سلام دختر ۲۶ ساله هستم مامانم فقط به خاطر اینکه منو بزرگ کرده میخواد برده مطیعش باشم!
دیگه خسته شدم! هیچ راه فراری ندارم چکار کنم؟ حاضرم با یه مرد پخته و مهربون ازدواج کنم اما دیگه با مادرم نباشم دیوونم کرده عصبیه منم عصبی کرده همش فحش توهین تحقیر شماتت منت حتی به من پیر دختر هم میگه کجا فرار کنم کجا برم ازش خلاص شم چکار کنم؟! هیچ کس نیست درکم کنه حتی پدرم در واقع توانایی حل اختلافات و مدیریت خونه رو نداره یعنی بلد نیست منم و خودم خستم خسته خیلی خسته...
علاقه مندی ها (Bookmarks)