چطور شوهرم رو همینجوری که هست بپذیرم؟؟؟؟؟؟

[abani]

سلام دوستان عزیز نمیدونم تاپیک های قبلیموخوندین یا نه . لینک موضوع قبلیمه . این روزها خیلی ذهنم درگیره سعی کردم دیگه ازشوهرم توقعی نداشته باشم سعی میکنم همینجوری بپذیرمش تا حدودی هم توجهش به خونوادممخصوصا پدرم بیشتر شد اما نمیتونم در مقابل بقیه رفتارهاش کوتاه بیام . مثلا شوهرمیکی از برادراشو خیلییییییی قبول داره اونم خیلی حمایتش میکنه برای همین شوهرم ازاون الگوبرداری در خیلی موارد میکنه که برام قابل قبول نیست داداشش با اینکه وضعمالی خوبی داره اما اعتقاد داره خیلی چیزا مثل سفر و بعضی خرجها در زندگی اولویتکمی دارن به جاش کم خرج کردن و پول جمع کردن خیلی مهمن. در صورتی که برای هر ادمیسالی یکبار مسافرت لازمه یا اینکه توی دنیای امروزی به روز بودن جزیی از زندگیه .حالا شوهرم میگه داداشم بعد از چندسال بچه هاشو سفر برده یا فلان امکاناتو برایبچه هاش خریده منم الان نمیتونم برای شما فراهم کنم .اخیرا تقریبا خسیس شده حتیحاضر به دادن شهریه مهد دخترم نشد. اوایل بیشتر برام خرج میکرد یا کادوی تولدمیخرید اما حالا اصلا به روی خودش نمیاره که منم چیزی احتیاج دارم هر وقت هم بهش اعتراضمیکنم میگه برو سرکار. یه مشکل دیگه شوهرم اینه که رودربایستی نداره هروقت مهمونییا جایی میریم اگه از کسی خوشش نیاد خیلی راحت یه تیکه ای میندازه یا یه برخوردیمیکنه که من خیلی کم میارم با اینکه میدونم من مسول رفتار اون نیستم اما از اینکهبد قضاوت کنن در موردش خیلی ناراحت میشم .یه مشکل دیگم اینه که اطرافم دوستام یادخترهای فامیل خیلی ازدواجاشون موفق بوده و من همش شوهرم رو با شوهرهای اونامقایسه میکنم و در جمع از اینکه رفتار بدی بکنه خیلی به هم میریزم نگین که تویزندگیشون نیستم شایذ اونا هم ناراضی باشن آخه اون چیزی که چندین ساله دارم میبینمحاکی از خوشبختیشونه. ازتون راه حل میخوام تا ذهن فکرم آروم شه تا شوهرم روهمینجوری بپذیرم وگرنه میدونم کارم به جدایی میکشه . نمیتونم بهش محبت کنم نمیتونمبهش تکیه کنم رفتارم عکس العمل رفتار اونه . کمک کنید تا صبر و گذشتم زیاد شه بهخاطر دخترم .

[ستاره زیبا]

سلام عزیزم متاسفم ولی واقعا مشکل شما حل شدنیهاگه تاحالا حل نشده بعلت عدم شناخت شما از جنس مرد و شناخت همسرتون از جنس زن هست و اینکه مهارتهای ارتباطی رو بلد نیستن
من اگه جای شما باشم وقتی همسرم بگه پول نداریم مسافرت بریم یا کادو بخرم اینچیزاپول هدریه باید پولم جمع کنم اگه چیزی میخای خودت برو سرکار ممی‌گفتم
راست میگی چه شوهرخوبی دارم که اینقدرمسولیت پذیره و بفکر ماست که میخاد پولهاش پسنداز کنه تا زندگیمون پیشرفت کنه چون از شناختی که ازت دارممیدونم شوهرم ادم لارجیه و دوست داره برا خونوادش خرج کنه تا اونا لذت ببرن اتفاقا همون اویل که خیلی برامون خرج میکردی یهو سورپرایزم میکردی برا تولدم کادو میخریدی رو همیشه یادم میاد کیف میکنم یادمه چقدر پزت به دیگران میدادم که شوهرم دست دلبازه اما اگه الان یکم کمتر شده حتما مسائل مالی بهت فشار اورده وگرنه میدونم تو هم دوست داری برام کادو بگیری ولی عزیزم منم تو این شرایط کاملا درکت میکنم و اصلا کادو مهم نیست همینکه قربون صدقه هم بریم برام از هزارتا کادو بهتره
خوب میبینی شوهر شما احساس میکنه از سمت شما مورد تاییده و هرکار دیگه ای میکنه تا تاییداتش بیشتر بشه و راه خوشحال کردن شمارو هم میفهمه و تو خودش حس میکنه پول جمع کردن اصلا مهم نیست مهم شاد بودن خونوادشه
البته وقتی من اینچیزارو به همسرم میگفتم واقعا از ته قلبم میگفتم تا اگه شوهرم هنوز فکر پس انداز بود ازش اصلا دلگیر نمیشدم و تو خودم نمیریختم تادوباره غرغر کنم
پس میبینی بلد بودن نوع بیان کردن خاستها بسیار موثره شاید همون موقع عکس العمل مورد نظر خودت دریافت نکنی ولی با ادامه دادن رفتارهات یعنی بیان خاستهات به روش درست
شوهرت کاملا کاری رو میکنه که شما میخای چرا ؟؟؟و
چون میخاد از سمت شما تایید بشه
یادت باشه تایید شدن مرد مثل اکسیژن برای ادم میمونه
حتما حتما سخنرانیهای دکتر حبشی بخصوص کلید مرد ایشون و دیگر سخنرانیهای ایشون رو گوش کنه واقعا لازمه

