به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 اردیبهشت 96 [ 12:40]
    تاریخ عضویت
    1393-11-18
    نوشته ها
    60
    امتیاز
    2,800
    سطح
    32
    Points: 2,800, Level: 32
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 100
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 52 در 28 پست

    Rep Power
    0
    Array

    در دوران آشنایی با خواستگارم هست نمیدونم خسیس هستن یا نه من زیادی حساسم

    سلام دوستان خسته نباشید من مینا 28 ساله هستم لیسانس حسابداری دارم کارمند مطلقه هستم حدودا 3 ماه از آشنایی من با یک آقایی که چند بلوک اون طرف تر از بلوک ماست بهقصد ازدواج اشنا شدم البته مادر ایشون یک روز قبل از ماه محرم همراه با خاله اشون اومدن خونه ما و از مادرم اجازه خواستن که این 2 ماه محرم و صفر را ما با هم بیرون بریم در واقع خانواده من و خانواده اقا کاملا در جریان هستن و قراره بعد از ماه صفر بیان خونمون برای خواستگاری رسمی مشخصات آقا:
    30سالشونه مهندس برق هستن شرایطشون مشابه من هستش طلاق گرفتن کار دولتی دارن وضع مالیشون خوبه .اخلاقشون هم خودشون رو خیلی به من علاقمند نشون میدن اینکه حتی میگن عاشق من شدن و از این حرفا.
    من تقریبا هر روز بعد از سرکار 1 ساعت با این آقا بیرون میرم و صحبت میکنیم حالا شاید مشکلم مسخره باشه ولی من کلا ادم شکمویی هستم خودشون هم میدونن ولی چیزی نمیخرن بخوریم خیلی کم پیش میاد مثلا شاید 4-5 بار خریدن

    یا مثلا چند روز پیش رفته بودیم یه پاساژ ایشون جلوی در تو ماشین منتظر من بودن من رفتم تو مغازه بعد برق پاساژ کلن رفت بعد این آقا میدونن من پولام همیشه تو کارتمه و پول نقد ندارم بنابراین برقا که رفت نمیتونستم کارت بکشم ولی اصلا زنگ نزد ببینه من تو مغازه پول دارم بدم به مغازه دار یانه حتی اومدم تو ماشین گفت چیکار کردی میخواستم زنگ بزنم گفتم بذار ببینم خودش چیکار میکنه یا مثلا ازم میپرسه چیزی میخوری میگم بدم نمیاد آره بد یادش میره بخره البته بگم خودش اصلا آدم شکمویی نیست .البته من بهش گفتم که من راحت پول خرج میکنم کار میکنم که زندگی کنم نه پول جمع کنم ایشون هم گفتن با نظر من موافقن و تا جایی که وسعشون برسه هر چی بخوام برام میخرن و آدم کنسی نیست ولی آینده نگرن و برای خونه گرفتن پول جمع میکنن و این حرفا .کلا زیاد حساب کتاب میکنن که مثلا چی باید بخرن چقدر باید پول جمع کنن برای خونه و از این حرفا.حالا میخوام بدنم طبیعیه یا من زیادی حساس شدم به این قضیه ؟ البته بگم این آقا فوق العاده عاطفی و مهربون هستن و دلیل طلاق قبلی ایشون هم طی تحقیقاتی که انجام دادیم این بوده که همسرشو از یک شهرستان دیگه به تهران اومده بودند این اقا کار براشون جور کرده بودن که درامد بالایی داشتن و بعد هم خانم خواستن جدا بشن و با دوستای مجردشون تنها تو تهران زندگی میککن در واقع خانم زیاد در قیدو بند زندگی مشترک نبودند و به خانواده این آقا بی احترامی میکردند .

    من باید تو این 2 ماه تصمیم بگیرم که آیا این آقا رو میخوام یا نه ؟

  2. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو

    هر روز بیرون رفتن اگر برای آشنایی باشه خوبه ولی اینجوری فکر کنم توی مسیر درستی باشه خانواده ایشون باید باهاشون آشنا بشید اینجوری نتیجه بهتری میگیرید.

