واقعا امکانش برام نیست که به همه اونا زنگ بزنم و شمارشونو تایید کنم)
    این رفتارها داره باعث احساس تنفر ازش میشه
    احساس میکنم میزان علاقم نسبت بهش خیلی کم شده

  8. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 خرداد 95 [ 19:12]
    تاریخ عضویت
    1394-9-26
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    269
    سطح
    5
    Points: 269, Level: 5
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 17 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    میزان محبوبیت من به لحاظ تحصیلاتم،شخصیتم،شغلم... در بین فامیل زیاده(قبل از ازدواجم چند باری از طرف دخترای فامیل پیشنهادهایی هم به خودم و هم با خانوادم داده شده بود، که متاسفانه خواهرام این قضیه رو به همسرم گفتن)
    خواهرهای شما در حق زندگیتون ظلم کردن......

    الان میگه من مریضم،دست خودم نیس،میترسم
    این حرفش درسته .

    من عاشق همسرم هستم ازش صد در صد مطمئنم مثل چشمهام بهش اعتماد دارم
    ولی از جامعه مطمئن نیستم اوضاع جامعه خرابه
    شوهرم هم در نظرم همه چی تمومه
    بعد بیان بهم بگن دخترا از شوهرم خواستگاری می کردن وایی
    خیلی حس بدیه .... خیلی خانومتونو درک میکنم


    بهش گفتم دیگه نمیتونم تحمل کنم و میخوام نامزدیو بهم بزنم و جداشیم
    وقعا فکر اینکه با همچین آدمی بخوام زیر ی سقف زندگی کنم هم قابل تحمل نیست
    میخوای زندگی ات درست شه حتی تو بغرنج ترین و بدترین شرایط اسم جدایی رو نیار .....
    این حرف نفرت میاره ، بسیار حرف بدیه



    بدون همسرت از لحاظ روحی به هم ریخته است نمیدونم احتمالا وسواس فکری داره

    مریض شده


    دوسش داری؟

    به فکر چاره باش ، زنت مریض شده



  9. 3 کاربر از پست مفید خبرخوش تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (یکشنبه 13 دی 94), نیکیا (یکشنبه 13 دی 94), ستاره زیبا (یکشنبه 13 دی 94)

  10. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 اردیبهشت 96 [ 07:07]
    تاریخ عضویت
    1394-7-04
    نوشته ها
    273
    امتیاز
    4,637
    سطح
    43
    Points: 4,637, Level: 43
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsOverdrive1 year registered
    تشکرها
    270

    تشکرشده 319 در 160 پست

    Rep Power
    52
    Array
    سلام صبح بخیر

    خیلی برا یه مرد سخته که خانمش بهش شک داشته باشه

    ولی قابل حل هست خانم شما از نظر تحصیلات در چه حدی هستن خانه دار یا شاغلن ؟؟؟

    ایشون خودشو کمتر از شما میبینه راهش اینه که معلوماتشو بالا ببره از چیزای جزئی شروع کنه نمیدونم درست حدس زدم یا نه ولی اگه این جوری

    هست شما میتونی کمکش کنی وقتی معلومات هر فردی در یک زمینه یا رشته های مختلف بالا بره خود به خود اعتماد به نفس هم بالا میره وقتی

    میبینه تونسته کاری انجام بده برا کسی یا همش باهاش درتماسن که از تجربش استفاده کنن احساس شادمانی عمیقی براش به وجود میاد از

    خودش راضی میشه میفهمه توانمنده تنها راش همینه که خودشو قبول کنه بدونه لایق این زندگی هست لایق شماست

    شما میتونی کمکش کنی محبتت رو زیاد به زبون بیاری کارهاشو تایید کنی اعتماد به نفس بدی بهش میتونی سورپرایزش کنی با ثبت نام کردن در

    کلاسایی که از قبلش درک کردی که چه کمبودی داره و بهش کمک میکنه اون باید یاد بگیره که زیاد آوییییزون شما نباشه مستقل باشه

    ازش زیاد تعریف کن از زیباییهاش خوبی هاش و....