[abani]

ستاره زیبا سلام ممنون که همیشه به پستهام توجه میکنی و راهنمایی میکنی. سخنرانی کلید مرد رو خیلی وقت پیش گوش دادم و یه چند وقتی سعی کردم به کار بگیرم روششو توی زندگیم اما بعد بی خیالش شدم. یه حقیقت توی زندگی ما وجود داره و اینه که منو شوهرم بعد از چندسال زندگی هنوز باهم اونقدر صمیمی نیستیم خیلی وقته که قربون صدقه هم نرفتیم خیلی وقته که رابطمون کم شده . زندگیمون یه روال تکراری رو داره . آخه شوهرم اینجوری اذیت نمیشه چندین بار باهاش حرف زدم دعوا کردم که زندگی فقط این نیست که بیای خونه غذا بخوری تلویزیون ببینی بعدشم بخوابی دوباره فردا صبح روز ازنو. باید برای حل مشکلاتمون حرف بزنیم برای زندگی و بچمون برنامه ریزی کنیم باید با هم مشورت کنیم اما شوهرم میگه همینجوری خوبه ما که مشکلی نداریم تو بازندگی مشکل داری. برای همین زندگیمون سرد شده از لحاظ عاطفی ازش بریدم خونوادم هم که اینقدر درگیر مشکلاتشون هستن که به اونا هم نمیتونم چیزی بگم. دلم میخواد زندگیم گرم باشه با برنامه و همفکری باشه اما خواست من فقط مهم نیست تا شوهرم نخواد. چرا میگن زن میتونه مرد رو بسازه بعضی مردها مرغشون یه پا داره که از دست زنا کاری برنمیاد. نمیدونم این ذهن آشفتم کی آروم میشه.....

[ستاره زیبا]

سلام عزیزم اصلا این فکر رو نکن که یهزن نتونه مرد رو تغییر بده میتونه ولی ازراهش
مگه نمیگی شوهرت راحته با این سردی ولی شما نه پس شما یه طرفه شروع کن شک نکن هم خودت اروم میشی و به خاستت میرسی هم شوهرت کم کم این روش یاد میگیره و انجام میدهوخودت میبین بعد یخ مدت اونم داره لاو میترکونه گاهی دلیلش اینه که ممکنه ایشون همینجوری تو خونوادش دیده یعنی فکر میکنه زندگی باید همینطوری باشه عشغولانه فقط مال دوست دختر پسراست اما شما با تغییر سبک زندگیت عملا این روش رو هم نشونش میدی ازش نخاه فقط عمل کن اونوقت اونم یاد میگیره به سخنرانیهایروانشناسی از جمله دکتر افروز دکتر حبشی دکتر فرهنگ گوشکن تا بسشتر بفهمی چیکار کنی
یه زن میتونه با زبون و عشوه زنانه سنگ و عاشق کنه

[kohyar1360]

سلام
متاسفانه خسيس بودن يكي از صفات بد ادم ميتونه باشه، اين خوبه كه هر ادمي نگران اينده اش باشه و در حد توان منطقي بخواد واسه اون موقع پول جمع كنه، ولي آينده كي هستش؟ مگه كسي ميدونه كه زندگي تا كي ادامه داره، عوض كردن اخلاق شوهرتون كار سخت و تا حد ناممكن هستش، بهتره شما خودتون رو تقويت كنيد و سعي كنيد اين بهش بگيد كه طول زندگي مهم نيست، اين عرض زندگي هستش كه مهمه، فرض كنيد 10 سال گذشت، حالا چي يه نگاهي به عقب مي اندازيد مي بينيد يه زندگي تكراري بي هدف، ادمايي كه خيلي شناختي از زندگي ندارند به اين ورطه مي افتند، سعي كنيد ابعاد زندگي خوب و خوشحال امروزي رو به همسرتون ياد بديد، زنها قدرت بي بديل در تاثيرگذاري رو مردها دارند، به شرطي كه با سياست و ذكاوت و مهرباني وارد بشن نه با لجبازي و يكي به دو كردن. انشااله موفق باشيد.