به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 دی 94 [ 15:27]
    تاریخ عضویت
    1394-6-28
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    270
    سطح
    5
    Points: 270, Level: 5
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 41.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    به همسرم کم توجه کردم و اون داره از دستم میره

    من ۱۳ سال با همسرم زندگی کردم و به دلیل عدم شناخت از نیازها و عواطف جنس مخالف و اهمالکاری خودم همیشه با هم درگیر بودیم در این ۱۳ سال.

    اون زن عاقل و زیبایی هست و همیشه چشم مردها دنبالش بوده ولی با این وجود پاک ترین کسی هست که توی عمرم دیدم و همیشه کوچکترین احساسات و اتفاقهایی که واسش می افتاد رو بازگو می کرد واسه من و کوچکترین خطایی نکرد توی رابطه مون.

    من آدم عاقلی نبودم و فکر نمی کردم از دست بدمش واسه همین خیلی مواظب زندگیم نبودم چون خیالم راحت بود ازش. بهش کم توجهی می کردم و خیلی احساساتی نیستم و نتونستم بهش عشق بدم چیزی که همیشه دنبالش بود. همیشه میگه من مرد زندگی نیستم

    الان یه دختر ۶ ساله داریم. تا الان بخاطر اون مونده بود ولی با یه مشاور صحبت کرد و نشونیهای رفتاری منو داد اونم تشویقش کرد به جدایی.

    اون دیگه واقعا از من دل برید و این ماه با کسی توی تلگرام آشنا شد که بهش مدام ابراز علاقه می کنه در حد مرگ! چیزی که هیچوقت از من ندید. اون ازش کوچکتره و تنها نکته مثبتش این شدت ابراز علاقه هست.
    با اینکه هم به من و هم به اون گفته نمی خواد باهاش ازدواج کنه و دنبال کسی مناسبتری هست اون هر روز و هرشب ساعتها با همسرم پیامک بازی می کنن و همسرم واسش درددل می کنه.

    دارم نابود میشم. خیلی سخته ببینی کسی جلوی خودت داره همسرت رو از می گیره و تو دلش هم به ریشت می خنده حتما. همسرم ازم خواسته باهاش صحبت کنم ببینم میشه منصرفش کنم یا نه هرچند به دنبال جدایی از من هست هنوز ولی کسی که اینقدر بیشرمه که می دونه طرف شوهر و بچه داره بازم به کارش ادامه میده رو چی بگم بهش؟

    خدا دارم دیوونه می شم. ما توی ایران نیستیم که برم پیش مشاور حضوری ولی فکر می کنم خیلی دیر شده دیگه خیلی!

    با همه این وجود من دوستش دارم ولی نه روابط اجتماعی خوبی دارم نه می دونم چطور میشه دلش رو بدست آورد نه پول زیادی دارم نه شرایط مالی خوبی فراهم کردم واسش که امید به موندنش داشته باشم.

    اون افسرده و حساسه و دنبال توجه. من بارها سعی کردم مطابق میلش رفتار کنم ولی هربار بیشتر از ۱ هفته نتونستم ادامه بدم

    تو رو خدا اگه راهی به ذهنتون می رسه کمکم کنید که مانع جدایی و ادامه ارتباط تلفنیش بشم هرچند این نشه یکی دیگه!

    بهش هم محبت کنم میگه باز احساس ترس کردی شروع کردی ۱ هفته منو سرکار گذاشتن؟

    منم دلایل خاصی دارم. اون همیشه به من توهین می کنه در مقابل اشتباهاتم. بخاطر اون با خانواده ام کامل قطع رابطه کردم چون مادرم تحقیرش کرد.

    با اینکه تو سختی ها موند باهام ولی من واسش کاری نکردم که ازش قدردانی کنم

    کمک!

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 08 دی 94 [ 14:24]
    تاریخ عضویت
    1393-8-21
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    1,032
    سطح
    17
    Points: 1,032, Level: 17
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 29 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام.
    شما بیش از اندازه داری خودت رو مقصر می دونی و همسرت رو بی گناه. چیزی که من از صحبت های شما متوجه شدم اینه که همسر شما اون طوری که شما می فرمایید پاک هستن، نیست.

