نیاز به ازدواج و نداشتن خواستگار با وجود شرایط نسبتا خوب

[veis]

مجددا سلام
تاپیک اون بار که زدم نصفه و نیمه توسط مدیر همدردی بسته شد. اما من واقعا به جوابم نرسیدم. به خاطر همین مجددا تاپیک باز کردم و دوست دارم به جواب برسم .

این سوال شب و روز من رو اشغال کرده و گاهی از شدت فکر کردن بهش میخوام روانی بشم. خیلی سعی می کنم خودم رو کنترل کنم و روحیه م رو حفظ کنم. اما شرایط روز به روز داره برام سخت تر میشه . و اگه اینجا هم حرفام رو نزنم دیگه نمی دونم باید کجا حرف بزنم. بنابراین از مدیران خواهش می کنم اگر راهنمایی نمی کنن ، لااقل تاپیکم رو نبندن. شاید از خلال حرفهای دوستان راهکاری به ذهنم برسه یا حداقل بتونم یه مقداری از حرفاشون آرامش بگیرم.

موضوع سر ازدواج نکردن هست !
الان سی رو رد کردم. ولی هنوز که هنوزه خواستگاری در خونه ما رو نزده .

حدود یک ماهی میشه رو حرفهای دیگران (خانواده ، دوستام ، همکارام ) تمرکز کردم و به ویژگی هایی که ازم میگن توجه می کنم. تا شاید بتونم از توی حرفهای اون ها اگه رفتارام ایرادی داره برطرف کنم . اما واقعا چیزی دستگیرم نشده

از نظر اطرافیانم من دختری هستم : شاد ، خنده رو ، مهربون ، منطقی ، عاقل ، با جنبه ، سازشکار ، اطلاعات عمومی بالا ، خلاق ، بچه دوست ، خیرخواه ، باهوش ، صبور و آروم، اهل کار ، مسئولیت پذیر .

باور کنید روی تک تک کلمه هایی که بالا نوشتم به شدت دقت کردم و حتی یک مورد رو هم از خودم نگفتم . هدفم اصلا و ابدا تعریف کردن نیست و فقط میخوام ذهنیت بیشتری داشته باشید.

از نظر بقیه شرایط هم یه خانواده متوسط دارم . فوق لیسانس دارم. کارم خیلی معتبره . البته یه کار جانبی هم در کنار شغل اولم دارم که درآمدش خرج کمک به اطرافیانم و خرج روزانم میشه.

از نظر ظاهری قد و اندام خوبی دارم. نمیگم عالی. اما متوسط هستم و میشه گفت میانگین قد و وزن جامعه رو دارم.(قد 162 و وزن 53) از نظر ظاهر خیلی کمتر از سنم نشون میدم. صورتم هم معمولیه . زیبا نیستم. اما زشت هم نیستم. یعنی فرم صورتم کلا خوب هست. اما چشمای قشنگی ندارم.

تیپم نه باز هست و نه خیلی بسته . شال و مانتو می پوشم. خیلی اهل آرایش نیستم. اما به تمیزی و مرتب بودن خیلی اهمیت میدم.

اعتماد به نفسم خوبه . قدرت بحث کردن و تبادل نظرم با دیگران خوبه . خجالتی نیستم و به واسطه هر دو شغلم با اطرافیانم زیاد ارتباط دارم و شکر خدا همیشه تعریفم رو چه رودر رو و چه پشت سرم شنیدم.

بارها از دوستام که ازدواج کردن شنیدم که میگن خوش به سعادت مردی که با تو ازدواج کنه . بارها پیش اومده که با چند سال سابقه زندگی تاهلی و داشتن بچه با من مشورت می کنن و راهنمایی و دلگرمی هایی بهشون میدم که به گفته خودشون واقعا تو زندگیشون به کارشون میاد.