    الان سوالی که واسم پیش اومده مشکل ایشون فقط همینه که شما میترسید خسیس باشند؟!!یعنی بقیه مسائل حل شده و شما راضی هستید از ایشون؟
    اگر بدینصورت باشه که خیلی خوبه باید عرض کنم که ایشون خسیس نیستند ولی ولخرج هم نیستند نظر من بشخصه اینه حقوق زن برای خودش هستش ولی این وسط شوهر مسئول اصلی کسب درآمد برای منزل هست و وظیفه همسر اینه با شرایط درامدی شوهرش خودش را وفق بدهد و مسلما اولویت های زیادی برای زندگی وجود داره که مهمترینش خرید منزل و ماشین و زمین و داشتن پس انداز هستش.شما با توجه به طرز فکری که دارید و ببخشید که اینگونه بیان میکنم و مطلقه هستید و ایشون هم مطلقه هستند بهتره از این وضعیت آشنایی خارج بشید حداقل زیر نظر یک متخصص باشه بنزد مشاور برید دونفریتان اینجوری شناخت از همدیگه دارید بدست می آورید هدفمند میشود.
    در مورد خودتان شما شاغل هستید پس بهتره در آینده مقداری از درامد خودتان را پس انداز کنید و بقیش را برای خودتان خرج کنید شما که دوست داری خوب خرج کنی این خیلی خوبه پس سعی کن خوب هم پول در بیاری البته مقداری از درامدت را برای خودت خرج کن که زیاد روی دست شوهرت خرج نتراشی اینجوری هرجفت شما راضی هستید.در این مورد با ایشون صحبت کنید در مورد مسائل مالی خرید منزل و درامد شما و طریقه خرج منزل اینجوری خیالتان راحت میشود.

    ولی بازم میگم شناخت بهتره همراه با خانواده ها باشه
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 اردیبهشت 96 [ 12:40]
    تاریخ عضویت
    1393-11-18
    نوشته ها
    60
    امتیاز
    2,800
    سطح
    32
    Points: 2,800, Level: 32
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 100
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 52 در 28 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنونم از نظرتون خاله قزی عزیز ما راجع به درامد و نحوه ی خرج کرد خونه هم با هم صحبت کردیم قرار شد من 1 سال اول زندگی رو سرکار برم فقط تا بقولی استارت زندگی بخوره و یه کمکی برای ایشون بشه بعد گفتن دیگه احتیاجی به سرکار رفتن من نیست و قرار بر این شد که هر دو حقوقمون رو بیاریم خونه خرج کردها رو حساب کنیم و مابقی هر چی موند پس انداز بشه تو یه حساب و گفتن تو زندگیمون پول من پول تو نداریم هر چی هست مال جفتمونه و زندگی مشترک هستش هرچی داریم مال هر دومون هستش .البته مادرهامون هم باهم تا حدودی در ارتباط اند من با خواهر ایشون و خواهر خودم و اقا بیرون رفتیم همینطور با مادرم خونشون رفتیم برای آشنایی بیشتر در واقع به جز پدرامون بقیه اعضای خانواده با هم ارتباط دارن و همو میبینیم و قرار شد بعد از صفر اگر مشکلی نبود بیان برای رسمی کردن این قضیه ولی من به خاطر تجربه تلخی که داشتم همش افکار منفی میاد سراغم و نمیدونم باید چه تصمیمی بگیرم البته این اقا خیلی به من ابراز علاقه میکنن و به من میگن تا اخر عمرم مثل کوه پشتتم ولی بازم میترسم .

  4. کاربر روبرو از پست مفید مینا 66 تشکرکرده است .

    khaleghezey (یکشنبه 10 آبان 94)

  5. #4
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اینکه ایشون گفتن مال من و تو نداره این خوبه ولی فراموش نشه وظیفه مرد هستش تامین معاش زندگی نه زن
    موضوع بعدی شما با این مسئله مشکلی ندارید بعد یکسال دیگه سرکار نروید و در منزل بمانید و اینکه بگفته خودتان ولخرج هستید و دوست دارید برای خودتان خرج کنید
    در این مورد هم حرف بزنید که اگر مثلا خانه ای زمین یا هرچیزی خریدید چون پول مشترک هستش آیا شما و ایشون سهم مشترک دارید یا خیر

