به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 تیر 99 [ 14:23]
    تاریخ عضویت
    1393-6-31
    نوشته ها
    23
    امتیاز
    6,493
    سطح
    52
    Points: 6,493, Level: 52
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    22

    تشکرشده 23 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    شوهر خاکستری

    سلام دوستان دلم خیلی گرفته خیلی خیلی خیلی ....
    خسته شدم از خودم واز شوهرم
    همیشه تو ارزوهام شوهرم یه مرد پر از احساسات بود که همه جا همراهم بود با هم میرفتیم رستوران
    تو کارای خونه بهم کمک می کرد . برام زبون میریخت. خوش سفر بود برام هدیه های غیر منتظره میخرید
    اما شوهرم دقیقا برعکس چیزایی هست که گفتم اصلا نمیدونم چه جوریه خوبه یا بده؟
    سیاهه یا سفیده؟
    گیر کردم
    یه ادم سنتیه که همیشه تو ذوق ادم میزنه
    امروز نهار سوپ درست کردم چون زودتر اومد هنوز غذا جا نیفتاده بود و ابکی بود
    هنوز نخورده میگه این چیه درست کردی
    منم گفتم زود اومدی غذا جا نیفتاده
    دیدم ناراحت شد
    بعد شروع کرد به یه عالمه نمک زدن
    گفتم چه خبره؟ این قدر نزن
    گفت خیلی غذات مزه داره؟
    منم عصبانی شدم گفتم بشقابتو بده بریزم تو قابلمه برات تخم مرغ درست کنم
    اونم گفت اگه می خاستم تخم مرغ بخورم زن نمی گرفتم
    واقعا این چه حرفیه منو گرفته براش غذا درست کنم؟
    حالا یه روز این جوری شده نمی شد بگه اشکالی نداره همینم خوبه؟
    چرا مردا این جورین؟
    چرا ما زنا این قدر بدبختیم
    اون چون دو روزه میره خونه مامانم رنگ کاری دیگه طلب کار من شده
    ولی من ازش تشکر کردم
    می دونم خستس ولی دلیل نمیشه به همه چیز گیر بده
    وقتی یه کار خوب بکنم هیچ چیزی نمیگه مثلا دیروز یه برنج چند رنگ درست کرده بودم که واقعا قشنگ بود هیچی نگفت و به زور ازش پرسیدم چه طور بود؟
    گفت خوب بود ولی این که باید خورده بشه این کارا و تزئینات دیگه چیه؟وقتایی که همه چی خوبه هیچی نمیگه ولی اگه یه خورده باب میلش نباشه زود بروز میده
    کلا ادم عجیبیه
    مناسبت ها رو هدیه نمی خره و وقتی میگم هدیه بخر میگه من با این هیکلم برم مغازه برا زنم چیزی بخرم ؟
    بعد پول میده میگه برو هر چی میخای بخر
    این جوری دوست ندارم اگه همسرم برام یه چیز کوچیک می خرید و می داد خیلی خوشحال میشدم تا پولی که میده.
    خیلی هم باهاش صحبت کردم اما اثر نداره
    از دوران نامزدیم بهتر شده ولی هنوزم راه درازی رو در پیش داریم
    اون موقع بدترین دوران عمرم بود
    واقعا میگن دوره نامزدی دوران عاشقانه ای هست برای من که اصلا این طور نبود
    شوهرم ابدا در جمع به من محل نمی داد الانم این طوره شاید یکم خفیف تر شاید
    نمیدونم شاید هم من عادت کردم
    ولی تو دلم موند مثل نامزدای دیگه عاشقانه باشه
    الانم دلم پره و همه ی اون روزا جلوی چشمم رژه میره
    چرا همیشه ما زنا باید خودمون رو تغییر بدیم؟ چرا؟
    شوهرم رو نه میتونم ادم خوبی بدونم نه ادم بد
    اگه بدونه من از کسی بدم میاد هیچ وقت دلداریم نمیده و همیشه جوری برخورد میکنه که من مقصرم و باید رفتارم رو درست کنم
    ازش متنفرم

  2. کاربر روبرو از پست مفید آرنیکا تشکرکرده است .

    باغبان (شنبه 12 دی 94)

  3. #2
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    امروز [ 15:01]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,160
    امتیاز
    89,802
    سطح
    100
    Points: 89,802, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.2%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,766

    تشکرشده 6,796 در 2,396 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط آرنیکا نمایش پست ها


    سلام دوستان

    سلام

    .........

    دلم خیلی گرفته خیلی خیلی خیلی ....