اما با همه توصیفاتی که کردم تا به حال هیچ خواستگاری نداشتم. موارد پیشنهاد دوستی مثل بقیه دخترها زیاد داشتم . اما اهل دوستی نیستم و روابط بدون تعهد رو قبول ندارم. (فقط یک مورد با یک آقایی دوست شدم که در نهایت هم چون تصمیمش رو نگرفت رابطه رو کات کردیم)

موارد پیشنهاد خواستگاری یه تعداد اندک داشتم. اما همشون بدون گفتن حتی یه توضیح کوتاه رفتن و خبری ازشون نشده (مثلا یک نمونه همین یک ماه پیش خانمی اومد درب منزلمون و گفت چند لحظه کارم داره . یه چادر سرم کردم و دم در رفتم . گفت کسی منو معرفی کرده برای پسرش . شغلم رو پرسید و گفت میایم . (در حد دو دقیقه حرف زدیم) و رفت و دیگه هم خبری نشد. )

(یا یک نمونه آقای دیگه ای بودن که کسی معرفی کرده بود. دو بار با هم حرف زدیم.دفعه دوم که خداحافظی کردیم هم خیلی خیلی مشتاق بودن و قرار مجدد رو گذاشتن. اما بعد دیگه ازشون خبری نشد و وقتی هم بعد یک هفته پیام دادم خیلی سرد جواب دادن وگفتن تماس می گیرم. (الان سه ماه گذشته و خبری نیست))

و موارد اینچنینی که خیلی زیاد هستن. اما به خواستگاری منتهی نمیشن.

همه فکر می کنن که من خیلی سخت گیر هستم و کسی رو قبول نمی کنم. در حالی که خدا شاهده اصلا هیچ کسی اون قدر با من پیش نمیاد که حتی به مطرح کردن معیارها برسیم.

دوستام مدام میگن ما نمی فهمیم تو با این موقعیت چرا ازدواج نمی کنی . خودم و خانوادم هم از این اوضاع خسته شدیم. من به شدت ظاهر خوب رو حفظ کردم. اما روز به روز دارم از درون داغون میشم. جدیدا احساس می کنم دارم دچار حسادت میشم .

به شدت دارم افسرده میشم.

تا دلتون بخواد دعا کردم و لحظه ای نیست که با خدا صحبت نکنم و ازش حل شدن مشکلم رو نخوام.

بهم نگید ازدواج همه چیز نیست. چون واقعا برای من یه هدف هست تو زندگیم. چون به شدت به شدت به شدت به بچه علاقه دارم.به شدت نیاز به کانون گرم خانواده دارم. دوست دارم زن باشم. کدبانو باشم. مادر باشم. احساس خلاء می کنم.


از تنهایی و نیاز به همدم داشتن و نیاز به یه مرد، نیاز به محبت کردن و نیاز به در آغوش گرفتن یه بچه هرقدر بگم کم گفتم.

می ترسم که به گناه بیفتم. هم از نظر جنسی و هم از نظر اخلاقی (نیاز جنسی و حسادت)

خواهش می کنم اگر کسی راهکاری داره بهم بگه .

ممنون و ببخشید که خیلی طولانی صحبت کردم.

[omidvaar]

سلام ویس عزیز
اول یه سوال شما هرجور خواستگاری رو قبول میکنی؟حتی تحصیل نکرده بازاری یا مغازه دار ساده؟
وضعیت خانوادگیتون چطوره؟مادر پدر تحصیلاتشون؟
ظاهرت با محیط اطرافت هماهنگه؟مثلا از محسط باکلاستر یا جلف تر یا پایین تر نیستی؟

توی خانواده یا فامیل طلاق یا معتاد ندارید؟ معذرت میخوام میپرسم پدر کاملا سالم هستن از لحاظ اخلاقی و مثلا اعتیاد نداشتن؟
مادرتون با محیط بیرون چطوری برخورد میکنن؟
نمیشه مادرتون یه جوری وقت یپسر مجردی میبینن به شکلی سرصحبت رو باز کنن.مثلا توی مطب دکتر داروخانه مغازه محیط بیرون
با پایین تر از خودت مثلا از لحاظ تحصیلی یا درامد ازدواج میکنی؟
شاید ندونی ولی پایین تر نشون دادن چهره خیلی مهمه بعضی مواقع واقعا فکر میکنن بچه ای و پاپیش نمیزارن .من خودم مورددیدم

[veis]

سلام ویس عزیز
اول یه سوال شما هرجور خواستگاری رو قبول میکنی؟حتی تحصیل نکرده بازاری یا مغازه دار ساده؟