    در مورد نگرانیات به نزد مشاور بروید حتما اینکار را انجام بده هرووقت کاملا مطمئن شدی میخوای جواب مثبت بدهی اینکار را انجام بده از ترس تنها ماندن و برچسب مطلقه بودن عجله نکنید لطفا
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  6. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 اردیبهشت 96 [ 12:40]
    تاریخ عضویت
    1393-11-18
    نوشته ها
    60
    امتیاز
    2,800
    سطح
    32
    Points: 2,800, Level: 32
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 100
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 52 در 28 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون از نظرتون .در واقع من خودم ازشون خواستم که سرکار نرم فقط 1 سال اول رو چون من دوست نداشتم بعد از ازدواج سرکار برم دیشب هم راجع به این قضیه باهاشون صحبت کردم ایشون هم نظر منو قبول کردن و گفتن تا جایی که بتونن و حقوقشون کفاف بده برای من کم نخواهند گذاشت من خیلی عجله ای برای ازدواج نداشتم و ندارم ول خب ایشون موقعیت خوبی دارن خیلی هم بمن ابراز علاقه میکنن میترسم از دستشون بدم و در اینده چون شرایطم هم فرق داره موقعیتی به این شکل برام پیش نیاد.

  7. #6
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خوب حالا که اینجور شد پس
    1.حواست باشه بانو وقتی سر کار نمیری پس حقوقی هم نداری که بخواهی خرج کنی پس در نتیجه باید مقداری از خواسته های خودت کم بکنی این نشان ازخسیس بودن شوهرت نیست مردان در مسئله مالی منطقی فکر میکنند و آینده نگر تر از خانوم هستند(گرچه من طرز فکر معتدل را بیشتر میپسندم) و اولویت بندیشان مقداری تفاوت داره

    بابا اینجور یکه شما تعریف کردی فکر کنم طرف بردپیت باشه و عاشق پیشه و با کلی اخلاق های خوب و مثبت یکم تعریف کن ازش بیشتر باهاش اشنا بشیم خدا شانس بده ایشالله قسمت بقیه دخترها هم بشه

    1.میزان تحصیلات شما و ایشون
    2.در مورد پدر و مادرش و خانوادش جایگاه فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی که دارند
    3.تعداد خواهر برادرهایی که داره و اینکه فرزند چندم است
    4.شغل پدر و مادرش
    5.خصوصیات مثبت و منفی خودت و ایشون را بنویس
    و در آخر مسائلی که اتفاق افتاده توی این چند وقت بین شما و ایشون و خانواده که باعث شده بفکر فرو برید چی بوده یکمقدار توضیح مسئله که باعث ناراحتیت بشه یا بعث بشه مقداری شک به دلت وارد بشه.
    لطفا کامل و دقیق بنویس خوب فکر بعد بنویس
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  8. #7
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط مینا 66 نمایش پست ها
    مشکلشون با همسر سابقشون این بوده که همسرشون همیشه خسته بوده بهش توجه نمیکرده نیازهاشو براورده نمی کرده به خودش و خانوادش بی احترامی میکرده از سرکار میومده و میخوابیده و کلا گفت نیخواست زندگی کنه و توافقی از هم جدا شدن .
    نقل قول نوشته اصلی توسط مینا 66 نمایش پست ها
    دلیل طلاق قبلی ایشون هم طی تحقیقاتی که انجام دادیم این بوده که همسرشو از یک شهرستان دیگه به تهران اومده بودند این اقا کار براشون جور کرده بودن که درامد بالایی داشتن و بعد هم خانم خواستن جدا بشن و با دوستای مجردشون تنها تو تهران زندگی میککن در واقع خانم زیاد در قیدو بند زندگی مشترک نبودند و به خانواده این آقا بی احترامی میکردند .
    سلام

    این دلایل را کی به شما گفت؟
    همسر سابقش در مورد طلاقشون چی گفت؟
    در مورد توافقی جدا شدنشون چی می دونی؟ چطور توافق کردند؟

    علت جداییت را چی گفتی به این آقا؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  9. 3 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    baitollah-abbaspour (دوشنبه 11 آبان 94), khaleghezey (یکشنبه 10 آبان 94), نیکیا (یکشنبه 10 آبان 94)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چگونه تشخیص دهیم که خواستگارمان خسیس است؟
    توسط ایوب در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: یکشنبه 26 خرداد 92, 17:59
  2. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 شهریور 91, 23:34
  3. پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: جمعه 25 آذر 90, 13:33
  4. آیا تو هم در استفاده از سواد خسیس هستی!؟
    توسط مدیرهمدردی در انجمن معرفی کتب روانشناسی
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: چهارشنبه 16 اردیبهشت 88, 14:53

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:39 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.