    خوبه - آدم وقتی دلش میگیره یه جورایی سبک میشه - شاید بهانه ای باشه بیشتر با خدا درد و دل کنیم .

    ....................

    خسته شدم از خودم واز شوهرم

    یه خورده استراحت کنید - چند تا کارتون و مجله خنده دار ببینید درست میشه - بعضی موقع ها اتفاقات زندگی آدم را خسته میکنه

    اگر مرد این جور بشه - خانم خونه باید منبعی از انرژی باشه

    اگر خانم خونه اینجوریه - باید مرد کمک کنه

    ولی اگر هر دو خسته بشنند - زندگی سخت میشه !!

    ...........................


    همیشه تو ارزوهام شوهرم یه مرد پر از احساسات بود که همه جا همراهم بود با هم میرفتیم رستوران
    تو کارای خونه بهم کمک می کرد . برام زبون میریخت. خوش سفر بود برام هدیه های غیر منتظره میخرید
    اما شوهرم دقیقا برعکس چیزایی هست که گفتم اصلا نمیدونم چه جوریه خوبه یا بده؟
    سیاهه یا سفیده؟

    شما خودتون برای ایشون این جوری بودید !!

    واقعیتش این زن ها هستند که مرد ها را می سازند و یا به عبارتی تبدیل به مرد واقعی می کنند

    شما خب یه خورده خسته هستید ، و به نکات منفی دارید بیشتر توجه می کنید !


    ..............


    گیر کردم
    یه ادم سنتیه که همیشه تو ذوق ادم میزنه
    امروز نهار سوپ درست کردم چون زودتر اومد هنوز غذا جا نیفتاده بود و ابکی بود
    هنوز نخورده میگه این چیه درست کردی
    منم گفتم زود اومدی غذا جا نیفتاده
    دیدم ناراحت شد
    بعد شروع کرد به یه عالمه نمک زدن
    گفتم چه خبره؟ این قدر نزن
    گفت خیلی غذات مزه داره؟
    منم عصبانی شدم گفتم بشقابتو بده بریزم تو قابلمه برات تخم مرغ درست کنم
    اونم گفت اگه می خاستم تخم مرغ بخورم زن نمی گرفتم
    واقعا این چه حرفیه منو گرفته براش غذا درست کنم؟
    حالا یه روز این جوری شده نمی شد بگه اشکالی نداره همینم خوبه؟
    چرا مردا این جورین؟

    ببنید ، بعضی موقع ها برای یه مرد یه اتفاقی می افتاده ( محیط کار - رانندگی و .....) + فشارهای زندگی و ...... یه خورده کم میاره !!

    یه زن در مقام همسر باید از سیستم دفاعی و جذبی استفاده کنه - نه سیستم حمله ای !!

    اگر آب را می خوای تو دستت نگه داری نباید مشت کنی !!

    از طرفی اگر دستت هم صاف کنی ، باز آب را از دست میدی !!

    باید دستت را یه خورده غنچه کنی ( انگشتانت را به سمت بالا خم کنی ) - آب همیشه در اختیار توست !

    وقتی این جوری حرف میزنه و داره بهانه میگره - یعنی باید بفهمی یه اتفاقی افتاده !!!!!

    اگر سعه صدر داشته باشی - همسرت کیف میکنه !!!

    .............................




    چرا ما زنا این قدر بدبختیم

    شما خانم ها فرشته هستید - قدر خودتون را بدونید

    ......................


    اون چون دو روزه میره خونه مامانم رنگ کاری دیگه طلب کار من شده
    ولی من ازش تشکر کردم
    می دونم خستس ولی دلیل نمیشه به همه چیز گیر بده



    باید با رفتارت تربیتش کنی !!

    زن و شوهر باید همدیگر را تربیت کنند !!! ( در این زمینه می تونید مطالعه بفرمایید و یا از مشاوران بپرسید !! )

    .......................



    وقتی یه کار خوب بکنم هیچ چیزی نمیگه مثلا دیروز یه برنج چند رنگ درست کرده بودم که واقعا قشنگ بود هیچی نگفت و به زور ازش پرسیدم چه طور بود؟
    گفت خوب بود ولی این که باید خورده بشه این کارا و تزئینات دیگه چیه؟وقتایی که همه چی خوبه هیچی نمیگه ولی اگه یه خورده باب میلش نباشه زود بروز میده
    کلا ادم عجیبیه


    مردها خب یه خورده این جوری هستند - ببینید الان من تو صندلی داغ از یه بنده خدایی دارم سئوال می پرسم - اون بنده میگه باغبون جون سئوالات خیلی خنکه !