سلام عزیزم. ممنون که برام وقت گذاشتی. نه. هرجور خواستگاری رو قبول نمی کنیم. هرچند که اصلا کسی پیشنهاد نمیده. مثلا یک بار یکی از اقوام به مادرم گفته بود که ما میخوایم خواستگاری کنیم. اما می ترسیم ویس قبول نکنه که مادرم هم محترمانه گفته بود نه . (چون پسر مورد نظر تحصیلاتش زیر دیپلم بود و از من هم کوچیکتر بود. )

وضعیت خانوادگیتون چطوره؟مادر پدر تحصیلاتشون؟
خواهر و برادرهام تقریبا همه تحصیلکرده هستن و خیلی هم زود ازدواج کردن - حدود 19 تا 25 سال. البته تحصیلات من از همه بالاتره و دانشگاههای معتبری هم درس خوندم. پدر و مادرم تحصیلاتشون خیلی نیست. چون سنشون هم بالاست.

ظاهرت با محیط اطرافت هماهنگه؟مثلا از محسط باکلاستر یا جلف تر یا پایین تر نیستی؟
کاملا هماهنگ هستم. چون محیط کارم دولتی هست و روی تیپ هم خیلی حساس هستن. من خودم هم مراعات می کنم که برام مشکل ساز نشه و به تبع اون بیرون از خونه هم تقریبا با حجاب هستم. (در کل تیپم مانتو هست که محل کار سنگین تر و تیره تر و بیرون یه کمی روشن تر(نه خیلی) می پوشم.


توی خانواده یا فامیل طلاق یا معتاد ندارید؟ معذرت میخوام میپرسم پدر کاملا سالم هستن از لحاظ اخلاقی و مثلا اعتیاد نداشتن؟
نه . به هیچ عنوان. ما حتی تو خانواده فردی که اهل سیگار هم باشه نداریم. پدرم پیر و بزرگ فامیل هستن و احترام ویژه ای دارن.

مادرتون با محیط بیرون چطوری برخورد میکنن؟
مادرم خیلی خونگرم و مهربونه و عروسهاش به شدت بهش علاقه دارن. با دامادها هم هیچ وقت به مشکل نخورده.


نمیشه مادرتون یه جوری وقت یپسر مجردی میبینن به شکلی سرصحبت رو باز کنن.مثلا توی مطب دکتر داروخانه مغازه محیط بیرون
مادرم متاسفانه این اخلاق رو نداره . خیلی سر زبون دار نیست.

باپایین تر از خودت مثلا از لحاظ تحصیلی یا درامد ازدواج میکنی؟

بیشتر به اخلاق طرفم اهمیت میدم که پخته باشه و عاقل باشه و هیجانی برخورد نکنه. داشتن شغل ثابت برام مهمه. اما سرمایه خیلی نه. چون خودم هم شاغلم و مطمئنم اگر طرفم هم اهل کار باشه می تونیم از پس زندگی بر بیایم و زود پیشرفت کنیم.

داشتن تحصیلات دانشگاهی برام مهمه. اما اینکه حتما فوق لیسانس یا دکترا باشه و .... مهم نیست. چون میزان درکش برام مهمه.

شاید ندونی ولی پایین تر نشون دادن چهره خیلی مهمه بعضی مواقع واقعا فکر میکنن بچه ای و پاپیش نمیزارن .من خودم مورددیدم

این رو قبول دارم. اما این در مورد مردمی که تو خیابون منو می بینن صدق می کنه. نه اون همه آدمایی (همکار ، همکلاسی ، دوست ، فامیل ) که اطرافم رو گرفتن و سن و زندگی و ... رو در مورد من می دونن.

بازم ممنونم که برام وقت گذاشتی. :)

[اثر راشومون]