    بهش بگو که سرت شلوغه کارت میطلبه با همه در ارتباط بشی بگو منم برا زندگیمون دارم تلاش میکنم برا خوشبختی شما

    کاش خانمتون یه تایپیک می زد به این عنوان که چه جوری میتونم همسرم را برا خودم نگه دارم ؟؟؟

    آآآآآ فرین به شما رفتارتون خیلی خوب بوده شما خیلی با گذشت هستین

    به نظرم یه نقطه ضعفی در مقابل خواهرتون نشون داده که اونام گفتن داداشم این جوریه یا ممکنه چون شما رو خیلی دوست داره زیاد از شما تعریف

    کرده حس حسادت را درشون برانگیخته یا اینکه از خودش تعریف کرده اونام میخاستن بگن اره برادرمونم ....

    برا وسواس فکری خاندن سوره یس خیلی کمکش میکنه یه مدت هرروز بخونه

    موفق باشین

  11. کاربر روبرو از پست مفید سها** تشکرکرده است .

    ستاره زیبا (یکشنبه 13 دی 94)

  12. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 17 دی 94 [ 02:49]
    تاریخ عضویت
    1394-10-12
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    40
    سطح
    1
    Points: 40, Level: 1
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 17.0%
    تشکرها
    1
    تشکرشده 2 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط هلنا60 نمایش پست ها
    سلام صبح بخیر

    خیلی برا یه مرد سخته که خانمش بهش شک داشته باشه

    ولی قابل حل هست خانم شما از نظر تحصیلات در چه حدی هستن خانه دار یا شاغلن ؟؟؟

    ایشون خودشو کمتر از شما میبینه راهش اینه که معلوماتشو بالا ببره از چیزای جزئی شروع کنه نمیدونم درست حدس زدم یا نه ولی اگه این جوری

    هست شما میتونی کمکش کنی وقتی معلومات هر فردی در یک زمینه یا رشته های مختلف بالا بره خود به خود اعتماد به نفس هم بالا میره وقتی

    میبینه تونسته کاری انجام بده برا کسی یا همش باهاش درتماسن که از تجربش استفاده کنن احساس شادمانی عمیقی براش به وجود میاد از

    خودش راضی میشه میفهمه توانمنده تنها راش همینه که خودشو قبول کنه بدونه لایق این زندگی هست لایق شماست

    شما میتونی کمکش کنی محبتت رو زیاد به زبون بیاری کارهاشو تایید کنی اعتماد به نفس بدی بهش میتونی سورپرایزش کنی با ثبت نام کردن در

    کلاسایی که از قبلش درک کردی که چه کمبودی داره و بهش کمک میکنه اون باید یاد بگیره که زیاد آوییییزون شما نباشه مستقل باشه

    ازش زیاد تعریف کن از زیباییهاش خوبی هاش و....

    بهش بگو که سرت شلوغه کارت میطلبه با همه در ارتباط بشی بگو منم برا زندگیمون دارم تلاش میکنم برا خوشبختی شما

    کاش خانمتون یه تایپیک می زد به این عنوان که چه جوری میتونم همسرم را برا خودم نگه دارم ؟؟؟

    آآآآآ فرین به شما رفتارتون خیلی خوب بوده شما خیلی با گذشت هستین

    به نظرم یه نقطه ضعفی در مقابل خواهرتون نشون داده که اونام گفتن داداشم این جوریه یا ممکنه چون شما رو خیلی دوست داره زیاد از شما تعریف

    کرده حس حسادت را درشون برانگیخته یا اینکه از خودش تعریف کرده اونام میخاستن بگن اره برادرمونم ....

    برا وسواس فکری خاندن سوره یس خیلی کمکش میکنه یه مدت هرروز بخونه

    موفق باشین
    ممنون از راهنماییتون
    ایشون لیسانسه و شاغل هستن
    در بعضی از مواقع واقعا دچار تضاد شدم
    به مکالماتش،گفتگوهاش در شبکه های مجازی یا محل کارش یا بیرون رفتن با دوستان مدرسه ودانشگاهش زیاد سختگیر نیستم و میزارم آزاد باشه تا حس کنه و یاد بگیره که باید بهم اعتماد داشته باشیم
    از طرفی حس میکنم نکنه این سختگیر نبودنو نوعی بی توجهی فرض کنه و یا احساس کنه علاقه ای بهش ندارم!!! اگه سختگیری کنم میترسم الگو برداری کنه و شدیدترشو اعمال کنه و مشکل دوچندان بشه
    سعی میکنم زیاد به ظاهرم نرسم تا موقعی که باهم بیرون هستیم زیاد توکانون توجه فامیل یا افراد توخیابون قرار نگیرم، از طرفی احساس میکنم این وضع ظاهریو نوعی بی توجهی به خودش تلقی کنه(وقتی ی خانوم داره به من نگاه میکنه یا بامن صحبت میکنه میشه اعصبانیتو تو چهرش دید)
    واقعا گیج شدم
    شدت علاقش نسبت به من خیلی بالاست و همینم اصل مشکل ماست
    میخوام پیش ی مشاور برم اما چون درگذشته دچار افسردگی شده بودم و مشاورها و روانپزشکها فقط مشکلمو بزرگتر و حادتر کردن و در نهایت خودم با تلاش خودم مشکلمو حل کردم دیگه اعتقادی بهشون ندارم، نمیتونم قبول کنم دوباره پیششون برم