    .

    و .................... ( تکراری )








    اینا را انتخاب کن برا همسر و زندگیت - اون هم یاد میگیره :



    ...


    ویرایش توسط باغبان : شنبه 12 دی 94 در ساعت 17:21

  4. 4 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (شنبه 12 دی 94), خبرخوش (شنبه 12 دی 94), سها** (یکشنبه 13 دی 94), ستاره زیبا (شنبه 12 دی 94)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 تیر 99 [ 14:23]
    تاریخ عضویت
    1393-6-31
    نوشته ها
    23
    امتیاز
    6,493
    سطح
    52
    Points: 6,493, Level: 52
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    22

    تشکرشده 23 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    باغبان عزیز ممنونم که جوابمو دادین
    بله هزاران دفعه از این کارای عاشقانه براش کردم ولی یاد نگرفته .
    30 سال این جوری بزرگ شده و تا من یادش بدم پیرم می شم و دیگه حوصله شو ندارم مثل همین الان که دیگه از دستش کفری ام
    همیشه با خودم میگم چه قدر بد تربیت شده و مطمئنم اونم همینو با خودش میگه و میگه این دختره چه قدر لووووسه

    تا رفتار درستو یاد بگیره موهام عین دندونام سفید میشه
    دیگه واقعا حوصلشو ندارم و از دستش ذله شدم
    من این روزا درگیر پایان نامه ام و ماه دیگه باید دفاع کنم همش در حال کارم
    از کارای خونه خسته ام
    هیچ کمکی به من نمیکنه می بینه دارم کارای درسیمو انجام میدم ولی باز دستور میده
    برام میوه بیار
    چایی بزار
    اب جوشید دم کن
    منم میگم چرا یکی نباید یه ذره شعور داشته باشه که وقتی می بینه طرف کار داره بهش کمک کنه
    اگه کمکم کنه به خدا من ادم قدر نشناسی نیستم خوشحال می شم و بیشتر دلم گرم زندگی میشه
    از دستش خیلی دل خورم

  6. کاربر روبرو از پست مفید آرنیکا تشکرکرده است .

    باغبان (شنبه 12 دی 94)

  7. #4
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    امروز [ 15:01]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,160
    امتیاز
    89,802
    سطح
    100
    Points: 89,802, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.2%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,766

    تشکرشده 6,796 در 2,396 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام


    ببخشید ، زمان خودتون را درست می تونید مدیریت کنید ؟

    از مدیرت زمان برایمان بگو ؟


    بالاخره درس خوندن - دانشجو بودن - مسئولیت شوهر - مسئولیت زندگی و ....... با هم خیلی انرژی میگیره !

    من به شما حق میدم !

    از طرفی فکر کنم همسر شما اعتقاد داره - شما قبل از اینکه دانشجو باشی- همسر منی ؟

    من به ایشون هم حق میدم !


    به نظر شما باید چی کار کرد؟

    راهی وجود داره از طریق صلح و دوستی این قضیه حل بشه ؟



  8. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 02 مهر 95 [ 23:41]
    تاریخ عضویت
    1392-2-09
    نوشته ها
    153
    امتیاز
    3,832
    سطح
    39
    Points: 3,832, Level: 39
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 118
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    128

    تشکرشده 312 در 128 پست

    Rep Power
    31
    Array
    سلام حالا باغبان دارن راهنماییت میکنن ولی برای تلطیف روحیت این رو هم بخون