سلام
شما با توجه به صفاتی که از خودتون برشمردین تمام خصوصیات "باطنی" رو که هر آقایی در همسر آیندش دنبالش میگرده دارا هستین و البته یک مورد رو جا انداختین و اون هم صداقت بسیار بالاتون هست که این روزا پیدا کردنش مثل پیدا کردن کیمیاست(خانمی که بگه من خواستگار ندارم اگر گفت ماست سیاه هست و شب سفید به نظر من باید باور کنیم)، البته بقیه خصوصیاتتون هم خیلی بارزش و مهم هستن مثل تاکیدی که بر علاقه به فرزند داشتین و ....
پس دیگه حرف و نکته مهمی نمی مونه که بخوایم شما رو بهش سفارش کنیم، به جز همون توصیه های کلیشه ای و نخ نما که فکر کنم از شنیدنشون متنفر باشین.
پس مشکل چیه؟ با توجه به صداقتتون اجازه بدید که صادقانه باهاتون حرف بزنیم.
دو تا مطلب به نظر من میرسه، یکیش همون شغل خیلی معتبرتونه که شما و خیلی از خانمهای شاغل جامعه ما شاید اون رو یه امتیاز مثبت برای خودشون میدونن و البته بعضی ازآقایون هم همین فکر رو میکنن (مخصوصا آقایونی که خودشون صلاحیت مالی کافی ندارن یا 8شون گرو 9شون هست و به حقوق همسر آیندشون چشم دارن) اما این عقیده در همه آقایون عمومیت نداره و این امتیاز مثبت در نظرشون اتفاقا یه امتیاز منفی غیر قابل اغماضه.
دومیش هم اینکه گفتین بعد از هر بار رویارویی مستقیم با خواستگاران معرفی شده، اونها دیگه برنگشتن و پیگیری نکردن، این میتونه این فرض رو هم مطرح کنه که مشکل میتونه جذابیت ظاهری باشه (امیدوارم که ناراحت نشده باشین) به هر حال باید حداقل آدرس مشکلات اصلی رو بدیم نه مشکلاتی رو که وجود خارجی ندارن(حداقل برای شما وجود خارجی ندارن که اون همه خصوصیات انسانی خوب و باارزش رو که گفتین، واجد هستین)، و فقط برای خالی نبودن عریضه گفته میشن.
اصلا نمیتونم حدس بزنم که از این دو مطلب که عرض کردم کدومش مشکل اصلی و غالب هست، شاید هر دو به یک اندازه.
در مورد راه حل، اگر مشکل غالب، شغلتون به حساب بیاد که من نظری ندارم و نمیدونم تصمیم درست چیه که عمل بهش در آینده باعث نشه از اینجا مونده و از اونجا رونده بشید.
ولی اگر مشکل غالب ظاهرتونه به هر حال به جز استفاده بیشتر از هنر آرایش و گریم برای رفع مشکلاتی مثل زیبایی چشمهاتون که اسم بردین چاره دیگه ای وجود نداره و این که شما گفتین زیاد اهل آرایش نیستین نمیتونه کمکی بهتون بکنه. البته ممکنه مشکلات دیگه ای غیر از اون چیزی که خودتون مشاهده میکنین وجود داشته باشه که در بدو امر متوجهش نیستین برای مثال شاید مشکلات مهم پوستی مثل چین و چروکهای استاتیک روی صورتتون دارین یا لک و کک مک یا جوشهای زیرپوستی زیاد یا هرچیز دیگه ای که خودتون یا نزدیکانتون بهتر میتونین متوجهش بشین. اگر اینطور مشکلاتی مطرح نباشه، الان روشهای پیچیده و جدیدی در آرایش و گریم ابداع شده و میشه که بعضی از خصوصیات بد چهره خانمها رو کاملا به نقاط قوت تبدیل میکنه. فقط به یک مطلب توجه داشته باشید و اون اینکه به آقایونی که به سلامت پوست همسرشون از اون مشکلات اساسی که دو سه تاشون رو مثال زدم اهمیت زیادی میدن باید حق بدین و اونها رو مقصر ندونین چون دلایل زیادی مثل ترس از توارث اینطور مشکلات برای فرزندانشون میتونن داشته باشن. زیبایی رو میشه با آرایش به دست آورد ولی سلامت پوست رو از اون مشکلات نه.
شاید با داشتن یک آرایش خوب در همه لحظات روز و حتی در درون منزل(با اینکه سخت به نظر میاد) و در نتیجه در اون لحظه ای که اون خانم به در منزلتون مراجعه کرده بود، فردای اون روز با پسرشون به خونه تون می اومدن.
اگر مشکل غالب شغلتون نباشه و شما با این ترفندهای آرایش ماهرانه(که در ظاهر زیاد مشخص نیست و فقط عیوبی رو که به سلامتی پوستتون ربطی نداره، برطرف میکنه) بتونین در جذب اولیه خواستگار موفق بشین، با اون همه خصوصیات مثبتی که گفتین دارین، میتونین بعدها مهر خودتون رو بیشتر به دلش بندازین و پابندش کنین طوریکه با حذف آرایشتون هم نتونه ازتون دل بکنه.