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 دی 94 [ 15:27]
    تاریخ عضویت
    1394-6-28
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    270
    سطح
    5
    Points: 270, Level: 5
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 41.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط عـلـی نمایش پست ها
    سلام.
    شما بیش از اندازه داری خودت رو مقصر می دونی و همسرت رو بی گناه. چیزی که من از صحبت های شما متوجه شدم اینه که همسر شما اون طوری که شما می فرمایید پاک هستن، نیست.
    بارها بهم ثابت شده بهم که پاکتر از این هم هستن و در این مورد بخصوص هم خودش جریان رو بهم گفت که چیزی مخفی نباشه و دلیلش رو هم می تونم حدس بزنم که میخواد منو تحریک کنه کاری کنم وگرنه از مادر خودم هم بیشتر بهش اطمینان دارم که دنبال این مسایل و خیانت نیست به هیچوجه. اونقدر نادون نیستم که نفهمم این مساله رو.

    بهرحال بعد از ۱۳ سال زندگی هرکسی می تونه بفهمه طرفش چقدر صداقت داره در حالیکه خود من خیلی صداقت نداشتم باهاش. هرچند با کسی رابطه تلفنی و اینترنتی نداشتم ولی آدم درستی هم نبودم تو این رابطه.

    بهرحال من دنبال تغییر خودم و رفتارهای خودم در قبال ایشون و زندگیم هستم و به حرمت سختی هایی که در این ۱۳ سال با من کشیده من تعهد دارم برای ثبات و ادامه زندگیم با ایشون تلاشم رو کنم و اطمینان دارم هدفش از این کار اینه که من به خودم بیام که موفق شد و با شناختی که از ایشون دارم می دونم به زودی میام و اعلام می کنم که این کارش برنامه ریزی شده بوده.

    من می خوام خودم تغییر کنم الان. اگه راهکاری دارین بفرمایید وگرنه تهمت نزنید.

  4. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 28 اردیبهشت 98 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1392-7-08
    نوشته ها
    160
    امتیاز
    6,982
    سطح
    55
    Points: 6,982, Level: 55
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 168
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    116

    تشکرشده 84 در 51 پست

    Rep Power
    30
    Array
    با سلام و احترام. به نظرمن شما که اینقد خوب رفتار خودتون رو تحلیل می کنید و میفرمایید که کاملا همسرتون رو می شناسید پس راه حل مشکلتون رو با کمی موشکافی بیشتر میتونید پیدا کنید. برادر محترم دقیقا ببینید همسرتون چه چیزایی براش مهمه به اونا اهمیت بدید. من به عنوان یه زن میدونم که یه خانم دوست داره از جانب شوهرش حمایت بشه بهش بگید کلامی که چه قدر دوستش دارید بهش کلامی بگید که واقعا تو این چند سال اشتباه کردید و میخاید با کمک خودش تغییر کنید و بشید هموم مرد ایده الی که اون میخاد و اون هم با کمال میل میپذیره و خواسته هاش رو باهاتون درمیون میزاره برای یه خانم خیلی لذت بخشه که ببینه همسرش داره رفتارش رو به خاطر اون تغییر میده و میخاد بشه همونیکه اون میخاد. بهتون تبریک میگم که به زندگیتون اهمیت میدید هیچ نگران نباشید که 13 سال گذشته متوجه این قضیه نبودید چون شما هنوز همسرتون رو دارید و ایشون هم کمال وفاداری رو رعایت کرده پس ماهی رو هروقت از اب بگیری تازس...خیلی خصوصیات همسرتون رو نمیدونم خودتون خیلی می تونید به خودتون کمک کنید برای حل این مشکل.من راهکارهاییکه به ذهنم میرسید رو گفتم خدمتتون امیدوارم با توکل به خدا موفق بشید و زندگیتون روز به روز رنگ عشق و وفاداری به خودش بگیره.

  5. کاربر روبرو از پست مفید abs تشکرکرده است .

    ستاره زیبا (چهارشنبه 02 دی 94)

  6. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 دی 94 [ 15:27]
    تاریخ عضویت
    1394-6-28
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    270
    سطح
    5
    Points: 270, Level: 5
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 41.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط abs نمایش پست ها
    با سلام و احترام. به نظرمن شما که اینقد خوب رفتار خودتون رو تحلیل می کنید و میفرمایید که کاملا همسرتون رو می شناسید پس راه حل مشکلتون رو با کمی موشکافی بیشتر میتونید پیدا کنید. برادر محترم دقیقا ببینید همسرتون چه چیزایی براش مهمه به اونا اهمیت بدید. من به عنوان یه زن میدونم که یه خانم دوست داره از جانب شوهرش حمایت بشه بهش بگید کلامی که چه قدر دوستش دارید بهش کلامی بگید که واقعا تو این چند سال اشتباه کردید و میخاید با کمک خودش تغییر کنید و بشید هموم مرد ایده الی که اون میخاد و اون هم با کمال میل میپذیره و خواسته هاش رو باهاتون درمیون میزاره برای یه خانم خیلی لذت بخشه که ببینه همسرش داره رفتارش رو به خاطر اون تغییر میده و میخاد بشه همونیکه اون میخاد. بهتون تبریک میگم که به زندگیتون اهمیت میدید هیچ نگران نباشید که 13 سال گذشته متوجه این قضیه نبودید چون شما هنوز همسرتون رو دارید و ایشون هم کمال وفاداری رو رعایت کرده پس ماهی رو هروقت از اب بگیری تازس...خیلی خصوصیات همسرتون رو نمیدونم خودتون خیلی می تونید به خودتون کمک کنید برای حل این مشکل.من راهکارهاییکه به ذهنم میرسید رو گفتم خدمتتون امیدوارم با توکل به خدا موفق بشید و زندگیتون روز به روز رنگ عشق و وفاداری به خودش بگیره.