    ﻭﺍﮐﻨﺶ ﺁﻗﺎﯾﻮﻥ
    ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺧﺎﻧﻤﺸﻮﻥ ﺩﺭ ﭼﻪ ﺣﺎﻟﻪ:
    خانوم:ﺩﺭﺍﺯ ﮐﺸﯿﺪﻡ
    آقا: ﺗﻮ ﻫﻢ ﮐﻪ ﻫﻤﺶ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﯼ
    خانوم: ﺩﺭﺱ ﻣﯿﺨﻮﻧﻢ
    آقا: ﺗﻮ ﻫﻢ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﺷﺪﻩ ﺩﺭﺱ
    خانوم:ﻏﺬﺍ ﺩﺭﺱ ﻣﯿﮑﻨﻢ
    آقا:ﻧﻪ ﺑﺎﺑﺎ ﻣﮕﻪ ﺗﻮ ﻏﺬﺍﻡ ﺑﻠﺪﯼ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﻨﯽ؟؟!!!!
    خانوم: ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺍﯾﻨﺎﻡ
    آقا: ﺑﺪ ﻧﮕﺬﺭﻩ ...
    خانوم: ﻣﺎﻣﺎﻧﺖ ﺍﯾﻨﺎ ﺍﯾﻨﺠﺎﻥ
    آقا:ﭼﯿﺰﯼ ﻻﺯﻡ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﻋﺰﯾﺰﻡ؟
    خانوم:ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺍﯾﻨﺎ ﺍﯾﻨﺠﺎﻥ
    آقا:ﻣﯿﮕﻢ ﭘﯿﺪﺍﺕ ﻧﯿﺲ ﯾﻪ ﺯﻧﮓ ﻧﻤﯿﺰﻧﯽ ...
    خانوم: ﺑﯿﺮﻭﻧﻢ
    آقا: ﯾﻪ ﻭﻗﺖ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﻧﺸﯿﻨﯿﺎ ﺩﻟﺖ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ!!!
    خانوم:ﺩﺍﺭﻡ ﻏﺬﺍ ﻣﯿﺨﻮﺭﻡ
    آقا:ﻧﺘﺮﮐﯽ ﯾﻪ ﻭﻗﺖ !
    خانوم: ﺩﺍﺭﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﺗﻤﯿﺰ ﻣﯿﮑﻨﻢ
    آقا:ﺧﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﭼﯿﺰﯾﺶ ﻧﺒﻮﺩ!
    خانوم: ﺩﺍﺭﻡ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﻢ ..ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﺕ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ
    آقا: ﺧﺐ ﻣﻨﻢ ﺩﻟﻢ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ .. ﮔﺮﯾﻪ ﻧﺪﺍﺭﻩ ...
    خانوم:ﺩﻟﻢ ﮔﺮﻓﺘﻪ
    آقا:ﺗﻮ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﯼ ﺧﺪﺍ ﺩﻟﺖ ﮔﺮﻓﺘﻪ ...
    خانوم: ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ
    آقا: ﻧﻪ ﺣﺎﻻ ﺑﯿﺎ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﻤﻢ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ!
    خانوم: ﺩﻭﺳﺘﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ
    آقا: ﺍﺯ ﻫﻤﻮﻥ ﺍﻭﻟﻢ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺑﻮﺩ ... :(


  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 تیر 99 [ 14:23]
    تاریخ عضویت
    1393-6-31
    نوشته ها
    23
    امتیاز
    6,493
    سطح
    52
    Points: 6,493, Level: 52
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    22

    تشکرشده 23 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنونم از شما باغبان عزیز و گیسوی گرامی
    باغبان عزبز در مورد مدیریت وقت پرسیدید
    الان که ماه اخر پایان ناممه و من باید پروژه ی سه بعدی برای طرحم بکشم خوب مسلمه که همش لب تاپ جلوم بازه
    ولی به خدا همیشه غذاهام خوشمزه هست
    همیشه خونه تمیزه
    همیشه لباسا اتو کشیده هست
    و من انتظار دارم اگه یه روز به کاری نرسیدم اون کمک حالم باشه و این چند وقت رو حمایتم کنه نه اینکه غر بزنه
    خسته ام احساس تنهایی و بی کسی دارم کسی که باید برای شوهرش بهترین باشه و گرنه به چشم نمی یاد
    برای والدینش بهترین باشه
    و برای همه
    دیگه کم اوردم
    دلم میخاد بخابم خیلی زیاد تا شاید فشار ذهنیم کم بشه ولی نمی تونم
    فعلا هم باهاش سرسنگینم و حوصلشو ندارم دلم خیلی شکسته
    می دونم اگه حرفم بزنم بهم میگه انتقاد نا پذیرم
    چون حرف همیشه اونه

  10. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 اردیبهشت 96 [ 07:07]
    تاریخ عضویت
    1394-7-04
    نوشته ها
    273
    امتیاز
    4,637
    سطح
    43
    Points: 4,637, Level: 43
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsOverdrive1 year registered
    تشکرها
    270

    تشکرشده 319 در 160 پست

    Rep Power
    52
    Array
    سلام دوست عزیز

    خوبین من امروز تایپیکتون را خوندم چن تا سوال داشتم

    شما وهمسرتون هردو برا یک شهرین ؟؟؟؟/

    تحصیلات همسرتون در چه حد هستش ؟؟؟
    شغلش چیه ؟؟

    یه مثال واقعی برات میزنم ببین ایراد کار شما وهمسرت کجاست

    یکی از دوستای من فیزیک هسته ای خونده اما شوهرش سیکل هستش همه تعجب کردن که چه جوری خانواده دختره راضی شدن به این ازدواج

    خانمه خیلی زرنگ بودش با فهم درک بالا

    اقا هم مرد خوبی بود پاک بودش شغلشم فنی بود

    ما با اینا رفت امد داریم اوایل خانمه خیلی شاکی بود از شوهرش یکی دوبا ر به من زنگ زد گفت شوهرم منو درک نمیکنه

    اصلا کمک نمیده عشقونه جوابایی که میده خیلی سنتی وبا کنایست و...