[veis]

سلام

پس مشکل چیه؟ با توجه به صداقتتون اجازه بدید که صادقانه باهاتون حرف بزنیم.
دو تا مطلب به نظر من میرسه، یکیش همون شغل خیلی معتبرتونه که شما و خیلی از خانمهای شاغل جامعه ما شاید اون رو یه امتیاز مثبت برای خودشون میدونن و البته بعضی ازآقایون هم همین فکر رو میکنن (مخصوصا آقایونی که خودشون صلاحیت مالی کافی ندارن یا 8شون گرو 9شون هست و به حقوق همسر آیندشون چشم دارن) اما این عقیده در همه آقایون عمومیت نداره و این امتیاز مثبت در نظرشون اتفاقا یه امتیاز منفی غیر قابل اغماضه.

سلام. واقعا ازتون ممنونم که به تاپیک من سر زدید. من یه کمی دیرتر جواب دادم. چون به خاطر محدودیت ارسال پست ، منتظر شدم که بقیه هم جواب بدن و بعد پاسخم رو بفرستم.
راستش در مورد شغلم نمی تونم به هیچ عنوان کنارش بذارم. چون کار کردن بهم احساس آرامش و احساس مفید بودن میده. بیشتر از اینکه از نظر مالی به کار نیاز داشته باشم ، از نظر روحی بهش احتیاج دارم. به خصوص اینکه من خیلی تنها هستم و کنار گذاشتن کار تو این شرایط تنهاترم می کنه. ضمن اینکه این روزا زندگی واقعا سخت شده و فکر می کنم دو نفر باید با هم بتونن زندگی رو بچرخونن. البته من با ازدواج شغل دومم رو کنار میذارم و شغل اصلیم هم تقریبا به صورت نیمه وقت هست و با توجه به اینکه دختر خیلی پر انرژی ای هستم می تونم از پس کار و زندگی تواما بر بیام.

دومیش هم اینکه گفتین بعد از هر بار رویارویی مستقیم با خواستگاران معرفی شده، اونها دیگه برنگشتن و پیگیری نکردن، این میتونه این فرض رو هم مطرح کنه که مشکل میتونه جذابیت ظاهری باشه (امیدوارم که ناراحت نشده باشین) به هر حال باید حداقل آدرس مشکلات اصلی رو بدیم نه مشکلاتی رو که وجود خارجی ندارن(حداقل برای شما وجود خارجی ندارن که اون همه خصوصیات انسانی خوب و باارزش رو که گفتین، واجد هستین)، و فقط برای خالی نبودن عریضه گفته میشن.
اصلا نمیتونم حدس بزنم که از این دو مطلب که عرض کردم کدومش مشکل اصلی و غالب هست، شاید هر دو به یک اندازه.
در مورد راه حل، اگر مشکل غالب، شغلتون به حساب بیاد که من نظری ندارم و نمیدونم تصمیم درست چیه که عمل بهش در آینده باعث نشه از اینجا مونده و از اونجا رونده بشید.
ولی اگر مشکل غالب ظاهرتونه به هر حال به جز استفاده بیشتر از هنر آرایش و گریم برای رفع مشکلاتی مثل زیبایی چشمهاتون که اسم بردین چاره دیگه ای وجود نداره و این که شما گفتین زیاد اهل آرایش نیستین نمیتونه کمکی بهتون بکنه.

آرایش رو در حد معمول دارم. منظورم این بود که در حد تتو و هاشور و مژه مصنوعی و رژ لب های پر رنگ و موهای رنگ شده و ... رو دوست ندارم.

البته ممکنه مشکلات دیگه ای غیر از اون چیزی که خودتون مشاهده میکنین وجود داشته باشه که در بدو امر متوجهش نیستین برای مثال شاید مشکلات مهم پوستی مثل چین و چروکهای استاتیک روی صورتتون دارین یا لک و کک مک یا جوشهای زیرپوستی زیاد یا هرچیز دیگه ای که خودتون یا نزدیکانتون بهتر میتونین متوجهش بشین.