  13. 2 کاربر از پست مفید chavooshi تشکرکرده اند .

    نیکیا (دوشنبه 14 دی 94), سها** (دوشنبه 14 دی 94)

  14. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 آبان 00 [ 02:20]
    تاریخ عضویت
    1393-4-25
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    17,344
    سطح
    83
    Points: 17,344, Level: 83
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,156

    تشکرشده 742 در 286 پست

    Rep Power
    77
    Array
    سلام
    هر چقدر شما گوشیتون رو تبلتتون رو لبتابتون رو از دسترس همسرتون خارج کنید به همون نسبت شک و تردید همسرتون رو نسبت به خودتون زیاد تر میکنید و مساله ی فی ما بین رو بغرنج تر.شما اگر از خودتون اطمینان دارید و خطایی ازتون سر نمیزنه وسایل ارتباطیتون رو در اختیار خانومتون بگذارید اما فقط بهش بگید که از این کارس ناراحتید و دوست دارید بهتون اطمینان داشته باشه.روابط خانومتون با مادرتون و خواهراتون چطوره؟ یکی از مهم ترین دلایلی که زنها گوشی شوهراشون رو چک میکنن و هیچوقت هم جلوی شوهرشون به این مساله اعتراف نمیکنن اینه که میخان از توی گوشی همسرشون اطلاعاتی راجع به خانواده ی شوهرشون کسب کنند و از روابط مالی و احساسی شوهرشون و خانواده اش با خبر بشن. پس همیشه هم این موضوع رو به عدم اعتمادش به خودتون نسبت ندید.خانومتون خودش میگه دست خودش نیست. حرفش رو باور کنید. به قول فرشته ی مهربان، عاشق همسرتون باشید و کمکش کنید... عاشق خالص، چون عشق هر دردی رو دوا میکنه...
    ویرایش توسط نیکیا : دوشنبه 14 دی 94 در ساعت 01:20

  15. 2 کاربر از پست مفید نیکیا تشکرکرده اند .

    رویای پر کشیدن (دوشنبه 14 دی 94), سها** (دوشنبه 14 دی 94)

  16. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 اردیبهشت 96 [ 07:07]
    تاریخ عضویت
    1394-7-04
    نوشته ها
    273
    امتیاز
    4,637
    سطح
    43
    Points: 4,637, Level: 43
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsOverdrive1 year registered
    تشکرها
    270

    تشکرشده 319 در 160 پست

    Rep Power
    52
    Array
    سلام روز بخیر
    از امروز رویه تغییر بده شمام کمی بهش حساس شو بزار ببینه که چقدر سخته کسی بهش شک داشته باشه
    اره چکش کن بزار ببینه شمام حساسید

    و شما اصلا حساسیت نشون نده که چرادست به گوشیت زد یا چکت میکنه خیلی معمولی برخورد کن چون وقتی با عصبانیت بگی اون فکر میکنه اره ممکنه داری چیزی ازش مخفی می کنی

    نمیدونم شمام از اون دسته این یا نه دروغ مصلحتی خوب نیس چون خانما حساسن در حال عادی حالا اگه حساسیتشون روشن بشه دیگه ریز بین میشن
    اگه بخای برا درست شدن کارت یا حرفت دروغ مصلحتیم بگی میشه مایه درده سر اون وقته که باورتون نمیکنه
    شما الان بهتارین دوران دارین پس استفاده کن به جای اینکه کار اضافی برداری سرت را شلوغ کنی به تفریحات فکر کن وقته بیشتری با هم باشین کم کم این حساسیتها کاهش می یابد

    موفق باشین


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:58 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.