سلام دوستان
پسری هستم
22 ساله ( لیسانس برق + معافیت خدمت )
5 ماهی هست با
دختری 15 ساله نامزد هستیم توی این مدت که نامزد بودیم با خوندن
صیغه محرمیت آوردمش خونه خودمون . ولی خانوم من کلا
عصبی هست با خونواده من نمیسازن آخه تو خونه ما بعضی اوقات دعوا و سر و صداست .
من
بیکارم و خونه ندارم و بهش گفتم تا
دوسال باید عقد باشیم و توی این مدت باید خونه ما باشه اولش مشکلی نداشت و میگفت تحت هر شرایطی میسازم ولی جدیدن میگه
من نمیسازم با خونوادت و بعد عقدم هم خونه خودمون میمونم و من هم 100 درصد با این خواستش مخالف هستم چون نامزدم هم خانواده ای نداره فقط یه مادر داره برای همین نمیتونم اجازه بدم که پیش مادرش باشه چون
به مادرش اعتمادی نیست بی حد و مرز رفتار میکنه
خلاصه توی دوران نامزدی به این پی بردم که روی حرفای نامزدم نمیشه حساب کرد هر ثانیه یه حرفی میزنه هر روزم رو با یه بحثی خراب میکنه اصلا
ثبات نداره . اراده نداره . صبور نیست ...
گاهی اوقات بی اندازه بهم ابراز علاقه میکنه ولی
در عمل خیلی سرد و مغرور و تخص و بی احساس هست
بر عکس خودم خیلی سازشکارانه رفتار کردم چون دوستش داشتم ،
نمیخوام ازش بگذرم چون توی بغلش خوابیدم ! ..
دو سه باری تا مرز جدایی پیش رفتیم ولی من احساس میکنم داره اختلافات زیاد میشه و وابستگی من نیز بیشتر شده برا همین نمیتونم و نمیخوام از دستش بدم البته دلم واسه خودش هم میسوزه ..
از یه طرف فکر میکنم
با این دختر من نمیتونم پیشرفت کنم
خیلی فکرم آشتفتس نمیدونم باید چیکار کنم احساس میکنم
نه راه پیش دارم نه راه پس ...
اگه ازش بگذرم بدجور شکست میخورم هم اونو بدبخت میکنم هم خودمو .. خدا میدونه اونوقت مردم چه فکری میکنن
16 روزه دیگه به عقدم مونده و من با این وضعیت حتی برای عقدم هم دلسرد شدم
میترسم بعد عقد این مشکلات و اختلافات بیشتر و بیشتر بشه و کم بیارم و نتونیم با هم ادامه بدیم
کمکم کنید مشکلم برطرف بشه
علاقه مندی ها (Bookmarks)