سلام دوستان
من و شوهرم نزدیک 3 روزه جر و بحثمون شده. الان سه روزه با هم قهر کردیم.خیلی افسرده شدم. حتی دیروز که تولدم بوده شوهرم هیچ زنگی نزده بهم. بحث ما سر لج و لج بازی بوده. من قراره طبقه بالا خونشون بشینم. بحثمون از اینجا شروع شد که مادر ایشون یکسری دخالتا میکنه از روی حسادت. من به همسرم گفتم اگه طبقه بالای شما هم بریم بازم میخاد دخالت کنه منو کنترل کنه نه با عصبانیت . همسرم عصبانی شد و گفت ورود خروج تو دست منه باید ازم اجازه بگیری. من ناراحت شدم وقتی میگه باید. من گفتم اجازه نمیگیرم ولی خبر میدم تو هم باید اجازه بگیری خبر بدی. باید دوطرفه باشه. همسرم عصبانی شد گفت از لج تو هم شده اجازه نمیگیرم خیلی چیزای بد بهم گفت . حتی گفت هر زمان رفتیم خونه خودمون اگه بری خونه بابات ....... ی جورایی تهدید کرد منو . من هم گفتم اشکال نداره طلاقم میگیرم . بعد خیلی خیلی عصبانی شد هرچی دلش خاست بهم گفت یعنی هرچی ها منم دلم شکست منم گفتم بی ادب و بی شخصیتی . اون خیلی حرفای بد بهم زد. خیلی شروع کرد به تحقیر من. نمیدونم چیکار کنم. خیلی ناراحتم از این اخلاق تند شوهرم. وقتی اخلاقش تند بشه دیگه هیچ کس نمیشناسه هرچی دلش بخاد میگه میخاد تحقیر باشه و.... (دلم از دست حرفاش میشکنه). اما وقتی خوب باشه واقعا خیلی خوبه. مشکل اخلاق تندش. الانم با هم قهر کردیم. کمک کنید
علاقه مندی ها (Bookmarks)