خوشبختانه پوستم هیچ مشکلی نداره . من حتی در دوران بلوغ هم که پوست اکثر دخترا جوش می زنه ، هیچ وقت روی پوستم جوش نزدم. پوستم حتی موی اضافی نداره و از نظر چروک هم کاملا صافه. طوری که حداقل هفت - هشت سال از سنم کمتر نشون میدم. همیشه از پوستم تعریف شده و بارها پیش اومده که اطرافیانم عنوان کردن که نیاز به هیچ کرم پودری نداره . بنابراین مشکل پوست کاملا کنار گذاشته میشه .

.

نمی دونم واقعا مشکلم چی هست. یه مدتی یکی از دوستام بهم گفت که برم سراغ فال و دعا که من چون اعتقادی نداشتم نرفتم. خودش یک بار از طرف من برام یه فال گرفته بود و گفته بودن سنگینی داره ازدواجش و یه سوره ای رو پیشنهاد داده بودن که برای رفع سنگینی زیاد بخونم. من اون سوره رو هم می خونم. تا الان که تاثیری نداشته.

باز هم واقعا ممنون که برام وقت گذاشتید.

[baitollah-abbaspour]

یه سوال برام پیش اومد با توجه به معیار تحصیلات و رد اون خواستگار زیر دیپلم که تو دوسال میتونه دیپلم بگیره دو سالم فوق دیپلم به راحتی آب خوردن
تحصیلات دانشگاهی چه اهمیت و مزیتی میتونه داشته باشه نسبت به کسی که دانشگاه نرفته؟

[gisooo]

سلام
ویس عزیزم به عنوان دختری با شرایط تقریبا مثل خودت ولی با این اختلاف که متاسفانه من شغل خوبی مثل تو ندارم باید بگم که ربطی به شغل داشتن یا نداشتن نداره اتقاقا الان به دلیل مشکلات مالی که مردم باهاشون رو به رو هستن خیلی از کارمندها که قشر زیادی از جامعه هستن ترجیح میدن که با یه زن کارمند ازدواج کنن تا دو نفر خرج زندگی رو با هم در بیارن.من کارمند نیستم اما شرایطم مثه خودت هست پس میبینی ربطی نداره.
و یه چیز که حرص منو در میاره بعضیا اولین چیزی که اینجا میپرسن ظاهر هست من اینقدر دخترا اطرافم دیدم که واقعا از نظر ظاهری از من پایین تر بودن و همون چرو

کهای استاتیک پنجه کلاغی که دوستمون گویا خیلی ازش متنفر هست رو به شکل تابلویی داشتن با هیکلایی که اضافه وزنش بالای 20 کیلو هست اما شوهرایی کاملا برازنده دارن که من واقعا تعجب میکنم .و تازه اینهمه زن که ازدواج کردن خیلی ها از نظر ظاهر از متوسط هم پایین هستن مگه تمام زنای متاهل زیبای خفته هستن پس اینهمه زن زشت که متاهل هستن رو نمیبینین!!!

اما چیزایی که من دیدم بعضیا که خواستگاراشون خانوادگی هست یعنی خانواده خواستگار میفرسته...بعضیا هم اینقدر تو عروسی ها و دعا و مسجد و اینجور جاها میرن و میان تا بالاخره یکی پیدا میشه..بعضیا هم کلاس نه الزاما مختلط بلکه کلاسایی میرن و با زنا اشنا میشن و این خانوما اونا رو به کسایی که میشناسن معرفی میکنن..بعضیا هم که مجازی اشنا میشن و ...
من خودم رو بخوام بگم صادقانه بگم که خانوادمون با کسی رفت و امد نداره..دوست و اشنا هم انچنان ندارم ...اخرین باری هم که دعا و اینجور جا ها رفتم رو یادم نمیاد..کاارم ندارم..تو دانشگاه هم همه همکلاسام دختر بودن و مال شهرای دیگه..خب قاعدتا شانس زیادی برام نبود..حالا هر چقدر هم به خودم برسم یا زیبا باشم نهایت تو خیابون یا تو مسیر دانشگاه پسرا بهم پیشنهاد دوستی میدن
به نظر من ما باید سعی کنیم مسیرهایی که به همسر مناسب میرسه رو مناسب با شرایط خودمون پیدا کنیم

[amirmahmood]

به نظر من روی پوست ، ظاهر و چهره تون حساس نشین. جسارتا فریب تبلغات و جراحی و این حرفا رو هم نخورید!!
مردی که بخواد با شما بخاطر چهره و پوست تون ازدواج کنه بهتره اصلا یک جلسه هم برای صرف چای و آشنایی نیاد منزل!!

