سلام
یادمه اول دبیرستان زمانی که میخواستم انتخاب رشته کنم واقعا هیچ اطلاعاتی از بازار کار نداشتم و کسی نبود راهنماییم کنه و همه بهم گفتن رشته ای رو برو که علاقه داری منم رفتم فنی و حرفه ای چون اول دبیرستان با برنامه نویسی آشنا شدم و جالب بود ولی راستش رو بگم از اون موقع تا الان هیچ گونه پروژه موفقی نداشتم ولی اطلاعات خوبی از زبان های برنامه نویسی مختلف داشتم و معلما و اساتیت فقط هندونه زیر بغلم میزاشتن تا سر کلاس ملاحضشون رو بکنم چون مرتب تحقیق می کردم ولی کار عملی صفر بیشتر دوست دارم اطلاعات جمع کنم و تجزیه و تحلیل کنم. تست ام بی تی ای من یک بار میزنه intp و چند بار میزنه intj و خوشبختانه این تست ها یک درک نسبی از خودم بهم نشون دادن که با خودم چند چندم. من تا الان کاردانی و کارشناسی نرم افزار رو گرفتم و خوشبختانه کارشناسیم دانشگاه آزاد بود.
ولی این وضعیت و این اوضاع رو میبینم خیلی ناراحتم کرد این بیکاری، این تبعیض که دولتمردان بهتره بگم سودجویان بی خرد پیش اوردن باعث شد که پی ببرم تحصیل تو مقاطع عالی تقریبا آلی شد و خورد و خاک شیر چون افرادی رو میبینم با مدرک دکترای فیزیک که رک بگم بدبختن و از طرفی افرادی رو میبینم با مدرک دندون که یک کلام خوشبختن.
واسه دکترای فیزیک یا هر پی اچ دی باید 4 سال لیسانس و دوسال ارشد و حداقل دو سه سال پشت کنکور دکتری و چهارسال خود دکتری که بعدش ببینم کسی میاد ما رو استخدام کنه یا خیر میشه ۱۳ سال.
نهایتا جزمم رو عزم کردم و تصمیم گرفتم واسه دندون بخونم که خوشبختانه شانس اوردم و روزانه میتونم باشم چون آزادش وحشتناکه شهریش.
حدود یک سالیه دارم میخونم. الان ۲۴ سالمه و پول تو جیبیمو پدرم میده و تا الان سر جمع یک سال کار کردم که از لحاظ پولیش فاجعه بود( پراکنده طول تحصیل در واقع الان پشت کنکورم) و از نظر خانوادگی بنده خداها ذوق کردن که یکی از پسراشون میخواد دکترشه ولی گفتم به کسی نگن بین خودمون بمونه و افراد فامیل و دوستان رو فرستادم دنبال نخود سیاه چون اصلا حوصله انتقاد رو ندارم یعنی متنفرم از انتقاد و محله ای که زندگی میکنم ماشالله همه فضضضووولللل.
نظر خودم اینه که بشینم بخونم در اومدم فکری برا کار میکنم بالاخره من خودم زبانم خوبه میتونم ترجمه و تدریس کنم ( سابقه کوچکی دارم).
در مورد علاقه این زیست رو خیلی دوست دارم انگار عشق قدیمیم رو پیدا کردم و بجورایی سوالاتی که تو این چند سال در مورد خودم داشتم رو جواب میده ولی این تستاش لامصب سختن ولی تجربه نشون داده اوایلش سخته بعدا آسون میشه.
در مورد ازدواج نمی دونم فکر نکنم زندگی موفقی رو داشته باشم چون من الان هیچ دوستی نداشتم با اینکه با همه خوب برخورد میکنم و سعی می کنم شوخ طبع باشم ولی در واقع دوست صمیمی ندارم. و معمولا هر شخص چه دختر چه پسر سریع دلم رو میزنن. یادمه یه بار تو دانشگاه تست کردم خودمو گفتم ببینم میتونم یه دختر رو کنار خودم تحمل کنم با یکی دوست شدم ترم دوم نشد دلم رو زد. اصلا حوصلش رو نداشتم و فراری از دستش دختر خوبی بود تفلک کار از من خرابه فکر کنم تو ۳۵ سالگی سنی خوبی باشه واسه ازدواج از اونجا که تو ایرانم و متاسفانه مرد سالاری شاخصه اصلیه سن ازدواج فکر نکم مهم باشه. نظر شماها چیه.
علاقه مندی ها (Bookmarks)