    خلاصه مثل شما می گفت شوهره خاهرم کمکش میده این جوری عاشقه همن

    من بهش گفتم هییییییچ وقت شوهرتو با کسی مقایسه نکن

    چرا چون شما که بدی های طرفه مقابلو نمیبینی زمانی میبینی که در جمع باشن و مواظب هستن چیزی پیش نیاد

    بعدم شغل ازاد خیلی در گیریش بیشتره از شغل هایی که اداری هستن پس شوهرتو درک کن اون مقصر نیستش مجبوره بیشتره کار گاه باشه تا

    بتونه شما رو تامین کنه وخسته تر میشه

    اون خانم میگفتش شوهرم از صبح میره تا ساعت 1ظهر بعدش میاد ناهار میخوره دوباره میره تا 9 شب کار میکنه حالا شما بگو به نظرت وقتی برا کاره دیگه میمونه

    ولی اون خانم زرنگ بود صبح زود از خابش میزد صبحونه اماده میکرد میگفت میخام این لحظاتو از دست ندم وباهاش باشم دلم نمیاد بخابم خلاصه پابه
    پای شوهرش بود

    شوهره چون درس نخونده بود اهل عشق بازی حرفای زیبا و.... نبود ولی باورتون نمیشه چه جوری اینو به اون سمتی که میخاست کشوند میگم خیلی مهارت داشت

    شما هم داری گاهی وقتا خاموش میشن بایستی مهارت و ظرافت زنونه رو بیدار کنی میخای ازش انتقاد کنی خیلی اروم اول ازش تعریف کن بعد از

    جملات من استفاده کن نگو تو این جوری هستی همه خوبی هاشو به خاطره یه اخلاقه بدش هدر نده بگو من این احساس رو دارم وقتی شما این

    جمله را گفتین لطفا این لینک را بخون

    http://www.hamdardi.net/thread-21813.htmlخیلی موثره

    حالا متوجه شدم که چرا خانوادش به این ازدواج را ضی شدن چون ملاکشون پاک بودن بود ذات خوب بود اصل نسب بود و اصلیترین ملاکشون این بود

    که دیدن اون اقا اهل کاره جنم کارو داره

    شما هم خدارو شکر کن که همسرتون به دیگران احترام میزاره حقوق دیگران براش مهمه مطمئنا حقوق شمام براش مهمه

    اگه محبت میخای بایستی محبت بی دریغ کنی تا جواب بگیری از خودت شروع کن کادو براش بخر

    فکر میکنم در نوع درخاست نیازت دچار مشکل باشی لطفا فایل صوتی کلید مرد دکتر حبشی رو بخون کمکت مینه که چه جوری نیازت را عنوان
    کنی خانم عاقل شوهرشو میکنه پادشاه خودشم میشه ملکه

    موفق باشین
    ویرایش توسط سها** : یکشنبه 13 دی 94 در ساعت 10:40

  11. 2 کاربر از پست مفید سها** تشکرکرده اند .

    ناهیدگل (یکشنبه 13 دی 94), ستاره زیبا (یکشنبه 13 دی 94)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ترس های مبهم و استرس
    توسط مدیرهمدردی در انجمن اضطراب و استرس
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 31 خرداد 92, 12:37
  2. داستان غم زندگیه من
    توسط پدربزرگ در انجمن تجربه های فردی
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: جمعه 23 تیر 91, 11:05
  3. داستان زندگی کارافرین برتر کشور..احد عظیم زاده
    توسط بهار.زندگی در انجمن تجربه های فردی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 13 تیر 91, 14:49
  4. نقش ورزش در کاهش استرس(مدیریت استرس)
    توسط keyvan در انجمن تاثیر متقابل ورزش و روان
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: جمعه 21 فروردین 88, 10:57
  5. داستانی از عشق (داستان کوتاه)
    توسط هوشیار در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: سه شنبه 19 شهریور 87, 17:12

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:52 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.