شما ویژگی های مثبت خیلی خوبی دارین مثل شغل دولتی ،تحصیلات بالا، داشتن روحیه تشکیل خانواده و سایر ویژگی های خوب دیگه که هر پسر مجردی رو وسوسه می کنه. ( حتی پسر های کوچک تر از خودت!)

اگر تا الان خواستگار یا پیشنهاد نداشتی، به احتمال زیاد برای این بوده که طرف مقابل خودش رو هم سطح با شما یا بالاتر از شما نمی دیده.

[lonely10]

ویس عزیز
تمام شرایط شما مطلوب ازدواج هست تنها مشکلی که به نظر من رسید کیفیت و نوع ارتباط شما با جنس مخالفه.
کمی آگاهیتون رو از جنس مذکر بالا ببرید شاید خیلی خشک و بی روح باهاشون صحبت می کنید شاید نمیتونید به خوبی تواناییهاتون رو پرزنت کنید و خیلی شاید های دیگه که باعث میشه دخترانی که از همه نظر خوب و قابل قبول هستن مجرد باقی بمونن و یا به پسرهایی که خیلی از خودشون پایین ترن جوا مثبت بدن.
کمی از قالب های ذهنتیون خارج بشد و با انعطاف بیشتری با جنس مخالف برخورد کنید (البته به هیچ عنوان منظورم ارتباطات خارج از عرف و شرع نیست بلکه منظور سختگیریهای دست و پاگیر که مانع شناخت واقعی میشه منظورمه) مثلا شما فرد خیرخواه با روحیه شاد و پرنشاط هستید....آیا آقوین اطراف شما یا خواستگار احتمالی به این ویژگی شما پی میبره و یا با خانمی بسیار خشک و غیرمنعطف مواجه میشه؟؟

[mohamad.reza164]

سلام

خانوم محترم خوشبختانه خصوصيات كه در شما وجود داره به نظرم خواست و معيار خيلي از پسر هاست. از ظواهر امر هم پيداست كه اعتماد به نفس خوبي دارين.

در ارتباط با شغلتون بگم كه دوستاني فقط با شغل و تحصيل همسرشون مخالف هستن، ممكنه به سمت شما نيان. و اين قشر در جامعه كنوني ما به نظرم كسري از پسران رو تشكيل ميده!
از نظر من محكم تر از قبل به پيشرفت در كارتون ادامه بدين! هدف خودتون رو دنبال كنيد! شما جز اون از دختر هايي هستين كه همسرتون بايد هم سنگ شما باشه، من خيلي اطرافم ديدم كه خانوم و آقا هر دو اهل پيشرفت و كار هستن و با درايت و هوشمندي با هم تعامل كردن!


در مورد ظاهرتون فقط ميتونم بگم، خودتون باشيد! اينكه اهل ظاهر سازي و غيره نيستيد و ساده هستين، به نظرم حسن بزرگي هست. اون كه كه بايد قدرتون رو بدونه، خواهد دونست.
شخصا با اين دختر ها كه براي جذب شدن، از هزار نوع ابزار استفاده مي كنن، استقبال نمي كنم، و ميدونم هستن پسراني كه همچين خواستي دارن! فقط همين كه خوش پوش و مرتب باشين كفايت ميكنه، كه بنابر گفته هاي خودتون، اين فعل رو انجام ميدين!


اگر دنبال راه حل هايي براي بيشتر ديده شدن و نحوه تعامل با خواستگار هستين، گشتي در انجمن بزنيد، مي تونيد راه حل هايي كه ديگه همه حفظ شديم براي توصيه به دختران، مشاهده خواهيد كرد. كه خوشبختانه بعضي از دوستان، همين جا بعضي هاشو عنوان كردن!


به نظرم محكم و با اميد به زندگي تون ادامه بدهيد، دست به تغيير خودتون نزنيد! شما خيلي خيلي خيلي خيلي عالي هستين، اعتماد به نفسي كه دارين رو نزاريد تضعيف بشه! نكته توسل و تمسك رو همه كه فراموش نميكنيد!