    ممنونم و میدونم اون توجه زیاد می خواد و حمایت که من موفق نبودم توش و هربار سعی کردم بعد از ۱ هفته نهایتا رفتارم عادی و سرد شده بخصوص اینکه مشکلی هم که پیش بیاد اون سریع واکنش نشون میده و حرفمون میشه و دوباره رفتار من سرد میشه

    نمی تونم همیشه بهش محبتم رو ابراز کنم با اینکه دلایلی که واسه دوست داشتنش میشه پیدا کرد کم نیستن و ته دلم دوستش داشتم همیشه ولی نه آدم زبون بازی هستم که هی محبت کلامی کنم نه گرفتاریها و مشغله های کاری بهم اجازه میده واسش وقت بذارم

  7. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 28 اردیبهشت 98 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1392-7-08
    نوشته ها
    160
    امتیاز
    6,982
    سطح
    55
    Points: 6,982, Level: 55
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 168
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    116

    تشکرشده 84 در 51 پست

    Rep Power
    30
    Array
    برادر محترم می دونم سخته ولی اگه دوست دارید زندگیتون رو نجات بدید باید تغییر بدید تو رفتارتون اهسته اهسته شروع کنید سخته ولی میشه من خودم به خاطر زندگیم کلی از رفتارامو تغییر دادم.از کوچکترین کارا مثل دادن یه اس ام اس و خریدن یه شاخه گل یا حتی تشکر کلامی از دستپختش شروع کنید که مطمینا وقت زیادی نمگیره ازتون در مقابل معجزه ای که می تونه اتفاق بیافته در رفتار متقابلتون. این کارا شاید کوچک بیاد تو نظرشما ولی برای یه خانم خیلی به چشم میاد. در ضمن این کار و این تغییر مستلزم همکاری خانومتون و در جریان بودنه ایشونه و شاید حتی تغییر ایشون تو خیلی از مسایل. قصد توهین ندارم ولی شاید اگر ایشون تو برخی شرایط انعظاف بیشتر از خودشون نشون بدن شما بیشتر برای ابزار کردن محبتتوت ترغیب میشید. پس به نظر من با ایشون در این رابطه صحبت کنید و ازش بخاید که دوست داره چظوری باشید و شما هم با مراجعه به دلتون بهش بگید دوست دارین چطور باشه اینجوری اونم میارید تو بازی..من چهارساله ازدواج کردم و به این ایمان رسیدم که تغییر هر یک از زوجین مستلزم ایجاد تغییر هر چند ناچیز در طرف مقابله یعنی کاملا این تغییر مشترکه و حداقل انعطاف طرف مقابل رو می طلبه تا زودتر به نتیجه برسید شاید شما تو ذهنتون یه برداشت از مرد ایده ال برای همسرتون داشته باشید ولی ایشون چیز دیگه ای تو ذهنش باشه که تو این سیزده سال فقط تو خودش ریخته...پس باهاش حرف بزنید برادر

  8. 2 کاربر از پست مفید abs تشکرکرده اند .

    آقای الف (چهارشنبه 02 دی 94), ستاره زیبا (چهارشنبه 02 دی 94)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. خیلی خسته ام توروخدا راهکار بهم بگید
    توسط abs در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: سه شنبه 31 مرداد 96, 03:34
  2. تازه متوجه شدم که اونی نبود که میخاستم خواهشا کمک کنید
    توسط peyman00 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 55
    آخرين نوشته: سه شنبه 21 آذر 91, 14:47
  3. جدایی یا صبر و ادامه دادن (خواستن همیشه توانستن نیست)
    توسط sonic.quak در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: پنجشنبه 25 خرداد 91, 01:50
  4. خواستن توانستن است؟
    توسط abolfazl.a در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: سه شنبه 10 فروردین 89, 11:24

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 06:28 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.